مرد معتاد پدرش را به دار آویخت

مرد معتاد که در جنایتی هولناک پدرش را از درختی به دار آویخته بود، دادگاه کیفری به تشریح جنایت خود پرداخت.

ساعت 2 بامداد پنجم مرداد سال 85 پسر جوانی با مراجعه به کلانتری 206 بومهن از خودکشی پدرش خبر داد. دقایقی بعد تیمی از ماموران در محل حادثه حاضر شده و با جسد حلق آویز رضا 53 ساله روبرو شدند. مردم میانسال با طنابی از درخت حیاط خانه اش حلق آویز شده و یک چهارپایه نیز در کنارش قرار داد. یکی از فرزندان مقتول به نام مصطفی در جریان تحقیقات اظهار داشت: پدرم ساعت 9 شب از اتاق خارج شد و وقتی غیبتش طولانی شد، به حیاط رفتم و با جسدش روبرو شدم. من و مادرم از ترس نمی توانستیم جسد را پایین بیاوریم به همین خاطر به خانه برادرم رفته و همراه او به کلانتری آمدیم. پس از پایین آوردن جسد ماموران با آثار درگیری و جراحت بر روی آن روبرو شده که مصطفی در این باره گفت: با پدرم از چندی قبل درگیری داشتیم و این جراحات مربوط به این درگیریها است. او حتی چند بار تهدید کرده بود قصد خودکشی دارد.

با تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.

ماموران که به اظهارات مصطفی مشکوک شده بودند به تحقیق از دیگر اعضای خانواده پرداخته که سرانجام همسر مقتول لب به اعتراف گشود و جزئیات این جنایت هولناک را فاش کرد او به کارآگان گفت: مصطفی و همسرم با هم اختلاف شدیدی داشتند شب حادثه نیز با هم درگیر شدند مصطفی در یک لحظه کنترلش را از دست داد و من و دخترم را در اتاقی زندانی کرد بعد هم یک طناب به درخت بست و چهارپایه ای را زیر آن قرار داد. مصطفی به زور پدرش را بالای آن چهارپایه کشاند و طناب دار را به دور گردنش انداخت بعد هم چهارپایه را از زیر پای شوهرم کشید با افشای این موضوع ماموران به تحقیق از مصطفی پرداختند که او با انکار مجدد قتل اظهار داشت: پدرم قصد خودکشی دارد و من در این کار کمکش کردم. با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه همسر و دختر مقتول رضایت خود را اعلام کردند، اما پسر دیگر خانواده خواستار قصاص برادرش شد. قضات شعبه نیز پس از شور مصطفی را به قصاص محکوم کردند که حکم مجازاتش در شعبه 19 دیوان عالی کشور تایید شد. در حالی که پسر جنایتکار در یک قدمی چوبه دار قرار داشت برادرش با مراجعه به دادسرای جنایی رضایت خود را اعلام کرد.

صبح امروز جلسه دادگاه برای بررسی مجازات متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد.

مصطفی پس از تفهیم اتهام اظهار داشت: من بخاطر مصرف ماده مخدر هروئین شخصیتی دوقطبی پیدا کرده بودم و از سوی دیگر بخاطر کسب پول نقشه قتل را طراحی و اجرا کردم. قضات دادگاه پس از آخرین دفاعیات متهم ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام و برای صدور حکم وارد شور شدند.

+36
رأی دهید
-113

massoudoslo - اسلو - نروژ
!!!!!!!!!!!!! بابا خیر سرتون مگه بقیه جاهای دنیا مردم مواد مخدر مصرف نمیکنند ؟ چرا ما نمیشنویم پدر مادرشون رو به دار بکشن !!!؟ عجب معنویتی جمهوری اسلامی به ایرانیان داد !!
جمعه 13 مرداد 1391 - 12:06
karkas - اصفهان - ایران
خیلی‌ مرد بودی یه آخوند و دار میزدی عملی‌
جمعه 13 مرداد 1391 - 12:20
brother - لندن - انگلیس
حقش اعدامش کنند
جمعه 13 مرداد 1391 - 12:40
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
مشّاطه گران ج.اسلامی-زیر نام کامنت‌های --چپی-- مجاهدی -اسلامی--‌ضد اسلامی!!!!!-؟؟ مشابه این حادثه قبل از شورش ننگینتان بود؟؟؟ نه!!! ولی‌ بی‌ آنکه بخواهم نقائص قبل از ۱۳۵۷ را ماله بکشم پی‌ برده‌ام که ارتش سایبری از طیف‌های گوناگون استفاده میبرد برای رد گم کردن!!!!! وگرنه چگونه ممکن است ایران برباد برود خطر جنگ-- فقر-- زندان --اعدام و هزار کوفت و زهر مار-- یکی‌ پرواز می‌کند به زمان رضا شاه-دیگری مصدق .آن دیگر مدرس ۱۰۰ سال پیش...و.و.و!!!! به وظیفه ی خود ادامه دهید تا پایان ایران را ببینید!!!!!!!
جمعه 13 مرداد 1391 - 12:24
MartinT - هایدلبرگ - آلمان
مسالهٔ عفاف از این چیزهای بی‌اهمیت مهم‌تره
جمعه 13 مرداد 1391 - 13:40
gharibe UAE - ابوظبی - امارات
این و اعدام کنند دیگه مادر بیچارش دق میکنه. چرا مردم اینقدر قصی سنگ دل شدن پدر میکشن بردار میکشن شوهر میکشن
جمعه 13 مرداد 1391 - 13:46
Farokhzad - کنت - انگلستان
زیاد ناراحت نباشید این که معتاد بود ملت ایران پدر خودش را از خانه بیرون کرد ٣٣ سال پیش علت اینکه جاى میگى ایرانى هستى طرف پشتش را بهت میکنه اخه انها تاریخ ایران در ٣٣ سال پیش را خواندن و کار بزرگترهاى ما بدتر از این معتاد بوده شرم بر تو مخالف دیروز و حالا ازادیخواه
جمعه 13 مرداد 1391 - 14:26
bambook - تهران - ایران
سالی که خون تو رگها نیست قلب فلزی تو سینه اس . کجای دنیا رسیدیم چه خبره چی شده این چه حکایتهائیه که میبینیم ؟؟؟. یعنی انقد از ادمیت فاصله گرفتیم ؟؟؟
جمعه 13 مرداد 1391 - 15:32
baran828 - تهران - ایران
فکر کنم تکراری بود.
جمعه 13 مرداد 1391 - 16:13
Djavad - کرج - ایران
این هم هتمن باباش افغانی بوده ! خاک تو سرتون
جمعه 13 مرداد 1391 - 18:13
reza.28 - لندن - انگلستان
آخه مرد بودی یا مواد فروشو میکشتی یا که خودتو ، آخه زنده بمونی چی میخای بشی
جمعه 13 مرداد 1391 - 19:47
ghafas - مشهد - ایران
فقط تصورش منو دیوونه می کنه
جمعه 13 مرداد 1391 - 23:41
Ahmad Iraj - اتلانتا - امریکا
وای به حالت کثافت معتاد!جواب خداراچی میدهی؟؟ازدست این افغانی ها!! وای میبخشیدفکرکردم افغانی بود!! ازایرونی بودنم شرمنده ام بخدا!! علمای دینش راببین تاچی اندازه افراط گرودروغگووامام پرست!! مردم عادیش راببین که پدرمادرخواهروبرادرکش ! خلاصه رنده گی همه انسانها برایشان به شیزی ارزش ندارد!این راهی روکه ملت ایران میرودبه ترکستان است!!
شنبه 14 مرداد 1391 - 06:04
sadriuk - لندن - انگلستان
بخدا اعدام هم واسه یه همچین کثافتى کمه
شنبه 14 مرداد 1391 - 23:37
Farokhzad - کنت - انگلستان
Sadriuk لندن . ببین بهت بر نخوره شما با سید على چلاغ که ادم میکشه دقیقا همفکر هستى یک کمى به افکارت راجب اعدام یک انسان بیاندیش این اگر بیمار نبود این کار را میکرد فکر میکنى ؟؟؟ این تربیت حاصل ٣٣ سال بر هم زدن انسان و انسانیت بوده که این جوان هم گرفتار ان شده !!!ننگ بر حکومت تازى پرست
یکشنبه 15 مرداد 1391 - 10:47
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.