آیا ترکیه به باتلاق سوریه پا می گذارد؟
از همان میانه های بحران سوریه که خیل پناهجویان سوری به ترکیه روان شدند و دولتمردان ترک "پیام وقت تو هم سرآمده " به بشار اسد فرستادند، هراز گاه در سخنرانی های آتشین، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه صحبت از لبریز شدن صبر آنکارا می کرد. همیشه سوال خبرنگاران هم این بود که آیا این از کف دادن صبربه مداخله ای نظامی می تواند ختم شود؟ یکبار تابستان سال گذشته وقتی ماشینهای زرهی و تک تیراندازهای سوریه بربالای تپه های روبروی روستای گوچی در مرز دوهمسایه ظاهر شدند. در مقابل ارتش ترکیه هم تفنگ داران بیشتری را در مرز مستقر کرد. فضا آن قدر تشنج آمیز به نظر می آمد که انگار جرقه ای کوچک می توانست به جنگی بزرگ منجر شود. حالا بار دیگر اعزام نیروهای ارتش ترکیه به کلیس دیگر شهر مرزی دو کشور، احتمال مداخله نظامی ترکیه در همسایه جنوبی اش را قوتی بیش از پیش بخشیده است هرچند به نظر می رسد دولت این کشور هنوز در محاسبه عواقب این لشگرکشی درمانده است.
ناتو که ترکیه جبهه اصلی آن درمقابل سوریه است تاکنون نشان داده که سر آن ندارد بدون تأیید جامعه جهانی در قالب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد وارد مداخله نظامی در سوریه شود و چین و روسیه هم هر قطعنامه ای که حاوی تحریم و فشار سیاسی و اقتصادی بیشتر بر دمشق باشد ناکام می گذارند چه رسد به تصمیمی برای مداخله نظامی.
با این حال، کم نیستند سیاسیون ترک که خواهان مداخله نظامی کشورشان در سوریه اند. برخی مانند" ادریس بال "عضو ارشد کمیسیون سیاست خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه حتی معتقد است که هر چه زودتر مجلس باید برای صدور اجازه این لشگرکشی تشکیل جلسه دهد.او گفته پارلمان ترکیه نباید مانند زمان حمله آمریکا به عراق عمل کرده خود را منزوی کند بلکه باید از آن درس بگیرد و وارد عمل شود. آقای بال و بعضی دیگر معتقدند برای اینکار حتی شاید نیازی به تأیید سازمان ملل و چراغ سبز ناتو نباشد، تفکر آنان بین برخی دولتهای عربی و بخش عمده مخالفان سوری بشار اسد هم حامیان زیادی دارد و چه بسا اگر ترکیه دست به چنین اقدامی بزند، بعضی از ارتشهای عربی، بخصوص قطر و عربستان سعودی هم به این لشگرکشی بپیوندند.
افزایش روزافزون تلفات غیرنظامیان در سوریه و مطرح شدن عناوین هول انگیزی همچون نسل کشی در مورد آنچه در سوریه رخ می دهد و وضعیت بالکان را در گذشته ای نه چندان دور یادآوری می کند، می تواند توجیه قانع کننده ای برای عملیات نظامی ارتش ترکیه باشد و به آن بعد انساندوستانه بدهد.
احمد داوود اوغلو، وزیر امورخارجه ترکیه که از او به عنوان یکی از حامیان نظریه مداخله نظامی در سوریه یاد می شود هم بر سر سفره افطاری که پریشب برای شماری از روزنامه نگاران گسترده بود، وضعیت کنونی سوریه را با آنچه بیست و چهار سال پیش بر حلبچه در عراق رفت مقایسه کرد و افسوس خورد که چرا ترکیه در آن زمان برای جلوگیری از آن فاجعه بشری وارد عمل نشد.
قربانیان حلبچه اما، کردهایی بودند که هم اکنون هم تبارانشان در سوریه قوت گرفته و با به دست گرفتن کنترل بخش مهمی از مرز سوریه با ترکیه، تندترین و جدی ترین تهدیدی را برانگیختند که تاکنون در مورد مداخله نظامی در سوریه از زبان رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه بیان شده است.
تشکیل دولت خودمختار کرد تازه ای در همسایگی ترکیه به دلیل نفوذ زیاد پ ک ک در آن، می تواند خطری جدی برای امنیت ترکیه ایجاد کند و به باور حامیان جنگ در این کشور باید تا دیر نشده این خطر را که رفع آن راهی جز مداخله نظامی ندارد از میان برداشت.
همچنین به باور آنانی که در ترکیه بر طبل جنگ می کوبند، اسلامگرایان ترک با لشگرکشی و یکسره کردن کار حکومت بشار اسد هم بر محبوبیت خود در دلهای مسلمین خواهند افزود، هم بر حوزه نفوذ خود در جهان عرب، گسترش و قدرت بیشتری خواهند بخشید.
اما جنگ در ترکیه مخالفان زیادی هم دارد، مخالفانی که طیف سیاسی گسترده ای از کردهای ناراضی تا احزاب سکولار را دربر می گیرد.
پس از آنکه رجب طیب اردوغان سخنرانی تند و تهدیدآمیز خود را علیه قدرت گرفتن کردهای هوادار پ ک ک در سوریه ایراد کرد، صلاح الدین دمیرتاش دبیرکل حزب کرد آشتی و دموکراسی تهدیدهای نخست وزیر را نژاد پرستانه خواند و گفت که "درد اردوغان" پ ک ک یا پ ی د (حزب اتحاد دموکراتیک – شاخه سوری پ ک ک) نیست بلکه او "آشکارا با کردها دشمنی می ورزد".
واکنش تند دبیرکل بزرگترین جریان سیاسی قانونی کرد در ترکیه، نمونه ای از رویکرد جامعه کردهای ترکیه به انگیزه آقای اردوغان برای مداخله در سوریه و عکس العمل احتمالی آنان به درگیری احتمالی ارتش کشورشان با همتبارانشان در آن سوی مرز است.
همزمان با سخنرانی صلاح الدین دمیرتاش که در شهر کردنشین سوروچ در نزدیکی مرز سوریه ایراد شد، کمال قیلیچ دار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق که رقیب اصلی حزب حاکم عدالت و توسعه است در همایشی حزبی در گوشه ای دیگر از ترکیه، حملات تندی به موضعگیری آقای اردوغان کرد، مداخله نظامی در ترکیه را "فرو رفتن در باتلاق" توصیف کرد و گفت مردم ترکیه نباید بهای تأمین منافع غرب را بدهند.
اصطلاح باتلاق یادآور توصیفی است که برای حمله آمریکا و متحدانش به عراق به کار رفت، حمله ای که هزینه سنگینی به ملتها و دولتهایی تحمیل کرد که ارتشهایشان روانه عراق شد.
آنچه در "باتلاق سوریه " میتواند در انتظار ترکیه باشد
لشکرکشی ترکیه به مرز سوریه بار دیگر این سوال را ایجاد کرده که 'آیا ممکن است ترکیه در سوریه مداخله نظامی کند؟'
اوضاع سوریه بسی پیچیده تر از عراق دوران صدام حسین است، ارتش ترکیه اگر وارد سوریه شود شاید بتواند با تکیه بر برتری نظامی و همراهی دولتهای ثروتمند عرب حاشیه خلیج فارس کار حکومت بشار اسد را در دمشق در مدت کوتاهی یکسره کند اما همان گونه که برای آمریکا و متحدانش هم جنگ بیش از چند هفته به طول نینجامید اما نا آرامی پس از جنگ بود که هشت سال از آنان قربانی گرفت و بحران آفرید، سوریه جنگزده هم می تواند برای ترکیه باتلاقی عمیقتر و چسبناکتر از وضعیتی باشد که آمریکاییها و متحدانشان در عراق در آن فرو رفتند.
دولت بشار اسد شاید در دمشق سقوط کند اما بعید نیست بتواند با تکیه بر هوادارنش در مناطق علوی نشین ساحل مدیترانه ادامه حیات دهد و همچنان مقاومت کند، وجود پایگاه نظامی روسیه در بندر طرسوس هم می تواند محدودیت بزرگی برای عملیات نظامی ترکیه در آن منطقه ایجاد و به ادامه حیات و مقاومت بازمانده هواداران حزب بعث حاکم سوریه کمک کند.
ترکیه همچنین در جبهه شرق با پ ک ک مواجه خواهد شد که در خاک سوریه، هم از توان نظامی فراتر از آنچه در ترکیه دارد برخوردار است و هم پشتوانه مردمی اش که ارتشی خارجی را در برابر خود می بینند بسیار بیشتر از حمایتی است که کردهای ترکیه از چریکهایش می کنند.
در حال حاضر، سیل آوارگانی که به همسایگان سوریه، از جمله ترکیه سرازیر می شوند در حال فراتر رفتن از حد تحمل این کشورهاست و حتی مسئولان ترک هم به آن اذعان می کنند. تبدیل سوریه به صحنه جنگی تمام عیار، حجم این سیل را بسیار بالاتر خواهد برد و بحران انسانی شدیدتری از وضعیت کنونی خواهد آفرید. تلفات غیرنظامی هم همچون آنچه در عراق و افغانستان رخ داد اجتناب ناپذیر است و جای خود دارد.
اگر تهدیدهای سرداران سپاه پاسداران ایران که می گویند اجازه تغییر حکومت در سوریه را نخواهند داد و از به میدان آمدن "مقاومت"، یعنی حزب الله لبنان سخن می گویند هم عملی شود، بر پیچیدگی اوضاع و بحرانی تر شدن آن بشدت خواهد افزود.
چنین محیط پربحرانی، بستری مناسب برای رشد القاعده هم می تواند باشد که تاکنون هم نشانه هایی از حضورش در سوریه به چشم خورده و هم اکنون نیز مردان مسلح خارجی که خود را جهادی می نامند، یکی از گذرگاههای مرزی با ترکیه را به تصرف خود در آورده، از برپایی دولت اسلامی دم می زنند و نشانه هایی همچون جنگجویان خارجی در افغانستان را از خود بروز می دهند که در آن کشور نام طالبان و القاعده بر آن نهاده شد.
از سوی دیگر، ترکیه با لشگرکشی به سوریه، هم خشم روسها را که تأمین کننده اصلی انرژی ترکیه اند برخواهد انگیخت و رابطه خود را با این قدرتی که در همسایگی اش قرار دارد در خطر خواهد داد و هم رابطه اش با ایران را که طی سالهای حکومت اسلامگرایان، شکوفا شده و منافع سیاسی و اقتصادی زیادی نصیب دولت اردوغان کرده، یکسره به فنا خواهد داد.
اگر ترکیه در سوریه با وضعیتی مشابه آمریکا و متحدانش در عراق روبرو شود و به گفته کمال قیلیچ دار اوغلو، "در باتلاق فرو برود"، برنده وضعیت، رقیبان سیاسی حزب عدالت و توسعه خواهند بود و سرنوشتی جز دولت تونی بلر را نمی توان برای آقای اردوغان در نظر گرفت.
دولت تونی بلر هم مانند دولت اردوغان، دولتی موفق بود که شکوفایی اقتصادی بی سابقه ای برای بریتانیا رقم زد و در حالی که اروپا در بحران بیکاری و اقتصادی فرو رفته بود، جزیره ای پر رونق در کنار این قاره آفرید که برای او محبوبیت زیادی هم به همراه آورد اما پیوستن به جنگ با عراق، برای تونی بلر حتی در صفوف حزب خودش هم دشمن آفرید، او را از چشم مردم انداخت و سرانجام به کناره گیری او و کوتاه شدن عمر حکومت حزبش انجامید.
اسلامگرایان ترک می روند تا به زودی دهمین سالگرد حکومت خود را بر ترکیه جشن بگیرند، کامیابیهای سیاسی و اقتصادی آنها در این ده سال، از آنان الگویی برای کشورهای مسلمان و بویژه عربهای منطقه آفرید و تحسین غرب را برانگیخت. این کامیابیها گاه دولتمردان ترک را چنان سرمست کرد که از احیای امپراتوری عثمانی اما به شیوه ای نوین سخن می راندند اما چه بسا اگر قشون ترک، پس از پانصد سال، بار دیگر از مرزهای بلاد شام بگذرد، همه این رؤیاها و کامیابیها نقش برآب شود.