بررسی روزنامه های صبح دوشنبه - ۲۶ تیر
روزنامه های امروز صبح تهران صحبت های تازه رییس ستاد نیروهای مسلح را درباره بستن تنگه هرمز مهم دیده و در عین حال از زبان هاشمی رفسنجانی درباره لزوم برپائی انتخابات آزاد نوشته اند. حمله به سعودی و پیشنهاد میانجی گیری ایران بین حکومت و ناراضیان سوری از دیگر مطالب این روزنامه هاست که با دستور مقامات قضائی از انتشار اخبار مربوط به گرانی ها منع شده اند اما از سیاست های تازه پولی و اقتصادی انتقاد کرده اند.
آرزوی نابودی و طلب دوستی سعودی
تیتر و عکس صفحه اول ابتکار
سیاست روز در سرمقاله خود بدون نام بردن از علی لاریجانی رییس مجلس نوشته تصور این که مناسبات ایران و عربستان بهبود یابد، تصوری بیهوده است. افکار عمومی کشور نیز این اتفاق را برنمیتابد
مطالب مرتبطبررسی روزنامههای صبح یکشنبه تهران؛ ۲۵ تیربررسی روزنامه های صبح شنبه تهران – 24 تیرموضوعات مرتبطمرور مطبوعات ایران
به نوشته این مقاله سیاستهای خصمانه سلطنت سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران در چند سال گذشته، دیوار تیرگی روابط را بالاتر برده است. شاید پیش از این و در زمان دولتهای پیشین و در آن شرایط روابط ایران و عربستان، روابطی مناسب و دوستانه بود و آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی به این کشور سفر کردند، اما شرایط حال حاضر در منطقه و به ویژه آغاز خیزشهای اسلامی در عربستان، اجازه بهبود روابط را نمیدهد.
روزنامه جمهوری اسلامی هم در سرمقاله خود عربستان را در مسیری بیبازگشت توصیف کرده که فرار از این وضعیت امکان پذیر نخواهد بود چرا که نتیجه قهری یکصد سال حکومت ظالمانه و سلطه جابرانه قوی و قبیلهای خاندانی است که همه آزادیهای اساسی و حقوق قانونی یک ملت بزرگ را از او سلب کرده و پوستین وارونهای از اسلام در پوشش عصبیتهای جاهلی بر شبه جزیره عربستان حاکم کرده است.
به نظر این روزنامه تحولاتی که عربستان آبستن آنست در انتظار لحظهای تاریخی است که کاخهای شیشهای حکام دیکتاتور را به یکباره فرو ریخته و نقشه سیاسی منطقه و معادلات خاورمیانه را تغییر دهد. از یکسو طوفان انقلابهای مردمی به عربستان رسیده و مطالبات قانونی که سالها در زندان تعصبهای دینی و حکومت قبیلهای حبس شده و امکان بروز و ظهور نداشت، به حدی از تراکم رسیده که هر لحظه ممکن است با یک حرکت انفجاری، معادله قدرت را در ثروتمندترین کشور نفت خیز منطقه به هم بریزد.
آنچه بر اهمیت مسأله میافزاید اینست که این بشکه بزرگ باروت و انباشته از مطالبات مردمی، دقیقاً در سرزمینی آماده اشتعال است که بیشترین منابع نفتی جهان را در خود جای داده و کافی است وقوع یک جرقه بزرگ انفجاری عظیم را در این شبه جزیره ایجاد کند که مدیریت آن به سادگی امکانپذیر نخواهد بود.
اما منصور معظمی تحلیلگر مسایل بینالملل در مقاله ای در شرق اظهار نظر کرده روابط ایران و عربستان همواره در فراز و نشیب بوده و هست. اما ضروری است در حوزه سیاست خارجی به گونهای با این کشور رفتار شود که روابط تحت هر شرایطی و به هر شکلی حفظ شود.
به نظر این مقاله هستند گروههایی درون حاکمیت کشورهای عربی که خواستار تیره و تار شدن روابط با ایران هستند اما از یک سو این عقیده غالب در این کشورها نیست و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران نباید فرصت تحقق آرزوی آنها را فراهم کند و این گروهها را در موقعیت تصمیمگیری این کشورها، دست برتر قراردهد. لذا ضروری است با سعهصدر بیشتر تلاش برای تعامل بیشتر به منظور کاهش اختلافات و سوءتفاهمات رابطه میان دو کشور را به یک رابطه پایدار تبدیل کنیم تا از کنار این رابطه دو کشور به منافع مورد نظر خود دست یابند.
میانجیگری بین سوری ها
تیتر و عکس صفحه اول اعتماد
در حالی که تیتر اول برخی از روزنامه های امروز صبح سخنان وزیر خارجه در مورد آمادگی ایران برای میزبانی بین دولت و معارضین سوری و میانجی گری بین آنان است محمدعلی سبحانی در مقاله ای در شرق نوشته همپیمانی ایران و سوریه؛ علیه اسرائیل نباید سبب شود تا از عملکرد ناپسند احتمالی آن انتقاد نشود. زیرا مناسبات دولتها هر قدر هم که خوب باشد؛ مجوزی برای نادیده گرفتن حق ملتها نیست.
دیپلمات پیشین در ادامه مقاله خود تاکید کرده بازنگری تهران در حوزه موضعگیری پیرامون تحولات سوریه؛ اقدامی سنجیده و در چارچوب منافع ملی است که باید از آن استقبال کرد و به انتظار نتایج ایفای نقش میانجی ایران در بحران سوریه باقی ماند. از منظر جهانی؛ با وجود حمایت چین و روسیه که البته روند نزولی را طی میکند؛ اسد در عرصه دیپلماسی و افکار عمومی جهانی از موقعیت مناسبی برخوردار نیست و صفبندی بینالمللی نیرومندی علیه این کشور شکل گرفته است، به نحوی که شاید بتوان به جرات گفت پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، جهان با چنین منازعه گستردهای بهخصوص از منظر رویارویی قدرتهای بزرگ مواجه نبوده است.
مقاله شرق در پایان آورده برای پیشگیری از وقوع جنگ احتمالی پردامنه، شایسته است که بحران سوریه، با راهکارهای دیپلماتیک حل و فصل شود. مطمئنا جمهوری اسلامی ایران در این میان میتواند نقش تاثیرگذاری داشته باشد. اما طرفین منازعه و حامیان خارجی آنان، اگر به هر دلیلی از راهکارهای میانجیگری و دیپلماتیک استقبال نکنند، آنگاه باید منتظر رخدادی شبیه بحران بالکان باشیم، جنگی سخت و نفسگیر و همراه با احتمال تجزیه سوریه.
تصمیم عجیب ارز سه یا ۲۵ نرخی
مهدی تقوی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به این که از این پس ارز را از این پس در بازار سه نرخ خواهد داشت و نرخ مرجع ۱۲۲۶ تومان خواهد بود نوشته آنقدر سیاستگذاریهای اقتصادی امروز کشور عجیب و غریب است که بهسختی میتوان آنها را با علم اقتصاد تطبیق داد. من معتقدم اگر نرخ سوم، از نرخ بازار آزاد بیشتر باشد، این نرخ فایده یی ندارد، زیرا آن زمان اگر کسی بخواهد کالای لوکس وارد کند، به سراغ بازار آزاد میرود و هر دلار را با دو هزار تومان میخرد؛ اما در غیر این صورت و کمتر از نرخ بازار آزاد، وضعیت بازار شبیه به سیستم دونرخی کنونی ارز میشود.
به نوشته این کارشناس پولی با سهنرخی شدن ارز، نرخ سوم نمیتواند کاری در بازار انجام دهد و عملا اینگونه نرخگذاری صحیح نیست. مگر اینکه این نرخ بیش از نرخ بازار آزاد نباشد. شما میتوانید ۲۵ نرخ ارز ایجاد کنید و به هیچوجه رانت ایجاد نمیکند؛ البته در شرایطی که ساختار اداری اقتصاد درست باشد و کنترل درست و جدی روی بازار وجود داشته باشد. شما میتوانید سه نرخ تعیین کنید، اما نرخ سوم با مفهوم باشد.
نویسنده مقاله اعتماد به عنوان مثال نوشته دارو، کالای ضروری و مهم است و در صورتی که قیمت آن بالا رود، افرادی که فقیر و ضعیف هستند، برای خرید دارو دچار مشکل خواهند شد. بنابراین بهتر است برای یکسری از کالاهای ضروری نرخ مرجع ۱۲۲۶ تومانی تعیین شود یا اینکه پایینتر از این نرخ باشد. این در حالی است که نرخ سوم بالاتر از نرخ بازار آزاد ۱۹۰۰ تومانی باعث مبادله بیشتر دلار در بازار آزاد میشود و هیچکس ارز را با آن قیمت خریداری نمیکند. مگر کسی دیوانه است برود ارز را با قیمت بالا بخرد؟ به بازار آزاد میرود و ارز را از بازار آزاد تهیه میکند. بنابراین در ارز سهنرخی این ابهام وجود دارد که نرخ سوم چه رقمی است و هدف از آن چیست!
محمود اسلامیان هم در سرمقاله دنیای اقتصاد با تصمیم تازه بانک مرکزی مخالفت کرده و نوشته نوسانات ارزی خود معلول تورم در یک کشور است. در دوران جنگ به دلیل شرایط اضطراری کشور شاهد تثبیت نرخ اسمی ارز بودهایم. پس از پایان جنگ و بازسازی کشور شرایط برای حرکت به سوی ارز تک نرخی طی یک دوره حداقل ۱۰ ساله فراهم شد.
به نظر این فعال در بخش خصوصی نظام چندنرخی باعث ایجاد رانت و ناامنی در فضای کسبوکار کشور میشود. هیچگونه نظامی برای تدبیر چنین شرایطی کارساز نخواهد بود. این را تجربه سه دهه کشور نشان میدهد. امضاهای طلایی در چنین سیستمی رونقی بینظیر پیدا میکند. افرادی که ارتباطات بهتری دارند میتوانند از ارز مرجع استفاده کنند و کالاهای وارداتی خود را به قیمت آزاد به فروش رسانند و چهبسا کارخانههایی مجبور به واردات مواد اولیه با نرخ آزاد شده و باید با واردات با ارز مرجع رقابت نمایند که این به مفهوم بروز یک فاجعه در اقتصاد ملی است.
مقاله دنیای اقتصاد با اشاره به ادعای مقامات برای مبارزه با مفاسد اقتصادی یادآور شده که چند نرخی زمینه ساز فساد است.
مسکن در اوج قیمت ها
محسن مقدسزاده در مقاله ای در شرق نوشته افزایش قیمت مسکن در سالهای گذشته اگرچه موضوع جدیدی نیست اما رشد یکباره قیمت مسکن و اجارهبها در سه ماه نخست همه را غافلگیر کرد و پیشبینی میشود این افزایش قیمت تا پایان فصل تابستان بیشتر هم بشود. قیمتها در همه حوزهها از جمله مسکن در حال افزایش است.
نویسنده کارشناس توضیح داده: در برههای، دولت وعده داد به قشر کم درآمد، مسکن مهر با قیمت نازل عرضه خواهد شد؛ از این رو عدهای از خرید در بازار مسکن خودداری کردند و طبیعتا زمانی که تقاضا پایینتر از عرضه شد قیمتها ثابت مانده یا پایین آمد. اما بعد از مدتی بخشی از منتظران «مسکن مهر»، نتوانستند از طریق این طرح صاحبخانه شوند. از این رو به سمت خرید مسکن گرایش پیدا کردند و در نتیجه بازار تقاضا بالا رفت و افزایش قیمت را سبب شد. در ابتدا این مساله در جنوب شهر شدت بیشتری پیدا کرد و خانههای شمالشهر خالی ماند اما پس از مدتی با جابهجایی مالی بین افراد و پولدار شدن یک عده و احساس نیاز به آپارتمانهای وسیع و لوکس، هجوم به سمت شمال شهر رفت و قیمت در این مناطق افزایش پیدا کرد.
به نوشته این مقاله مسکن یک مساله جهانی است. تحریمها و محدودیت ارتباط با دنیا و مهمتر از همه افزایش قیمت دلار سبب شده تا قیمت بسیاری از کالاها افزایش پیدا کند یا قطعاتی که از خارج باید وارد شوند با مشکل مواجه شوند. بهتر است برای چنین شرایطی دولت یارانه غیرمنتظره پیشبینی کند تا بتوان مانع از گران شدن بعضی از کالاها شد.
وای به حال مطبوعات
هادی وکیلی در سرمقاله ابتکار با اشاره به اخراج خبرنگار روزنامه دولت از مصاحبه خبری سخنگوی شورای نگهبان نوشته انگار رسم است که هرچه ناکارآمدی وجود دارد، برعهده رسانههای کشور گذاشته شود. مدتی است که ترجیعبند سخنان مسئولان مختلف، گریز به عملکرد مطبوعات میباشد. اگر گرانی، امان مردم را بریده و هرروز یکی از نیازمندیهای مردم دستنیافتنی میشود، ناگهان انگشتها به طرف مطبوعات دراز میشود. اگر دعوای مسئولان علنی میشود و به روی صحنه میآید و مطبوعات نیز بر حسب رسالتشان تنها به انعکاس آنچه آنان میگویند اکتفا میکنند، دو طرف دعوا علت بروز اختلاف را در عملکرد مطبوعات میجویند.
کارتون احسان گنجی، اعتماد
به نوشته این مقاله بر همین اساس، این روزها رسانهها با تذکرات دستگاههای مختلف روبرو میشوند. ظاهراً در این وادی، دیواری کوتاهتر از مطبوعات برای فرافکنی پیدا نمیشود به گونهای که گاهی مطبوعات در نگاه برخی، علت تامه مشکلات بشر از بدو خلقت تا ابد میباشند. این درحالی است که نفس مطبوعات زیر چرخ گرانی کاغذ به تپش افتاده و البته ضربان قلب مدیرانش درنتیجه نگاه ناامن کنونی، به نوسان خطرناکتری رسیدهاست.
سرمقاله ابتکار در نهایت نوشته در این شرایط وقتی خبر میرسد که فلان مسئول، سوال خبرنگار را برنمیتابد و او را از جلسه اخراج میکند، اشک همه اهالی مطبوعات بر اینهمه مظلومیت جاری میشود.
نامه ساره گل به ایرانی ها
حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری، برای طرح مشکل افغان ها و خبرهائی که این روزها از رفتار تند با آنان می رسد نام ساره گل دختری افغان را منعکس کرده با عنوان اگر بار گران بودیم، رفتیم؛ .
ساره گل نوشته: ایرانی عزیز مرا ببخش اگر با مهاجرت اجباری، از دست جنگ، از دست بنیادگراهای مذهبی(طالبان زن خفه کن)،پا به خاکت گذاشتم. مرا ببخش اگر از نانت استفاده کردم، نانی که حق بچههایت بود. مرا ببخش برای تمام آب و برق و گازی که- هرچند با پرداخت پول- استفاده کردم. مرا ببخش اگر از صفحات وبت برای درددل شخصی استفاده کردم. مرا ببخش اگر در کوچهها و خیابانهایت راه رفتم و قدم زدم. مرا ببخش اگر پدر و برادر کارگرم روی ساختمانهایت و زمین کشاورزیات کار کردند و یک فرصت شغلی را شاید از پدر و برادرت گرفتند.
به نوشته مردم سالاری این دختر افغان در ادامه نامهاش از ایرانیهایی نوشته که به افغانیها توهین میکنند که من نه تنها از نوشتن دوباره آن احساس شرم میکنم، بلکه از خواندن آن هم شرمنده شدم. بعد هم نوشته:«بد و خوب در هر قومی هست. همه افغانیها تجاوزگر و جنایتکار نیستند. خائن، و]... [ نیستند. مثلا برادر و پدر من برای بزرگ کردن من در خاک خوب شما، یک عمر و روزی ۱۰تا۱۲ ساعت کار توانفرسا و کارگری کردند و دست از پا خطا نکردند. به هرحال اگر بارگران بودیم، رفتیم. قبلا نمیتوانستم، چون بچه بودم ولی اینک که بزرگ شدهام میتوانم به کشورم برگردم تا دیگر بهم نگویند: افغانی]...[ و ]... [ و در جواب من به جای دو کلمه حرف دوستی که هزینهای ندارد... ناسزا بنویسند.»
تا همه بنده این خدایگان شوند
منوچهر محمدی در نامه ای که چند روزنامه امروز صبح آن را منعکس کرده اند نوشته: حاصل سی سال سینمای ایران را که با خون دل بسیاری از فیلمسازان حاصل شده است آقایان نه تنها به سخره میگیرند بلکه از انواع اتهامات و افترائات بدان کوتاهی نمیکنند. دوست و دشمن اذعان دارند سینمای نوین و نجیب ایران مولود انقلاب اسلامی است اینان گاه تا مرز اتهام حرامزادگی به این سینما پیش رفتهاند، آن را لجنزار خواندند و اهالی آن را به فسق و فجور متصف میکنند و حاصل این سینما را دستپخت صهیونیستها میدانند بیهیچ محکمه و دادگاه و ترتیبات حقوقی عدهیی را شاهنشین، عدهیی را رانتخوار، عدهیی را سیاسی، عدهیی را فاسق و عدهیی را بیدین معرفی میکنند. چرا؟
این تهیه کننده مشهور در نامه خود بدون نام بردن از مقامات دولت نوشته: آیا آنان بیقصد و غرض سخن از تغییر ریل سینما گفتند؟ من گمان نمیکنم. آنان میخواهند عدهیی را به هر ترتیب شده از قطار اسلام، انقلاب و ایران پیاده کنند تا در چند واگن باقیمانده تنها کسانی بمانند که ادامه حیات و وجودشان را از آنان بدانند و تا مرتبه خدایگانی بابت این همه صدقهسری که اعطا میشود سپاسگزار و قدردانشان باشند.
به نظر نویسنده نامه که در اعتماد و آرمان منعکس شده: همهچیز روشن میشود. خانه سینما، افراد شاخص آن، فیلمسازانی که مولود انقلابند، فیلمهایی که دغدغه نظام، ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی را دارند باید از این قطار پیاده شوند. به تازگی ادامه این سیاست به حوزه هنری، شهرداری، نیروی انتظامی، ائمه جمعه و حتی داخله مدیریتی خودشان که گاه در مقابل این انحراف آشکار اما و اگری مطرح میکنند نیز کشیده شده است. این بازی سر باز ایستادن ندارد و شما دیدهاید از صفار هرندی تا مطهری و ضرغامی و... را شامل میشود، بحث خودی و غیرخودی نیست. که اگر هم هست مصلحت چند روزهیی است. بحث فقط بودن ما و حزب ماست ولاغیر.
مرغ ولی نه در منطق الطیر
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته آنقدر در این ستون از مرغ و پرواز افسانه ای قیمتش نوشته ایم که میتوان اسم این ستون را «منطق الطیر» گذاشت چون به نظر میرسد داستان مرغ در روزگار ما از داستان رمزی مرغهای شیخ فریدالدین عطار نیشابوری هم شنیدنیتر و خواندنیتر و البته عبرتآموزتر است!
به نوشته این طنزنویس: اگر سی مرغ عطار آخرش عاقبت به خیر میشوند و به یک نتیجه عرفانی میرسند، ما بعداز هفت سال شنیدن داستانهای دولتی که قرار بود پول نفت را تقسیم کند،به همان چیزی رسیدهایم که از اول میدانستیم: دو صد گفته چون نیم کردار نیست .برای همین هم میتوان این شعر معروف را تکرار کرد که «هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم».
کارتون روز
کارتون علی کاشی، مردم سالاری