بررسی روزنامههای صبح چهارشنبه تهران؛ ۲۱ تیر
روزنامههای امروز صبح تهران ضمن تحلیل وقایع مصر به عقب نشینی ارتش و موفقیت اسلامگرایان از اختلاف ایران با دولت محمد مرسی بر سر سوریه ابراز نگرانی کرده اند. حضور کوفی عنان در تهران و کوشش برای حل ماجرای خونین سوریه از دیگر مطالبی است که روزنامه ها بدان توجه کرده اند.
اما مهم ترین بحث روزنامهها، یک روز بعد از هشدار وزیر ارشاد که گفته بود رسانهها نباید همه چیز را بنویسند گرانی و صعود وحشتناک و روز به روز قیمت هاست. بیشتر ستونهای طنز بسته شدهاند اما نزدیک ترین روزنامه ها به دولت هم به خاطر گرانی از دولت انتقاد کرده اند.
ایران، مصر و مرکز حل مساله سوریه
تیتر و عکس صفحه اول شرق
حسین شیخ الاسلام در مقاله ای در تهران امروز نوشته: با آغاز بحران سوریه ما شاهد تلاشهای بشار اسد برای انجام اصلاحات بودیم که توقف خشونت از سوی نیروهای مسلح، تغییر قانون اساسی و پایان قانون جنگی فوق العاده که ۴۰ سال بر این کشور حاکم بود از مهم ترین این تغییرات بود. شرکت ۶۰ درصدی مردم سوریه در انتخابات اگر چه به معنی حمایت صد درصدی این مردم از دولت بشار اسد نبود اما به معنای مخالفت با روند خشونتها و تمایل برای پایان آن بود.
تهران امروز نوشته این مسئله البته برای ایران مهم نبود. چین و روسیه دو قدرت مهم منطقه هم که نمی خواستند اشتباهات لیبی را تکرار کنند مواضعی شبیه تهران را درباره سوریه در پیش گرفتند. اما غرب پس از آنکه از راه حل مسلحانه راه به جایی نبرد، تلاش کرد در اجلاس ژنو، رویکرد سیاسی در پیش بگیرد و بر بحث انتقال قدرت در سوریه تمرکز نمود.
کیهان در سرمقاله خود نوشته از همان ۱۷ دسامبر که خیزش های منطقه ای از تونس کلید خورد و به مصر، لیبی، یمن و... سرایت پیدا کرد تلاش آمریکا به گواهی طراحی آشوب ها و ارسال سلاح به سوریه بر این مسئله متمرکز شده بود که برای کند شدن حرکت بیداری اسلامی و اخلال در الگوگیری از ایران اسلامی، دولت بشار اسد را وارد فاز اغتشاش و درگیری با معارضان نماید. اما آنچه که باعث شد علی رغم به صحنه آوردن تمام پتانسیل و اهرم رسانه ای و عملیات های روانی از سوی آمریکا علیه سوریه، توطئه محور غربی- عربی ناکام بماند حمایت های معنوی و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در معادلات منطقه ای بود.
به نوشته این روزنامه همین جا بود که آمریکا و چند کشور غربی نقش مقتدرانه ایران را در شکست پروژه جدا کردن سوریه از جبهه مقاومت به وضوح دریافتند. بنابراین آمریکایی ها که طی ۱۸-۱۷ ماه گذشته بارها دچار اشتباهات فاحشی در محاسبات خود از تحولات منطقه ای شده بودند تصمیم داشتند مستقیماً ایران را در کانون حملات و هجمه های سیاسی، اقتصادی و دیپلماسی قرار دهند.
کیهان نوشته از همان فروردین ماه که کوفی عنان مأمور پیگیری موضوع سوریه شد محرز گشت که دشمن از رویارویی با ایران به صورت مستقیم ناامید شده و از سوی دیگر قصد دارد انتقام بیداری اسلامی ملت ها را از سوریه بگیرد. اتفاقی که افتاد این بود که آمریکا و غرب به سقوط دولت سوریه مصمم شدند و این روند تا برگزاری دو نشست ویژه درباره سوریه؛ یکی نشست ژنو در ۱۰ تیر ماه (۳۰ ژوئن) و نشست پاریس در ۱۵ تیر (۵ ژوئیه) تداوم پیدا کرد تا یک خروجی داشته باشد: «یکسره کردن کار دمشق و برکناری اسد».
سیاست روز هم اعتقاد دارد آمریکا با طرح ادعاهای واهی ایران را یکی از عوامل خشونت در سوریه معرفی و به این بهانه با حضور ایران در نشست ژنو مخالفت کرد. اما تحلیلگران و کارشناسان بسیاری معتقد بودند که آمریکا برای آن که جایگاه و نفوذ ایران را در منطقه زیر سوال برده و نادیده بگیرد، از ایران برای این نشست دعوت نکرد.
و خلاصه مقاله این که: اکنون کوفی عنان با سفر دوباره خود به ایران در طی کمتر از دو ماه، عملا به آمریکا ثابت کرد که نمی توان نقش ایران را نادیده گرفت و پایان خشونت ها در سوریه بدون مشارکت ایران، امکان پذیر نیست. این سفر عنان، در واقع دهن کجی به آمریکایی است که داعیه دار "ابرقدرتی" در جهان است. این چندمین باری است که آمریکا در مسئله سوریه "سنگ روی یخ" می شود.
انتخاب بین مصر و سوریه
حسن سبحانی در مقاله ای در اعتماد رابطه با ایران را مهم ترین موضوع سیاست خارجی دولت تازه مصر دانسته و نوشته دولت ایران با علاقهمندی روابط با مصر را دنبال کرده است و حتی روابط با مردم و گروههای مصر را جدیتر پیگیری میکند تا جایی که عکسالعملهای تندی را از طرف برخی مقامات دولتی و مذهبی مصر شاهد بودهایم و اعتراضاتی به حضور فرهنگی کشورمان شکل گرفته است.
نویسنده بر اساس تجربیات خود چند توصیه به دولت کرده : اول این که با توجه به حتمی بودن تحول در روابط ایران و مصر و بهبود آن در آینده نهچندان دور، لازم است هر دو طرف حساسیت شرایط و موقعیت دولتها و تاریخچه دشوار این پرونده را درک کرده و از هرگونه هیجان و عجلهیی برای برقراری روابط سیاسی پرهیز کنند.
توصیه دیگر نویسنده این است که اصرار به انجام سفرهای فرهنگی ممکن است به حساسیتهای جناحهای مختلف مصر خصوصا بخشهای مذهبی بینجامد و تاثیرات جبرانناپذیری بر جای گذاشته و فرصتهای فراوان روابط سیاسی، اقتصادی، منطقهیی و بینالمللی را از بین ببرد. اتفاق اخیر که در دعوت از خانواده شهدای میدان آزادی رخ داد موجب افزایش حساسیت ضدایرانی در مصر و منطقه شده و شائبه دخالت ایران در امور داخلی مصر را به وجود آورده است.
و سرانجام این که مردم مصر خصوصا مسلمانان مصر به ویژه اخوانالمسلمین که هم اکثریت مجلس را به دست آورده است و هم رییسجمهور مصر از میان آنان انتخاب شده، نسبت به حوادث سوریه دیدی کاملا متفاوت دارند و تا زمانی که این شرایط ادامه دارد، این مساله به عنوان مشکلی در روابط دو کشور حاضر و تاثیرگذار خواهد بود. بیایید برای این مشکل فکری کنیم و آن اصلاح مواضع در رابطه با تحولات سوریه خواهد بود.
طرح فیروزه مظفری در صفحه اول فرهیختگان
رسانه ها و منافع ملی
رضا زندی در مقاله ای در شرق با تاکید بر این که شرایط کشور دشوار و حساس است نوشته تبادل نظر صاحبان رسانه و مسوولان اقتصادی نیز برای تنویر وضعیت موجود مفید است. این اما، یک سوی ماجراست. «نظارت بر مدیریتها» از اصول اولیه کارکرد رسانههاست. اجرای سالم آن نه تنها تضعیف نیست که بر «توان ملی» خواهد افزود. شرایط صادقانه سخن گفتن رسانهها در روزگار ارتباطات را هم باید پذیرفت.
نویسنده به عنوان مثال از تهیه طرحی هفت تا هشت مادهای برای مقابله با تحریمهای نفتی در مجلس خبر داده که بخشی از آن استفاده از ظرفیت رییسجمهور برای فروش نفت است آیا رسانه نباید سوال کند که این چگونه طرحی است؟ استفاده از ظرفیت ریاستجمهوری برای فروش نفت یعنی چه؟! امور بینالمللی شرکت ملی نفت از کارشناسان زبدهای تشکیل شده که حتی به اعتراف کارشناسان خارجی، نفت ایران را در شرایط سخت هم بازاریابی کرده و فروختهاند. اگر هم بنا باشد تصمیمات مدیریتی گرفته شود، هیاتمدیره شرکت ملی نفت مسوولیت قانونی دارد. وزیر نفت، رییس هیاتمدیره شرکت ملی نفت است و در مقابل مجلس پاسخگوست. رییسجمهور هم رییس مجمع نفت است. با این اوصاف، استفاده از ظرفیت رییسجمهور برای فروش نفت با چه هدفی «طرح» میشود؟ این چگونه طرحی است؟!
مثال دیگر شرق به تحریمهای نفتی برمی گردد و این که صندوق توسعه ملی تفاهمنامهای با وزارت نفت امضا کرد تا ۱۴میلیارد دلار به برای توسعه و تکمیل پروژهها بدهد. در حالی که مازاد درآمد نفتی، باید برای کمک به بخش خصوصی و روز «مبادا» به صندوق توسعه ملی ریخته شود. پس هزینهکرد آن باید «حساب و کتاب» دقیق داشته باشد. هزینه کردن، اینروزها از هیچکس پذیرفته نیست؛ حتی با توجیه شرایط سخت.
کارتون حسین کشتکار، جوان
گرانی و دردها، و سکوت احمدی نژاد
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود برای چندمین بار در ماه اخیر به انتقاد از عملکرد دولت در مباحث اقتصادی پرداخته و نوشته باید بپذیریم که ما در اقتصاد با پدیدهها مواجهیم نه با نیتهای افراد. این تصمیمات افراد تصمیم گیر است که پیامدهایی را برای اقتصاد کشور به دنبال دارد نه نیتهائی که از اتخاذ آن تصمیمات در ضمیر خود داشتهاند.
به عنوان مثال، شاید نتوان به نیت خیر نمایندگان مجلس هفتم که با لغو یکی از مواد برنامه چهارم به تثبیت قیمتها و عدم افزایش تدریجی قیمت حاملهای انرژی رأی دادند، شک کرد . نمی توان در پس این تصمیم اشتباه به دنبال نیتهای مشکوک گشت و این احتمال را داد که این نمایندگان تعمدی در ضربه وارد ساختن به اقتصاد کشور داشته اند؟!!
روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه نوشته ریشه گرانیهای اخیر را باید در رها شدن انرژی منفی هدفمندی یارانهها پس از حدود یک سال از آغاز اجرای این قانون، جستجو کرد؛ تورم شدیدی که در اقتصاد از آن به تورم چهار نعل تعبیر میشود و طی ماههای اخیر با آن مواجه هستیم در واقع از دو ناحیه تغذیه میشود؛ بالا رفتن قیمت نهادهای تولید که به بالا رفتن قیمت تمام شده محصولات انجامیده است و از سوی دیگر افزایش تقاضا در بازار در پی تزریق نقدینگی و پول پرقدرت به جامعه باعث شده است که عرضه کفاف تقاضا را ندهد و همین برهم خوردن توازن میان عرضه و تقاضا به افزایش مستمر قیمتها و تورم انجامیده است.
محمد مهدی رئیسزاده در مقاله ای در آرمان نوشته در شرایط فعلی به دلیل تحریمها کشور ما دچار محدودیتهایی در حوزه واردات شده است همچنین کاهش ظرفیت تولیدی کشور نیز موجب شده است تا عرضه با کاهش مواجه شود که در نتیجه آن با عدم کاهش تقاضا، قیمتها با افزایش مواجه شده است این در حالی است که در برخی اعیاد و مناسبتها مانند ماه رمضان، تقاضا از حالت عادی نیز بیشتر میشود که در نتیجه باز هم قیمت افزایش مییابد.
به نوشته این عضو اتاق بازرگانی تهران همین موضوع است که کشور را با نوسانهای آنچنانی قیمت در مدت زمانهای یک یا چند روز مواجه میکند. بنابراین باید ریشههای گرانی را جستوجو کرد هرچند نمیتوان منکر حضور عدهای فرصتطلب شد که سعی دارند هر چه بیشتر آب را گلآلود کنند. در این میان بایدبه این موضوع نیز اشاره کرد که برخی اتخاذ تصمیمها که بهعنوان راهکار کنترل بازار ارائه میشوند، حالت مسکن را دارند که بعدها اجرای راهکار اصلی را نیز مشکلتر میکنند.
مقاله آرمان بهعنوان مثال اشاره کرده اگر مجبور به پذیرش ارز سهنرخی نشویم، ارز دو نرخی ظاهر می شود، در حالی که سالها برای تکنرخی شدن ارز، تلاش شده بود. همچنین در شرایط فعلی، لبنیات نیز دو نرخی شده است که تمام اینها رانت را به دنبال خواهد داشت.
مهدی عباسی در سرمقاله مردم سالاری نوشته سال پایانی عمر دولت دهم، با حجم گستردهای از فشارها و انتقادات همراه شده است. اصولگرایانی که تا دیروز جز مدح دولت، سخن به میان نمیآوردند و برای تمام انتقادات از عملکرد دولت، دلایل دیگری برای مشکلات معرفی میکردند، این روزها با سرعت بیشتری حتی نسبت به اصلاحطلبان به نقد احمدینژاد و همراهانش میپردازند.
اگر وضعیت احمدینژاد برای اصولگرایان چون گذشته بود، قطعاً شاهد آن میبودیم که اصولگرایان به میدان میآمدند و عامل همه گرانیها و تورم را تحریم و اقدامات دشمنان معرفی میکردند، نه اینکه درحال حاضر شاهد آن هستیم که در رسانههای اصولگرا به صراحت از ناتوانی دولت در مدیریت امور اقتصادی سخن به میان میآید و هر روز نیز پشت پردهای از مشکلات اقتصادی رونمایی میشود.
نویسنده سرانجام به مقاله روزنامه دولت اشاره کرده که در آن تاکید شده اگر احمدینژاد بنابر مصالح کشور سکوت کرده و پرده از خیانت مدعیان بر نمیدارد، فشار ناشی از توطئه هدفمند اقتصادی اخلالگران و [...] به نام احمدینژاد و سیاستهای اقتصادی وی نوشته میشود.»
مردم سالاری در نهایت پرسیده: این که پس از شکسته شدن سکوت احمدینژاد چه اتفاقی میافتد، خود جای بحث مفصل دارد؛ آنچه اکنون مهم است، کنترل تورم و گرانیهایی است که اکثر جامعه را با مشکل روبرو کرده است.
ورزشکاران و شلختگی دستگاه المپیک
رضا قراخانلو در مقاله ای با عنوان "رخداد بزرگ و فرصت اندک" در شرق نوشته گام اول در نقد چالش ایجاد شده برای کاروان المپیک ایران، توجه به این نکته کلیدی است که ما در ورزش کشورمان ساختارهای ورزشی و منشور المپیک را پذیرفتهایم و بر همین اساس در مسابقات المپیک و جامجهانی شرکت میکنیم، اما این ساختارها ملزوماتی دارد که نمیخواهیم بپذیریم. بنابراین، مشکل ریشهای است. اگر نمیخواهیم ریشهای در نظام بینالمللی ورزشی حضور داشته باشیم میتوانیم کنار برویم اما اگر میخواهیم در چارچوب ورزش جهان بمانیم و فعالیت کنیم، مسوولان دولتی باید بپذیرند که حق دخالت در امور داخلی فدراسیونها را ندارند.
رییس سابق کمیته المپیک در این مقاله تاکید کرده مرور عملکرد گذشته نشان داده دولتها همواره تمایل به دخالت در حوزه اختیارات مدیران ورزشی داشتهاند و متاسفانه در شرایط فعلی هم این اتفاق، با شدت بیشتری تکرار میشود. به خاطر دارید چندی قبل اوج ماجراها در فدراسیون فوتبال به وقوع پیوست و لطمه بسیار شدیدی به همراه داشت. نکته اعجابآور این است که در زمان اندک باقیمانده تا مسابقات المپیک چگونه این بیدقتی، در ورزش کشور به وقوع پیوسته است و این اصلا رویه کارشناسی و سنجیدهای نیست.
نویسنده مقاله شرق معتقد است: ورزشکاران کشورمان برای حضور در در المپیک، سالها مرارت تمرین را بر خود هموار کردهاند و با کسب موفقیت در مسابقات دشوار توانستهاند سهمیه ارزشمند حضور در این بازیها را به دست آورند. بنابراین، رفتن به المپیک نهتنها برای این ورزشکاران بلکه برای میلیونها ایرانی، از حساسیت و اهمیت غیرقابل اغماضی برخوردار است.
آفرین به مردم با نصف مرغ
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته آفرین به مردم ایران زمین! واقعا این که گفته میشود چنین مردمی در هیچ جای دنیا پیدا نمیشود حرف دقیق و عمیقی است. مردم ما همیشه نشان دادهاند که در شرافت، نجابت و... در تمام دنیا بیهمتا هستند. برای درک بهتر این موضوع، کافی است فقط به داستان نرخ مرغ توجه کنید تا عمق واقعه را درک کنید: یک ماه پیش مردم نجیب و شریف میتوانستند مرغ را به قیمت هر کیلو کمتر از ۴ هزار تومان خریداری کنند اما از آنجایی که مسئولان زحمتکش، به کار خود همچنان ادامه داده و مردم را هر روز بیشتر از دیروز شرمنده زحمات خویش میکنند، مرغ ۸۰ درصد ناقابل گران شد!
اما مسئولان از پا ننشستند و به ارائه خدمات به مردم همچنان ادامه دادند و به این ترتیب هر چه اعلام شد که مرغ ارزان میشود، خبری نشد که نشد! مردم نجیب و شریف هم به خرید مرغ ۷ هزار تومانی پرداختند.
خوب، دولت هم به پاس این همه عزت و صلابت این مردم نجیب و شریف، برای قدردانی از آنها تصمیم گرفت پاداش آنها را بدهد و در این راستا شروع کرده به توزیع مرغ ۴۶۵۰ تومانی! مردم هم با کمال ادب و احترام میروند ساعت ها صف میکشند تا مرغی را که یک ماه پیش ۳۹۰۰ تومان میشد از هر مرغ فروشی براحتی خرید، به این ترتیب و کیلویی ۴۶۵۰ تومان بخرند.
و خلاصه این که: مردم هم صف میکشند و به نصف مرغ هم راضی هستند تا مثل همیشه نشان دهند که در شرافت، نجابت و... بیهمتا هستند...
کارتون روز
کارتون سلمان طاهری، شرق