بررسی روزنامه های صبح پنجشنبه اول تیرماه
روزنامه های امروز صبح با احتیاط به ارزیابی پایان مذاکرات هسته ای مسکو پرداخته اند و از لحن تبلیغاتی برای موفق نشان داد مذاکرات کمتر خبری هست اگر چه روزنامه کیهان در عنوانی درشت نوشته «بازتاب مذاکرات مسکو در محافل سیاسی و رسانه های جهان».
صفحه اول روزنامه ابتکار
روزنامه های ابتکار و آرمان روابط عمومی هر دو تیتر زده اند «اعزام تیم اقتصادی دولت به قم» و آن را واکنش دولت به اعتراضات مراجع در باره اوضاع اقتصادی کشور دانسته اند.
البته روزنامه آرمان روابط عمومی عکس و تیتری دارد از اکبر هاشمی رفسنجانی و از قول او تیتر زده «بی اعتبار کردن دلسوزان بی اعتمادی مردم را در پی دارد».
روزنامه مردم سالاری با اشاره به «افشای جزئیات جدیدی از تولید ویروس فلیم» در عنوان اول خود نوشته «برنامه سایبری اوباما علیه ایران» و توضیح داده که «شبکه و اینترنت داخلی بانک مرکزی ایران قطع شد».
روزنامه تهران امروز سرمقاله و گزارش اصلی خود را به پرداخت های انجام شده به بازیکنان فوتبال اختصاص داده و نوشته «نمایندگان خواستار توضیح درباره قرارداد میلیاردی بازیکنان فوتبال شدند» و در تیتر اول خود نوشته «اعتراض گسترده به ریخت و پاش در فوتبال».
توصیه به ادامه غنی سازی
روزنامه خراسان یادداشتی دارد با عنوان «مذاکرات مسکو نقطه سر خط!؟».
حمید حسینی در این یادداشت می نویسد «۵ دور مذاکره ایران و ۱+۵ در مسکو درحالی به پایان رسید که طرفین تنها برای برگزاری نشست کارشناسان به منظور فراهم کردن زمینه مذاکراتی دیگر به توافق رسیدند. آیا به واقع این توافق را می توان حرکتی رو به جلو در مذاکرات هسته ای دانست؟»
یادداشت نویس خراسان این پرسش را مطرح می کند که «آیا در این فضا و با این رویکرد باید به مذاکره با ۱+۵ ادامه داد؟»
آقای حسنی در پاسخ به این پرسش می نویسد «بدون شک نه تعطیلی مذاکره و نه تن دادن به مذاکره در هر شرایطی مطلوب نخواهد بود اما میتوان با توجه به رویکرد نسبتا مستقلی که جناح شرقی ۱+۵ طی دو دور مذاکره اخیر از خود نشان داد شکاف در ۱+۵ را با تحرکات دیپلماتیک افزایش داد. همچنین تشدید فعالیت های غنی سازی ۲۰ درصد باید در دستور کار قرار گیرد. بدون شک انجام غنی سازی با غنای بالا طرف مقابل را مجبور به نشستن جدی در پای میز مذاکره خواهد کرد.»
نا امیدی کیهان از انتخابات مصر
«درس تحولات مصر» عنوان یادداشت روزنامه کیهان است که سعد الله زارعی نوشته است.
آقای زارعی می نویسد «نتایج رسمی انتخابات ریاست جمهوری امروز اعلام میشود اما این موضوع اگرچه باید «بسیار مهم» باشد، توجه چندانی را بخود معطوف نکرده است گویا نه در داخل مصر و نه در بیرون، کسی منتظر اعلام نتیجه انتخابات نیست. دلایل چنین وضعیتی کاملا روشن است، با اتفاقات اخیر، «ریاست جمهوری مصر» به فردی که قدرت ندارد تبدیل شده است و این موضوعی است که بدبینی بسیاری را نسبت به اصل و نتیجه تحولات مصر سبب گردیده است.»
یادداشت نویس کیهان سپس می نویسد «اسلام گراها قاعدتا دریافته اند که برای ساخت بنای جدید ویران کردن کامل بنای قبلی ضرورت دارد. اگر اسلام گراها به جای تن دادن به انتخاباتی که قانون آن را قبلی ها نوشته و اجرای آن را هم قبلی ها در دست دارند، در میدان میماندند و روی ساخت های جدید تاکید میکردند نظامیان چاره ای جز پذیرش نداشتند اگر سازوکارهای تغییر را خود انقلابیون چیده بودند، انتخابات قطعا با حضور حداکثری مردم برگزار میشد و امکان رخنه نیروهای مخالف انقلاب در آن وجود نداشت. البته با نگاه به متن میتوانیم بگوییم اخوان المسلمین میتواند از این شکست در تاکتیک به پیروزی در استراتژی برسد.»
پس کو رییس جمهوری؟
روزنامه مردم سالاری یادداشتی دارد با عنوان «دولت بهتر است پاسخگو باشد».
مهدی عباسی در این یادداشت می نویسد «یک سال از آخرین کنفرانس رسمی خبری محمود احمدینژاد با خبرنگاران داخلی و خارجی میگذرد و هنوز فرصتی پدید نیامده تا خبرنگاران، رودررو با رئیس دولت، سوالات متعددی که در طول این سال پدید آمده را از احمدینژاد بپرسند.»
یادداشت نویس مردم سالاری می نویسد «اما بحث اصلی، برگزار نشدن کنفرانس خبری نیست، بلکه میزان پاسخگویی دولت به افکار عمومی و مقید دانستن خود به احترام به دادن پاسخ به سوالات عمومی است. این دور از دسترس بودن برای پاسخگویی در حالی است که تریبون سخنگوی دولت هم، عملاً خاموش است.»
آقای عباسی در پایان با اشاره به جنجال هایی که در ماه های اخیر در انتقاد از دولت برپا شده می نویسد «تصور میشود که دولت درصدد است تا با گذر زمان، این موضوعات نیز به تاریخ بپیوندند و ضرورت طرح و پاسخ به آنها از موضوع خارج شود.»
به تماشای اعدام
روزنامه ابتکار یادداشتی دارد با عنوان «چرا به تماشای «مرگ» میرویم؟» که به نقل از سایت خبری عصر ایران منتشر کرده است.
یادداشت نویس با اشاره به این که گروهی از مردم به تماشای مراسم اعدام روزگذشته در تهران رفته بودند می نویسد «دلیل این همه اشتیاق عمومی برای دیدن صحنه اعدام در جامعه ما چیست؟ این اولین بار نیست که مردم - چه در تهران و چه در شهرستانها - چنان با ذوق و شوق به سوی مراسم اعدام میشتابند که گویا قرار است در آنجا پول و سکه بینشان توزیع کنند! واقعاً دیدن مرگ چند نفر مجرم، این قدر جذابیت دارد که مردم از نیمههای شب یا در ساعت ۴ بامداد زیر بارش باران هم که شده، از خواب و استراحتشان میزنند و ساعتها سر پا میمانند تا به تماشای جان کندن چند نفر مجرم بپردازند و فیلم و عکس بگیرند؟! خیلیها هم برای اینکه حتی یک لحظه از این"مستند" را از دست ندهند، از در و دیوار و تیر برق بالا میروند. بررسی چرایی این”اشتیاق" در کنار مؤلفههایی مانند عصبی بودن، درصد قابل ملاحظهای از مردم و افزایش خشونت ورزی در جامعه میتواند نتایج هشدارآمیزی به همراه داشته باشد. به نظر نمیرسد در یک جامعه سالم، این همه اشتیاق وصف ناپذیر برای دیدن صحنه اعدام وجود داشته باشد.»
روزنامه ابتکار در پایان می پرسد «واقعاً چه معنایی دارد پدری دختر ۵ ساله یا پسر نوجوانش را با خود به مراسم اعدام ببرد و در راه هم از دستفروشان برایشان بستنی بخرد و آنها را وادار به تماشای لحظات رقتانگیز و دردناک دست و پا زدن اعدامیها بر فراز چوبه دار بنماید؟! اگر قرار است بنا به مصالحی، برخی اعدامها در ملأ عام صورت گیرد، باید به خانوادهها درباره عواقب روحی دیدن چنین صحنههایی توسط کودکان و نوجوانان هشدار داده شود.»
ضعف کارشناسی
بازگشت به نظرات کارشناسان عنوان یادداشت روزنامه جهان صنعت است که الهه بیگی نوشته است.
خانم بیگی می نویسد «بانک مرکزی همچنان مدعی کنترل بازار ارز و طلاست اما واقعیت نشان از آن دارد که ثبات بر بازار حکمفرما نیست و شاهد نوسانات شدید قیمت هستیم.»
روزنامه جهان صنعت می نویسد «در حالی که سال گذشته دولت اقدامات بسیاری برای کنترل بازار انجام داد اما این سیاستها نه تنها بازار را کنترل نکرد بلکه به آشفتگی دامن زد. بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که سیاستهای غلط و غیرکارشناسی دولت سبب تلاطم بازار ارز و سکه شده است اما با بیتوجهی دولت به این نظرات عنان بازار از کف دولت رفت و تنها راه چاره را این دانست که با زور و اعمال نرخ دستوری بازار را کنترل کند. حال روز گذشته رییس کل بانک مرکزی اعتراف کرد که سال گذشته اگر بحث علمی، اقتصادی و کارشناسی وجود داشت به طور غیرواقعی شاهد افزایش کاذب قیمت ارز و سکه و حتی طلا نبودیم.»
سرمقاله نویس جهان صنعت در پایان می نویسد «محمود بهمنی اظهار میکند که سیاستهای ما برای کاهش قیمتها به خوبی پاسخ داد و این سیاستها برای کنترل قیمتها همچنان ادامه خواهد داشت. اما نکته قابل تامل این است که اگر دولت اذعان میدارد که قیمتها واقعی نیست و دروغین است و اگر روند بازار خلاف ادعاهای بهمنی است، چگونه مدعی است که به خوبی بازار را کنترل کرده است؟ حال که رییس کل بانک مرکزی ضعف کارشناسی را پذیرفته، بهتر است به نظرات کارشناسان توجه کرده و از افزایش تخریب اقتصاد کشور جلوگیری کند.»
ریخت و پاش فوتبالی
صفحه اول تهران امروز
فقر و فوتبال عنوان یادداشت جواد سیدپور برای تهران امروز است.
آقای سید پور می نویسد «انتشار قراردادهای میلیاردی با بازیکنان برخی باشگاههای فوتبال و هدیه مقدماتی بی ام و ۳۰۰ میلیونی به همین بازیکنان بهعنوان دستگرمی شروع کار چه تناسبی با اوضاع اقتصادی – اجتماعی کشور دارد؟ حتی اگر از نظر قانونی چنین ریخت و پاشهایی در فوتبال موردی نداشته باشد، آیا به صلاح است در کنار مشکلات اقتصادی که مردم با آن دست به گریبان هستند و طبقات پایین جامعه حتی برای تامین معاش با مشکل مواجه اند، مردم شاهد چنین ولخرجیهایی باشند؟ نسبت فقر و فوتبال چیست؟ و چرا بازیکنان فوتبال که از قضا طی دوره اخیر بسیار کم فروغ ظاهر شده اند و برخی از آنان حواشی ناپسند نیز داشته اند، امکان دریافت چنین ارقام نجومی را داشته باشند؟»
نویسنده همچنین می نویسد « اما فضای ریخت و پاش گویای جای گرفتن سوداگری مبتذل به جای روحیه قهرمانی و دلاوری است و از دست رفتن کیمیای اخلاقی در معرکه ای که پول میداندار بلامنازع رخدادهاست. باید از خود بپرسیم که فلان استاد دانشگاه و آن کارمند یا این تولیدگر با شنیدن چنین اخباری به چه احساسی میرسند؟ آیا کمترین عارضه فرهنگی چنین رفتار ناهنجاری این نیست که به همگان پیام رانت جویی به هر طریق ممکن را می دهیم و کار و تلاش را بیهوده و بی ارزش جلوه می دهیم؟»