بررسی روزنامه های صبح چهارشنبه تهران - ۳۱ خرداد
روزنامه های امروز صبح تهران در عنوان های اصلی خود از "ماراتن نفس گیر هسته ای" نوشته اند و گفتگو های اوباما و پوتین که مسائل ایران و سوریه مهم ترین دستور جلسه شان بود. اما همین روزها تاکید کرده اند که مهم تر از مسائل و اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای مسکو، تورم و گرانی است که مردم معتقدند نه به علت تحریم ها و فشارهای خارجی بلکه به دلیل بدکاری و ناکارآمدی دولت است. طنزهائی درباره انکار گرانی توسط دولتمردان و دستکاری در آمار در چند روزنامه امروز دیده می شود.
پوتین و اوباما به دنبال چیستند؟
تیتر و عکس صفحه اول فرهیختگان
صاحب صادقی د ر تهران امروز نوشته آمریکا و روسیه این روزها بیش از هر زمان دیگری چنگ و دندان به هم نشان می دهند و دو نوع متفاوت از نگاه به سیاست را به رخ هم می کشند. اگر ماجرای کهنه سپر دفاع ضد موشکی را نادیده بگیریم، ایران و سوریه امروز مهمترین محل تلاقی سیاست های آمریکا و روسیه است.
به نظر این مقاله سوریه مهمترین رزمگاه دوکشور محسوب میشود و اینگونه مینماید که گویا بر خلاف شهرت روسها به بیاخلاقی در سیاست اوباما دیروز هرچه کرد نتوانست پوتین را متقاعد به همکاری یا لااقل بی تفاوتی در سرنگونی بشار اسد کند.
تهران امروز نوشته: در موضوع ایران، اگرچه روس ها در همه قطعنامه هایی که برضد ایران در شورای امنیت صادر شده یک طرف ماجرا بوده اند و انگشت آنها در پای همه قطعنامهها موجود است اما همین روس ها بزرگترین پیمانکار تاسیسات هسته ای ایران هم هستند.
مذاکرات شکست خورده و هفتاد در صد ظرفیت مانده
کیهان در سرمقاله خود نوشته چالش هسته ای نمودار اقتدار جمهوری اسلامی است و باید به دقت آن را پیش برد همچنان که مسئولان سختکوش چنین کرده اند. در عین حال باید توجه داشت که همه ظرفیت بزرگ نهادهایی نظیر شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه نباید صرفاً مصروف و «مشغول» این پرونده شود.
پیشنهاد این روزنامه چنین است که با ۳۰درصد ظرفیت سیاست خارجی نظام می توان چالش هسته ای را مانند مدیریت موفق سالهای اخیر اداره نمود و ۷۰ درصد بقیه را باید صرف بازی سازی، فضاسازی، ظرفیت سازی و استفاده از ظرفیت های تهاجمی موجود در سطح منطقه ای و جهانی کرد.
کیهان معتقد است با این تلقی مسکو - یا پکن و هر ایستگاه دیگری - آخر راه مذاکرات نیست، همچنان که بغداد و اسلامبول و ژنو نبودند. و بدین ترتیب اصل خبرها را باید در قاهره و بیروت و بیت المقدس و «خونین شهر منامه» جست. تاریخ، چند دهه است که دیگر در واشنگتن و مسکو و لندن و پاریس و بروکسل و ژنو تعیین نمی شود. اکنون تاریخ جدید از خاورمیانه آغاز شده است.
حجت کاظمی در تهران امروز نوشته تصوری پس از مذاکرات استانبول شکل گرفت که گویی طرف های غربی از راهبرد« هویج و چماق» به سوی راهبرد بده و بستان متوازن در جریان مذاکرات تغییر رویه داده اند؛ روند منتهی به نشست بغداد نشان داد که رویکرد آمریکا و کشورهای غربی، به جای تلاش برای به نتیجه رساندن مذاکرات، معطوف به تطویل مذاکره و جلوگیری از به نتیجه رسیدن گفتوگوها بوده است.
این روزنامه پرسیده دلیل پیگیری چنین راهبرد غیر سازنده و نامتعارفی از سوی طرف غربی چیست؟ و خود جواب داده مهم ترین متغیر را باید در انتخابات آتی آمریکا و موقعیت ویژه باراک اوباما جست. رئیس جمهور آمریکا از یک جهت تحت فشار شدید جمهوریخواهان و لابی اسرائیل برای فشار بر ایران و عدم هرگونه مصالحه ای قرار دارد و از سویی دیگر تمایلی برای ورود به فاز مورد تقاضای این گروه که فضایی مبهم و آزموده نشده است نیز ندارد.
ابتکار در سرمقاله خود فشار غربیها و مقاومت ایران را در نقطه جوش توصیف کرده و نوشته مهمترین کارت طرف غربی در برخورد با ایران "تحریم نفت" است که شمارش معکوس آن شروع شدهاست ولی این کارت هم نتوانسته مقاومت ایران را بشکند. حال سوال اینست که "گام بعدی" چه میتواند باشد؟
به نظر این مقاله تمام نگرانی دنیا از همین سوال نشأت میگیرد؛ میزان فشارهای غرب برای منافع خود آنان طاقت فرسا و برای دیگر کشورها نیز غیرقابل تحمل گردیده و میزان مقاومت ایران نیز به نقطه خطرناکی رسیدهاست، به همین دلیل به رغم اصرار غربیها بر خواستههای نامعقول خود در مسکو باز هم ترجیح میدهند که حتیالامکان جلوی شکست مذاکرات گرفته شود.
مهم تر از مذاکرات هسته ای، تورم و گرانی
مردم سالاری در سرمقاله خود نوشته مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ اگر چه موضوع بسیار مهمی است و تاثیر موثری در وضعیت کشور دارد اما اگر به افکار عمومی مراجعه کنیم، مشخص است که با وجود پیگیری اخبار این مذاکرات توسط مردم،آنچه تاثیر روانی بیشتری بر زندگی مردم دارد، وضعیت نامناسب اقتصادی است که سالهاست آنها را به خود درگیر کرده است و به این باور رسانده که بیشتر از آن که متاثر از مناسبات بینالمللی و فشارهای غرب و ... باشد، سوءمدیریتها و ناکارآمدی طرحهای دولتی است که به دلیل اصرار دولت بر آنها، سالهاست که بیشازپیش زندگی مردم را دچار مشکل کرده و تورم و گرانی روزافزون بوجود آورده است.
گرانی، کارتون حسین صافی، جام جم
به نوشته این مقاله با این همه اگر مسئولان با مردم ابراز همدردی کنند یا بابت وضعیتی که فراهم آورده اند، از عموم مردم عذرخواهی کنند، میتواند آبی باشد که بر آتش نابسامانیها پاشیده میشود اما با کمال تاسف، مدتهاست که نه تنها چنین نمیشود بلکه سخنهایی گفته میشود که مصداق نمک ریختن بر زخم مردم است. ماههاست که گرانی چنان میتازد که حتی آمارهای تعدیل شده و اصلاح شده هم نمیتواند واقعیت را کتمان کند و روز به روز بر تورم اعلامی رسمی افزوده میشود .
روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله خود را به موضوع گرانی در کشور اختصاص داده و نوشته اختلاف ۷/۱۳ درصدی بین تورم و قیمت ها نشانه بسیار بدی است چرا که نشان میدهد، دولت برای جلوگیری از افزایش بیشتر تورم به سرکوب قیمتها پرداخته است. به عبارت دیگر، تولید کنندگان با اینکه با تورمی ۳۴ درصدی دست و پنجه نرم کرده اند، مجاز به افزایش قیمتها در محصولات تمام شده نبودهاند.
به نوشته این مقاله در این میان سؤال بیپاسخ این است که با وجود این فشارهای تورمی بردوش تولید کنندگان، تکلیف مصرف کنندگان چیست؟ آیا افزایش ۳ هزار تومانی مبلغ یارانه نقدی برای جبران افزایش قیمت نان کافی است؟ مصرف کنندگان با بالا رفتن مدام قیمت شیر، گوشت، مواد لبنی، ماکارونی، میوهها و... چه باید بکنند؟
و در نهایت این که: آیا دولت میتواند برای این گرانیها هم یارانه جداگانهای در نظر بگیرد؟ و به فرض محال اگر هم این توانایی وجود داشته باشد، آیا اساساً این کار صحیح خواهد بود؟ مگر یکی از عوامل اصلی افزایش تورم، همین رشد شدید نقدینگی در جامعه و ایجاد تورم پولی نیست که یکی از علل آن تزریق یارانههای نقدی است؟
قدرت خرید مهم است!
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته محمود احمدی نژاد با قاطعیت مثال زدنی، مثل همیشه اعلام کرده که «موضوع مهم قدرت خرید مردم است نه سطح قیمتها؛ تمامی آمارهای رسمی نشان میدهد که قدرت خرید و سطح رفاه مردم در حال افزایش است »، اما از آن طرف یکی از سایتها با مقایسه قیمت فعلی نان و تخممرغ با قیمت این اقلام در سال ۱۳۸۴، نشان داده که قیمت آنها فقط ۶۰۰ درصد ناقابل افزایش یافته است که طبق گفته بالا اصلا موضوع مهمی نیست!
طنزنویس این روزنامه اضافه کرده فکر نکنید که این آمار افزایش قیمت فقط برای نان و تخم مرغ است، بلکه همه چیز همین طوری افزایش قیمت پیدا کرده است . مثلا در سال ۱۳۸۵، یک سال بعد از تشکیل دولت احمدینژاد، ضرغامیدر اظهار نظری طعنه ای به دولت زد و گفت: وقتی قیمت گوشت ۶ هزار تومان شده، نمیتوانیم قیمت را ۴ هزار تومان اعلام کنیم! در واقع در همان سال اول دولت احمدی نژاد به همت و تلاش مسئولان محترم، ۵۰ درصد گران شده بود اما آنها با شکسته نفسی فراوان میخواستند آن را تکذیب کنند.
مردم سالاری در نهایت نوشته نگاهی بیندازید به قیمت گوشت گوسفند که ۲۲ هزار تومان است و نسبت به نرخ ۴ هزار تومانی سال اول دولت، فقط ۵۵۰ درصد ناقابل رشد داشته که آن هم مهم نیست چون مهم قدرت خرید مردم است که لابد نه آن وقت میتوانستند گوشت بخرند و بخورند و نه الان، پس نتیجه نهایی این که فوق فوقش قدرت خرید مردم تغییری نکرده است و دولت در این ۷ ساله توانسته آن را ثابت نگه دارد!
انقلاب و آب سرد مصر
اعتماد در مقاله ای به وضعیت مصر پرداخته و آن را نگران کننده دیده و نوشته هنوز خبر در همه جای مصر پخش نشده بود و هنوز خیلی از مصریها درست نفهمیده بودند که چرا پارلمان منحل اعلام شده که «تحریریها» به سمت میدان به راه افتادند. اما قبل از رسیدن آنان و استقرارشان در میدان، رهبران اخوانالمسلمین نشستی اضطراری تشکیل دادند. نپذیرفتن تصمیم دادگاه عالی یعنی اعلان جنگ رسمی به نظامیها.
حاجت به گفتن نیست که این تصمیم چگونه یک سطل آب سرد روی خیلی از رایدهندگان مصری ریخت. کمترین پرسشی که انحلال پارلمان برای مصریهای طرفدار انقلاب به وجود آورد آن بود که شرکت در انتخابات چه فایدهای دارد، وقتی چند قاضی منتخب حسنی مبارک ظرف یکی، دو ساعت حاصل ماهها تلاش و تقلای آنان را نقش بر آب میکنند؟
با تصمیم بعدی شورای عالی نظامی به نوشته اعتماد مردم هاج و واج و بلاتکلیف ماندند که چه بکنند؟ آیا باید به میدان التحریر یا به پای صندوقهای رای بروند؟ آیا اساسا اهمیتی دارد که احمد شفیق بشود رییسجمهور یا محمد مرسی. وقتی اساسا نظامیان اعلام کردهاند که رییس آنها هستند؟ اکنون شاید بهتر بتوان فهمید که چرا میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری آنقدر پایین آمد. نظامیها راند اول را بردهاند، اما مبارزه تازه شروع شده است.
اعدام اتباع بیگانه
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به اعدام چند ایرانی متهم به حمل مواد مخدر در سعودی با ذکر چند نمونه نشان داده که کشورهای مختلف دنیا چگونه از اتباع خود دفاع می کنند تا جائی که حتی گاهی از افرادی که دو تابعیتی هم هستند حمایت کامل به عمل میآورند، حتی اگر این افراد در کشورهای خودشان با مشکل مواجه شوند که تابعیت اصلی آنجا را داشته باشند.
نویسنده بعد به این سئوال رسیده که رفتارهای رسمی ما در این مورد چگونه است؟ بدون آنکه از این جهت تمایزی میان دولتهای سه دهه اخیر گذاشته شود، باید گفت سیاست ما در این زمینه در حداقلهای مورد انتظار هم نبوده است. مهمترین مورد آن، بیارتباطی یا کمارتباطی ایرانیان مقیم با سفارتخانهها و کنسولگریهاست. اینکه ایرانیان، این مکانها را خاک و خانه خود بدانند و با رغبت و امید به آن مراجعه کنند، نکتهیی است که باید مورد مطالعه وزارت خارجه قرار گیرد، ولی فقدان حمایت از شهروندانی که دچار مشکلات و احیانا گروگانگیری میشوند، بیش از همه دیده میشود چه رسد به شهروندانی که متهم به ارتکاب جرم میشوند.
این جامعه شناس در آخر مقاله خود با اشاره به اظهارات غیرمسوولانه در مورد قطع روابط یا آغاز جنگ با عربستان نوشته بهتر است موضوع را به زمینهیی برای بازنگری نسبت به سیاست ضعیف حمایت از اتباع ایران تبدیل کنیم. به نظر میرسد بیتوجهی به سرنوشت اتباع ایرانی، این ذهنیت را در حکومت سعودی ایجاد کرده است که هرگونه اقدامی علیه شهروندان ایرانی با واکنش چندانی مواجه نخواهد شد.
کارتون سلمان طاهری، شرق
گفتوگو با خط قرمز
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد مصاحبه ای کرده است با خط قرمز که این روزها کاربرد وسیعی در کشور دارد. خط قرمز گفته من کار خاصی ندارم ولی به کار همه کار دارم. اینطوری که هر کسی هر کاری کند من یک کاری میدهم دستش.
طنزنویس پرسیده آیا شما از نزدیکی با افراد لذت میبرید؟ چون به کرات دیده شده که شما افراد و هنرمندان و نویسندگان و روزنامهنگاران و غیره را تهییج میکنید که به شما نزدیک شوند. خط قرمز جواب داده: بله. من اصولا از هنرمندی که به خط قرمز نزدیک میشود خوشم میآید. برای همین این افراد را طی مراسم خاصی به جایی میبریم که بتوانیم آزادانه و خوش و خرم، درباره نزدیکی با خط قرمز هر کاری کرده اعتراف کند.
این گفتگو ادامه پیدا می کند تا یک ساعت بعد که طنز نویس اعتماد می نویسد: بله. بله. کاملا متوجه شدم. خط قرمز برای سلامت انسان مفید است. همچنین خط قرمز مانع از سرطان در انسان میشود. همچنین خط قرمز باعث میشود انسان احساس خوشبختی کند. همچنین از فواید خط قرمز میتوان...
کارتون روز
کارتون پیمان برومند، از اعتماد