فرح پهلوی از سفر ملکه الیزابت به ایران میگوید
ملکه الیزابت دوم در سفر به بیش از یکصد کشور جهان، یک بار هم در حدود نیم قرن پیش به ایران سفر کرد
رابطه ایران و بریتانیا، همواره پیچیده بوده و هست. گذشته ها یک جور، حالا جور دیگر، اما آنطور که به نظر می رسد رابطه آخرین خانواده سلطنتی ایران با خانواده سلطنتی بریتانیا شاید گرمترین بخش روابط بین دو کشور باشد.
آخرین شاه و ملکه ایران بارها به بریتانیا آمدند و ملکه الیزابت هم بین بیش از صد سفرش به چهار گوشه دنیا، یک بار به ایران سفر کرد، بیش از نیم قرن پیش.
آخر هفته در ایران
شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۳۹ بود که ملکه الیزابت دوم و همسرش به ایران رفتند، برای سه روز. در پاسخ به سفر دو سال پیش تر شاه به این کشور و برای یک دیدار رسمی. دربار ایران می خواست مهمان نوازی ایرانی را تمام عیار به نمایش بگذارد، سفر کوتاه بود اما برای همان هم، مفصل برنامه ریزی شده بود.
شاه و شهبانوی جوان ایران در فرودگاه مهرآباد تهران به استقبال مهمانان رفتند. آنطور که فرح پهلوی به یاد می آورد، رابطه خوب دو کشور به کنار، علاقه ملکه الیزابت به تاریخ و فرهنگ ایران از جمله دلایل این سفر او بود: "اولین کاری که ملکه الیزابت در بدو ورود کرد نثار تاج گل بر آرامگاه رضا شاه کبیر بود. بعد به اصفهان سفر کردند و از آنجا به تخت جمشید در شیراز رفتیم. مهمان نوازی ایرانی چیزی بود که برای همه روشن بود. هم در قدیم و هم حتی حالا با مشکلات و گرفتاری هایی که هست، مهمان نوازی مردم به جای خود باقی مانده. در بازگشت به تهران، ملکه الیزابت از برنامه ورزشی و هنری دختران و پسران جوان در استادیوم امجدیه بازدید کردند. همینطور به تماشای ورزش باستانی نشستند که در استادیوم امجدیه برگزار شد".
در تهران برای سکونت ملکه الیزابت دوم و همسرش، پرنس فلیپ، برای اولین بار در پذیرایی از مهمانان خارجی، کاخ گلستان در نظر گرفته شده بود. کار سر و سامان دادن به کاخ، از مدت ها قبل از سفر مهمانان عالیقدر، آغاز شده بود و آنطور که شاهدان می گویند تا لحظه ورود هم ادامه داشت.
از نوع سفر ملکه الیزابت دوم به ایران و حتی محل اقامتش بیش از سیاست، بوی فرهنگ و هنر می آید. این سئوال در ذهن آمدم مطرح می شود که برنامه چنین سفرهای چگونه ریخته می شد. چه معیاری باعث می شد که دربار ایران برای ملکه الیزابت این چنین برنامه بریزد.
آنطور که فرح پهلوی می گوید نوع رابطه دو کشور در چنین تصمیم گیری هایی بسیار مهم بوده: "این برنامه ریزی ها به علاقه مهمان بستگی داشت و اینکه ما می خواستیم مملکت ما با آن مملکت چه روابطی داشته باشد و توقع ما از آنها چیست. بعضی ها به کارخانجات می رفتند، به معادن می رفتند یا از ارتش ایران دیدن می کردند یا خانم هایشان به فرهنگ و هنر علاقه داشتند یا به فعالیت های اجتماعی که به موزه می رفتند یا به بیمارستان می رفتند".
شنبه، ۱۳ اسفند ۱۳۳۹ ملکه الیزابت دوم و همسرش در پاسخ به سفر دو سال قبل شاه به این کشور و برای یک دیدار رسمی به ایران رفتند
این سفر اگرچه اولین و آخرین سفر ملکه الیزابت دوم به ایران شد، اما آنطور که آخرین ملکه ایران می گوید، درست پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ملکه بریتانیا و همسرش قرار بود سفر دیگری هم به ایران داشته باشند: "ملکه الیزابت درست پیش از اینکه این اتفاقات بیافتد می خواستند با کشتی بریتانیکا به ایران سفر کنند و در بندرعباس وارد شوند ولی خوب شلوغی ها که شروع شد این سفر انجام نشد و بعدا ملکه انگلستان نامه ای برای اعلیحضرت نوشتند که این نامه در اسوان توسط سفارت انگلیس به دست ایشان رسید که در آن نامه ایشان از طرف خودشان و پرنس فلیپ ابراز تاسف کردند و نوشته بودند که در این لحظات (روزهای انقلاب) خیلی به فکر شما و شهبانو هستیم و امیدواریم شما را به زودی ببینیم و در پایان این نامه را با عبارت دوست صمیمی شما امضا کرده بودند".
استقبال گرم 'ملکه الیزابت'
اگرچه ملکه الیزابت فقط یک بار به ایران سفر کرد، اما آنطوری که فرح پهلوی، آخرین ملکه ایران می گوید، او و شاه بعد از آن هم، خصوصی و رسمی، باز به بریتانیا آمدند و مهمان دربار شدند: "سفری که من با پادشاه فقید آمدم، سفر خصوصی بود برای سه روز که در کاخ وینزور (قدیمی ترین و بزرگترین کاخ سلطنتی بریتانیا) بودیم و واقعا مهمان نوازی گرمی از من و اعلیحضرت شد و با وجود اینکه به آن صورت سفر رسمی نبود، اما شام مجللی که ترتیب دادند و مهمانانی که دعوت کردند واقعا مثل شام رسمی بود و خاطرم هست حتی اعلیحضرت چون علاقمند به سواری بودند مثل ملکه الیزابت، بعدا برای سواری هم رفتند. من بعدا یک سفر هم تنهایی به انگلستان کردم، برای بازدید از نمایشگاهی که درباره منطقه ما بود و در موزه ملی بریتانیا برگزار شد. در آن مدت من نزد ملکه مادر ماندم چون علاقه به خصوصی به ایشان داشتم، طنز جالبی داشتند و پذیرایی بسیار گرمی هم از من کردند".
آنطور که فرح پهلوی می گوید، بعد از روی کار آمدن حکومت انقلابی در ایران، دربار بریتانیا تمایل داشته که شاه و شهبانوی ایران به بریتانیا بروند، اما دولت این کشور مخالفت کرده است: "می دانم که ملکه مایل بودند که ما به انگلستان برویم اما لرد کارینگتون (وزیر خارجه وقت بریتانیا) مخالفت کردند چون نگران بودند که اگر ما به انگلستان برویم، ممکن است کارمندان سفارت بریتانیا در ایران را به گروگان بگیرند. این را خود لرد کارینگتون هم بعدا در دیدار خصوصی که با ایشان داشتم به من گفتند".
'سطح رابطه' از کجا تا کجا
از نوع سفر ملکه الیزابت دوم به ایران و حتی محل اقامتش بیش از سیاست، بوی فرهنگ و هنر می آید
برای بسیاری، خصوصا نسل نو، تصور داشتن این سطح از روابط شاید کمی دشوار باشد. حامیان دولت ایران همین را دستمایه "سرسپرده" خواندن آخرین سلطنت در ایران می کنند، اما آخرین ملکه ایران این سطح از روابط را به حسن نیت ایران در آن زمان تعبیر می کند: "ایران ما در آن موقع در تمام زمینه ها در حال پیشرفت بود و بسیاری می خواستند در ایران سرمایه گذاری بکنند. این حرفهایی که جمهوری اسلامی می زند، فکر می کنم برای خیلی ها روشن شده که بر عکس است. اعلیحضرت می خواستند ایران آزاد باشد، مستقل باشد و روابط خوب باشد. خراب کردن روابط، مثل امروز، چه فایده ای دارد؟ آن موقع همه ممالکت از چین تا شوروی تا آمریکا به ایران احترام می گذاشتند و می آمدند. هنوز هم این احترام را برای مردم ایران دارند البته برای جمهوری اسلامی، داستان دیگری است".
'به ملکه الیزابت تبریک می گویم'
اعضای خانواده سلطنتی ایران در مراسم شصتمین سالگرد سلطنت ملکه الیزابت دوم، حضور ندارند. البته حضور یا عدم حضور مقامات سابق کشورها در مراسمی از این دست در بریتانیا، بیش از دربار به تصمیم دولت بریتانیا بستگی دارد. با این همه در گفتگو با آخرین ملکه ایران، او جمله ای هم خطاب به ملکه الیزابت دوم گفت: "می خواستم بگویم که من برای ملکه الیزابت به خاطر استقامت، بردباری و متانتشان در مقابل مشکلات زندگی و برای سیاستمداری و صبر و خردشان در تمام دوران سلطنتشان بسیار احترام قایلم و به ایشان شصت سالگی سلطنتشان را تبریک می گویم".