زندگی نامه آیت الله خامنه ای (بخش ششم)- همکاری با مجاهدین خلق
مراد ویسی
در بخش پیشین از سلسله برنامه های بررسی زندگینامه آیت الله خامنه ای به مبارزات و فعالیت های سیاسی او در دهه ۱۳۴۰ پرداختیم وحالا به بررسی ارتباطات او با سران و بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران در اواخر دهه ۴۰ و نیز اوایل دهه ۵۰ می پردازیم.
خاطرات عزت سحابی از همکاری آیت الله خامنه ای با سران مجاهدین خلق
در ادبیات رسمی و حکومتی جمهوری اسلامی هیچ نشانه ای از روابط آیت الله خامنه ای با سران سازمان مجاهدین خلق ایران در دوران مبارزه علیه حکومت شاه دیده نمی شود. در زندگینامه آیت الله خامنه ای نیز که در سایت اینترنتی او منتشر شده هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است.
با وجود این عزت الله سحابی از اعضای نهضت آزادی ایران در دهه ۱۳۴۰ و رییس بعدی شورای عالی فعالان ملی – مذهبی که در سال ۱۳۹۰ درگذشت، در خاطرات خود معروف به «نیم قرن خاطره و تجربه» می نویسد: در اواخر دهه ۴۰ بانی دیدار آقای خامنه ای و محمد حنیف نژاد، از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران در مشهد بوده و حتی بعدها که آقای خامنه ای به تهران آمده جلسات منظم هفتگی با محمدحنیف نژاد و سعید محسن، از رهبران اصلی سازمان مجاهدین خلق داشته است.
ملاقات تابستان ۴۹ آیت الله خامنه ای با نفر اول مجاهدین خلق
سعید شاهسوندی از کادرهای ارشد سازمان مجاهدین خلق در دهه ۵۰ ضمن تایید ارتباط آقای خامنه ای با مجاهدین خلق، به رادیو فردا می گوید: «تا آن جایی که من می دانم دو نوبت، این ملاقات انجام شد. یک بار در تابستان سال ۴۹ بود که عامل آشنایی اولیه این ارتباط هم زنده یاد مهندس عزت الله سحابی بود که روابط نزدیکی با سازمان داشت، و او بود که ترتیب ملاقات محمدحنیف نژاد و حجت الاسلام خامنه ای را در مشهد داد. این اولین تماس ادامه پیدا کرد و بعدها که آقای خامنه ای گاه و بیگاه برای مراسم و سخنرانی به تهران می آمده در تماس های بعدی با سازمان در ارتباط قرار می گیرد.»
البته سعید شاهسوندی معتقد است دلایلی که باعث نزدیکی مجاهدین خلق و حجت الاسلام علی خامنه ای در آن دوران به یکدیگر شد، هم تحلیل درون سازمانی مجاهدین خلق و هم نوع روحیات آقای خامنه ای بود.
سعید شاهسوندی: «در اوایل سال ۱۳۴۸در حالی که نزدیک به چهار سال از عمر سازمان مجاهدین که در آن زمان یک سازمان مخفی بود گذشته بود و بعد از عضوگیری های متعدد، سازمان در صدد تدوین استراتژی مبارزه مسلحانه برآمد. این کار بعد از هشت ماه توسط ۱۶ نفر از کادرهای منتخب سازمان مجاهدین صورت گرفت و از این زمان است که مرحله تدارک برای شروع عملیات مسلحانه آغاز می شود. از موادی در استراتژی سازمان در آن ایام تصویب می شود این است که این زمان سازمان تصمیم می گیرد با چهره ها و شخصیت ها و قطب های ملی، مذهبی و روحانی تماس بگیرد و آنها را به طور نسبی در جریان وجود چنین سازمان مخفی قرار بدهد. این مسئله علت و عامل اصلی بسیاری از تماس های با روحانیون و از جمله با آقای خامنه ای که در آن زمان حجت الاسلام بود، هست. اما چرا آقای خامنه ای انتخاب می شود؟ به این دلیل که ایشان آن زمان از چهره هایی بود که در میان جوانان جاذبه هایی داشت و اولین کسی بود که آثار سید قطب را به زبان فارسی ترجمه کرده بود. در مسجد کرامت مشهد جلسات تفسیر قرآن داشت و جوان هایی آنجا جمع می شدند. ایشان همچنین از اعضاء و مدرسین حوزه علمیه مشهد نبود و این مسئله از چشم آن موقع سازمان یک امتیاز مثبت محسوب می شد.»
کمک های مالی آیت الله خامنه ای به مجاهدین خلق
سعید شاهسوندی البته این نکته را یادآور می شود که روحانیونی چون آقای خامنه ای در کنار نظر مثبتی که نسبت به مبارزات مجاهدین خلق داشتند، به برخی از دیدگاه های مذهبی و تحلیلی این سازمان نیز انتقاد داشتند.
سعید شاهسوندی: «بنده به عنوان یک شاهد عینی عرض می کنم که تماس هایی که با قطب های ملی، مذهبی و به خصوص روحانیت گرفته می شد بلااستثناء علیرغم انتقاداتی که نسبت به "جزوه شناخت" و یا "اقتصاد به زبان ساده" داشتند، سازمان دارای جذابیت فوق العاده ای برای آنها بود. آقای خامنه ای هم در این زمره بود که نسبت به سایر مطالب مثلا "جزوه تکامل"، و"جزوه راه انبیا»، "راه بشر" هیچ مشکلی نداشتند و نسبت به مبارزه بسیار استقبال می کردند و تا آن جایی که من می دانم بسیار متمایل به سازمان بودند. آقای خامنه ای هم در این مورد ابراز همبستگی می کردند. البته نسبت به جزوه شناخت نقطه نظرات مثبتی نداشتند و نسبت به آن انتقاداتی داشتند ولی با همه اینها می دانم که آقای خامنه ای در آن زمان حتی کمک مالی هم به سازمان می کردند.»
در همین ارتباط حسن یوسفی اشکوری نیز که در اوایل دهه ۵۰ از روحانیون جوان طرفدار نهضت آیت الله خمینی بود و حالا در آلمان اقامت دارد، معتقد است که در اوایل دهه پنجاه نه تنها آقای خامنه ای بلکه بسیاری از روحانیونی که با شاه مخالف بودند، نظر مثبتی به سازمان مجاهدین خلق ایران داشتند.
حسن یوسفی اشکوری: عموم روحانیون مبارز در دهه ۵۰ نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران دیدگاه بسیار مثبتی داشتند. سازمان مجاهدین یک نقطه امیدی برای آنها بود. به مثابه یک سازمان چریکی انقلابی تمام عیار در برابر رژیم شاه محسوب می شد. چون مذهبی هم بودند، طبیعی بود که برای آنها ایده آل محسوب می شد. من در قم یا در برخی جاهای دیگر که با روحانیون ارتباط داشتم، در میان روحانیون مبارز کسی را ندیدم که نه تنها دید مثبت نداشته باشد، بلکه حتی تبلیغ مجاهدین نکند.کسانی مانند آیت الله گرامی که الان از آیات قم است، مرحوم ربانی شیرازی، مرحوم لاهوتی، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای مهدوی کنی، آیت الله طالقانی، آیت الله منتظری و دیگران. با این همه وقتی کتاب های مجاهدین منتشر شد برخی هم بودند که با دید انتقادی نگاه می کردند. اما اینها مانع از این نمی شد که مجاهدین را مورد حمایت قرار ندهند.»
در بخش آینده از سلسله برنامه های زندگینامه آیت الله خامنه ای به بررسی روابط او با علی شریعتی– یکی از مهمترین روشنفکران مذهبی ایران در دهه پنجاه- خواهیم پرداخت.
لینکهای مرتبط:
زندگینامه آیت الله خامنه ای (بخش نخست) - تولد و والدین
زندگینامه آیتالله خامنهای (بخش دوم) - معرفی برادران و خواهران
زندگینامه آیتالله خامنهای (بخش سوم) - دوران کودکی و مدرسه