بررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران - هفتم خرداد
یک روز بعد از پایان مذاکرات هسته ای بغداد، حادثه ای که ایران را به خبر اول دنیا بدل کرد و در زمانی که رسانه های جهان همچنان از این مذاکرات می نویسند و به گمانه زنی درباره آینده این بحران مشغولند روزنامه های تهران از این مذاکرات فاصله گرفته اند و به گزارش ها و نقل گزارش نشریات خارجی بسنده کرده اند. مخالفت با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری مصر و توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا از جمله گزارش هائی است که عکس ها و مقالاتی درباره آن در این روزنامه ها دیده می شود.
کارتون جمال رحمتی در گزارش مذاکرات هسته ای، اعتماد
انتخابات مصر و توافقنامه امنیتی افغانستان
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود از نتایج انتخابات ریاست جمهوری مصر ابراز شگفتی کرده و نوشته میزان مشارکت مردم در اولین انتخابات ریاست جمهوری تاریخ کشورشان که آزاد برگزار شد دارای اهمیت بسیار زیادی بود، چرا فقط ۵۰ درصد واجدین شرایط رأی دادند. انتظار این بود که میزان مشارکت در انتخابات حداقل بالای ۸۰ درصد باشد. این میزان مشارکت، هیچ تناسبی با بیداری اسلامی و به قول عربها "بهار عربی" ندارد و نشان دهنده وجود واقعیتهای تلخی در زیر پوست جامعه مصر است که باید درباره آن بررسیهای بیشتری صورت بگیرد.
شگفتی دوم به نظر این روزنامه مربوط به رقابت تنگاتنگ نامزد اخوانالمسلمین و آخرین نخستوزیر رژیم حسنی مبارک است که با کمتر از دو درصد فاصله با همدیگر به دور دوم انتخابات راه یافتهاند. این فاصله بسیار ناچیز که به حدود یکصد هزار رأی میرسد، نشان دهنده حضور قابل تأمل باقیماندههای رژیم دیکتاتوری در جامعه مصر و جایگاه تهدیدکننده آنها برای انقلاب مردم این کشور است.
روزنامه جمهوری اسلامی این را باخت بزرگ انقلابیون و اسلامگراها دانسته و علت آن را عدم قاطعیت در موضعگیری علیه دخالتهای آمریکا در امور داخلی مصر، تزلزل در نوع برخورد با رژیم صهیونیستی، مدارای بیش از اندازه با شورای نظامی حاکم، کوتاهی در محاکمه و مجازات حسنی مبارک و سایر اعضای رژیم دیکتاتوری او، نفوذ سلفیها در لایههای مختلف انقلاب و حتی کسب بیش از یکچهارم کرسیهای مجلس و کوتاهی در ترویج فرهنگ انقلاب و نفوذ دادن آن به لایههای مختلف جامعه مصری را میتوان از جمله نواقصی برشمرد که در عملکرد جبهه انقلاب به ویژه اخوانالمسلمین قابل مشاهده میباشند.
محمدابراهیم طاهریان در مقاله ای در شرق مصوبه پارلمان افغانستان در مورد «تفاهمنامه راهبردی میان افغانستان و ایالات متحده» و تایید تصمیم قوهمجریه این کشور را با اهمیت دیده و نوشته باید پذیرفت در هر صورت نمایندگان مردم انتخاب کردند که برای تامین نیازهای اقتصادی، سیاسی و... کشورشان به حمایت خارجی تکیه کنند. عملکرد چند سال اخیر دولت کابل است که نشان داده ظرفیتهای کشورهای منطقه مورد کمتوجهی حاکمیت این کشور قرار گرفته است. همسایگانی که در طول سهدهه گذشته در سختترین شرایط، حمایتهای همهجانبهای را از افغانستان انجام دادهاند، چه در زمان «جنگ سرد» و مبارزه با سلطه «ارتش سرخ»، چه در زمان مقاومت در برابر گسترش نفوذ جریان افراطی و چه پس از اشغال این کشور توسط نیروهای فرامنطقهای جهت دولتسازی و ملتسازی در افغانستان ویرانشده پس از سالها جنگ خونین.
به نوشته این مقاله بحث دیگر، مشکلات امنیتی است که ممکن است این توافقنامه برای همسایگان افغانستان ایجاد کند. شکل ظاهری این تفاهمنامه در عمل چنین چیزی را در ذهن تداعی نمیکند اما واقعیت این است که حاکمیت کابل زمانی که نمیتواند تضمینی برای امنیت شهروندانش از نیروهای خارجی دریافت کند، چگونه میتواند ضمانتی در قبال تامین امنیت کشورهای همسایهاش به دست آورد؟
مقاله شرق با این تاکید به انتها می رسد که حتی اگر در این تفاهمنامه ایالات متحده تعهدی در قبال امنیت همسایگان افغانستان میداد، حاکمیت کابل توانی برای اجرای این تعهد نداشت. نمونه این وضعیت را میتوان در شرایط کنونی پاکستان مشاهده کرد که آمریکا به بهانههای مختلف، حاکمیت این کشور را نقض میکند اما اسلامآباد نمیتواند واکنشی جدی به این مساله نشان دهد. پرسش مهمی که در این میان مطرح میشود، این است که ضمانت اجرایی این تعهدنامه چه خواهد بود و از آنجا که به نظر میرسد طرفهای امضاکننده این تفاهمنامه در جایگاه سیاسی متوازنی قرار نداشتهاند، نباید چندان خوشبین بود که چنین پیمانی عملیاتی شود. براساس روند کنونی حکومت افغانستان از یک رفتار چندجانبه، یعنی تعامل با جامعه بینالملل در حال حرکت به سوی رفتار دوجانبه است.
آخرین لحظات انتخاب رییس برای مجلس
سروش فرهادیان در گزارش اصلی شرق نوشته: دیروز اصولگرایان مانور دادند؛ نه از آن مانورهای نمایشی. خودشان در مقابل خودشان. هدف اما فرضی نبود. واقعی واقعی بود. آخرین تمرینها برگزار شد. آخرین تمرین همیشه مهم است. خوب که برگزار شود، بوی برد بلند میکند و بد که باشد، بوی بد لابد. بوی باخت. بوی حسرت به دلی. بوی دیدن رقیب در قامت رییس. آن هم نه برای یک روز و دو روز؛ شاید چهار سال. همین هم تحمل را کم میکند و رقابت را سخت، چنان که هم رقابت سخت شده، هم تحمل کم.
به نوشته این گزارش دیروز، روز سرنوشت بود. روز اجبار. روزی که نمیشد وسط لحاف، خواب که هیچ، حتی ایستاد. یا بودند یا نه. یا باید نمایندگان مجلس نهم روی صندلیهای قرمز رنگ مجلس قدیم به ریاست «علی لاریجانی» رای میدادند یا در صندلیهای چوبی سالن مشروطه به ریاست «غلامعلی حدادعادل» دلخوش میکردند. دو ضیافت همزمان؛ مانند مسابقههای فوتبال در هفتههای پایانی تا فرصت هیچ تبانی نباشد. رقص گلدانها در مجلس قدیم؛ بشین و برپا در مشروطه. رهپویان ولایت اینجا و جبهه پایداری و جمیعت ایثارگران آنجا.
شرق نوشته اصولگرایان روز گذشته راهشان را انتخاب کردند. شاید برخی دلشان میخواست هم اینجا باشند هم آنجا. چنان که برخی هم در باغ گیلاس بودند، هم در شلمچه. هم در نشست سه هفته پیش مجلس قدیم، هم در نشست سازمان تبلیغات. هم دستی در دست لاریجانی، هم خندهای به رخ حدادعادل. دیروز اما روز انتخاب بود.
صفحه اول ابتکار و افشاگری رییس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد
ابتکار نوشته هواداران علی لاریجانی با عنوان فراکسیون «رهروان ولایت» در ساختمان قدیم مجلس شورای اسلامی جمع شدند و هواداران غلامعلی حدادعادل نیز که متشکل از جمعیت رهپویان و جبهه پایداری هستند در تالار مشروطه گرد هم آمدند. آنچه که تا ساعات پایانی روز گذشته دیده شد تبلیغات رسانههای هر دو طیف اصولگرا درباره تعداد شرکتکنندگان در دو همایش بودهاست.
در حالی که هواداران لاریجانی اعلام کرده بودند تاکنون ۱۷۰ نفر از نمایندگان اصولگرا در جمع آنها حضور یافتهاند، حمید رسایی از اعضای جبهه پایداری و هوادار حدادعادل اظهار امیدواری کرد که به همین اندازه در گردهمایی آنان حاضر شوند. البته نمایندگان باید حداقل ۳۴۰ نفر باشند تا تبلیغات این دو گروه به واقعیت نزدیک شود.
کیهان در یادداشت روز خود به بررسی عملکرد مجلس پرداخته و نوشته آنچه که حائز اهمیت است استفاده از اهرم ها و ابزارهای نظارتی در کنار ظرفیت قانون گذاری بخصوص در مسایل و مشکلات اقتصادی است. بطور خاص و ویژه نقش دیوان محاسبات در تقویت نظارت مجلس بسیار کلیدی است. از سوی دیگر این حق مجلس است که از دیگر اهرم های نظارتی خودش مثل سوال و تذکر و... در جای خود و بیرون از محاسبات و مناسبات جناحی بهره ببرد.
متاسفانه آنچه که به نظر می رسد در کارویژه های حساس و حیاتی مجلس در دوره های اخیر اتفاق افتاده است نمای کاریکاتورگونه ای را در برابر افکار عمومی ترسیم می نماید؛ یعنی بعد «نظارتی» تا حدودی مغفول مانده است، گویا که مجلس فقط وظیفه قانون گذاری داشته است!
یکی از اولویت های اصلی مجلس آینده، به نظر این روزنامه، آن جاست که برای این که خروجی کارها و امور کشور از ریل قانون منحرف نشود و بهانه ای- بخوانید فرصتی- برای قانون گریزان یا قانون دانان قانون شکن فراهم نکند «تنقیح و پالایش قوانین» را جدی بگیرند. به ترتیبی که مقوله مبارزه با فساد اقتصادی و مالی جلوه کند.
محمدصادق جنانصفت درسرمقاله دنیای اقتصاد نوشته رییسکل بانک مرکزی چند سال است خبر از رشد و افزایش «مطالبات معوقه بانکها» داده و همواره تکرار میکند که «بانکها بیشتر از ظرفیت خود اعتبار و وام پرداخت کردهاند.» وی در این سالها دهها بار خواست خود را مبنی بر افزایش سرمایه بانکهای دولتی از راه تزریق منابع حساب ذخیره ارزی (قبلی) و صندوق توسعه ملی (فعلی) را به اطلاع افکار عمومی رسانده است.
نویسنده مقاله پرسیده ریاست بانک مرکزی و هر نهاد و فرد دیگری که مسوولیت تنظیم و توزیع منابع و مصارف بانکها به ویژه بانکهای دولتی را دارند، چرا به شهروندان توضیح نمیدهند. پسانداز آنها توسط کدام گروه ذینفع یا کدام سازمان از بانکها برداشت و به چه مصرفی رسیده است؟ اطلاعرسانی محض بانک مرکزی درباره میزان مطالبات معوقه چه دردی از درد پساندازکنندگان برطرف میکند و چگونه میتوان کمارزش کردن پسانداز آنها را توضیح داد. چرا یک بار برای همیشه موضوع مطالبات معوق بانکها و دادن وام و اعتبار بیش از ظرفیت، کالبدشکافی کارشناسی نمیشود تا از بروز آن اجتناب شود؟ ریشهیابی کارشناسانه این رویداد تلخ و متعادل کردن فعالیت بانکهایی که منابع اصلی آنها پسانداز شهروندان است یک تکلیف و وظیفه قانونی، شرعی و اقتصادی است و نباید «زشتی» عدمپرداخت طلب مردم به این دلیل که یک اتفاق عادی شده است را پنهان کرد
دنیای اقتصاد تاکید کرده حبس کردن ۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانکی به مدت چند سال و به هر دلیل و اعتراض و انتقاد مسوولانی را که برای برطرف کردن این مشکل استخدام شدهاند، چگونه میتوان ادامه داد و سرانجام این پدیده چه خواهد شد؟ این یک پرسش اساسی است که روزی هر چه زودتر باید پاسخ آن داده شود. به مردم و دسترنج و زحمت آنها احترام بگذاریم و اجازه ندهیم گروهی کوچک به دلایل مختلف پسانداز آنها را تحت عنوان وام و اعتبار دریافت و پرداخت نکنند. ظلم نباید نهادینه شده و زشتی آن نادیده گرفته شود.
تیترهای صفحه اول دنیای اقتصاد
ابتکار هم در گزارشی نوشته مسئولین اقتصادی دولت روز گذشته از اقدامات بانکهایی پرده برداشتند که ارز دولتی اختصاص یافته برای کنترل بازار را به صورت مخفیانه به بازار تزریق کردند.
این روزنامه به گفته های رئیس بانک مرکزی استناد کرده که از احتمال برداشت جدید از حساب بانکها بابت"مابهالتفاوت ارز دریافتی" خبر داده و تازه اضافه کرده گزارشهای مختلفی از انحرافات قابل توجه بانکها در مصرف ارز داریم به طوریکه برخی بانکها در مواردی به صورت مخفیانه ارزهای دولتی را به بازار تزریق کردند.
ابتکار از قول بهمنی نوشته گزارشهای مختلفی از انحرافات قابل توجه بانکها در مصرف ارز داشتهایم، اظهارداشت: ما بررسیهایی انجام دادیم و مشخص شد ارزی که دولت برای انجام واردات کالا و کنترل بازار در اختیار شبکه بانکی قرار داد، به صورت مخفیانه در مواردی به بازار تزریق شد و هیچکس نمیپذیرد که چنین اتفاقی بیفتد و نرخ ارزی به نرخ آزاد فروخته شود و قطعا بانک مرکزی این مسئله را بررسی میکند و اگر لازم باشد نام بانک یا موسسات متخلف را اعلام میکنیم و نمیگذاریم ارز به جاهای انحرافی برویم که نصیب یک عده خاص شود.
و همین جاست که شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد هم وارد شده و پرسیده این ارزها کجا رفتهاست؟ وی خاطرنشان کرد: ما وارد جزئیات شدیم و مشخص شد که بخش قابل توجهی از منابع ارزی کشور در بازار فرعی عرضه شدهاست؛ بنابراین بانک مرکزی موظف شد به حساب و کتاب بانکها به لحاظ ارزی رسیدگی کند و با انحراف بانکها در این زمینه برخورد کند.
بورس کالا حیاط خلوت دولت
هادی مومنی درسرمقاله جهان صنعت نوشته بعد از آنکه بورس اوراق بهادار چندی پیش با گزارش انتقادی مرکز پژوهشهای مجلس مواجه و شائبه دستکاری شاخصهای بورس برای مثبت نشان دادن فضای کلی بازار سرمایه به منزله یک ضعف ساختاری اعلام شد، صراحتا این مرکز در گزارش کارشناسی خود عنوان کرد که عملکرد شاخص کل بورس با واقعیت معاملات سهامداران از هر لحاظ منطبق نیست، این بار بورس کالا به عنوان هدف تازه این مرکز با یک گزارش سراسر انتقادی روبهرو شده است.
به نوشته این روزنامه در گزارش به دخالت دولت در مکانیسمهای عرضه و تقاضا، تفاوت قیمت ایجاد شده در این بازار با بازار آزاد و قرار گرفتن ابزار کنترل قیمت در اختیار برخی از دستگاههای اجرایی دولتی که به شکلگیری رانتهای متفاوت و دلالی در این بورس منتهی شده اشاره کرده و نوشته همه این موارد ضعفهای تشکیلاتی و مدیریتی بورسی را عیان میکند که به حیاط خلوت دلالان دولتی و معاملهگران سوداگر که از حفرههای قانونی معاملات در این بورس به خوبی استفاده میکنند، تبدیل شده است.
جهان صنعت نوشته باید این گزارش را به فالنیک گرفت تا شاید مسوولان ارشد اقتصادی توجه خود را پس از بورس اوراق به بورس کالا معطوف کنند و قوانین بازدارندهتری را برای کنترل و نظارت در این دو نهاد مالی به اجرا در آورند تا شاید در بهترین حالت روند معاملات با شفافیت و به دور از رانت پیگیری شود.
سینمای شهرستان ها می میرد
احمدرضا حجارزاده در مقاله ای در تهران امروز به بررسی علت رکود سینما در شهرستان ها پرداخته و نوشته اغلب فیلمهای سینمایی جز در پایتخت و چند شهر بزرگ،چندان با اصول عقیدتی،اخلاقی و دینی مردم هماهنگ نیست و سینماروهای محدودِ شهرهای کوچک،محروم و دورافتاده، به طور معمول تماشای فیلمهایی خلافِ اعتقاد و آیینهایشان را برنمیتابند و به انحای مختلف مخالفت خود را با محتوای فیلمها نشان میدهند.یکی از آن راهها،نرفتن به سینما و تحریم فیلمهای روی پرده است.
نویسنده این مقاله با وجود این توضیح داده که اما رکودِ تماشاگر در سینمای شهرستانها،همیشه دلیل بر پایینبودنِ کیفیتِ فیلمها و ناهمخوانی با عقاید مردم نیست.گاهی خالیماندنِ سینماهای شهرستانی،دلایل پیچیدهتر و دیگری دارد،چراکه طی دهههای شصت و اوایل هفتاد،سینما برای شهرستانیها یک تفریح و سرگرمیِ مهم بود. ملودرامهای خانوادگی و سوزناک،فیلمهای ترسناک یا اکشنهای جنگی ایرانی که کارگردانان آنها دو زندهیاد «ساموئل خاچیکیان» و «ایرج قادری» بودند و «فرامرز قریبیان» و «جمشید آریا»ی آن زمان نقش اولشان را بازی میکرد.
و خلاصه گزارش تهران امروز این است که: مهمترین دلیلی که امروز سینمای شهرستانها با سرعت هرچه تمامتر رو به سقوط و نابودی است و سالنهای خارج از محدوده مورد علاقه تهیهکنندگان،یکی پس از دیگری در حال تعطیلشدن هستند، به زعم بسیاری از کارشناسان سینما،کارگردانان و تهیهکنندگان،نبود سالنهای مجهز و باکیفیت در این شهرهاست. بیشتر سینماهای شهرستانی را ساختمانهایی فرسوده با تجهیزات قدیمی،کهنه و از کارافتاده تشکیل داده اند.
کارتون روز
کارتون حسن کریم زاده، ترکیه و اتحادیه اروپا، شرق