بررسی روزنامه‌های صبح دوشنبه تهران - ۲۵ اردیبهشت

روزنامه‌های امروز صبح تهران در گزارش‌های اصلی خود خبر از تلاش‌های غلامعلی حدادعادل برای رسیدن به ریاست مجلس داده‌اند، در مورد مسائل خارجی با چاپ عکس‌هایی از تظاهرات در شهرهای اسپانیا نوشته و ادعا کرده‌اند که تظاهرات شهرهای آمریکا و اروپا را گرفته است. ابراز تردید در صحت ادعای وزیر نفت که گفته است برای فروش نفت دغدغه‌ای نداریم و ادامه انتقاد از ادعاهای رییس دولت در مورد ریشه‌کن کردن بیکاری، از دیگر مطالب این روزنامه‌هاست.

مبارزه برای ریاست مجلسسروش فرهادیان در گزارشی در شرق نوشته است: علی یا غلامعلی، لاریجانی یا حدادعادل. یک راه اصولگرایی به جاده‌ای می‌رود که علی لاریجانی، رییس فعلی مجلس نشان می‌دهد. راه دیگر اما راه غلامعلی حدادعادل است؛ راه توکلی و زاکانی؛ راه نمایندگان جبهه پایداری. صندلی ریاست مجلس نهم در زاویه این دو راه نشسته است.


تیتر و عکس صفحه اول دنیای اقتصاد

به نوشته این گزارش هرچه به انتها و هفتم خرداد -روز تشکیل مجلس نهم- نزدیک می‌شویم زاویه تند‌تر می‌شود و شکاف بازتر. کار اصولگرایان به شمارش کشیده است؛ هر روز سرشماری می‌کنند. لابد هرچه به روز انتخاب مجلس نهم نزدیک شویم سرشماری کردن‌ها هم روزانه می‌شود. یک روز علی لاریجانی سرشماری می‌کند و روز دیگر غلامعلی حدادعادل. این می‌گوید من فراکسیونی تشکیل داده‌ام با ۱۷۳ عضو، آن می‌گوید من فراکسیونی دارم با ۱۵۳ عضو.

شرق نوشته است: جالب آنکه نزدیکان دو طرف برای بالا بردن عددشان و نزدیک دیده شدنشان به صندلی ریاست مجلس نهم می‌گویند ۴۰، ۵۰ نفری هم دلشان خواسته بیایند، اما تماس گرفته‌اند که راه دور بود، باران می‌بارید، وقت کم بود و نیامدیم. بعد هم دو طرف به منها رو می‌آورند و می‌گویند که همه شرکت‌کنندگان شمارش شده در نشست رقیب، هم نماینده مجلس نبوده‌اند.

ابتکار در ستون تیترهای پنهان خود نوشته است:

- حدادعادل: اقتدار مجلس با زور‌آزمایی حفظ نمی‌شود [کوتاه اومدن برای چنین روزهایی خوبه دیگه]

- حدادعادل: تکلیف دارم که کاندیدای ریاست مجلس شوم [در برابر اصرار دوستان کم آوردم]

- حدادعادل: برای کاستن از تشنج و اختلاف با دولت، رئیس مجلس کوتاه بیاید [آخه زشته که رئیس‌جمهور کوتاه بیاد]

- حدادعادل: ریخت و پاش‌ها را ‌کم می‌کنم [دست مفسدین را قطع می‌کنم، جلوی اختلاس را می‌گیرم و... اصلا رئیس‌جمهور می‌شم]

- حدادعادل: تکلیف دارم که کاندیدای ریاست مجلس شوم [ امیدوارم همه دوستان احساس تکلیف نکنند]

- حدادعادل: سوال از رئیس‌جمهور دشمن را شاد کرد [خداروشکر نذاشتم با استیضاح وزیر کار دشمن بیشتر از این شاد بشه]

اگرهای سفر استانی و آینده احمدی‌نژاد

ابتکار در ادامه مقالات خود درباره سفر استانی صدم احمدی‌نژاد و جشنی که برای آن برپا شده، نوشته است که در طول این سفر آقای احمدی‌نژاد ضمن ارائه آماری از کارگاه‌های کوچک و تعداد خانوارها طی یک محاسبه ساده اعلام داشتند که اگر هرکدام نیم نفر! اضافه نمایند، چند صد هزار شغل جدید ایجاد خواهد شد. آنچه واضح است اینکه، آقای رئیس‌جمهور از سر دلسوزی وعده ایجاد ۲.۵ میلیون شغل را در سال ۹۱ داده‌اند و تلاش دارند با معادله‌های بسیار ساده‌ و با تمسک به یکسری "اگر" این عدد را دست یافتنی نشان دهند.

به نوشته این مقاله، در حالی که مطابق آماری که مرکز آمار ارائه کرده‌است، به‌رغم همه تلاش‌های دولت برای ایجاد یک میلیون و ششصد هزار فرصت شغلی در سال ۹۰ تنها ۴۰۰ هزار شغل محقق شد که اگر کمی واقع‌بینانه و البته منصفانه بنگریم، نیک درمی‌یابیم که این آرزوها و آمارها متکی بر یک سلسله "اگر" می‌باشند.

ابتکار در نهایت نوشته است که اگر این "اگر"ها همانطور که شما تصور می‌کنید بدون هیچ مانعی و در ظرف زمانی خودش محقق شود، نه فقط ۲.۵ میلیون شغل در سال ایجاد خواهد شد که تا قبل از پایان دولت شما، هیچ بیکاری در کشور باقی نخواهد ماند، بلکه حتی نیاز مبرم به واردات نیروی کار خواهیم داشت و می‌بایست به فکر صدور روادید نیروی کار برای جذب نیروی کار مشتاق از کشورهایی چون افغانستان، هند، پاکستان، سریلانکا و ... بود.

پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد نوشته است: آقای احمدی‌نژاد گویا تا کار دست مردم ندهد بی‌خیال نمی‌شود. وی که کمافی‌سابق و برای صدمین بار در سفرهای استانی بود به مردم خوشاب و نوده که می‌خواستند تبدیل به شهر شوند، گفت: "کسری جمعیت خود را جبران کنید."

طنزنویس این روزنامه پرسیده است که چرا آقای احمدی‌نژاد گفته: "ماشالله قدیمی‌ها خیلی بهتر از ما در این‌باره کار می‌کردند و جمعیت را به سرعت افزایش می‌دادند؟" و خود چند احتمال را مطرح کرده: الف- تا ما را پیش نیاکان‌مان شرمنده کند ب- تا ما را پیش پدرمان شرمنده کند پ- تا ما را جلوی تاریخ شرمنده کند ت- تا ما دست بجنبانیم و رکورد پدران و نیاکان‌مان را بشکنیم.

سوال دیگر ستون طنز اعتماد این است که "شما چرا قدیمی‌ها "در این‌باره "خیلی بهتر از ما کار می‌کردند؟" و باز چند احتمال را پیش کشیده: الف- چون روغن حیوانی می‌خوردند و جوان روغن نباتی نبودند ب- چون در قدیم ارزانی بود و در این‌باره کار کردن هزینه‌ای نداشت پ- چون کار دیگری بلد نبودند و فقط در این‌باره کار می‌کردند ت- چون در این‌باره صاحب‌نظریه و صاحب‌تخصص و صاحب‌تکنیک‌های فردی بودند.

مردم‌سالاری گزارشی دارد درباره آینده محمود احمدی‌نژاد و در آن از زبان امیر محبیان سناریوهای مختلفی برای آینده سیاسی وی پیش بینی کرده است: یکی اینکه ایشان به عنوان فردی که قبلا رئیس‌جمهور بوده در یک سمت رسمی و قانونی نظیر عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار بگیرد و فعالیتی فراتر از آن نداشته باشد. دوم این که به عنوان رهبر یک حزب یا جریان سیاسی وارد صحنه شود و یک تیم متشکلی را به عنوان یک حزب برای خود فراهم کند و تلاش کند که در انتخابات ریاست جمهوری آینده یا مجالس آتی نقش داشته باشد.

به نوشته مردم‌سالاری، سومین احتمال این تحلیلگر رسانه‌های اصولگرا این است که احمدی‌نژاد به عنوان فردی که در سال‌های آخر ریاست‌جمهوری خود با تنش‌هایی روبرو بوده در یک موضع مخالف، در جایگاهی قرار بگیردکه وجهی از انتقاد را دارد و موضع اپوزیسیونی داخل نظام است.

مشکل فروش نفت

رضا زندی در مقاله‌ای در شرق نوشته است: دست‌کم در نفت نمی‌توان فقط برای "مصرف داخلی" حرف زد. بازار جهانی نفت یکپارچه و «عیان» است. بشکه‌ها "رصد" می‌شوند، قراردادها گوش‌به‌گوش می‌چرخند و حرف‌ها بلافاصله "راستی‌آزمایی" می‌شوند. صد و چهار سال است که نفت، متصل‌ترین راه ارتباطی ایران با دنیاست. پس در این حوزه بیراه نمی‌توان گفت.

نویسنده کارشناس نفت، سخنان وزیر نفت را نقل کرده که گفته است بابت فروش نفت نگرانی نداریم. دغدغه‌ای برای جابه‌جایی پول‌های حاصل از فروش نفت نداریم و پرسیده است توافق ایران با هند برای گرفتن ۴۵درصد پول نفت صادراتی به روپیه که رسما اعلام شد، توافق ایران و چین برای گرفتن بخشی از پول نفت‌مان به "یوان" هم خبری شد تا اینجا؛ یعنی در‌های باز ایران به روی کالا‌های هندی و چینی. بعد از آن خبر معاوضه دو محموله نفت با طلا منتشر شده است. دغدغه‌ای برای جابه‌جایی پول نفت نداریم؟!

نویسنده مقاله در نهایت اضافه کرده است که در نفت دغدغه‌های‌ زیادی داریم. از کاهش نگران‌کننده تولید نفت گرفته تا نحوه تعامل چینی‌هایی که بیش از حد حسابشان کردیم. اگر گفته شود که آمار اوپک به نقل از منابع معتبر ثانویه بازار قابل استناد نیست، پاسخ این است که لطفا آمار رسمی، صحیح و دقیق تولید نفت ایران را اعلام کنید.

 
کارتون محسن ایزدی، شرق


گرانی و تورم از ده تا شصت درصد

مردم‌سالاری در صدر اخبار خود نوشته است "گرانی‌ها یارانه‌ها را می‌بلعد" تهران امروز پرسیده "تورم یارانه دوم؛ ۶۰ درصد یا ۱۰ درصد؟" و ابتکار از "مناظره دولت و مجلس بر سر تورم" نوشته است.

الهه بیگی در سرمقالهجهان صنعت نوشته است: دولت و مجلس بر سر درآمد هدفمندی یارانه‌‌ها اختلاف‌نظر داشتند و دولت رقم بسیار بالایی را پیشنهاد داده بود، اما پس از کش مکش‌‌های فراوان نمایندگان مجلس با کسب درآمد ۶۶ هزار میلیارد تومانی از محل اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌‌ها در سال ۹۱ که همان رقم تصویب شده در کمیسیون تلفیق بود، موافقت کردند. براساس مصوبه مجلس، مبلغ ۵۶ هزار میلیارد تومان به صورت ما‌هانه و متوازن هر ماه متوسط مبلغ چهار هزار و ۶۶۶ میلیارد تومان از محل اصلاح و افزایش قیمت حامل‌‌های انرژی و مبلغ ۱۰ هزار میلیارد تومان نیز از یارانه‌‌های نان، برق و سایر کالا‌ها به دست می‌آید.

بر اساس این مقاله، بنابراین دولت مجاز شده است تا در سال ۱۳۹۱ قیمت حامل‌‌های انرژی، سایر کالا‌ها و خدمات مشمول قانون هدفمندسازی یارانه‌‌ها را افزایش دهد و از این محل تا مبلغ ۶۶ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند. نکته قابل تامل این است که کسب ۵۶ هزار میلیارد تومان درآمد از محل اصلاح قیمت حامل‌‌های انرژی سبب افزایش قیمت‌‌ها با شیبی بیش از ۲۰ درصد می‌شود که مغایر قانون است، چراکه براساس قانون برنامه پنجم توسعه، قیمت حامل‌‌های انرژی باید طی پنج سال و با شیب ملایمی افزایش یابد.

به نظر جهان صنعت با این اوصاف باید منتظر افزایش بیش از ۲۰ درصدی قیمت حامل‌‌های انرژی از جمله بنزین باشیم.

دفاع مدیر کیهان از وضعیت اقتصادی کشور

حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان خبر داده است که اواخر بهمن ماه سال گذشته -چند هفته قبل از انتخابات مجلس نهم- گروهی از کانال یک تلویزیون نروژ برای مصاحبه با وی رفته بودند. خبرنگار نروژی به عنوان اولین سوال پرسید "ارزیابی شما از شرایط سخت اقتصادی ایران و گسترش فقر در کشورتان چیست؟" و آقای شریعتمداری بعد از خوش آمدگویی پرسید "ترافیک سنگین خیابان‌های تهران برایتان دردسرآفرین نبود؟" و مصاحبه‌کننده نروژی که سر درددلش باز شده بود گفت "ترافیک فاجعه است. تهران به یک پارکینگ بزرگ شبیه است"!

در ادامه مقاله کیهان آمده است: که از خبرنگار پرسیده شد "شاید اتومبیل‌ها فرسوده‌اند و مشکل ترافیکی ایجاد می‌کنند؟" با تعجب گفت "اکثر اتومبیل‌ها از بهترین‌های اروپایی و ژاپنی و کره ای و آخرین مدل‌های پژو فرانسوی‌اند" به ایشان گفته شد "این روزها به عید نوروز نزدیک می‌شویم و مردم برای خرید به خیابان‌ها آمده‌اند". خبرنگار نروژی ابتدا پرسید "شما با من مصاحبه می‌کنید یا من با شما؟!" و سپس گفت: "اکثر اتومبیل‌ها تک‌سرنشین بودند و بعید است برای خرید عید آمده باشند!" از ایشان پرسیده شد "آیا انبوه اتومبیل‌های سواری آخرین مدل و تک‌سرنشین نشانه فقر و تنگدستی مردم است؟!"

نماینده ولی‌فقیه در کیهان نوشته است که او سکوت معناداری کرد و گفت می‌پذیرم و پرسید" آیا شما وجود فقر را در کشورتان نفی می‌کنید؟ پاسخ آن بود که نه! ولی شما تصویری از ایران ارائه می‌دهید که انگار هر روز پیکر بی‌جان تعدادی از مردم ایران را که از گرسنگی فوت کرده‌اند از کنار خیابان‌ها جمع می‌کنیم؟! و اینهمه پیشرفت و عمران و آبادانی و تلاش برای فقرزدایی را نادیده می‌گیرید و ... سخن در این باره به درازا کشید، ولی تلویزیون نروژ این بخش از مصاحبه را پخش نکرد!

به مجسمه رحم نمی‌کنند

 

غزل حضرتی در صفحه اولاعتماد و زیر این عکس نوشته است: هنگامی که مجسمه کوهنورد در سال ۱۳۳۸ به عنوان نماد کوهنوردان این منطقه با پیشنهاد سرهنگ بیات، رییس مرکز آموزش کوهستانی ارتش وقت، ساخته می‌شد، کسی گمان نمی‌کرد که روزی این بنای سمبلیک به ثبت تاریخی برسد و همه از میدان سربند با عنوان میدان کوهنوردان یاد کنند.

نویسنده این گزارش تاکید کرده است که هنوز هم مجسمه این کوهنورد با ارتفاع حدود سه متر، نماد کوهنوردان شناخته می‌شود. البته با پس‌زمینه ساختمان مسکونی شیشه‌ای که هیچ ارتباطی به قدمت محله، مجسمه و فضای دربند ندارد. مغازه‌داران دربند خبر از قدمت هفت‌ساله بنا می‌دهند. بنایی که شاید تنها بنای مسکونی محوطه میدان سربند باشد.

به افتخار نفت

محمدحسین روانبخش در ستون طنزمردم‌سالاری به افتخار "نفتی که به در سفره ها آمده" شعری سروده است:

این نفت‌ها که سفره ما را گرفته‌اند

الحق که جای مرغ و مسما گرفته‌اند!

در آش‌های ما عوض روغن غلیظ

این همرهان تازه چه ماوا گرفته‌اند

از بس که خوش خوراک و مقوی و سالم‌اند

دور از حلیم و قیمه و حلوا گرفته‌اند

جایی به جای سرکه به ترشی نشسته‌اند

سروده طنز نویس مردم سالاری سرانجام به این جا می‌رسد که:

از گفتنش زبان و قلم هست ناتوان

لکنت ز نوع کامل و بیجا گرفته‌اند!

توریست‌های غربی و شرقی، برای این

از ما چقدر وقت تماشا گرفته‌اند!

گفتند عاقبت همه ایرانیان، چنین

اوج از زمین به سمت ثریا گرفته‌اند

چون یوسفند و نفت، زلیخای دیگری است

این بار رفته‌اند و زلیخا گرفته‌اند!

کارتون روز

 
روز مادر، فیروزه مظفری، اعتماد

+81
رأی دهید
-24

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.