بررسی روزنامه های صبح تهران؛ دوشنبه چهارم اردیبهشت
عراق، پشت به ترکیه و سعودی رو به تهران؟
در حالی که روزنامه های مختلف امروز صبح با چاپ عکس هائی از نخست وزیر عراق هنگام ورود به تهران از اهمیت این سفر گزارش داده اند روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر اول خود نوشته "تلاش تهران و بغداد برای گسترش روابط".
کیهان برزگر درمقاله ای در اعتماد نوشته سفر نوری مالکی به ایران از لحاظ تقویت نقش دولت عراق در معادلات منطقه ای و به تبع تثبیت دولت ائتلافی مالکی در صحنه سیاست داخلی عراق حائز اهمیت زیادی است.
در ابتدای این مقاله اشاره شده که در ماههای اخیر دولت مالکی با مخالفتهای گروههای سیاسی مخالف سنی و کرد با شیوه حکومتداری خود یعنی تمرکز قدرت مواجه بوده است. در یک مورد شکاف بین مالکی و طارق الهاشمی، رهبر گروههای سنی مخالف دولت عراق دارای ابعاد منطقهای هم شد و واکنشهای منفی ترکیه و عربستان نسبت به دولت ائتلافی مالکی و بالطبع حمایتهای این دو کشور از طارق الهاشمی را در پی داشته است. مثلا رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه اخیرا با انتقاد از مالکی اعلام کرده که سیاستهای وی شکاف قومی در عراق را دامن می زند. یا در خبرها اعلام شده بود که عربستان از میزبانی الهاشمی حمایت می کند.
مقاله اعتماد یادآوری کرده که ترکیه خواهان سرنگونی رژیم بشار اسد است و ایران مخالف این سیاست ترکیه. موضعگیری جانبدارانه ترکیه از راهحلهای غربی در بحران سوریه، رفتهرفته حتی ایران را نسبت به اهداف منطقهای ترکیه بی اعتماد میکند. این تحول همزمان بهترین فرصت را برای دولت مالکی فراهم می کند که نشان دهد عراق می تواند جایگزین مناسبی به جای ترکیه در معادلات منطقهای ایران باشد. ضمن اینکه ایران و عراق در برخورد با بحران سوریه دارای منافع مشترک سیاسی و اقتصادی هم هستند.
شرق مقاله ای دارد در اهمیت توافق سیاسی با اشاره به توافق های اجلاس استانبول که در آن آمده ایران می تواند از فرصت به وجود آمده (مذاکرات استانبول) نهایت استفاده را ببرد و با اتخاذ سیاستی واقعبینانه، جایگاه کشورمان را در نظام بینالملل تثبیت کند. با امکانات و تواناییهای موجود کشور (موقعیت جغرافیایی، منافع غنی انرژی، قدرت نظامی در منطقه حمایت افکار عمومی از مذاکره و دستیابی به منافع ملی) از موقعیت کنونی می توان به نفع خود استفاده کرد و این منوط به چگونگی برخورد با مسایل جهانی است که همکاری و مشارکت بهترین مشکل ممکن آن خواهد بود.
نویسنده مقاله شرق توضیح داده: هدف ایران در مذاکرات استانبول تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت منطقهای و بازیگر جهانی بود. تعیین محل مذاکرات آینده در بغداد، عکسالعمل شدید اسراییل به نتایج مذاکرات استانبول و اتخاذ سیاست محتاطانه روسیه قبل و بعد از مذاکرات، بیانگر روند رسمی شدن این سیاست است و این نقطه عطفی در تاریخ روابط ایران و غرب است.
نویسنده ستون طنز اعتماد سخن نماینده اصفهان در مجلس، حسن کامران را نقل کرده که گفت: «این کشورهای حاشیه خلیجفارس که برای ایران شاخ و شانه می کشند، قربونشون برم، هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند! و بعد چند سئوال مطرح کرده است: کشورها در چه سنی به بلوغ میرسند؟ اگر کشورها در مناطق آب و هوایی خاصی قرار داشته باشند که زودتر به سن بلوغ برسند تکلیف چیست و باید چی کار کنند؟، اگر کشوری به سن بلوغ رسید، باید از کشور همسایهاش فاصله بگیرد یا بهتر است با آن اختلاط کند، بلکه مرزشان یکی شد؟ و اگر کشوری به کشوری که هنوز به سن بلوغ نرسیده است، حمله نظامی و تجاوز کند، تکلیف چیست؟
در ادامه این سئوال ها نیز مطرح شده: با توجه به اینکه نماینده اصفهان گفته می خواهد قربون کشورهای حاشیه خلیجفارس برود، از لحاظ قوانین بینالمللی برای اینکه یک نماینده مجلس قربون یک کشور دیگر برود، چه تعاریفی وجود دارد؟، از لحاظ اخلاقی اگر کشوری به سن بلوغ نرسیده باشد می شود قربونش رفت؟ یا باید صبر کرد تا به سن بلوغ برسد و بعد قربونش رفت؟، به نظر نماینده اصفهان، اگر کشورهای دیگر به سن بلوغ برسند میتوانند شاخ و شانه بکشند؟
فریاد از گرانی و تورم
"گزار ش رسمی از رشد قیمت ها" عنوان اصلی دنیای اقتصاد است، "متوسط گرانیها بالاتر از تورم اعلامی" تیتر اول مردم سالاری است، اعتماد از "سقف قیمت بنزین تا نهصد تومان تا پایان سال ۹۴ " خبر داده، " پیامکهای مشکوک برای برداشت از حساب بانکی" در صدر اخبار جهان صنعت آمده و "تصمیم مجلس برای مهار هدفمندی یارانه ها" است.
حمید تهرانی درسرمقاله جهان صنعت نوشته شهروند ایرانی در مقابل چشمان مقامات کشور روز بهروز فقیر و فقیرتر میشود و مسوولانی که قرار بود زندگی مناسبی برای شهروندان به ارمغان بیاورند تنها نظارهگر این گسترش و عمیقتر شدن فقر هستند. تا آنجایی که به مسوولان جمهوری اسلامی مربوط است برابر سند چشمانداز ۲۰ ساله و سایر چشماندازهایی که از زبان شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی شنیده شده قرار است ایران کشوری پیشرفته و دارای رفاه اقتصادی و اجتماعی باشد چنانکه به الگویی برای سایر کشورها تبدیل شود.
به نوشته این مقاله برای شهروند ایرانی البته بسیاری از شعارهایی که از زبان مقامات ریز و درشت کشور خارج میشود چندان مفهوم و ملموس نیست و نمیتواند منشای اثر باشد. شهروند ایرانی واقعا نمیداند که آمارهای ریز و درشتی که مسوولان بیان و اوضاع کشور را خوب توصیف میکنند تا چه حد قابل اعتماد است و اگر قابل اعتماد نیست چرا مسوولان با ارایه اطلاعات نادرست شهروند را گمراه میکنند؟ جدا از آنچه تحت عناوینی نظیر پرستیژ ملی و نظایر آن گفته یا اهدافی که ادعا میشود از نظر معنوی و بینالمللی برای ایرانیان مهم است یا باید مهم باشد، شهروندان ایرانی نمیدانند چرا روزبهروز اقلام بیشتری از زندگیشان حذف میشود و سفره زندگیشان به تدریج فقیر و فقیرتر میشود. آنها نمیدانند که تا کی و چگونه باید منتظر بازگشت این اقلام به زندگی خویش باشند.
کارتون علی کاشی، مردم سالاری
طی سالهای گذشته نه فقط کارشناسان اقتصادی درباره تورم و ظلمی که بر اثر افزایش تورم قیمتها به ضعیفترین قشر جامعه تحمیل میشود هشدار دادهاند بلکه اکنون مقامات رسمی کشور نیز به صف معترفان پیوسته و به تورم لجامگسیخته اعتراف میکنند اما در حالی که همین مقامات معترف، خود مسبب گرانی و در مواردی شروعکننده بازی گرانی هستند، اعتراف آنان چه تاثیر یا نتیجهای برای مصرفکننده نهایی دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی درسرمقاله خود نوشته باید باز هم بنویسیم بدان امید که تصمیمات دولتمردان و تصحیح آن مؤثر باشد و این به رفتاری باز می گردد که مسئولان دولتی مرتبط با موضوع گرانیها از خود نشان میدهند. طی هفتههای اخیر و پس از بلند شدن صدای انتقاد اقشار مختلف جامعه از افزایش روزانه قیمت بسیاری از کالاهای مصرفی، شاهد بودیم که مسئولان مربوطه مجدداً بر همان طبلی کوبیدند و می کوبند که همواره با بلند کردن صدای گوشخراش آن سعی دارند، نقش و سهم خود دولت را در بالا رفتن قیمتها گم کنند.
به نوشته این مقاله در حقیقت با راه انداختن نمایشهای خبری و همراه کردن دوربینهای صدا و سیما با مأموران تعزیرات حکومتی در برخورد با چند خردهفروش متخلف سعی میکنند به افکار عمومی اینگونه القا کنند که تمام تقصیرها به گردن گرانفروشان است وای مردم بدانید و آگاه باشید که از این پس مأموران قهریه دولت با سرکشی و نظارت مستمر بر قیمتها، جلوی گرانفروشیها را خواهند گرفت و...
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته البته انتهای ماجرای این نمایش برای همگان روشن است؛ چند واحد متخلف جریمه می شوند، ای بسا پارچه نوشتهای هم بر درب پلمپ شده این واحدها نصب شود که این واحد به علت گرانفروشی تعطیل شده و... اما دیگر بازیگران چه می کنند؟ کالاها و اجناس چند صباحی به انبارها و پستوها باز میگردد، از وزن و حجم کالاهای بستهبندی شده کاسته می شود، کیفیت محصولات پایین می آید و آنگاه به خورد خلقالله داده می شود.
هاشمی در کنار احمدی نژاد
دو روز بعد از حضور محمود احمدی نژاد در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام روزنامه ها همچنان به گمانه زنی درباره علت این دیدار می پردازند روزنامه جوان چهار احتمال را پیش گرفته نخستین گمانه را برخی سیاسیون نزدیک به دولت بیان کردند. به باور آنان رئیس جمهور احتمالا برای خنثی کردن اثرات مصاحبه عجیب مشاورش به مجمع تشخیص بازگشته و حاضر به چشم پوشی بر ادعاهای سابقش شده است.
این مقاله در عین حال احتمال داده که احمدی نژاد به تبعیت از توصیه رهبر در مجمع حاضر شده باشد و یا این که خود فهمیده تحریم جلسات مجمع تشخیص نه تنها این مجمع را راضی به تبعیت از خواسته های او نمی کند که حتی سبب انزوای سیاسی او هم خواهد شد.
ابتکار هم درسرمقاله خود به همین موضوع پرداخته و نوشته مدتها بود که هیچ عکاسی نتوانسته بود این دو را در یک کادر شکار کند چرا که حضورشان در مجامع عمومی، همواره با فاصله نسبت به یکدیگر بود. ولی دیروز هاشمی و احمدی نژاد در یک کادر و در حالی که لبخند بر لب داشتند، عکس جلد بسیاری از روزنامهها شدند. این شرکت و همنشینی درنتیجه هر کنش و واکنشی که بود، گام مهمی در جهت وحدت و همدلی به شمار می رود و به تلطیف فضا نیز کمک شایانی خواهد کرد. در جامعه ما رسم ناخوشایندی وجود داشت؛ به گونهای که تعدادی از مسئولین و سیاسیون نظام که روی صحنه - چه جلوی دوربینها و چه در روزنامهها - به عنوان مخالف همدیگر بر روی هم چنگ می انداختند، در پشت صحنه رفتار رفقای گرمابه را با هم تداعی میکردند.
به نوشته ابتکار به نظر می رسد دوران ناز و کرشمهها پایان یافتهاست و نوعی واقعگرایی در رفتارها مشاهده می شود. باید امیدوار بود که این کنار هم نشستن، به نزدیکی دلها کمک کند و باعث شود ظرفیت همه نیروهای انقلاب جهت حل مشکلات و معماهای پیچیده کنونی به کار گرفته شوند. در نهایت باید آرزو کرد که این حرکت گامی در جهت آشتی ملی با حضور همه نیروهای وفادار به انقلاب به حساب آید.
یک توضیح ضروری!
محمد حسین روان بخش درستون طنز مردم سالاری با اشاره به سخنان تازه غلامحسین الهام علیه مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته نکته ای که خیلی در این باب مهم است و کمی تا قسمتی باعث نگرانی و سر در گمی شده و ما را هم به این نتیجه رساند که به آقا الهام و حرفش بپردازیم، این است که شنبه گذشته، بعد از دو سال، محمود احمدی نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت شرکت کرد! با این وصف قبول کنید که آن حرف آقا الهام با معجزه هزاره سوم کمی تداخل پیدا می کند و ممکن است باعث بروز شایعاتی شود.
به نوشته این ستون: از همین رو بود که امروز ما در این ستون محترم، دست به قلم شدیم و این وظیفه خطیر را به عهده گرفتیم که با کمال اطمینان و از روی صحت عقل و سلامتی مزاج و آزادی اراده و قلم و بیان، به اطلاع مردم فهیم کشورمان برسانیم که این اقدام احمدی نژاد هیچ ربطی به حرف آقا الهام نداشته و ندارد و نخواهد داشت. پس لطفا در این باره اصلا فکر، نظریه پردازی و شوخی نکنید!
درس اخلاقمداری و بزرگمردی
احمد مسجدجامعی در مقاله ای در شرق نوشته وقتی عکس آقای احمدربانی رفتگر شهری را دیدم به یاد روزهای کودکیام افتادم که «درویش» نامی، رفتگر محله ما بود و هر روز صبح زود کارش را شروع می کرد، نانوایی و حمامی نیز از این شغلها بودند که با اذان صبح کارشان آغاز می شد. البته در آن سالها همسایگان ما نیز برای رفت و روب و زیبایی محله کوشش داشتند و دستکم به آب و جاروی خانه و مغازه می پرداختند. درویش، امین محله هم بود یادش بخیر وقتی سفر می رفتیم به درویش، رفتگر محله می گفتیم که خانهمان خالی است و مراقب باشند، گاهی هم به ما بچهها کمک میکرد تا به طور مثال کپسولگاز و «پیت» نفت را به خانهمان برسانیم.
از خود گذشتگی رفتگر بجنوردی در کارتون علی درخشی، شرق
به نوشته وزیر سابق ارشاد اسلامی: یک زمانی یکی از بچههای محلهمان زمان را گم کرده بود و صبح زود به هوای رفتن به مدرسه از خانه بیرون زده بود و رفتگر محله به او گفته بود هنوز خیلی زود است و او را به خانه بازگردانده بود، آن سالها استفاده از ساعت، مانند امروز رواج نداشت و صدای جاروی رفتگران، زمان را نیز یادآوری می کرد و بچهها وقت خود را با روشنی هوا تنظیم میکردند. رفتگری موقعیت شغلی بالایی نبود اما احترام داشت چون نظافت، احترام داشت، همچنان که «میراب» احترام داشت، چون نماد و نشانه تمیزی و پاکی بود.
نوشته مقاله شرق با اشاره به عکس بزرگ صفحه اول روزگذشته این روزنامه نوشته امروز که در روزنامه عکس نخست آن را دیدم که به یک رفتگر اختصاص یافته بود، بسیار شادمان شدم. فکر میکنم انگیزه انتشار و برجستهسازی این عکس و آن خبر، دفاع از شأن و صداقت و منزلت کسانی است که ظاهرا کار کوچکی دارند اما بهواقع پشتوانه بهداشت و سلامت شهر هستند و با آنکه خود در معرض آسیبهای جدی قرار دارند و جزو مشاغل پرخطر محسوب میشوند اما میتوانند منشاء ادبآموزی و اخلاق شهروندی باشند.
استخر در برزیل
کارتون احسان گنجی، اعتماد
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد به عنوان "مسافران برزیل در راه استخرهای تهران" از قول یک نفر از وزارت امور خارجه برزیل نوشته: «آقا اونجا چه خبره؟ جریان چیه؟ یعنی توی کشور شما اینقدر آدمها به هم احساس نزدیکی می کنند؟ الان بلیت استخر چنده تهران؟»
من گفتم: «استخر مخلوط یا مخصوص یا پپرونی؟»
برزیلیه گفت: «از وقتی اعلام شده اتهام جنسی برای شما «تفاوت فرهنگی» محسوب می شه، آمار ورود توریست به برزیل افت شدیدی کرده. گویا هر کی می خواسته بیاد برزیل تا با «تفاوت فرهنگی» ما آشنا بشه، تصمیم گرفته بیاد اونجا بره استخر.»
طنزنویس این روزنامه در پایان پرسیده "به نظر شما چرا این موضوع مطرح شد؟ و احتمال داده:
الف- استخرهای برزیل خیلی کوچک است و جا نیست و آدم هی می خورد به این و آن. ب- مشکل از استخرهای برزیل است که زوج و فرد نیست. اگر روزهای زوج مردانه و روزهای فرد زنانه و جمعهها بچگانه بود این مشکل پیش نمی آمد.