اگر تنش ها حل نشود روزهای سیاهی در انتظار اقتصاد ایران است
علیرضا کرمانی
به گزارش رسانههای داخلی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در ساعات پایانی سال ۱۳۹۰ برای دومین بار ظرف ۱۵ روز، از حساب بانکها پول برداشت کرده است.
کانون بانک های خصوصی ایران پیشتر و در اواسط اسفندماه در اطلاعیه ای، بانک مرکزی ایران را متهم کرده بود که «شبانه» و «بدون اطلاع قبلی» از حساب بانک ها پول برداشت کرده است و حجم برداشت هم آنقدر زیاد است که بر بازار سرمایه در ایران، اثر منفی خواهد گذاشت.
در گفت و گو با جمشید اسدی، استاد اقتصاد در دانشگاههای پاریس، نخست از او پرسیدیم،
اگر ادعای کانون بانک های خصوصی درست باشد که این بانکها هیچگونه بدهی به بانک مرکزی ندارند، چرا دولت این پولهای کلان را شبانه برداشت میکند؟
جمشید اسدی: دولت پول ندارد. دولت نه برای نقدی کردن یارانهها پولی دارد نه برای انجام کارهای دیگر و حتی سهم صنعت را هم از یارانه نقدی نداده است.
با توجه به سوء مدیریت شدید آقای احمدی نژاد و همچنین تنش افروزی که به مشکلات فروش نفت انجامیده، دولت با هزار و یک هزینه مواجه است بدون این که درآمدی داشته باشد. دولت کار دیگری ندارد انجام دهد جز این که از حساب یارانههای مردم بزند یا از حساب این و آن بردارد تا بتواند بخشی از هزینههای خود را تامین کند.
آقای اسدی! تکلیف بانکها چه میشود و آیا بانکها متضرر یا به ورشکستگی کشیده نمیشوند؟
بانکها به طور مرتب متحمل زیان هستند به ویژه در مدتی که آقای احمدی نژاد نرخ بهره را با حکم تعیین کرد در حالی که باید به صورت عرضه و تقاضا در بازار تعیین شود و بسیاری از بانکها از این موضوع متضرر شدند.
آقای احمدی نژاد بانکها را مجبور کرد به دادن وامهای زودبازده و وام به کسانی که در حلقه رییس جمهوری هستند برای پروژهها و این جزو سیاستهایی بود که از ابتدا داشته تا امروز.
در واقع بانکها هم مانند سایر صاحبان حرفه وضعیت بسیار دشواری دارند. در ضمن هیچ گاه بانک مرکزی ایران در سالهای گذشته به اندازه دوران آقای احمدی نژاد استقلال نسبی خود را از دست نداده بود، چه برسد به سایر بانکها.
در این حلقه رابطه مردم عادی با بانکها و بانکها با بانک مرکزی وجود دارد. اگر قرار باشد این اقدام تکرار شود و بانک مرکزی شبانه از حساب سایر بانکها برداشت کند، این مسئله به اعتماد مشتریان بانکها لطمه نمیزند؟
حتما لطمه میزند و من نمیدانم در مورد سپردههای مردم چه خواهند گفت. یعنی اگر مردم احتیاج داشته باشند پول شان را از بانکها بردارند معلوم نیست از کجا بانکها میخواهند این پول را بدهند.
متاسفانه احتمالات تیره و تاری در انتظار اقتصاد ایران است و من نمیدانم سرنوشت اقتصادی مردم چطور میشود و حقوق بگیران و کسانی که خرده حسابهای خود را در بانکها گذاشتهاند، وضعیت شان در روزهای آینده چگونه خواهد بود.
اگر دولت و مقامهای جمهوری اسلامی پاسخ مثبتی ندهند به تقاضای جامعه جهانی برای از بین بردن تنشها به خصوص مدیریت بهینه غنی سازی اورانیوم، روزهای سیاهی در انتظار ایران است که حتی فکر کردن به آن نگران کننده است.