عراق بر لبه پرتگاه
چند روزی است که فضای سیاسی عراق مملو از التهاب سیاسی میان گروههای سیاسی این کشور است. این التهاب که با طوفان از شمال آغاز شد باعث شد که گرد و خاک جنوب را هم بدنبال داشته باشد. همگام با تحویل سال نو یعنی همان نوروز مسعود بارزانی در صفحه تلویزیون حاضر شد و دولت عراق را به باد انتقاد گرفت. اما مالکی که سرگرم نشست اتحادیه عرب بود بارزانی را بی پاسخ نگذاشت و بلافاصله بعد از نشست در کنفرانس خبری آماده شد تا به سخنان رئیس حکومت اقلیم کردستان پاسخ بدهد.
عراق بعد از فروپاشی صدام حسین، که گمان می رفت به کشوری دمکراتیک و باثبات تبدیل شود، محلی شد برای کشمکشهایی که بر آمده از اختلافات سنی های مغلوب و شیعیان و کردهای فاتح است.
از همان روزهای تشکیل دولت تازه گروه های سیاسی عراق قول دادند که بر مشکلات فائق آیند و در نهایت بر سر دمکراسی توافق رسیدند. اما این توافق ابتدا با ائتلاف کردها و شیعیان شکل گرفت تا اینکه در سال ٢٠١٠ در نشستی در اربیل سنی ها را هم وارد بازی کردند.
بر اساس توافق جدید که در آن قرار بود که وزرای کابینه میان مثلث هویتی عراق تقسیم شود دیری نپائید و مالکی که ریاست قوه مجریه را در دست گرفت آماده نشد که وزرای دفاع و امنیت را به گروه عمدتا سنی العراقیه تحویل دهد.
در این میان کردها که در شمال نظارگر کشمکش سنیها و شیعیان بودند با آمدن طارق هاشمی به کردستان آرامش آنها بهم خورد و دولت مالکی از کردها درخواست کرد که او را که به حمایت از ترور متهم شده، تحویل مقامات عراقی بدهند.
اما کردها هاشمی را به مقامات عراق تحویل ندادند با این استدلال که اتهامات هاشمی مسئله ای سیاسی است و او "مهمان" کردهاست و اخلاق کردها اجازه نخواهد داد که او را به دولت مالکی تحویل بدهند.
بعد چند ماه بالاخره هاشمی از فرودگاه اربیل کردستان را به مقصد قطر ترک کرد و گمان می رود که این امر تضاد کردها و مالکی را به بالاترین حد خود خواهد رساند.
اگر تا دیروز شیعیان و کردها حول پیمانی استراتژیک جهت کنترل دولت تازه عراق به تفاهم رسیده بودند، حال که کردها به رهبری بارزانی و شیعیان با دولت مالکی در مقابل هم قرار گرفته اند چه پیش خواهد آمد؟
در این میان سنی ها که همت به برکناری مالکی و نزدیکی به کردها را در دستور کار قرار داده اند چه نقشی ایفا می کنند؟
با التهابی که عراق را فراگرفته سوال این است که این آشوب عراق را به کدام سو خواهد برد؟ آیا شیعیان، سنی ها و کردها خواهند توانست بازهم دور یک میز گرد هم آیند تا مشکلات خود را حل کنند و یا عمر یکپارچگی عراق رو به پایان است؟
آنچه در گفته های مسعود بارزانی و نوری مالکی دیده می شود، می تواند سرآغازی باشد جهت یافتن ریشه مشکلات و دریافتن این موضوع که در این کشمکش طرفهای عراقی کدام گزینه را انتخاب خواهند کرد. همزیستی، جنگ داخلی یا تجزیه.
دولتی مقتدر و اقلیمی مقتدر
آنچه بارزانی و مالکی را در مقابل هم قرار داده اقتداری است که هر دو آنها جستجو می کنند، یکی در جهت منافع شیعیان و دیگری برای کردها.
مالکی در کنفرانس خبری گفت که توافق دیگر در عراق معنا ندارد اگر کسانی انتقاد یا حرفی دارند باید بیایند و با دولت مذاکره کنند. از طرف دیگر بارزانی، مالکی و گروه او را اقلیتی محدود می دانند که در صدد هستند که قدرت را در عراق قبظه کنند.
مالکی می گوید که عراق باید در کنترل دولت این کشور باشد و هر آنچه در این کشور می گذرد باید از آن مطلع باشد حتی فرودگاههای این کشور که شامل فرودگاه اربیل و سلیمانیه هم می شود، در مقابل رئیس حکومت اقلیم کردستان بر این اعتقاد است که آنچه حکومت اقلیم دارد "صدقه ای" نیست که مالکی و گروهش به کردها داده باشند، بلکه نتیجه مبارزه کردهاست.
مسعود بارزانی مالکی را نماینده شیعیان نمی داند، بلکه معتقد است نماینده اصلی شیعیان فرزندان آیت الله حکیم وآیت الله صدر هستد. اما در مقابل مالکی هم گفتههای بارزانی را گفته کردها نمی داند و معتقد است که این تنها نظر شخصی بارزانی است.
نفت هم از جمله مواردی است که همواره دولت مرکزی و حکومت اقلیم را در مقابل هم قرار داده است. نخست وزیر عراق حسین شهرستانی را به عنوان معاون مسائل انرژی انتخاب کرده است؛ فردی که نشان داده که سرسخترین سیاستها را در قبال اختیارات اقلیم در مسلئه استخراج و فروش نفت در پیش گرفته و مدام زمینه تضاد اقلیم و دولت مرکزی را به اوج می رساند، به گونه ای که اقلیم آن را در چارچوب قانون اساسی عراق می داند. شهرستانی هم شرکت های خارجی را تهدید می کند که در صورت هر گونه توافق با اقلیم آنها را از نفت عراق محروم خواهد کرد.
گروه های عراقی که بر اساس توافقنامه اربیل باید قدرت را میان کردها، سنی ها و شیعیان تقسیم می کردند، اکنون در مقابل هم ایستاده اند.
رئیس حکومت اقلیم، مالکی را به باد انتقاد می گیرد که در کجای جهان نخست وزیر همزمان وزیر دفاع.، امنیت، فرمانده کل نیروهای مسلح، رئیس بانک مرکزی و رئیس شورای عالی امنیت ملی است.
اما مالکی تمام اختیارات خود را قانونی می داند و می گوید که بهتر است دور میز مذاکره جمع شد تا معلوم شود که چه کسی از قانون تخطی کرده است.
در مجموع میزان اختلافات به حدی است که اختلافی میان مالکی و بارزانی بوجود آروده که به نظر می رسد با رسانه ای شدن این اختلافات دامنه آن روز به روز گسترش پیدا کند.
سنی ها و روزهای طلایی
برای سنی ها دو عصر طلائی وجود داشته و دارد. دوره ای که حکومت بعث قدرت را در دست داشت و آنها قدرت مطلق عراق بودند و دوره حاضر که در آن اختلافات کردها و شیعیان به بالاترین حد خود رسیده است.
اگر تا دیروز آنها تنها در یک جبهه در مقابل کردها و شیعیان صف کشیده بودند امروزه کردها را در کنار خود دارند. پس فضای که بوجود آمده میزان مانور آنها را افرایش داده و در این مسیر گمان آن می رود که حمایت کشورهای عرب تاثیرگذار بر معادلات منطقه را هم داشته باشند.
سنی ها که بعد از فروپاشی دولت بعث بازنده اصلی معادلات عراق نوین هستند، این استدلال را مطرح می کنند که عراق امروز به سمت دیکتاتوری گام بر می دارد و در دولت نوری مالکی رهبری این پروژه را با همکاری ایران بر عهده گرفته است.
آنچه از متن توافق اربیل میتوان استنباط کرد این است که دولت مالکی تا به امروز آماده نبوده که بخشی از قدرت که سهم سنی هاست را به آنها واگذار کند. بخصوص وزارت دفاع و امنیت یا آنچه قرار بود تحت عنوان مجمع سیاستهای استراتژیک پایهریزی شود که ریاست آن بر عهده بلوک العراقیه باشد.
اما در مقابل عده ای از ناظران معتقدند که عمده اشکال سنی ها این است که هنوز تصور حاکمیت مطلق بر عراق را فراموش نکرده و سعی ندارند که قبول کنند که عراق تغییر کرده و باید آنها هم همچون دیگران تنها بخشی از حاکمیت عراق باشند.
در مجموع آنچه سنی ها را به متن بازیگری در عراق بازگردانده قبل از آنکه نتیجه همبستگی خود سنی ها باشد توانایی است که در نتیجه همدردی کردها با آنها فراهم شده و از طرف دیگر بازخوانی یا رویکرد جدید کردهاست که بطور تدریجی درصدد هستند که از محور ایران به سمت محور اعراب تغییر جهت دهند.
تحولات منطقه و آینده عراق
عراق جدا از آنکه به میدانی جهت کشمکش هویتها تبدیل شده، اما انعکاس همین تضادهای هویتی را هم می توان در معادلات منطقه ای یافت. محوری که این روزها به محور ایران یا شیعی معروف شده و از طرف دیگر محور عربستان سعودی که به محور اعراب سنی قلمداد می شود را می توان بطور عینی در عراق مشاهده کرد.
عراقی که امروز وجود دارد، عراقی است که تضادهای عمده شامل حال شیعیان و سنی ها می شود، در این میان کردها هم بیشتر نظاره گر بوده اند، اما بیشتر ناظران معتقدند که کردها نیز از لحاظ منطقه ای میان بلوک شیعه و سنی تقسیم شده اند.
شیعیان گام در مسیر ایران، سوریه، حزب الله و بحرین گذاشته اند و سنی ها به سمت ترکیه، عربستان، قطر و مصر در حرکتند. اما کردها که از لحاظ هویتی هیچگاه مذهب نقشی جدی در مبارزات آنها نداشته میان ایران و ترکیه و عربستان تقسیم شده اند. از طرفی حزب دمکرات به رهبری بارزانی بیشتر به سمت ترکیه فکر می کند و اتحاد میهنی نگاهش بیشتر معطوف به ایران است.
حال با اختلافات عمیقی که میان نیروهای هویتی در عراق وجود دارد و انعکاس این تضادها به عرصه معادلات منطقه ای فضای از برخورد را بوجود آورده که هر گروهی در صدد است که خود را به یکی از این محورها نزدیک کند تا در بازیهای کسب قدرت از دیگری عقب نماند.
نمونه این رقابتها را در آنچه ترکها و سعودی ها در یک طرف و ایران از طرف دیگر در سوریه به نمایش می گذارند، بیانگر این است که کسی آماده نیست عقب نشینی کند. در عراق نیز به نظر می رسد که کسی آماده نیست که جای خود را به دیگری واگذار کند تا حداقل قدرت را تقسیم کنند.
با عمیق تر شدن تضاد کردها و شیعیان باید انتظار روزهای سختی را برای عراقی ها داشت. زیرا آنچه تا به امروز باعث شده که دولت شیعی عراق را سر پا نگاه دارد ائتلاف این دو طرف بوده و از طرف دیگر سیر تحولات ما را به سمت این نتیجه سوق می دهد که وضعیت یا شرایط سنی ها در حال متحول شدن است و این تحول امکان توازن قدرت را بیشتر خواهد کرد به این شرط که شیعیان معتقد به بازی با حاصل جمع صفر نباشند.
همچنین آنچه از فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در عراق می بینیم بیشتر بیانگر این است که آنها آماده نیستند که عراق را که به یکی از قطبهای اصلی سیاست خارجی آنها تبدیل شده به این راحتی تحویل ترکیه یا عربستان سعودی بدهند و از طرف دیگر محور اعراب هم با تلاش در جهت تضعیف مالکی سعی دارند که از توانایی های ایران در این کشور بکاهند.
پس باید گفت که عراق در لبه پرتگاهی است که بالاخره ناچار خواهد شد که قربانی بدهد. این قربانی یا به نفع شیعیان خواهد بود به گونه ای که خواهند توانست اقتدار خود را بر عراق تحمیل کنند یا قربانی به نفع سنی ها خواهد بود که با همکاری کردها قدرت را در این کشور متوازن کنند. اما در صورت به وقوع نپویستن هر امکانی باید انتظار این را داشت که این کشور به تاریخ بپیوندد.
منبع: بی بی سی فارسی
حسام دست پیش
* حسام دست پیش استاد علوم سیاسی دانشگاه صلاح الدین اربیل در شمال عراق است.