تِرِیوان مارتین، پسری که اوباما نداشت
خانواده تِرِیوان مارتین
مجید محمدی ( جامعه شناس )
رئیس جمهور اوباما در پاسخ به خبرنگاری که از وی در بارهی ماجرای قتل تِرِیوان مارتین و موضوعات مربوط به نژاد پرستی و مسائل قانونی و فرایند قضایی مربوط به آن پرسید در عین پرهیز از دخالت در امور قضایی یا داوری در مورد رفتار پلیس به عنوان پدر دو دختر گفت: "هنگامی که به این پسر می اندیشم به فرزندان خودم فکر می کنم...ما باید همهی جنبههای این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم...همه باید در درون روح و جان خود کاوش کنیم تا بدانیم چرا این موضوع اتفاق افتاد. این بدین معنی است که قوانین و زمینهی واقعی وقوع این حادثه و نیز جزئیات آن را وارسی کنیم." او در پایان با لحنی شخصی و همدلانه گفت: "اگر من پسری داشتم شبیه تِرِیوان بود." اوباما به ندرت به طور مستقیم و غیر مستقیم به نژاد خود به عنوان فردی دو رگه در دورهی نامزدی و ریاست جمهوری اشاره داشته است و پرهیز دارد از این که فقط به مشکلات آفریقایی تباران بپردازد.
پس از اظهارات اوباما، رهبران حزب جمهوریخواه که معمولا حساسیت کمتری به موضوات و اختلافت میان نژادی نشان می دهند این حادثه را "یک تراژدی در مقیاسی سهمناک" دانستند.
ریک سنتوروم، از رقبای احتمالی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ از این هم فراتر رفته و به قصور پلیس محلی در عدم بازداشت متهم اشاره کرده است. در سال ۲۰۰۹ که اوباما بازداشت یک استاد افریقایی تبار دانشگاه هاروارد را عملی احمقانه خوانده بود جمهوریخواهان رویکردی انتقادی به وی در پیش گرفته بودند. البته نوت گینگریچ رقیب دیگر اوباما، وی را به خاطر هویت یابی نژادی با تِرِیوان مورد انتقاد قرار داده است.
چگونه و چرا؟
تِرِیوان جوان ۱۷ سالهی آفریقایی تباری بود که بدون در اختیار داشتن سلاح توسط یکی از پاسداران لباس شخصی یک جامعهی کوچک محافظت شده به نام جرج زیمرمن در محلهی سَنفورد واقع در اورلاندوی فلوریدا با شلیک گلوله به قتل رسید. متن ضبط شدهی گزارشهای شاهدان به پلیس نمایانگر خطر جانی برای شلیک کننده که به عنوان داوطلب انجام وظیفه می کرده نبوده است. پلیس محلی نیز متهم به قتل را بازداشت نکرده و حتی پس از سه هفته از وقوع حادثه تحقیقاتی در این باب انجام نداده بود. اعتراضات و گردهماییهای جوامع مدنی دفاع از حقوق آفریقایی تباران و دانش آموزان چند مدرسه و رسانهای شدن این موضوع در سطح ملی موجب دخالت دادستان کل ایالت فلوریدا و وزارت دادگستری فدرال در تحقیقات و تعلیق رئیس پلیس محلی شده است.
برای بررسی این رویداد سوگناک به چهار معضل که زمینه ساز وقوع این گونه حوادث هستند می پردازم. این معضلات در کنار مشکلات اجتماعی- اقتصادی، ناشی از تکثر و تنوع اجتماعی جامعهی امریکا، تاریخ روابط نژادی و قومی، و نظام فدرال این کشور هستند که در عین زمینه سازی برای رشد دمکراسی و آزادیها مشکلاتی نیز به بار می آورند.
معضل قانونی: موضعتو حفظ کن
در ایالت فلوریدا قانونی وجود دارد به نام "موضعتو حفظ کن." این قانون به شهروندان ایالت فلوریدا اجازه می دهد که در صورت مورد حمله واقع شدن با نیرویی مرگبار واکنش نشان دهند.
پلیس محلی با استناد به همین موضوع متهم را بازداشت نکرده است. ایالات متحده علاوه بر آنکه سرزمین تکثر و تنوع نژادی و قومی و مذهبی است سرزمین قانون نیز هست. به همین دلیل در این گونه رخدادها گروهی فورا به سراغ تعارضات نژادی می روند (که البته همیشه حق با آنها نیست و ریشهی بسیاری از برخوردها را نمی توان به رنگ پوست یا تضاد اکثریت و اقلیت تقلیل داد) و برخی نیز فورا به سراغ قانون به عنوان بهترین محمل حل اختلاف می روند که البته فرایند رسیدگی را در شرایط هیجانی کند می سازد. تلاشهایی در مجلس ایالتی فلوریدا برای اصلاح این قانون آغاز شده است. جامعهی امریکا در سطوح محلی، ایالتی و فدرال همیشه آمادهی تجدید نظر در قوانین بالاخص پس از رویدادهای تراژیک بوده است.
کلیشههای نژادی: هودی
هودی پیراهن یا ژاکتی نسبتا بلند است که کلاهی در ناحیهی گردن به آن دوخته شده و بسیاری از آفریقایی تباران جوان آن را به تن می کنند. کلاه این لباس می تواند نوعی پوشش برای بخشهایی از صورت نیز در فصل سرما فراهم آورد. در برخی فیلمهای مربوط به سرقت از مغازهها یا فروش مواد مخدر یا کشتار در مدارس این لباس بر تن متهمان (نه ضرورتا آفریقایی تبارها) به چشم می خورده است. از همین جهت این لباس به کلیشهای برای متهم پنداشتن کسانی که بیشتر آن را در بر دارند (آفریقایی تباران) تبدیل شده است. در برخی مدارس نیز گذاشتن کلاه این لباس بر سر منع می شده است. تِرِیوان در زمان قتل چنین لباسی در بر داشته و معترضان بر این باورند که وی که برای خرید آب نبات میوهای اسکیتِلز به خیابان رفته صرفا به دلیل کلیشههای نژاد پرستانه به قتل رسیده است.
بسیاری از معترضان خیابانی به هنگام اعتراض هودی پوشیده و آب نبات اسکیتِلز در دست داشتهاند. عکسهای معترضان در دنیای مجازی نیز با هودی گرفته شده است. معترضان در کنار اتهامات نژاد پرستانهی قدیمی مثل "رانندگی در عین سیاه بودن" (که گاه موجب توقف اتومبیل سیاهان بدون ارتکاب خلاف می شده) اتهام تازهای به نام "قدم زدن در عین سیاه بودن" را مطرح می سازند.
بسیاری از جزئیات حادثه هنوز روشن نشده است. اما آنچه تاکنون روشن شده آن است که متهم به قتل به بیان پدرش خود از اقلیت لاتینو تبار است و دو طرف ماجرا هیچ گونه برخورد قبلی نداشتهاند. البته برخوردهای نژادی هیچگاه محدود به اکثریت و اقلیت نبوده بلکه خود اقلیتها در مواردی با یکدیگر درگیر می شدهاند. اما آنچه در این میان از حیث روابط نژادی اهمیت دارد طرح مجدد همهی تبعیضات و برخوردهای تاریخی نژادی در رسانهها و اعتراضات خیابانی است، موضوعی که بسیاری پس از انتخاب اوباما به ریاست جمهوری آن را متعلق به گذشتهی جامعهی امریکا می دانستند.
این رخداد نشان داد که جامعهی امریکا علی رغم گذشت پنج دهه از جنبش مدنی آفریقایی تباران و تلاش همگانی دولت فدرال، دولتهای ایالتی و محلی و نهادهای مدنی برای برابری قانونی و کاهش فاصلههای طبقاتی هنوز با پشت سر گذاشتن این دشواریها فاصله دارد.
تفکیک محل زندگی: جوامع محافظت شده
پس از لغو برده داری در ایالات جنوبی، برای دههها افریقایی تباران و اروپایی تباران در محلات جداگانه زندگی می کردند و به مدارس و دانشگاههای جداگانه می رفتند (بر خلاف مناطق شمالی، شمال شرقی و غرب ایالات متحده که جمعیت آمیخته بوده است). این موضوع به بدبینیها و سوء ظنها تا حدودی دامن می زده است. جوامع کوچک حفاظت شده هنوز تا حدود زیادی جوامعی بدون تکثر و تنوع هستند و برخی از کسانی که در این جوامع زندگی می کنند (حتی با وجود برداشته شدن محدودیتهای قانونی برای ورود اقلیتها و حضور برخی اقلیتها در آنان) هنوز نگاهی منفی و تعصب آمیز به غریبهها دارند. همین موضوع است که در مواردی به تنش میان اقلیتها و ساکنان این محلات دامن می زند.
تا زمانی که افراد یک جامعه در فضاهای اجتماعی در کنار همدیگر قرار نگیرند و حسی انسانی و نزدیک از یکدیگر پیدا نکنند این گونه برخوردها گریزناپذیر خواهد بود. در شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک دانشگاهی و صنعتی که جوانان از همهی نژادها، اقوام و مذاهب سالها در کنار هم تحصیل و کار و زندگی می کنند این مشکلات به حداقل رسیده و حتی ازدواجهای میان- نژادی و میان- مذهبی و قومی رو به افزایش بوده است (از سال ۱۹۸۰ تا امروز تعداد این ازدواجها دو برابر شده است، حدود ۱۵ درصد کل ازدواجها در ایالات متحده). ترس از یکدیگر تا حد زیادی ناشی از عدم شناخت و عدم در آمیختن است.
معضلات اجتماعی و گسترش سوء ظنها
ترک تحصیل و بیکاری در میان اقلیتهای آفریقایی تبار و لاتینو در ایالات متحده بسیار بیشتر از اکثریت اروپایی تبار و اقلیت آسیایی تبار است. نرخ بیکاری برای اروپایی تبارها کمتر از متوسط نرخ بیکاری برای کشور یعنی ۸.۳ درصد اما نرخ بیکاری برای آفریقایی تبارها و لاتینوها بالای ده درصد و در برخی ایالات بالای بیست درصد است. نرخ ترک تحصیل دبیرستانی برای لاتینوها حدود ۴۰ و برای آفریقایی تبارها حدود ۲۰ درصد اما برای اروپایی تبارهای کم درامد زیر ۱۸ درصد است.
این موضوعات به حضور بیشتر اقلیتهای آفریقایی تبار و لاتینو در میان باندهای جنایتکار و فروشندگان مواد مخدر در مقایسه با دیگر گروههای اجتماعی دامن زده است تا حدی که دو سوم جمعیت حدود دو میلیونی زندانیان در ایالات متحده از این اقلیتها هستند (۴۰ درصد آفریقایی تبار و ۲۰ درصد لاتینو در برابر ۳۵ دصد اروپایی تبار در حالی که آفریقایی تبارها و لاتینوها به ترتیب ۱۲ و ۱۴ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند). این موضوع نیز موجب شکل گیری و بسط کلیشههایی در اذهان عمومی شده و به ترس از این جوانان دامن می زده است. همین ترس ذهنی است که گاه موجب درگیری افراد حتی از میان نیروهای قانون با این گونه جوانان می شده است.
موارد تیراندازی نیروهای پلیس به جوانان اقلیت صرفا به دلیل سوء ظن، اندک نبوده است و به اندازهی ماجرای اخیر موجب اعتراضات خیابانی گسترده و محدود یا خشن و غیر خشونت آمیز شده است. آنچه از آن به عنوان خشونت پلیس علیه اقلیتها یاد می شود تا حدی ریشه در همین وضعیت اجتماعی دارد. همین وضعیت اجتماعی و حقوقی است که اوباما شهروندان و نهادهای اجتماعی و سیاسی را به کاوش در آنها فرامی خواند.