قتل داماد خلافکار توسط مادرزن

شرق: پرونده زنی که متهم است دامادش را برای گرفتن انتقام دخترش با ضربات متعدد جسم سخت و چاقو به قتل رسانده در دادگاه کیفری‌استان تهران رسیدگی می‌شود. به گزارش خبرنگار ما، پلیس رباط کریم 22 تیر سال‌جاری جسد مردی را پیدا کرد که آثار برجای ماندن روی بدنش نشان می‌داد مورد هجوم فرد یا افرادی قرار گرفته و به قتل رسیده ‌است. بررسی‌های پلیسی فاش کرد مرد 40ساله مجید نام‌ دارد و تاکنون بارها به دلیل جرایم مختلف روانه زندان شده است. هرچند در ابتدا به نظر می‌رسید مجید قربانی اختلافات باندهای خلافکار شده، سرنخ‌هایی به دست آمد که معلوم کرد این مرد به دلیل اختلاف با همسرش کشته شده ‌است. مهناز - همسر مقتول- ابتدا مدعی شد از سرنوشت همسرش خبر ندارد اما پلیس در تحقیقات بعدی پی برد مهناز با همدستی مادرش شهناز، دست به قتل شوهرش زده‌ است. مهناز در تحقیقات گفت: وقتی مجید خواب بود مادرم به سمتش حمله کرد و اول با گلدانی به سرش کوبید و وقتی مجید گیج ‌شد و نتوانست از جایش بلند شود با ضربات چاقو او را کشت. این زن مدعی شد زمانی که مادرش دست به قتل شوهرش زد او در خانه نبود. مهناز گفت: من برای خرید بیرون رفته ‌بودم و وقتی آمدم دیدم شوهرم کشته ‌شده‌ و مادرم این کار را کرده ‌است. برای اینکه نمی‌دانستم باید چه کنم و چطور مادرم را نجات دهم جسد مجید را با کمک مادرم بیرون کشیدم و جایی اطراف خانه رها کردیم. این زن 37ساله ادامه داد: وقتی 17ساله بودم با مجید ازدواج کردم. چند روز بعد از ازدواج‌مان باردار شدم. بارداری‌ام ناخواسته‌ بود اما وقتی دیدم چاره‌ای ندارم بچه ‌را نگه داشتم. چند ماه بعد متوجه شدم مجید مرد زندگی نیست. او خیلی مرا اذیت می‌کرد. هربار عصبانی می‌شد کتکم می‌زد. کارهای خلاف می‌کرد و هیچ‌وقت در خانه نبود. خیلی رفیق‌بازی می‌کرد. بچه‌ام که به دنیا آمد شوهرم نبود و مادرم کمکم کرد به بیمارستان رفتم. بعد از به دنیا آمدن بچه فهمیدم مجید در زندان است. وقتی بیرون آمد دوباره باردار شدم و این بار هم بچه‌ دختر بود. دو بچه نتوانست کاری کند که مجید کمی تغییر کند. او خیلی بدرفتار بود و من را اذیت می‌کرد. کم‌کم اعتیادش آنقدر زیاد شد که دیگر نمی‌شد او را تحمل کرد. این بار او را به دلیل اعتیادش بازداشت کردند و باز من تنها شدم. با حقوق مستمری مادرم و کار در خانه مردم زندگی می‌کردم. مجید هم هیچ مسوولیتی در برابر من و بچه‌هایم قبول نمی‌کرد. اصرار او برای داشتن فرزند پسر باعث شد من شش بار حامله شوم و هربار هم فرزندم دختر بود و یک سیاه‌بخت دیگر مثل خودم به دنیا می‌آمد و مجید رفتاری بدتر از قبل با من داشت. تا اینکه به شیشه اعتیاد پیدا کرد. وقتی مواد مصرف می‌کرد اصلا متوجه نبود چه می‌کند. من و بچه‌ها را کتک می‌زد. روزها ما را در اتاق زندانی می‌کرد و اجازه نمی‌داد غذا بخوریم. شکنجه‌هایش باعث شده‌ بود هر لحظه بیشتر از او متنفر شوم. مادرم هربار که به خانه من می‌آمد، می‌دید چقدر پیرتر شده‌ام. وقتی با او حرف می‌زدم از شرایطم و سختی‌هایی که مجید به من تحمیل می‌کرد برایش می‌گفتم و گریه می‌کردم تا کمی سبک شوم. زن جوان در ادامه به ماموران توضیح داد: دختران من از پدرشان بدشان می‌آمد چون مجید خیلی ما را اذیت می‌کرد و آزارمان می‌داد. او وادارمان می‌کرد گدایی کنیم و خرج موادش را بدهیم. من 20 سال زن مجید بودم اما شاید در این مدت چهار سال هم آزاد نبود و بیشتر عمرش را در زندان بود. نمی‌دانستم باید از دست این مرد چه کنم. آخرین بار که از زندان آزاد شد سه روز من را در اتاقی زندانی کرد و کتکم زد. وقتی مادرم آمد و این وضعیت را دید دست به قتل او زد. مهناز مدعی شد از نقشه مادرش برای قتل خبر نداشته است. در ادامه تحقیقات ماموران شهناز متهم اصلی را مورد بازجویی قرار دادند. این زن گفت: من دامادم را کشتم چون دخترم را اذیت می‌کرد. او 20 سال دخترم را شکنجه کرد و من سکوت کردم به دلیل اینکه فکر می‌کردم درست می‌شود. او گفت: یک روز قبل از حادثه وقتی آمدم و دیدم دخترم باز از شوهرش کتک خورده دیگر نتوانستم تحمل کنم. تصمیم گرفتم او را بکشم. وقتی خواب بود بالای سرش رفتم و با یک تکه سنگ به سرش کوبیدم و وقتی بی‌حال شد با سه ضربه چاقو کشتمش. این مرد لیاقت زندگی با دخترم را نداشت. او خیلی دخترم و نوه‌هایم را آزار می‌داد و من نمی‌توانستم شاهد زجر کشیدن آنها باشم. با توجه به اعترافات دو زن و صدور قرار مجرمیت برای آنها پرونده برای صدور کیفرخواست به نماینده دادستان سپرده ‌شد. نماینده دادستان هم با این استدلال که اگر گفته‌های مهناز نبود مادرش دست به قتل نمی‌زد کیفرخواست علیه هر دو زن را صادر کرد و مهناز را معاون در قتل و شهناز را مباشر قتل معرفی کرد. با ارسال پرونده به دادگاه کیفری‌استان تهران شعبه 113 دادگاه کیفری‌استان تهران موظف به رسیدگی به این پرونده شد. در حالی‌که دستور تعیین وقت از سوی قاضی همتیار صادر شد مهناز با ارسال نامه‌ای از زندان درخواست آزادی کرد. او در نامه‌اش نوشت: من شش دختر دارم که با نبود من تنها هستند. ضمن اینکه من فقط با مادرم درددل می‌کردم و نمی‌خواستم که شوهرم کشته شود و درخواست دارم تا تعیین سرنوشتم آزادم کنید. هیات قضات در حال بررسی این نامه ‌هستند و به‌زودی مادر و دختر محاکمه خواهند شد.

 

+224
رأی دهید
-57

mandana53 - ایران - ایران
شش بچه !!! جالبه به قول این خانم ، شوهرش بیشتر سالهای زندگی مشترکشون رو توی زندان بوده . یکی نبوده به این خانم بگه تو که می دونستی شوهرت چکاره هست اینهمه بچه رو چرا دنیا آوردی همه شون رو هم بدبخت کردی .
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 14:51
greentree - تهران - ایران
مرد خلاف کار یا اوباش اسلامی یا قاتل سریالی یکی هستند همون بهتر که مرده باشند و برند در دنیای دیگه
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 14:58
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
امیدوارم آزاد بشن . اون نامرد کثیف حقش مرگ بوده با این اوصاف . به نظر من انگل حقش فقط مرگه
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 15:01
nazanin_70 - کی یف - اکراین
واقعا متاثر شدم ...اما مادره حق داشته، در حقیقت تحملش تموم شده! مطمئنم خیلی‌ براش دردناک بوده که ۲۰سال شاهد زجر کشیدن و عذاب دخترش باشه.. ولی‌‌ای کاش کمی‌ عاقلانه تر تصمیم می‌گرفت
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 15:23
m.noor - شارجه - امارات
با درود.دوستان به گمانم مجید از بچه‌های ولایت مدار بوده .م.ن
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 15:35
عاطفه امیر - آبادان - ایران
شیرزن به این میگن. دمش گرم. واسه 6 تا دخترش آرزوی موفقیت دارم
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 16:32
delbar33f - استکهلم - سوئد
ای کاش هم چین حیوانات کثیفی وجود نداشتن تا یه عده به خاطره اونها ناچار بشن دست به جنایت و قتل بزنن. تو دادگاه‌های ایران حتّی اگه کسی‌ بخواد توافقی جدا بشه کلی‌ دوندگی داره واسه همین زن بی‌چاره نتونسته جدا بشه. واقعا نمیدونم چی‌ بگم چون با قتل مخالفم ولی‌ شکنجهای که این زن و بچه هاش شدن دلمو آتیش زد.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 16:38
oghab - هلسينكي - فنلاند
باز هم رباط کریم ...بابا بی‌خیال این شهریار ورباط کریم و اسلام شهر ...زور اباد والاغ اباد. اصلا ارزش اینو نداره که در ارتباط بااین اماکن خبر بنویسی .یک لودر وصاف کنید.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 16:45
alborzi - کرج - ایران
من شنیدم کسانی که در بچگی دچار ضربه مغزی میشن به احتمال بسیار زیاد در آینده خلاف کار و شرور میشن این درسته؟.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 16:30
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
حالا بگذریم از حرکت اشتباه این مادر زن, اما آیا در ایران کمترین امکان ممکن واسه یک زن با شش بچه وجود دارد که اگه فرار کردن به اونجا پناه ببرن و دولت هم یک تصمیم درست واسشون بگیره و نجاتشون بده؟ بعقیده من این زن کاری را کرد که هر مادر دلسوز دیگه ای هم ممکن بود همین عمل را در عین ناتوانی انجام بده. و اون شخص معتاد هم غیبتش از حضورش مغتنم تر است.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 16:55
massoudoslo - اسلو - نروژ
کشور گل و بلبل ! چرا میلیارد ها به حکومت سوریه و بقیه تروریست ها کمک میکنند وقتی برخی از ملت ایران از فقر در گدایی به جنایت روی میآورند !_
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 17:03
baas - روتردام - هلند
وقتی شهر هرت شد بیش از این انتظاری نیست / درود ٔبر مادر زن .
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 17:28
mobareze khamoosh - پردیس - ایران
زندگی‌ کاملا حیوانی،در عرضِ چهار سال به قول خودش بودن با شوهر شش بچه،بعد هم قتل به دلیلِ نفرت،فرهنگ در حدِ برخی‌ حیوانات،با پوزش از بعضی‌ حیواناتِ دیگه!!
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 18:10
persianspider - مشهد - ایران
زرتشت گفت ظلمت ایران را فرا خواهد گرفت و سپس نور بر ظلمت پیروز خواهد کشت... اما نگفت این ظلمته چند وقت طول خواهد کشید!!!! به هر حال فعلا که تو ایران بکش بکشه ..اصلان فکنم از روچش رو همچشی آدم میکشن.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 18:12
celtic warrior - سلتیک - اسکاتلند
به نظرم مادرزن کاردرستی کرده
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 18:52
من حرف حساب می زنم - تهران - ایران
در هر حال 20 سال صبر چرا ؟ زودتر طلاق می گرفتی و می رفتی اینهمه دختر بدبخت هم تو این دنیا نمی آوردی . مادرت را هم مجبور به قتل نمی کردی چرا بعضیها لقمه را انقدر دور سرشون می چرخونند ؟؟؟؟
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 19:25
resalat - هلسينكي - فنلاند
آدما ی کثافتی مثل این حقشون فقط مرگ و بس
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 19:29
hameshehbahar - انگلستان - انگلستان
مادر زن به این میگن.
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 20:10
*Fanoos* - ايران - ايران
واقعا ناراحت کنندست و حق این مجید تنها مرگ بوده درود بر این شیر زن. و درود بر دوستان کامنتهای خوبی گذاشت
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 20:25
henna - ونکوور - کانادا
به این میگن :مادر فداکار..تصمیم سخت و کار سخت تر انجام داده،،،
دوشنبه 24 بهمن 1390 - 03:18
sepherdad - سیدنی - استرالیا
میبینم که بازم قتل یه نفر باعث شادمأنی حلوا خوران گشته!! از کجا معلوم راست میگن؟ بعدشم اگر به این که هرکس خودش بشه قاضی و فرمان قتل صادر کنه که میشه همین که الان هست!! یعنی‌ یه چیز مثله شما ها!!
دوشنبه 24 بهمن 1390 - 05:38
دلگشا - تهران - ایران
در کشوری که زن حقی در قبال طلاق گرفتن نداره و همیشه حق با مردهاست این بهترین کاری بود که یه مادر میتونست برای دخترش بکنه.
دوشنبه 24 بهمن 1390 - 10:15
m.n.s - کرج - ایران
چندی پیش عین خبر یعنی آزار و ازیت زن توسط شوهر بخاطر دختر دار شدن را از مرد افغان شنیدیم یکعده مسخره کرده بودن کجائیدببینید که همه جا ازین مرد های مریض دارد؟
دوشنبه 24 بهمن 1390 - 15:44
korosh_oslo - اسکر - نروژ
به این میگن یه زن احمق نادان،خوبه مرد معتاد بود وگرنه روزی ۲تا میزایید،اما دم مامانه گرم که کاری کرده کارستون.
‌سه شنبه 25 بهمن 1390 - 13:00
ranande taxi - منچستر - انگلستان
عقاب - هلسینکی - فنلاند. دوست عزیز مردم که گناهی ندران از زور بدبختی تو این جور مناطق زندگی‌ می‌کنن لعنت خدا به آنهایی که پول مردم رو به جیب می‌زنن باعث هزاران جرم و جنایت- در کشور میشن۰
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 04:24
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.