اصرار دختر جوان برای ازدواج به قیمت جانش تمام شد

 

پسر دانشجویی که به خاطر اصرار دختر مورد علاقه‌اش برای ازدواج او را کشته ‌بود در جلسه محاکمه به دست‌ و پای اولیای‌دم افتاد و درخواست بخشش کرد.

به گزارش شرق، در ابتدای جلسه محاکمه که صبح دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، علی عطار، نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست گفت: مجتبی -متهم - که پسری دانشجو است سوم اردیبهشت سال‌جاری دختر جوانی به نام مریم را به قتل رسانده است. این جوان وقتی با تهدید مریم مبنی بر شکایت به مرجع قضایی مواجه شد با ضربه چاقو او را کشت. متهم بعد از قتل موضوع را به خواهرش گفت و به جرمش اعتراف کرد. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده، درخواست صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول گفت: مجتبی همسایه ما بود و به خانه ما رفت‌وآمد می‌کرد اما تاجایی که من می‌دانم رابطه خاصی بین او و دخترم نبود، فقط گاهی همدیگر را می‌دیدند البته شوهرم در این حد هم در جریان نبود.

در ادامه مجتبی، جوان دانشجو در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام قتل را قبول دارم اما قصد کشتن او را نداشتم. من و مریم از 15سالگی با هم دوست بودیم و رابطه داشتیم. من عاشق او شده‌ بودم اما چون سنم کم بود نمی‌توانستم به خواستگاری‌اش بروم. به مریم گفته‌ بودم با هم ازدواج می‌کنیم و نباید نگران چیزی باشد، همین هم باعث شده ‌بود به هم نزدیک‌تر شویم. او ادامه داد: دو سال پیش من دانشگاه قبول و در رشته مدیریت دولتی مشغول به تحصیل شدم، همین موضوع ازدواج‌مان را عقب انداخت. در این مدت من و مریم چندین‌بار با هم رابطه داشتیم. بیشتر این رابطه‌ها در خانه مریم بود البته من به زور او را وادار به این کار نمی‌کردم و خودش می‌خواست. ما عاشق هم شده بودیم. تا اینکه روز حادثه از من خواست زودتر ازدواج کنیم. به مریم گفتم من به تو قول داده‌ام با هم ازدواج می‌کنیم اما حالا نمی‌توانم چون نه سربازی رفته‌ام و نه شغل درست و حسابی دارم. او خیلی اصرار می‌کرد باید در چند روز آینده ازدواج کنیم، من قبول نکردم و گفتم صبر کن حداقل سربازی بروم. اگر در وضعیتی که حالا دارم به خواستگاری بیایم پدرت جواب رد می‌دهد و آن‌وقت دیگر نمی‌شود کاری کرد.

متهم ادامه داد: مریم موضوع رابطه ما را به میان کشید و گفت از او سوء‌استفاده کرده‌ام. جواب دادم من هیچ‌وقت به تو خیانت نکردم هنوز هم می‌گویم می‌خواهم با تو ازدواج کنم فقط باید کمی صبر کنی. یکدفعه عصبانی شد و من را تهدید کرد و گفت اگر با من ازدواج نکنی از تو شکایت می‌کنم. خیلی ترسیدم و از خود بی‌خود شدم و یک ضربه به او زدم، نه به خاطر اینکه او را بکشم فقط به علت اینکه می‌خواستم به او ثابت کنم دوستش دارم.

در این هنگام قاضی از متهم پرسید چطور این دختر را دوست داشتی اما به سمتش چاقو پرت کردی. مجتبی پاسخ داد: مریم همیشه به من می‌گفت دوست دارم مرد غیرتی باشی و به خاطر من دعوا کنی. من هم چاقو در جیبم می‌گذاشتم که هر وقت شد به خاطر مریم دعوا کنم. او از مردی که زور بگوید و اقتدار داشته ‌‌باشد خوشش می‌آمد، به همین خاطر هم چاقو درآوردم. نمی‌خواستم بزنمش، می‌خواستم بگویم من مرد غیرتی هستم و لازم باشد به زور تو را برای خودم نگه می‌دارم.

مجتبی هنگام طرح آخرین دفاعیاتش در حالی‌که به شدت گریه می‌کرد، گفت: از کرده خودم پشیمان هستم و از خانواده مریم درخواست بخشش دارم. او سپس به دست و پای پدر و مادر مقتول افتاد و تقاضای عفو کرد.

در پایان جلسه هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به جرم قتل به قصاص و به جرم رابطه نامشروع به صد‌ضربه شلاق محکوم کردند.

+69
رأی دهید
-204

diako - کرج - ایران
پسره احمق کودن.دوسش داشته چاقو پرت کرده طرفش؟!دانشجوی مدیریت دولتی هم هست؟!بز بیشتره تو میفهمه.باور کن!
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 10:47
*Fanoos* - ايران - ايران
دوستان توجه داشته باشند بایستی به ریشه های این مشکلات و علت بروز چنین حوادثی دقت کرد و گرنه با اعدام این مشکلات حل نمیشود. با ید برای جلوگیری از بروز چنین مسایلی مشکلات ازدواج جوانان,اشتغال و.. حل شود و گرنه روز به روز شاهد افزایش کشته شدن جوانان به صورت اتفاقی و بعد کشتن جوانی دیگر به دست خودمان خواهیم بود,بنظر من پسر نباید اعدام شود جوان هست ودارای غریزه شدید جنسی واز سوی دیگر دختر خودش اجازه این کار را داده به اجبار نبوده دختر تمایل داشته !!!!
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 10:16
zcxz2323 - کویت - کویت
الان دخترا همشون اینطورن ................
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 11:40
Mossadegh - لندن - انگلیس
مرده شوره اون غیرتت رو ببره با اون عقلت .. این هم از دانشجو مملکت رشته مدیریت دولتی با این درک و فهم .. حمل چاقو برای نشان دادن غیرت ابدوغ خیاری !! همان بهتر که اعدامش کنند... فرض کنید یک همچین ابلهی بشه مدیر یک بخش دولتی و بخواد با کارمندان خود و مشتریان و.. سروکله بزنه حتما انوقت دیگه مسسل حمل میکنه!!
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 11:53
m.n.s - کرج - ایران
آفرین بر تو فانوس جان خوب این قانونا را بلدی
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 13:31
جوزف اسمیت - بارسلون - اسپانیا
پسره زیاد تقصیر نداره این دخترها وقتی گیر میدن واقعاً گیر سه پیچ میدن دیگه هیچی حالیشون نیست اولش میگن با نون و پنیر هم میسازم تو منو بگیر بعد که خرشون از پل گذشت طلا میخوان، خونه ویلایی میخوان، مسافرت خارج میخوان و.... همه اینها البته کنار اون نون پنیره بود.
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 13:52
Sappho - اصفهان - ایران
تا حالا خوندن هییچ حادثه ای منو انقدر ناراحت نکرده بود ! مخصوصا جمله ی آخرش ! عجیب هم برای دختره ناراحت شدم هم پسره ! و هم افرادی که موقعیت مشابه اینا رو دارند ! به راستی مجازات شلاق برای رابطه ی جنسی یه دختر و پسر مجرد از احمقانه ترین و ظالمانه ترین قوانین هست ! کمترهم تو حرفای مردم بهش اعتراضی میشه ! جالبه ممنوعیت برای جوونا مشکلاتی به بار میاره که خود ممنوعیتو توجیه می کنه ! شاید اگه دختره تو موقعیت آزاد زندگی می کرد و تحت فشار نبود این مسائل پیش نمی یومد !
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 13:52
greentree - تهران - ایران
فکر کنم این پسر اوباش بسیجی‌ بوده یا در خانواده بسیجی‌ بزرگ شده ،،این اوباش‌های اسلامی اصلا لیاقت دوستی‌ ندارند
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 14:35
danial nabi - استكهلم - سوئد
حیف قصاص برای این حیوان صفتان. استفاده ش رو کرده حالا هم می‌خواد از شرش راحت شه، خاک بّر سر مادر دختره.
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 15:23
*Fanoos* - ايران - ايران
m.n.s - کرج - ایران ممنونم از لطف شما , امیدوارم شما دوست عزیز همیشه شادو سربلند باشی .
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 17:09
mobareze khamoosh - پردیس - ایران
کسی‌ که عاشقِ مردِ ایرانی‌ بشه همون برایِ مردن خوبه..
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 19:44
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
اه اه اه، فانوس خانم نظریه شون عوض شد و خدا را شکر دیگه اعدام نمیکنه و اینو من باهاش کلی دغدغه داشتم و بالا و پائین کردیم ، اما ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. بگذریم اما پسره خیلی احمقه و نفهمیده که اگه یک زن خوب باشه حتی مسئله ای هم پیش بیاد سعی میکنه سر و تهش رو جمع کنه و شوهرش را در خطر نندازه و نگه چاقو بذار توی جیبت که هر موقع من گفتم سلاخی کنی. یک چند سالی آب خنک خوردن را حق خودت بدون.
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 20:00
celtic warrior - سلتیک - اسکاتلند
mobareze kamoosh_پردیس _ایران_. من با حالت برعکس هم موافقم
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 20:25
celtic warrior - سلتیک - اسکاتلند
mobareze kamoosh_پردیس _ایران_. من با حالت برعکس هم موافقم
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 20:25
میگ میگ - مزدجرس - ایران
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان - جنایت داریم تا جنایت ، هنوز یه چیز به این ساده ای رو نمیتونی هضم کنی ؟؟؟؟ بعضی جنایتا اعدام لازم داره بعضیا نه . اینو به یه آدمی که درک پایین هم داره آدم بگه میتونه درکش کنه من موندم چطوری شما و کسایی که مثل شماها فکر میکنن ادعای داشتن درک رو میکنن خودم موندم !!!! یعنی واسه یه مساله به این سادگی تو کلی دغدغه داشتی آخرم نتونستی بفهمی ؟؟؟؟؟عجب روزگاریه ، کسایی که ادعای فهم میکنن ساده ترین مسائل رو نمیتونن درک کنن !!!!
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 21:23
مانفرد - ایران - ایران
mobareze khamoosh******خاموش****چه ربطی داره ؟ مثلن اومدی نظر بدی؟ عاشق شدن ایرانی و خارجی داره؟خوب تو برو عاشق مردی خارجی شو.من قصد حمایت از مردهای ایرانی رو ندارم ولیکن هر شخصی چه آقا و چه خانومش بایستی انسان باشند و انسانیت داشته باشند.گمونم خاطرات بدی از این موضوع داری.
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 22:01
Newton_the best - هانوفر - المان
شما دانشجو هستی‌ یا واحد پاس کن؟ کجای دانشی که شما جویندش هستی‌ نوشته که سمت یه انسان چاقو پرت کنی‌ پسر جان؟ مگر مسابقه دارت شرکت کردی آقای عزیز؟ جنون، خود خواهی‌ و حسّ تملک، نسبت به چیزی که باید فهمید مال تو نیست! اینه که میگم ذهن بشر هنوز اونقدر تکامل پیدا نکرده که مفهوم گذشت و خود رو بعد از دیگری دیدن رو نفهمیده. یک انسان ملک تو نیست عزیز! بهایی که دادی بخریش، وجود خودت بود، به همین سادگی‌! در خود خواهیت شاکی‌ نیست، کاش می‌فهمیدی که برای به دست آوردنش باید خودت فنا بشی‌ که شدی. بعضی‌ اشتباهت اولینو آخرین اشتباه هستند. امیدوارم که بدرو مادرش ببخشنت. ولی‌ اگر زنده موندی، دفعه بعدی عاشق نشو و اگر شدی، چاقو نداشته باش، آقای صاحب روح دیگران!
‌پنجشنبه 20 بهمن 1390 - 23:10
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
میگ/میچ/مزدحرص/ایران/ همین مونده بود که کلاغ هم بیاد سراغ من و از ادب صحبت کنه. عبدالله جنایت ,جنایت است. یا میخوای تخم مرغ رنگ شده را بجای شتر مرغ بفروشی؟
جمعه 21 بهمن 1390 - 00:21
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
میگ/میچ/مزدحرص/ایران/ نکنه تو هم عاشقه چاقو کشی که میخوای قتل ها را تفکیک کنی؟ اگر قرار است مست گیرند ,باید گه هر آنچست گیرند. عزیز جون خانم فانوس تا دیروز جار میزد اعدام کنید هر انسان ببویی هم امروزه میدونه اعدام کمکی به بهتر شدن جامعه بیمار نمیکنه.
جمعه 21 بهمن 1390 - 00:26
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
نامرد هم کارشو با دختره کرده هم همه چیزو داره میندازه گردن اون خدا بیامرز حتی چاقوی تو جیبشو! کسی که چاقو کش نباشه نه چاقو تو جیبش میزازه نه به وقتش بلده که یک پرتاب کاری بکنه. به نظر من اگه به جای قتل نکشنش بالا واسه این من نبودم دستم بودش باید حالشو جا بیارن. دختر ها اینقدر زود خ میشن که سالها میشه منتظرشون گذاشت کاملا تابلو که طرف میخواسته بپیچونه اون بیچارده هم صداش در اومده
جمعه 21 بهمن 1390 - 02:54
ranande taxi - منچستر - انگلستان
توmobareze khamoosh - پردیس - ایران. فکر کنم از اون دسته از آدمهائی هستی‌ که حس کمبود باعث می‌شه هر مزخرفی رو کامنت بذاری تا بعضی‌ آدمها در حد لیاقتت جوابتو بدن !!نٔه‌؟؟ اینم جواب من. تو فکر کنم با یه دانشجوی مدیریت دولتی دوست بودی و هنوز هم هستی‌ ؟؟
جمعه 21 بهمن 1390 - 08:35
میگ میگ - مزدجرس - ایران
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان - حالا چرا اینقدر داغ میکنی عمو :)) دو نکته : اول اینکه برو یاد بگیر کسی که حرفی میزنه به حرفش توجه کنی ، نه اینکه سریع بخوای به حساب خودت اسم طرف رو مسخره کنی (کاری که بچه کوچولوها موقع دعوا با هم میکنن ) که البته با توجه به طرز فکر کودکانه که داری رفتارتم مثل هموناست . دوم اینکه همون حرفی که زدی یعنی گفتی جنایت جنایت است و جنایت قابل تفکیک نیست معلوم شد در کل من هر چی به تو بگم آخرشم نمیتونم بهت حالی کنم هر گردی گردو نیست و یه سری چیزها تو دنیا هستش که تحت یه اسم هستند ولی کلی با هم فرق دارند . در ضمن زود نمیخواد واسه ما شعر بگی که مثلا این شعر رو با این طرز فکرت تطبیق بدی . اینجور کارا دیگه نخ نما شده . من اگه این حرف رو به یه کودک 7 ساله بگم شاید بهتر بتونه هضمش کنه تا تویی که هنوز نمیتونی بفهمی هر جنایتی با جنایت دیگه فرق داره . عاقلان خود قضاوت میکنن
جمعه 21 بهمن 1390 - 08:57
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است.
جمعه 21 بهمن 1390 - 14:41
mjan53 - مشهد - ایران
*Fanoos* - ایران - ایران-دختره خودش اجازه داده؟ والله اونجوری که اون بالا نوشته دختره اجازه چاقو پرت کردن و کشتن رو نداده اجازه کار دیگه رو داده البته این هم ادعای غیر قابل اثباته.
جمعه 21 بهمن 1390 - 14:44
سارا هاشمي - کرمانشاه - ایران
خیلی ناراحت کنندست ترس از خیانت آدم رو به ناکجاآباد میرسون .بس که همه خائن شدن
یکشنبه 23 بهمن 1390 - 05:12
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.