بررسی روزنامههای تهران؛ چهارشنبه ۲۱دی
تیتر و عکس صفحه اول دنیای اقتصاد
روزنامههای امروز صبح تهران در عنوانها و گزارشهای اصلی خود از رد صلاحیت منتقدان دولت برای نامزدی انتخابات مجلس توسط وزارت کشور خبر داده و همزمان با سفر رییس دولت و هیات صد نفره همراهش به آمریکای لاتین، از بحران اقتصادی و ارزی نوشتهاند که میتوانست باعث لغو این سفر شود.
آرمان در عنوان اصلی خود نوشته "ثروتمندان یارانه غیرنقدی میگیرند" و روزگار از "جزییات تغییر در شبکه اینترنت" گزارش داده، جهان صنعت از "سد مجلس بر گرانی حاملهای انرژی" نوشته و دنیای اقتصاد در تیتر اول خود نوشته "فاز دوم یارانه به مانع برخورد".
شرایط سوریه هم از جمله مسائل با اهمیت روزنامههاست. چنان که کیهان سخن بشار اسد را در تیتر اول خود آورده "پاسخ ما به تروریستها مشت آهنین است" و مردم سالاری از قول حسن روحانی نماینده ولی فقیه در شورای عالی امنیت ملی نوشته "شیوه سیاسی گذشته سوریه قابل دوام نیست".
سفر هیات دولت به آمریکای لاتین و بحران اقتصادی
"تعلل دولت در ساماندهی نرخ ارز" تیتر اول شرق است، "دلارهای تقلبی در کمین تازه واردها" عنوان اصلی فرهیختگان است و ابتکار از "مراسم ختم ریال در بازار کالا" گزارش داده است.
"سفر احمدینژاد به آمریکای لاتین میتوانست لغو شود" عنوان گزارشی است در شرق که اعظم ویسمه در مقدمه آن نوشته، محمد خوشچهره، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده تهران در مجلس هفتم از جمله اقتصاددانانی است که از ماهها پیش افزایش نرخ دلار و نوسانات بازار ارزی را پیشبینی کرده بود. پیشبینیای که امروز به واقعیت تبدیل شده و حدود دو هفته است که قیمت دلار رنگ ثبات به خود ندیده است.
این گزارش از زبان تئوریسین اقتصادی محمود احمدینژاد در دوران انتخابات ریاستجمهوری دوره نهم بود که مدت کوتاهی پس از ریاستجمهوری احمدینژاد با انتقاد از سیاستها و برنامههای او از این سمت انصراف داد. از زبان آقای خوشچهره آمده که شائبه تعمد در برخی سیاستهای غلط اقتصادی دولت غیرقابل انکار است. یعنی بحران ارزی را دولت تعمدا به وجود آورده است.
شرق از قول این اقتصاددان نوشته: تعیین نرخ ارز و نبض بازار آن در انحصار مطلق دولت است و هستند جریانات و افراد فرصتطلبی که با آگاهی از پشت پرده مسایل میتوانند با اهداف سیاسی خاص در ایجاد آشفتهبازار فعلی ارز نقش داشته باشند.
سفر محمود احمدینژاد به همراه چهرههای اقتصادی کابینه به آمریکای لاتین و غیبت وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی از جلسه غیرعلنی مجلس برای بررسی نوسانات بازار ارزی در شرایطی که برخی نمایندگان اقتصاد کشور را در مرحله «بحران» توصیف کردهاند، سوالی بود که از خوشچهره پرسیدیم. پاسخ این اقتصاددان تاکید بر تضعیف جایگاه مجلس توسط خود مجلسیان بود.
روزگار در مقالهای به قلم اسحاق جهانگیری وزیر صنایع سابق نوشته دولت فعلی قیمت ۸۰۰ تا ۹۰۰ تومان را هم برای دلار زیاد میدانست و بر اساس اخباری که از منابع خبری گزارش میشود چند بار هم تکلیف کردند تا قیمت پایین بیاید اما بانک مرکزی مقاومت کرد. جالب اینجاست کسانی که معتقد بودند دلار ۹۰۰ تومان هم نمیارزد امروز در برابر دلار ۱۷۰۰ تومانی سکوت پیشه کردهاند و اگر همین حالا هم موفق شوند قیمتها را کاهش دهند باز هم از آثار جانبی این افزایش قیمت گریزی نیست و تبعات سیاستهای ناکارآمد اقتصادی دولت بعدها مشخص خواهد شد.
به نوشته روزگار در این خصوص نمیتوان بانک مرکزی را هم بیتقصیر دانست. بانک مرکزی مهمترین نهاد سیاستگذاری پولی و مالی کشور است اما در اینکه آیا میتواند از اختیارات خود برای کنترل بازار و صیانت از ارزش پول ملی استفاده کند جای شبهه است. حتی شورای پول و اعتبار نیز که در مقطعی به انحلال کشیده شد هم اختیار چندانی ندارد. نمونه این عدم استقلال را در تعیین نرخ سود بانکی دیدیم که برخلاف تصمیمی که در این شورا گرفته شد با یک دستور، نرخ سود تعیین شد و شورای پول و اعتبار نتوانست مانع از انجام آن شود.
مهدی عباسی در سرمقاله مردمسالاری نوشته اوضاع اقتصادی کشور در شرایط کنونی نه تنها از اوضاع عادی خارج شده، بلکه میتوان دیگر «بحران» را در آن مشاهده کرد. وضعیت نابسامان دلا ر و ارز، آن میزان بحرانساز شده که دیگر دولتیها هم در خصوص کنترل آن، سکوت و خروج از دید عمومی را در دستور کار خود قرار دادهاند. رئیس بانک مرکزی، که باید این روزها پاسخگوی این اوضاع باشد، چند روزی است که حتی در نشستهای رسمی از قبل تعیین شده، همچون شرکت در جلسه غیرعلنی مجلس و شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی حضور نمییابد و خبر استعفایش، در محافل خبری شنیده میشود.
حال در این شرایط که بهتر است دولت نگاه جدیتری به اوضاع اقتصادی داشته باشد، شاهد سکوت دولتمردان هستیم و مشخص نیست که دولت چه تصمیمی برای بهبود امور دارد؟ این اوضاع اقتصادی را در کنار تاخیر مجدد دولت در ارائه لا یحه بودجه بگذارید، تا باز هم نگرانیها در خصوص آینده اقتصاد ایران بیشتر شود. در حالی که طبق قوانین میبایست تا ۱۵ آذر لایحه بودجه سال آینده به مجلس برای بررسی ارائه شود اما اینک که ۲۱ روز از دی ماه میگذرد، هنوز خبری از این بودجه نیست.
سرمقاله مردمسالاری در نهایت نوشته با این تفاسیر میتوان مدعی شد که اوضاع نابسامان اقتصادی موجود، علاوه بر فشارهای حاصل از تحریمهای بینالمللی، تحت تاثیر سیاستها و اقدامات اقتصادی دولت است. چرا که اقتصاد، حاصل مجموعهای به هم پیوسته از تصمیمات کلان و اقدامات است و طبیعی است وقتی بودجه کشور در موعد مقرر به مجلس نمیرود و دستورالعملهای ضربتی بدون پشتوانه کارشناسی لا زم ابلاغ میشود، نمیتوان شرایطی بهتر از این روزها را مشاهده کرد.
قضیه ناموسی نیست پارلمانی است
عکس و تیتر روزنامه روزگار
روزنامههای مختلف، چهارشنبه صبح اعلام رد صلاحیت علی مطهری و چند تن دیگر از منتقدان دولت احمدینژاد توسط وزارت کشور را با اهمیت دیدهاند و پوریا عالمی در ابتدای ستون چت کنیم روزگار از قول علی مطهری نوشته "من حالم بده" و توضیح داده "میخواستم نامزد کنم. ولی نشد. قبول نکردند، جریان انحرافی که نداریم. معاند هم نداریم. معتاد هم نداریم. اما این دامادمان خیلی مشکوک میزند... خودش هم نامزد کرده اتفاقا. اصلا با هم رفتیم نامزد کردیم.
بعد از افشای این که مساله مربوط به رد تقاضای نامزدی نیست علی مطهری برای طنزنویس توضیح میدهد: من رد صلاحیت شدم که تنور انتخابات را داغ کنم. بعد هم هر کی رد صلاحیت میشود پز میدهد که کارش خیلی درست بوده. حالا من هم میتوانم پز بدهم.
طنزنویس روزگار برای دلداری، نوشته ما یک منشی دارد شرکتمان، طفلک – به ز شما نباشه - خیلی خوشتیپ نیست و بدلباس است و همیشه هم افسرده و ناراحت است. اما یک روز دیدیم خیلی شاد و خوشحال و شنگول آمد. پرسیدیم: چرا این قدر خوشحالی؟ گفت: امروز گشت ارشاد من را گرفت. گفتیم: اینکه باعث ناراحتی است و تا حالا هم هر کسی را گرفتند طرف غمگین و افسرده شده. گفت: نه خیر هم. اینها خوشتیپها را میگیرند. حالا فکر کن من را هم گرفتند. یعنی صلاحیت خوشتیپی من هم تایید شده.
هاشمی از مجمع میرود، جاسبی از دانشگاه؟
کیهان در خبری نوشته پایان دوره پنجم مجمع تشخیص مصلحت نظام سؤالات متعددی را در ذهن متبادر کرده است از جمله این که با توجه به مواضع آقای هاشمی رفسنجانی در فتنه گذشته و همچنین مواضع ساکت گونه وی در انتخابات نهم مجلس آیا وی باز هم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را که یکی از ارکان نظام برای حل اختلاف قوا است عهدهدار خواهد شد یا خیر؟
ابتکار همین خبر را با توضیح به پایان میبرد که دوره پنجم مجمع تشخیص مصلحت نظام در حالی به پایان میرسد که اکبر هاشمی رفسنجانی، از ریاست مجلس خبرگان نیز کنار رفته است و محمدرضا توسلی، صبح شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۶ در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال قرائت نطق پیش از دستور، دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت و میرحسین موسوی عضو دیگر مجمع تشخیص مصلحت در جریان پیامدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری ۱۳۸۸ عملا از دایره نظام خارج شده است.
به نظر این روزنامه: احتمال تعیین رییس جدید برای مجمع تشخیص مصلحت نظام و اضافه شدن حداقل سه عضو جدید به این نهاد نظارتی از جمله محمدرضا رحیمی، معاون اول رییسجمهور به سیاق ادوار قبلی که معاون اول رییسجمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت داشت، مهمترین اتفاقاتی است که ممکن است در کمتر از یکماه دیگر به پایان یافتن دوره پنجم مجمع تشخیص مصلحت نظام صورت پذیرد.
مریم بابایی در گزارش اصلی جهان صنعت نوشته پس از دو سال از جدی شدن بررسی و کنکاش در موضوع دانشگاه آزاد، ۲۱ دیماه قطعیترین زمانی است که رییس دانشگاه آزاد تعیین خواهد شد. به ویژه آنکه دانشجو، وزیر علوم نیز گفته اگر این جلسه ۱۵ ساعت هم طول بکشد باید رییس دانشگاه معرفی شود وگرنه شورای عالی انقلاب وارد عمل شده و سرپرست تعیین میکند.
به نوشته این گزارش، هرچند بعد از منصوب شدن هاشمیرفسنجانی به ریاست امنای این دانشگاه تنی چند از کاندیداهای ریاست دانشگاه آزاد برنامههای خود را برای بررسی صلاحیت آنها برای پست ریاست ارسال داشتهاند اما آنچه به نظر قطعی میرسد ابقای جاسبی است؛ کسی که برای برکناری او و ایجاد دخل و تصرف و امکان سوال و جواب از دانشگاهی که ۳۰ سال تمام ریاست آن را به عهده داشته است، احمدینژاد، پنج سال تلاش کرد.
جهان صنعت اضافه کرده: درخواست احمدینژاد برای تغییر جاسبی از دو سال قبل شکل جدیتری به خود گرفت و در واقع برای جناح مخالف تاختن به قلب یک باند سیاسی- اقتصادی مقتدر و ثروتمند بود؛ جایی که هم درآمدزایی قابل توجهی داشت و هم خیل جوانان را مورد خطاب قرار میداد. بنابراین معلوم است که باقیماندن در شرایط قبل برای جناح حاکم و منتقد فقط کفه ترازو را به ضرر ایشان سنگینتر میکرده است.
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
شرق در مقالهای به قلم داوود محمدی یادآوری کرده که محمود احمدینژاد و دولت وی بود که اصولگرایان منتقد دانشگاه آزاد، فضای مانور فراخی مقابل خویش مهیا دیدند تا به آرزوی دیرینه اعمال کنترل بر سطوح مدیریت ارشد دانشگاه آزاد دست یابند و مسوولان این نهاد را از رقبای سیاسی، پاکسازی کنند. وجود برخی کاستیهای آموزشی در سیستم دانشگاه آزاد، پارهای انتقادات از گسترش بیرویه و بدون برنامهریزی این دانشگاه که دامنه آن به مناطق دورافتاده ایران زمین هم رسیده بود و نارضایتی گروهی از دانشجویان از شهریه بالا یا ناهمخوان با سطح کیفیت آموزش، به دولتمردان دلگرمی میداد که از همدلی بخشی از بدنه دانشگاه آزاد برخوردار خواهند بود.
در این مقاله آمده دولت بعد از ناکامی در یورش اولیه برای تصاحب دانشگاه آزاد با تقویت و پشتیبانی تمامقد از دانشگاه «پیامنور» کوشید تا رقیبی جدی برای دانشگاه آزاد ایجاد کند و از جایگاه علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دانشگاه رقیب بکاهد. این راهکار به نتایج مثبتی هم برای دولت منتهی شد اما فاصله زیاد دانشگاه آزاد با دانشگاه پیامنور را از بین نبرد و دولت نهم به نوعی، قافیه را به رقیب واگذار کرد.
به نوشته مقاله شرق، بعد از انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال ۸۸ و حوادث پس از؛ انگیزهای در دولتمردان دهم و سایر منتقدان دانشگاه آزاد در اردوگاه اصولگرایان احیا کرد تا با اقدامی اساسی، کار را یکسره کنند. فرض بنیادی بر این پایه استوار بود که رقیب در ضعیفترین وضعیت سیاسی قرار دارد و کارتهای بازی آنان در میدان رقابت بسیار محدود شده است؛ بنابراین دولتیها میتوانند به رویای دیرین تصاحب یک نهاد دانشگاهی معتبر دست یابند وبا یک تیر دو نشان بزند: اول آنکه رقیب را از داشتن چنین ابزار رقابت مهمی محروم کند و بعد با افزودن ذخایر کلان مالی، فرهنگی و سیاسی دانشگاه آزاد به سیاهه تجهیزات اردوگاه سیاسی خویش، قدرت مضاعفی به دست آورد.
بت بزرگ کیست؟
ابتکار در سرمقاله خود نوشته پیروزی و شکست گروههای سیاسی در انتخابات گوناگون، بهویژه مجلس و ریاستجمهوری، در ایران، تاکنون برپایه هیولاسازی از رقیب و فرشتهنمایی خویش استوار بوده و کمتر پیشآمدهاست که یکی از جناحهای اصلی توانستهباشد، برمبنای «برنامهها» و «شعارهای حسابشده» از صندوقهای رای پیروز بیرون آمدهباشد. مردم پیبرده و با خون و گوشت خویش لمس کردهاند که گروهها و افراد، هر شعاری دادهاند و پس از گذر خرشان از پل، هم شعارهایشان را فراموش کرده و هم به عکس آنها عمل نمودهاند.
به اعتقاد نویسنده یکی از دیوهای ساختهشده که نزدیک به دو دهه اخیر در انتخابات گوناگون بختآفرین دستهای و بختهکن گروه دیگری بوده، «هاشمی رفسنجانی» است. بسیاری راه دشوار دستیابی به قدرت را، بدون اینکه مراحل دشوار و طولانی کار و آزمون و عمل را بپیمایند، طی کردهاند و تنها با پرتاب چند سنگِ فحش و سرزنش به سمت هاشمی، یکباره خود را قهرمانان بیبدیلی دیدهاند که باید همگان برای آنان کف بزنند و هورا بکشند و به این همه شجاعت و فراست آفرین بگویند.
ابتکار با اشاره به سرمقاله هفته گذشته ایران، روزنامه دولت، با عنوان بت بزرگ نوشته اینان بهخوبی میدانند که دیگر از هیزم شخصیت هاشمی، شعله و دودی برنمیخیزد؛ زیرا بهطور کلی او را به خاکستر تبدیل نمودهاند؛ پس هدفشان از تعبیر «بت بزرگ» درباره وی چیست؟ او که دربرابر توهین به خود و خانوادهاش، تعقیب کیفری دخترش، بستن سایتش و... کاری از عهدهاش برنیامد و آن تصویر ترسناکی که از او ساخته و در اذهان مردم حک کردهبودند، بسیار کمرنگ و محو شده، پس بت بزرگ کیست؟
کارتون روز
کارتون سلمان طاهری، شرق