واکنشها به انتقاد تلویحی سردار سابق سپاه از آیت الله خامنه ای
حسین علایی یکی از کسانی است که محمد نوری زاد، مستندساز منتقد حکومت ایران، از آنها خواسته بود به آیت الله خامنه ای نامه بنویسند
پارسا پیلتن
بی بی سی
انتقاد تلویحی حسین علایی، رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از آیت الله علی خامنه ای بازتاب قابل ملاحظه ای در رسانه ها داشته است.
آقای علایی در یادداشتی به مناسبت سالگرد انتشار مقاله ای علیه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در روزنامه اطلاعات در دی ماه ۱۳۵۶ صراحتا نامی از آیت الله خامنه ای نبرده، ولی اشاره های او تردیدی باقی نمی گذارد که مخاطب اصلی اش کیست.
طرفه این که این مقاله در همان روزنامه باسابقه اطلاعات چاپ شده که حالا مدیر مسئول آن نماینده رهبر ایران است.
او در ابتدای این یادداشت توضیح می دهد که چاپ مقاله "ارتجاع سرخ و سیاه" در شماره ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات که "توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می شد"، چگونه به اعتراض طلاب حوزه علمیه قم، سرکوب مرگبار آن توسط حکومت محمدرضا شاه پهلوی، راهپیمایی های دوره ای برای قربانیان این کشتار و در نهایت خروج شاه از ایران ظرف یک سال منجر شد.
آقای علایی سپس احتمال می دهد که شاه، نویسنده کتاب "پاسخ به تاریخ"، پس از خروج از کشور با این سوالات دست و پنجه نرم می کرده است:
۱-اگر در واکنش به حضور مردم در مجالس ترحیم فرزند امام خمینی سعه صدر به خرج می دادم و با مقاله توهینآمیز که نویسنده آن داریوش همایون وزیر اطلاعاتم با اسم مستعار بود، مردم را تحریک نمی کردم، بهتر نبود؟
۲- اگر پس از انتشار مقاله در روزنامه حکومتی، اجازه پاسخ به آن مقاله را در همان روزنامه می دادم حکومتم دوام بیشتری نمی یافت؟
۳- اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمتآمیز را می دادم و آنها را متهم به اردوکشی و زورآزمایی خیابانی نمی کردم، مساله خاتمه نمی یافت؟
۴- اگر به مأموران دستور می دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند، نتیجه بهتری نمی گرفتم؟
۵- آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانههایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالان سیاسی، باب گفتگو و مراوده با آنها را باز می کردم، کار به فرار من از کشور می انجامید؟
۶- اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجیها عامل تحریک شما هستند، به شعور جمعی آنها توهین نمی کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجیها پناه ببرم؟
۷- آیا اگر به جای متهم کردن مخالفان خودم به اقدام علیه امنیت کشور، وجود مخالف را می پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟
مخاطب کیست؟
حسین علایی، فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران بوده است
آیت الله خامنه ای در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در اولین واکنش علنی به اعتراضهای میلیونی علیه نتایج اعلام شده دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، از میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد معترض، خواست به "اردوکشی و زورآزمایی خیابانی" پایان دهند.
او همچنین در سخنرانی های مختلف این اعتراضها را فتنه ای خواند که دستگاه های اطلاعاتی خارجی طراحی کرده و آقایان موسوی و کروبی در آن نقش ایفا کرده اند، اتهامی که این دو رهبر معترض قویا رد کرده اند.
سرانجام در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ آقایان موسوی و کروبی بازداشت خانگی شدند. مقامهای قضایی ایران بارها تاکید کرده بودند که هرگونه برخورد با رهبران مخالفان دولت تنها با نظر آیت الله خامنه ای صورت می گیرد.
آقای علایی در سالهای جنگ هشت ساله ایران علیه عراق از فرماندهان سپاه بوده ولی حالا در کسوت پژوهشگر و صاحب نظر سیاسی فعالیت می کند.
حسین باستانی، تحلیلگر امور سیاسی ایران در بی بی سی می گوید: "حسین علایی پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه، اولین فرمانده آن در زمان جنگ بود و بعد هم به مقام مهم ریاست ستاد مشترک سپاه رسید و حتی پس از بازنشستگی در چند سال پیش، از سپاه جدا نشده و از مدرسان برجسته دانشگاه امام حسین سپاه بوده و همواره مورد احترام بسیاری از فرماندهان و پیشکسوتان سپاه بوده است. در نتیجه وقتی چنین یادداشتی را می نویسد، باید آن را مهم تلقی کرد."
حسین علایی در جریان اعتراضهای دو سال پیش نیز یادداشتی انتقادی در واکنش به قتل محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک نوشت. آقای روح الامینی پسر مشاور محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه بود که در تظاهرات ۱۸ تیر بازداشت شد ولی سپس جنازه او را به خانواده اش تحویل دادند.
'لبیک به نوری زاد'
هر چند یادداشت تازه حسین علایی در روزنامه اطلاعات چاپ شده، ولی در وب سایتهای مختلف طرفداران و مخالفان رهبر ایران بازتاب داشته است.
عمده مخالفان آیت الله خامنه ای این یادداشت را لبیک آقای علایی به محمد نوری زاد، فیلمساز منتقد، ارزیابی کرده اند.
در ماه های اخیر آقای نوری زاد که قبلا در روزنامه کیهان مقاله می نوشت، اقدام به انتشار نامه هایی سرگشاده علیه آیت الله خامنه ای کرده و به او نسبت به عواقب سرکوب معترضان و بدرفتاری ماموران امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات هشدار داده است.
آقای نوری زاد در پانزدهمین نامه سرگشاده خود در ۲۲ آذر از شماری از شخصیتهای برجسته در داخل و خارج از ایران، از جمله آقای علایی خواسته بود به نهضت نگارش نامه به رهبر جمهوری اسلامی ملحق شوند.
این فیلمساز در آن نامه خطاب به آقای علایی نوشته بود: "اگربخواهم جانم را در رکاب یک پاسدار حقیقی فدا کنم، آن یک نفر شمایید. گرچه امثال شما فراوانید و شکرخدا ذخیره های سلامت برای فردای کشور بشمار می روید اما من شخصاً شما را پاسداری فهیم، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگ دیده، جهان دیده، به روز، مومن، صبور و اهل مدارا یافته ام. اینها که برشمردم مگر کم سرمایه است؟"
'سردار بریده و عقده ای'
هر چند هنوز رسانه های اصلی محافظه کار واکنشی به این یادداشت آقای علایی نشان نداده اند، اما بعضی از وب سایتها و وبلاگهای طرفدار آیت الله خامنه ای آن را محکوم کرده اند.
سایت خبری ندای انقلاب این فرمانده سابق سپاه را "بریده" از انقلاب معرفی و او را با شمر، قاتل امام سوم شیعیان، مقایسه کرده است.
در مطلب این سایت ادعا شده است: "با بررسی سوابق حسین علایی که امروز در نقش یک ضد انقلاب ظاهر شده، می توان به علت این همه کینه او از نظام پی برد. او سابق بر این به علت سوسابقه ای که باعث درگیری و آسیب رساندن به نیروهای مسلح شده بود، از مجموعه نیروهای مسلح اخراج شد و این همان جایی بود که نقطه آغاز عداوت نامبرده با نظام قرار گرفت. علایی حتی در ماجرای مسئولیت ساخت مصلی در سالهای گذشته آنچنان پرونده نامطلوب اقتصادی از خود بر جای گذاشت که چاره ای جز برکناری وی باقی نماند!"
این سایت تندرو افزوده است که برادر آقای علایی، به نام جواد، "از منافقین تواب بود که در ماجرای کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ نقش بسیار فعالی داشت که از قضا مورد حمایت برادر بزرگتر نیز قرار گرفت!"
وب سایت رجانیوز نیز مطلب نویسنده وبلاگ آهستان را چاپ کرده که در آن آمده است: "وقتی کسی چشمش را میبندد و ساختار معیوب، استکباری، استبدادی، کودتایی، نامشروع و غیر مردمی رژیم پهلوی را با جمهوری اسلامی مقایسه میکند، یعنی کور است. حالا اسمش نخبه باشد، یا غیر نخبه. سردار باشد یا غیر سردار."
این نویسنده همچنین آقای علایی را به داشتن "عقده" متهم می کند و می نویسد: "اگر انصافی در کار بود، حسین علایی هرگز به بهانه قیام ۱۹ دی (که در اعتراض به اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی بود) جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی آنهم در روزنامه اطلاعات مقایسه نمیکرد!"
هر چند با وجود این گونه انتقادها، یادداشت آقای علایی هنوز در وب سایت روزنامه اطلاعات قابل دسترس است، اما وب سایت خبرآنلاین پس از بازنشر، آن را از میان محتوای خود حذف کرده است.
آقای علایی یکی از نویسندگان بخش وبلاگ سایت است که گفته می شود وابسته به علی لاریجانی، رئیس مجلس و از فرماندهان سابق سپاه است.
'پاسداران حامی فتنه'
تاکنون چندین بار مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی اذعان کرده اند که معترضان انتخاباتی ایران در میان فرماندهان و اعضای سپاه هواداران و همفکرانی دارند.
یک هفته پیش علی سعیدی، نماینده رهبر ایران در سپاه، در جمع گروهی بسیجی با اشاره به میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفته بود: "برخی می گویند چرا موسوی و کروبی را محاکمه نمی کنند؟ دلیلش این است که آنها حریم و یک عده هوادار دارند که من نمی توانم اسم هواداران آنها را ببرم."
همچنین در اوایل دی ماه سعید قاسمی، یکی دیگر از فرماندهان پیشین سپاه، گفته بود: "در جریان فتنه خیلیها ساکت بودند؛ از خودیها گرفته تا حوزویها و برخی سردارها."
در مرداد ماه ۱۳۸۹ نیز محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، به حمایت بعضی از نیروهای تحت امرش از معترضان اذعان کرده بود.
آقای جعفری در پاسخ به این پرسش که چرا با "پاسداران حامی فتنه" برخورد نشده، گفته بود: "خیلی از ابهامات رفع شده و آنها قانع شدند که حرکت اشتباه بوده و این بهتر از برخورد فیزیکی و حذف است."
آیت الله خامنه ای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حامیان عالی رتبه آنها را "خواص بی بصیرت" لقب داده است و در مقابل آقای موسوی و کروبی گسترش حمایت از معترضان در لایه های سپاه را نشانه فراگیر بودن جنبش اعتراضی در ایران توصیف کرده اند.