بررسی روزنامه های تهران - پنجشنبه ۱۵ دی
روزنامه کیهان که در سرمقاله امروز خود نوشته هیچ بحرانی در کشور وجود ندارد، عنوان اصلی خود را به نشستی در حضور رهبر جمهوری اسلامی قرار داده و نوشته "مسائل زن و خانواده در نشست راهبردی اندیشمندان ایرانی".
تیتر اول روزنامه ابتکار به مساله اینترنت اختصاص دارد که این روزها گلایه از وضع بد آن در مطبوعات بسیار دیده می شود و تیتر زده "ماجرای اینترنت ملی چیست؟"
رونامه شرق با اشاره به سفر وزیر امورخارجه ترکیه به تهران تیتر زده است "میانجی به تهران رسید".
روزنامه مردمسالاری با تیتر "پرهیز از افراط و تفریط در بررسی صلاحیت کاندیداها" به مساله انتخابات پرداخته و روزنامه جهان صنعت با روتیتر "پاسخ بازار به سیاست دستوری بانک مرکزی" در عنوان اصلی نوشته "خرید و فروش ارز قفل شد".
روزنامه تهران امروز هم در عنوان اصلی خود نوشته است: "وعده جدید دولت به نیروهای قراردادی".
دفاع از بزرگان بدون نام
روزنامه آرمان روابط عمومی در یادداشتی با عنوان سرمایه بزرگان انقلاب را دریابیم به قلم عبدالله کعبی بی آن که نامی از اکبر هاشمی رفسنجانی ببرد در یادداشتی اشاره ای دارد به حملاتی که این روزها به تعبیر نویسنده به بزرگان انقلاب می شود. روزنامه آرمان نوشته است: برخی از گروه ها و چهره ها، پروژه تخریب بزرگان انقلاب و روحانیون برجسته نظام را آغاز کرده اند و برای این کار اهداف و مقاصد گوناگونی را دنبال می کنند.
به نظر نویسنده "گرچه نظام جمهوری اسلامی وابسته به افراد و اشخاص نیست اما وجود برخی ازبزرگان، سرمایه ای است که باید قدر آن را دانست و از آن حفاظت کرد. اما در مقابل برخی با تمام تلاش خود، سعی در مخدوش کردن این سرمایه ها دارند. عمده هدف آنان ازتخریب ها این است که خود جایگزین بزرگان نظام و انقلاب شوند. این نوع گروه ها، برنامه هایی در سر دارند که برای تحقق آنها مجبور به تخریب بزرگان و چهره های شاخص نظام هستند."
آقای کعبی در یادداشت خود این طور تحلیل کرده است "متاسفانه در آستانه هر انتخاباتی، برخی از این چهره ها مورد حمله و هجمه برخی افراد نادان داخلی و بد خواهان خارجی قرارمی گیرند و تهمت ها و دروغ هایی علیه آنان ساخته می شود که اگر آنها صحت داشتند، خیلی پیش از اینها موجب بی اعتباری می شدند در حالی که هیچ یک از افتراها و دروغ ها تاکنون موثر نبوده و باطل بودن آنان اثبات شده است."
روزنامه آرمان همچنین نوشته است "اما از سویی دیگر، برخی گروهها به نحوی دیگر چهره های نظام را تخریب میکنند. آنها سعی میکنند با خرج کردن بزرگان، موقعیتی برای خود دست و پا کنند و از آن موقعیت حداکثر استفاده را داشته باشند. یعنی اگر گروه ها و جریاناتی با حمله به چهره های شاخص، دنبال تحقق برنامه ها و اهداف خود هستند، گروه ها و جناح های دیگری با هزینه کردن بزرگان انقلاب خواهان رشد و ارتقای سیاسی هستند. هر دو لبه های یک قیچی اند که منجر به تضعیف نظام میشود. از این رو باید از بزرگان در زمان و موقعیت خود استفاده کرد، جایی که اصل نظام سود می برد نه یک گروه خاص. طبیعی است بزرگان هم مراقب این نوع سوءاستفاده ها هستند و نخواهند گذاشت دیگران از آنها بهره برداری سیاسی کنند."
بحرانی در کار نیست
روزنامه کیهان در یادداشت روز خود با نام چه چیز بحرانی است؟ و به قلم مهدی محمدی نوشته است "ظرف هفته های گذشته مجموعه ای از علائم ونشانه ها در فضای سیاسی و اقتصادی کشور ظاهر شده که سرجمع همه آنها القای وضعیت بحرانی در کشور بوده است." به نوشته این روزنامه، همه بحران هایی که سعی می شود درست شود از بحران تحریم ها تا وضعیت اقتصادی کشور نتیجه تلاش آمریکاست و نتیجه گیری کرده که "پس از آمریکا جریان فتنه در داخل و خارج بیشترین سود را از بحرانی جلوه دادن فضای کشور می برد. این جریان به طورمشخص در پی دستیابی به دو هدف عمده است:
اول، به حداقل رساندن مشارکت مردم چرا که در شرایطی که این جریان در صحنه حضور ندارد، مشارکت بالا به این معناست که مردم برای قهر و اخم آنها هیچ ارزش و اهمیتی قائل نیستند و مشروعیت نظام سیاسی بر خلاف آنچه آنها در پی آن بودند روز به روز در حال مستحکم تر شدن است.
دلیل دوم اما این است که جریان فتنه تصور می کند تنها در صورتی می تواند امیدوار به بازگشت دوباره به صحنه سیاسی باشد که وضعیت کشور به اندازه کافی بحرانی جلوه داده شده و چاره ای جز روی آوردن به پروژه هایی مانند نجات و وحدت ملی برای نظام باقی نماند."
به نظر نویسنده "در واقع نوعی تقسیم کار بین طرف خارجی و جریان فتنه جود دارد. طرف خارجی سعی می کند محیط امنیت ملی سیاست خارجی ایران را بحرانی کند به این امید که نظام چاره ای جز انعطاف در مقابل جریان فتنه و پذیرش مجدد آنها در جامعه سیاسی کشور نبیند."
روزنامه کیهان جناح های نزدیک به دولت را هم بی نصیب نگذاشته و نوشته است "اما گروه سوم جریانی درون برخی بخش های حاکمیت است که اساسا تداوم بحران را شرط لازم حیات خود می داند و کاملا مراقب است مبادا اوضاع کشور زمانی حتی به مدت چند هفته آرام بگیرد. بحرانی نمایی برای این جریان دو کارکرد مهم دارد:
اول اینکه بنابر یک تجربه تاریخی این جریان تصور می کند بحران برای آن حاشیه امنیت ایجاد خواهد کرد و می تواند با هزینه حداقل به اجرای پروژه های خود بپردازد.
و دوم، منحرفان تصور می کنند اگر وضعیت کشور بحرانی جلوه داده شود آنها در موقعیتی خواهند بود که استدلال کنند راه حل همه این مشکلات نزدیک شدن به غرب و مذاکره با آمریکاست و به این ترتیب نظام رابرای تعدیل خط قرمز پر رنگ و راهبردی اش در این باره تحت فشار بگذارد."
سرمقاله نویس کیهان در پایان خیال همه را راحت کرده و نوشته "خلاصه کنیم: در واقع بحرانی وجود ندارد، اما اینکه مردم باور کنند اوضاع بحرانی است پروژه ای حیاتی برای بازیگرانی بسیار با انگیزه و پای کار است."
راز تاثیر روانی
کارتون روز - فیروزه مظفری
روزنامه مردمسالاری در نوشته ای از محمد حسین روانبخش با عنوان چرا چنین شد؟ به راز تاثیر گزاری ادعاهای علیه ایران در بازار پرداخته و نوشته است "بعد از اینکه چند روز پیش اعلام شد که باراک اوباما قانون تحریم بانک مرکزی ایران را امضا کرده است، بازار ارز و طلا که طی ماه های اخیر وضعیت نابسامانی داشت، به شدت دچار جو روانی ناشی از اعلام این دستور شد و نوسانات عجیب و غریب نرخ دلار، تمام بخش های مختلف اقتصاد کشور را تحت الشعاع قرار داد. این در حالی بود که مقامات مختلف سیاسی و اقتصادی ایران تاکید داشتند که قانون مزبور کارایی چندانی ندارد، اما این سخنان و تحلیلها تقریبا هیچ تاثیری نداشت و مورد توجه کسی قرار نگرفت! اگر چه این سوال شاید ظاهرا خوشایند نباشد، اما باید پرسیده شود که واقعا چرا باید یک چنین خبری چنین تاثیر روانی بر اقتصاد ایران داشته باشد و کسی نتواند به مردم اطمینان دهد که اتفاقی نمی افتد یا اتفاقی که در پی اجرای چنین قانونی از طرف غرب، می افتد چنین نیست که ظرف دو سه روز دلار را ۲۵ درصد گران کند؟!"
روزنامه مردمسالاری سپس می نویسد "برای پاسخگویی به این سوال فقط کافی است مشتی از خروارها سخن و وعده و رفتارهایی که منجر به چنین وضعیتی شده را مرور کنیم: مثلا در آخرین ماه های سال ۸۹ مقامات وزارت بازرگانی بارها و بارها و بارها تاکید کردند که در سال ۹۰ هیچ تغییر قیمتی در کالاها و خدمات نخواهیم داشت. اینک در ماه دهم سال، بد نیست این مقامات مختلف بگردند و به اندازه انگشتان دست، کالاها و خدماتی را بیابند که به قیمت اسفند سال ۸۹ است!".
سرمقاله نویس مردمسالاری به رفتار صدا و سیما هم اشاره کرده و نوشته است "همه اینها که گفتیم اما یک بعد ماجرا است. در کنار این حرفها ببینیم رسانه ها بخصوص صداوسیما چگونه با مردم رفتار می کند؟ در این ماه ها هر وقت قیمت ارز یا سکه کمی، فقط کمی پایین آمده صداوسیما آنرا در بوق وکرنا کرده و گزارش های مختلف درباره آن داده است. زمانی که براساس دستور رئیس بانک مرکزی، سکه دو روز ارزان شد ، صداوسیما چنان با این موضوع برخورد کرد که گویی یکبار دیگر آرمسترانگ قدم بر کره ماه گذاشته است ! ولی در روزهایی که وضعیت برخلاف این است ، مخاطبان صداو سیما خبرهایی مثل تولد چهارقلوها را باید به کرات مشاهده کنند!"
آقای روانبخش در پایان نتیجه گیری کرده که "جالب تر از همه اینها، برخوردهایی از این دست است که سایت مثقال که اطلاعات لحظه ای قیمت جهانی طلا و قیمت آن در بازار داخلی و قیمت انواع ارز را نشان می دهد، فیلتر می شود! این آخری دیگر در نوع خودش شاهکاری است! همه اینها فقط یک بخش از ماجرا بود. آمارسازی ها، وعده های تکراری، انکار مشکلات، فرافکنی های عجیب و غریب، اصرار بر اشتباهات فاحش و... بسیار بیشتر از این حرفها است و همه اینها از چشم مردم دور نمی ماند، دور نمی ماند و نتیجه این می شود که شده است!".
تکنولوژی زهرآگین
روزنامه ابتکار با عنوان "خاصیت زهرآگینی این مارها را کم کنیم" به قلم غلامرضا کمالی پناه به دردسر های تکنولوژی در ایران پرداخته و نوشته "از نشانههای مدرنیته و مظاهر ملموس آن در صنعت امروزی خیلی ساده و به زبان خودمانی، میتوان به خودرو، هواپیما، تلفن همراه، رایانه، اینترنت، ماهواره و ... اشاره کرد؛ بیگمان هریک از اینها مزایا و معایبی را با خود به همراه دارند."
به نوشته این روزنامه "درخصوص هواپیما هم مشکلاتی داریم: اگرچه هواپیما وسیلهای خوب است و ما را زودتر به مقصد میرساند، اما قیمت بلیط آن سرسام آور است و از همه بدتر در سالهای اخیر میزان تلفات و سقوط هوایپماها در کشورمان آنچنان بالارفته است که خیلیها عطای آن را به لقایش بخشیده و جان خود را برداشته و از دست هواپیمایی پا به فرار نهادهاند.
رایانه و اینترنت را در نظر بگیریم؛ چقدر کارها را آسان نمودهاست. جهان را بهمعنی واقعی کلمه به دهکدهای تبدیل کردهاست که بدون گامزدن و خستگی در کمترین زمان، میتوانیم همه کوچه و پسکوچههای این دهکده را از پشت مانیتور خویش مشاهده نماییم و هر نوع اطلاعاتی را که نیاز داشتهباشیم، در هر جای دنیا و ایران که باشیم، به آن دسترسی پیداکنیم."
نویسنده سپس به سراغ نمونه ای دیگر رفته و نوشته: یک مسئله تاسفبرانگیز در اینباره در ایران، کندشدن سرعت اینترنت است؛ آن هم در روزگار شتاب و بیحوصلگی که اگر یک ساعت را از دست بدهی، کلاهت پس معرکه است؛ دیگر چه کسی آن وقت و شکیبایی را دارد که ساعتها پشت کامپیوتر بنشیند و منتظر بماند تا هرچند دقیقه یکبار نفسی بیرمق از گلوی فشرده اینترنت بیرون بیاید؟ تلفن همراه را در نظر بگیریم. فواید آن بیشمار است؛ اما برخی مردم از آن استفاده نادرست میکنند: ایجاد مزاحمت و تخریب روابط خانوادگی، گناه بیفرهنگی ماست؛ لکن "مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد"، "مشترک گرامی به علت بدهی از این لحظه تلفن شما یکطرفه و پس از یک هفته قطع میگردد" و خلاصه خدماترسانی نامطلوب و هزینههای بالای مکالمه در ایران، گناهی است که به گردن دستگاههای مسئول است.
یا اگر به ماهواره توجه کنیم، ابزار مفیدی است؛ اینکه برخی از آن استفاده نادرست میکنند و بهجای کسب لذت معنوی و افزایش دانش خود به جنبه مخرب آن رویمیآورند، به گردن خود مردم است؛ با ایجاد پارازیت و جمعآوری دیشها، سرمایهها و اعتماد مردم را کاهش میدهیم."
روزنامه ابتکار در آخر هم توصیه کرده است "بهتر است برای زهر هر یک از مظاهر صنعت و تمدن نوین بشری، پادزهر قویتری بسازیم. نابود کردن مارهای سمی که از صندوقچه مظاهر تمدن سربرآوردهاند، میسر نیست و کاری هزینهبر و غیر مفید نیز هست؛ بهتر آنست که خاصیت زهراگینی آنها را کماثر کنیم."
ثبات بازار
افشین زمانی در روزنامه تهران امروز نوشته است "پس از یکدوره تلاطم چند روزه در بازار ارز، دولت و بانک مرکزی موفق شدند قیمت دلار را از سقف ۱۸۰۰ تومان تا محدوده ۱۵۰۰ تومان پایین بکشند و قدری از تنش موجود در بازار را بکاهند. اقدام بانک مرکزی در مهار بازار اگرچه قابل قبول است اما کافی نیست چرا که هر لحظه امکان شعلهور شدن عواملی که بازار ارز را به آتش میکشند، وجود دارد. از همین رو انتظار میرود بانک مرکزی و تصمیمگیران اقتصادی دولت در کنار اقدامی که برای کاهش قیمت ارز کردهاند."
به نظر نویسنده روزنامه تهران امروز "اگر سیاستهای حمایتی دولت از بازارها از جمله در بازار ارز از محدوده خاصی فراتر رود، چنینحمایتی به پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها منجر میشود و به محض اینکه دولت دست حمایتی خود را از بازار کنار میکشد، نشانههای بحران و تلاطم هم دیده میشود. طی یکی، دو ماه گذشته و بخصوص چند روز اخیر همین اتفاق در بازار ارز ایران رخ داد. به محض اینکه بانک مرکزی از میزان ارز تزریقی به بازار کاست، قیمتها نجومی بالا رفت و همزمان با عرضه دلار فراوان به بازار، قیمتها شکسته شد."
نویسنده همچنین در باره ایجاد شرایط مصنوعی در بازار هشدار داده است "کاهش مصنوعی قیمتها موقتی است اما ثباتسازی درازمدت و اطمینانبخش است. تنها در سایه با ثباتسازی است که میتوان اطمینان تمام بخشها از تولید کننده گرفته تا مصرفکنندگان را جلب کرد. ایجاد شرایط مصنوعی در بازار به جز سود بادآورده برای رانتخواران و دلالان و متضرر کردن بخشهای واقعی اقتصاد، نتیجه دیگری در بر ندارد."
تناقض از زمین تا آسمان
روزنامه دنیای اقتصاد در یادداشتی به قلم شهرام شریف نوشته است "بر اساس آنچه مرکز آمار ایران بر اساس آمارگیری نمونهای از خانوارهای ایرانی اعلام کرده تعداد کاربران اینترنت در کشور حدود ۱۱ میلیون نفر و میزان ضریب نفوذ اینترنت ۷/۱۴ درصد است. به طور ساده در حدود ۸۵ درصد جمعیت ایران اساسا دسترسی به اینترنت ندارند و این تازه در حالی است که در همین آمارگیری تعریف موسعی از کاربران اینترنت ارائه شده و کاربر کسی است که حداقل یک بار در سال به اینترنت متصل شده است. همچنین آمارهای جدید نشان میدهد بخش عمده (۸۵ درصد) کاربران فعلی اینترنت هنوز از Dial Up استفاده میکنند و این یعنی در بهترین شرایط تعداد کاربران اینترنت پرسرعت از ۱۵ درصد کاربران فعلی فراتر نمیرود."
شهرام شریف سپس نوشته است "اما وزارت ارتباطات ایران که متولی توسعه اینترنت در کشور است تا پیش از این سبد کاربران اینترنت در ایران را با فرمولی متفاوت به گونهای دیگر شمارش میکرد. بر اساس آمارهای گذشته وزارت ارتباطات میزان کاربران اینترنت در ایران بیش از ۳۵ میلیون نفر و میزان ضریب نفوذ اینترنت در کشور ۴۶ درصد بوده است. بر اساس این آمارها ایران از منظر ضریب نفوذ، تعداد کاربر و رشد اینترنت در منطقه بینظیر و در جهان کمنظیر بوده است!
فاصله آمارهای مرکز آمار ایران و وزارت ارتباطات از زمین تا آسمان است. از عینک مرکز آمار ایران که به تعداد کاربران اینترنت در ایران بنگریم به این معنی است که طی این سالها بهرغم تاکیدات برنامههای توسعه در کشور، عقبماندگی مشهودی در حوزه دسترسی به اینترنت در کشور مشاهده میشود. این عقبماندگی از شهرها به روستاها و از استانهای متمولتر به استانهای محرومتر امتداد یافته است. اما از عینک وزارت ارتباطات، نزدیک به نیمی از کشور به اینترنت متصلهستند و نه تنها مشکلی دیده نمیشود بلکه اوضاع توسعه ارتباطات اینترنتی از خوب هم خوبتر است.
با توجه به اینکه اعلام تمامی آمارهای رسمی کشور صرفا برعهده مرکز آمار قرار گرفته است بنابراین باید شاخصهای اعلام شده جدید را در جداول با آمارهای وزارت ارتباطات جایگزین کرد و به این ترتیب باید اعتراف کرد با دسترسی فقط ۱۱ میلیون نفر به اینترنت و رشد سه درصدی آن نسبت به دو سال قبل چشمانداز مناسبی از آینده اینترنت دیده نمیشود.
این روزها صحبت از اینترنت و کندی آن و نارضایتی از خدمات دهی شرکتهای اینترنتی و شرکت زیرساخت و بحثها و شایعات مربوط به اینترنت ملی نیز بر نگرانیهای صاحبان کسب و کار و بسیاری از کاربران اینترنت افزوده است. در عصری که دسترسی به اینترنت به سادهترین شاخص توسعه یافتگی تبدیل شده حالا ضعفهای فنی فراوان و پاسخهای ضد و نقیض متولیان، آسمان اینترنت کشور را ابری کرده است. ایجاد این تصور که اینترنت ملی جایگزینی برای اینترنت جهانی یا احیانا قطع کامل جریان ارتباطی میشود موضوعی است که نگرانیهای گستردهای در حوزه اینترنت (اعم از بنگاههای اقتصادی و صاحبان کسب و کار و کاربران) ایجاد کرده است. این موضوع به همراه کندی شدید اینترنت در روزهای اخیر و موضعگیرهای مبهم مسوولان وزارت ارتباطات بر وضعیت بغرنج فعلی افزوده است."
کریسمس ارمنی های ایران
روزنامه شرق به مناسبت فرارسیدن جشن کریسمس ارامنه به این پرسش پرداخته که "چرا ارامنه شش ژانویه را کریسمس می دانند". آرش شهنواز در این یادداشت نوشته "ارامنه- البته آنانی که پیرو مذهب گریگور لوساوریچ هستند- از معدود شاخههای مسیحیت به شمار میآیند که سالروز میلاد حضرت عیسی (ع) را شش روز پس از آغاز سال نو مسیحی و نه یک هفته پیش از شروع سال جدید جشن میگیرند. این طور که از شواهد و قرائن پیداست در سدههای آغازین مسیحیت، جشن میلاد و تعمید حضرت مسیح (ع) را در یک روز که همان ششم ژانویه است، برگزار میکردند. رسمی که با گذشت اعصار دچار تحولاتی شد، اما نزد ارامنه بدون تغییر باقی ماند. برخی از جهانگردان و مستشرقان که در سدههای گذشته از مناطق ارمنینشین ایران نظیر جلفای اصفهان دیدار کردهاند، در وصف مراسم و آیینهای مذهبی ساکنان آن نواحی آوردهاند که ارامنه برخلاف سایر فرق مسیحی، همچنان زمان برگزاری کریسمس را براساس تقویم قدیمی مسیحیان میدانند."
به باور نوسنده روزنامه شرق "مقامات کلیسای روم برای آنکه به برگزاری جشنهای میترا در ۲۵ دسامبر پایان دهند، قرار گذاشتند تا در همان تاریخ به جای برگزاری جشن میلاد ایزد خورشید، روز میلاد مسیح (ع) را به عنوان روز میلاد خورشید عدالت، جشن بگیرند. به این ترتیب کلیسای روم در سال ۴۵۱ میلادی برای پایان دادن به برگزاری جشن ایزد خورشید، روز ۲۵ دسامبر را روز میلاد حضرت عیسی (ع) اعلام کرد. پس از گذشت مدتی سرانجام تمام جهان مسیحی آن تاریخ را پذیرفت. اما ارمنیان به رسم کهن پایبند ماندند و جشن میلاد و تعمید را همچنان در همان ششم ژانویه برگزار میکنند."