پرسپولیس در جستجوی کیمیاگر
با کنارهگیری استیلی از پرسپولیس پرونده تغییر و تحول روی نیمکت این تیم باز شد تا با انتخابی تازه بیست و هشتمین مربی تاریخ این باشگاه روی نیمکت سرخپوشان پایتخت بنشیند، انتخابی که با توجه به شرایط بحرانی پرسپولیس و با نظر مدیرعامل این باشگاه قرار است خارجی باشد تا شاید پرسپولیسی که با حمید استیلی رکورد تازهای در زمینه ناکامی و از دست دادن امتیاز به ثبت رساند بتواند بالاخره لیگ یازدهم را به امید بهتر شدن در فصل آینده به پایان برساند.
ورق زدن تاریخ باشگاه پرسپولیس علاوه بر یادآوری نامها این نکته را نیز یادآور میشود که به مربیان خارجی همیشه به چشم یک فرشته نجات نگریسته شده است، ناجیانی که انگار قرار است معجزه کنند، غافل از این که غیر از مربی ابزارهای دیگری برای موفقیت نیز لازم است.
این بار نیز همین است. وضعیت کنونی پرسپولیس واقعا برای تحول به چیزی شبیه معجزه نیاز دارد. نگاهی به عملکرد پرسپولیس در مقاطع مختلف تاریخ که با مربی خارجی به خود دیده است، بیانگر کامیابیها و ناکامیهاست. دورانی که توأم با موفقیت و بحران بوده است تا امروز به اهالی فوتبال یادآوری کند که از سیزدهمین مربی خارجی پرسپولیس هم نباید بدون دلیل و منطق انتظار معجزه داشت، هر کس که به عنوان مربی روی نیمکت داغ پرسپولیس با همه حاشیههایش مینشیند برای رسیدن به موفقیت و جلب رضایت این همه طرفدار ابزارهای دیگری نیز لازم دارد.
آلن راجرز؛
اولین سرمربی خارجی پرسپولیس، مهر 1350 هدایت این تیم را به عهده گرفت تا فصل جدیدی از فعالیت مربیان خارجی در فوتبال ایران را باز کند. آلن راجرز با حضور در پرسپولیس تیمی کاملا تهاجمی ساخته بود که ارائه بازیهای تماشاگرپسند و کسب پیروزیهای پرگل از مهمترین ویژگیهای آن بود، آلن راجرز در مدت حضورش در پرسپولیس سالهای 50 و 52 دو جام قهرمانی لیگ را برای سرخپوشان به ارمغان آورد و از 72 بازی که در پرسپولیس حضور داشت، 44 پیروزی، 18 تساوی و 10 باخت را به ثبت رساند. راجرز سال 53 برکنار شد، اما مهمترین عامل موفقیت تیم راجرز به عقیده پیشکسوتان پرسپولیس داشتن بازیکنان خوب و آماده در آن مقطع بود.
ایوان کونوف ؛
دومین مربی خارجی پرسپولیس بود که البته دوران خوبی نداشت، او اسفند 54 سر کار آمد و کمتر از یک سال در ایران حضور داشت، چرا که آذرماه 55 به دلیل کسب نتایج نه چندان رضایتبخش از کار برکنار شد. گفته میشود این مربی نسبت به مربیان داخلی حقوق قابل توجهی از مدیران وقت پرسپولیس میگرفت و حقوق ماهیانهاش 10هزار تومان بود.
لادیسلاو بگوویچ؛
اما 18 سال گذشت تا سومین مربی خارجی پرسپولیس روی نیمکت این تیم بنشیند. فروردین 73 امیر عابدینی، مدیرعامل وقت سرخپوشان با یک مربی اسلوونیایی برای حضور در پرسپولیس به توافق رسید، اما دوران مربیگری لادیسلاو بگوویچ خیلی کوتاه بود. او در 4 بازی هدایت این تیم را برعهده داشت که 3 برد و یک تساوی کسب کرد اما بدون خبر و ناگهانی ایران را ترک کرد.
یورگن گده؛
دیگر سرمربی آلمانی پرسپولیس بود که البته توفیق چندانی در این تیم نداشت، اواخر 73 بود که گده روی نیمکت پرسپولیس نشست و نتایج خوبی نگرفت که بدترین آن شکست 3 بر یک در دربی پایتخت بود که عاقبت شهریور 74 با اخراج از پرسپولیس تهران را ترک کرد.
استانکو پوکله پوویچ؛
اولین مربی کروات حاضر در فوتبال ایران را نیز امیر عابدینی به ایران آورد. استانکو پوکله پوویچ در پرسپولیس خیلی زود محبوب شد و سبک بازی پرسپولیس را عوض کرد، ارتباط خوب استانکو با هواداران پرسپولیس و ارائه بازیهای هجومی باعث محبوبیت او شده بود، او با پرسپولیس دو بار در لیگ آزادگان قهرمان شد و در جام قهرمانی باشگاههای آسیا نیز تیمش را به مقام سوم رساند.
مت کوویچ؛
دی 76 به پرسپولیس آمد، اما نتایج خوبی نگرفت که بدترین آن در مرحله نهایی جام باشگاههای منطقه غرب آسیا رقم خورد که منجر به بازگشت علی پروین به پرسپولیس و اخراج مت کوویچ شد.
وینگو بگوویچ؛
اما با شروع لیگ برتر اکبر غمخوار با آوردن وینگو بگوویچ دوران پرفراز و نشیبی را تجربه کرد. بگوویچ با عقد قراردادی 200 هزار دلاری به پرسپولیس پیوست، در ابتدای فصل شروع طوفانی داشت و در چند بازی پیاپی نتایج خوبی کسب کرد؛ اما در ادامه با حاشیههایی دردسرساز مواجه شد که عملکرد تیمش را در میدان نیز تحت تاثیر قرار داد و عاقبت با حذف از گردونه رقابتهای جام حذفی، خرداد 83 از پرسپولیس جدا شد.
راینر سوبل؛
با روی کار آمدن حجتالله خطیب از ابتدای لیگ چهارم حرفهای، مدیرعامل جدید در اولین اقدام وعده استخدام یک مربی خارجی را داد، البته انتخابی بحثبرانگیز که مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود، راینر سوبل آلمانی با سابقه هدایت نورنبرگ و کایزرسلاترن با قراردادی 600 هزار دلاری که نوعی رکودشکنی قیمت در آن دوره محسوب میشد، به پرسپولیس آمد؛ اما همان زمان خیلیها بر این باور بودند که سبک فوتبال آلمان متناسب با چیزی نیست که طرفداران فوتبال ایران از تیمهای محبوبشان انتظار دارند. این موضوع نیز بعدها در بازی پرسپولیس که علی پروین را به عنوان مدیر فنی روی نیمکت داشت، به چشم آمد. در نهایت سوبل با کسب عنوان چهارمی برای پرسپولیس، ایران را ترک کرد و برای دریافت حق و حقوق خود به فیفا شکایت کرد و همه مبلغ قراردادش را گرفت.
آری هان؛
در لیگ پنجم، محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل پرسپولیس شد. انصاریفرد از همان ابتدا وعده استخدام یک مربی نامدار خارجی را داد، بعد از مذاکرات ابتدایی آریهان با قراردادی نسبتا بالا که یک میلیون و 200 هزار دلار بود، حاضر شد هدایت پرسپولیس را بپذیرد؛ اما سفرهای بدون هماهنگی آریهان و بیانضباطیهای مکرر او رای به برکناریاش داد. موقع جدایی هان از پرسپولیس این تیم در میانههای جدول قرار داشت. او هم مثل راینر سوبل با شکایت به فیفا برای پرسپولیس دردسرساز شد و کل مبلغ قراردادش را طلب کرد.
مصطفی دنیزلی؛
بعد از آری هان، انصاریفرد بابمذاکره را با دنیزلی گشود، مربی که با تجربه کسب 3 عنوان قهرمانی در لیگ و جام حذفی ترکیه با فنرباغچه و گالا تاسرای و تجربه مربیگری در فوتبال ایران با هدایت پاس گزینه خوبی برای نشستن روی نیمکت پرسپولیس به حساب میآمد، پرسپولیس با دنیزلی در لیگ ششم، سوم شد و در جام حذفی با شکست برابر سپاهان نایبقهرمان این دوره از رقابتها شد. در این دوره آنچه دنیزلی بیشتر از عملکرد فنی در آن موفق بود ارتباط خوب و موثر با رسانهها و مردم بود، محبوبیتی که باعث شده این روزها و با مطرح شدن نام دنیزلی به عنوان یکی از کاندیداها، هواداران پرسپولیس از حضور دوباره وی استقبال کنند.
نلووینگادا؛
بعد از حبیب کاشانی که با سیاست حضور مربی ایرانی افشین قطبی را به ایران آورد در ادامه و با روی کار آمدن دوباره عباس انصاریفرد یازدهمین مربی خارجی پرسپولیس هم روی کار آمد. مذاکره ناگهانی هدایتی با نلووینگادای پرتغالی که در تیم ملی اردن ناکام مانده بود به حضور او روی نیمکت پرسپولیس منجر شد. قراردادی که گفته میشد در ازای 18 ماه همکاری 2 میلیارد تومان برای هدایتی و پرسپولیس هزینه داشته است، وینگادا با وجود دریافت این مبلغ هنگفت نتایج دور از انتظاری گرفت و با کنارهگیری هدایتی او هم کنار رفت و با شکایت به فیفا پرونده قطور پرسپولیس سنگینتر شد.
زلاتکو کرانچار؛
عباس انصاریفرد یک مربی خارجی دیگر را هم به پرسپولیس آورد، زلاتکو کرانچار جانشین وینگادا شد اما نهتنها نتایج خوبی نگرفت بلکه نتوانست هواداران پرسپولیس را نیز راضی کند، کرانچار آخرین مربی خارجی پرسپولیس بود چون بعد از او علی دایی و بعد حمید استیلی روی این نیمکت آمدند تا شانس خود را در عرصه مربیگری بیازمایند که کارنامه موفقی در لیگ برتر نداشتند و حالا با کنارهگیری استیلی قرار است بیست و هشتمین سرمربی تاریخ پرسپولیس وارد میدان شود تا شاید این بحران پرفراز و نشیب لیگ یازدهم برای سرخپوشان سیری نزولی درپیش بگیرد.
هواداران پرسپولیس از بین گزینههای مطرح شده برای پذیرفتن هدایت پرسپولیس بیشترین رای را به دلیل همان محبوبیتی که ذکر شد به مصطفی دنیزلی دادند، محبوبیتی که خیلی از کارشناسان بر این باورند که میتواند برگ برندهای برای موفقیت یک مربی خارجی در لیگ برتر ما باشد. ضمن این که شناخت وی از فوتبال ایران و پرسپولیس در این زمینه او را از سایر همتایانش جدا کرده است.
مربی پرسپولیس هر که باشد کیمیاگر نیست که نسخه تازهای برای پرسپولیس بپیچد، باید به او فرصت داد و باور کرد که سرمربی بدون داشتن امکانات و ابزار لازم نمیتواند معجزه کند.
زادمهر: مربی یک تیم بزرگ باید تجربه و مدیریت داشته باشد
یک تیم بزرگ برای عملی کردن برنامهها و اهداف گسترده خود به یک مربی بزرگ و با تجربه نیازدارد که پرسپولیس هم چندان از آن جدا نیست.
محمدرضا زادمهر، عضو کمیته فنی باشگاه پرسپولیس با بیان این مطلب به «جامجم» میگوید: ممکن است یک فرد مربی خوبی باشد که در تیمهای کوچک به دور از تنشها و حاشیهها و همچنین توجه رسانهای نتایج خوبی گرفته باشد اما وقتی روی نیمکت یک تیم بزرگ مینشیند نتواند آن موفقیت را تکرار کند. بنابراین حضور موفق در هر تیمی نیازمند تجارب بالای مربیگری و مدیریت است که امیدواریم هر کس این مسوولیت را میپذیرد آن را با خود برای هواداران به ارمغان بیاورد.
زادمهر هم معتقد است که مربی بهتنهایی نمیتواند معجزه کند، او این تفکر را ناشی از فرهنگسازی غلط در فوتبال ما میداند و یادآور میشود: این فکر را مدیران ما در فوتبال به هواداران منتقل کردند. وقتی برای بقای خود اولین تغییر را متوجه نیمکت میکنند و نتیجهگرایی را در کوتاهترین مدت انتظار دارند، مردم هم به همین باور میرسند. در حالی که باید سایر شرایط هم فراهم باشد، اینکه بضاعت یک تیم از نظر بازیکن و سایر امکانات چیست و اینکه آیا اصلا شرایط آرامی برای رفع نقاط ضعف وجود دارد یا خیر.
وی ادامه میدهد: در هر صورت معتقدم پرسپولیس به این تغییر نیاز داشت و میتواند در آیندهای نزدیک بهخصوص نیم فصل دوم نتایج بهتری بگیرد اما زمان دادن به سرمربی نکتهای است که نباید از آن غافل شد، پرسپولیس در حال حاضر یک تیم است که انگار شیرازهاش از هم پاشیده و برای سر و سامان گرفتن دوباره فرصت میخواهد، خونی تازه که جریان پیدا کند و این تیم را دوباره به اقتدار برساند.
پنجعلی: زیرساختهای فوتبال باید اصلاح شود
عضو سابق هیات مدیره پرسپولیس مشکل فوتبال در ایران را از زیرساختها میداند و تغییر مربی را مسکنی مقطعی برمیشمارد.
محمد پنجعلی در گفتوگو با «جامجم» تصریح کرد: تغییر و تحول مربی یا تقویت کادر فنی گاهی ضروریترین اقدام برای بهبود شرایط فنی یک تیم است. اتفاقی که پرسپولیس در این فصل به آن نیاز داشت اما این تغییر زمانی جواب میدهد که خیالمان از بابت سایر عوامل مهم در رسیدن به موفقیت راحت باشد، آیا این شرایط در پرسپولیس وجود دارد؟
وی ادامه میدهد: این فقط مشکل پرسپولیس نیست بلکه در فوتبال ما مرسوم است که با نادیده گرفتن همه کمبودها مربی را تغییر بدهند و با تعاریفی مثل شوک مثبت خیلی زود منتظر تغییر نتایج باشند، اگر زیرساختها در فوتبال ما اصلاح شود آن وقت انتظارها هم منطقی میشود و هواداران هم مطابق با همین انتظار به مربی فرصت میدهند و تحت تاثیر جو قرار نمیگیرند.
پنجعلی با اشاره به مشکلات این فصل پرسپولیس خاطرنشان میکند: اگر مروری بر تاریخ لیگ برتر داشته باشید متوجه میشوید که این مشکلات هر فصل گریبان یک تیم را گرفته است، بحرانی خودساخته و ناخواسته که اگر واقعا حرفهای بودیم تا این حد باشگاههای ما را تحت تاثیر قرار نمیداد.
عضو سابق هیات مدیره پرسپولیس میگوید: علاوه بر اینها صداقت داشتن در برخورد با مردم و علاقهمندان به فوتبال به نظر من رکنی است که کمکم به فراموشی سپرده میشود، اگر نمیتوانیم کاری را انجام دهیم باید روراست باشیم چون با دادن وعدههای بیهوده و ایجاد امیدواری نزد علاقهمندان به فوتبال در درازمدت آنها را دلزده و سرخورده میکنیم پس چه بهتر که از اول اگر کاری در توان ما نیست بگوییم.
وی در مورد سرمربی آینده پرسپولیس میگوید: سرمربی پرسپولیس به دلیل شرایط ایجاد شده کار سختی دارد، اگر کسی باشد که هواداران قبولش داشته باشند و به خاطر همین اقبال عمومی به او فرصت بدهند و درکش کنند قطعا میتواند در درازمدت نتایج بهتری بگیرد، الان وضعیت پرسپولیس به دلیل این نتایج خاص است و هر کس این مسوولیت را بپذیرد در واقع خطر کرده است.