بررسی روزنامههای ایران: شنبه ۱۲ آذر
روزنامه های اول هفته تهران همچنان به پیآمدهای حمله به سفارت بریتانیا در تهران پرداخته و ضمن انتقادهائی از عاملان آن پرسیده اند که جمهوری اسلامی به تدریج دارد تنها می ماند.
بالارفتن دوباره بهای ارز و طلا در بازار ایران روزنامه های اقتصادی و عمومی را به انتقاد از بانک مرکزی واداشته در حالی که رییس شورای رقابت هم اظهار عقیده کرده که اگر هدفمند کردن یارانه ها بر همین اساس جلو رود شکست می خورد.
'به تدریج داریم تنها می شویم'
"موضع روسیه و چین درباره واکنش غرب به حوادث سفارت انگلیس" تیتر اول روزنامه خراسان است. کیهان اظهارات یک تهیه کننده برنامه های اتومبیل رانی را به عنوان گفته بیبیسی در صدر اخبار خود آورده "همه اعتصاب کنندگان را تیرباران کنید" و رسالت از قول امام جمعه تهران نوشته "دولت انگلیس نیاز به گوشمالی داشت".
کورش شجاعی در سرمقاله خراسان نوشته اقدام تعدادی از معترضان و دانشجویان در ورود به محوطه سفارت انگلیس که از نظر قانونی و عرف پذیرفته شده قواعد بین المللی جزو خاک کشور صاحب سفارتخانه محسوب می شود قطعا اقدامی غیردیپلماتیک و غیرقانونی بود، این اقدام غیرمدبرانه، خشمگینانه و احساسی هزینه های گوناگونی خصوصا هزینه های سیاسی قابل توجهی به کشور و به ویژه بر دستگاه دیپلماسی ایران وارد می کند و بی تردید بهانه ای مستند و قابل توجه به دست دشمنان و بدخواهان ملت ایران می دهد که علاوه بر تشدید فشارها به صف آرایی های سیاسی جدیدی علیه کشورمان مبادرت کنند.
به نظر این روزنامه وقوع این اتفاق خصوصا در شرایطی که آمریکا، اسرائیل و تعدادی از هم پیمانان آنها به دنبال بهانه برای تخریب وجهه سیاسی ایران در صحنه بین المللی و به دنبال آن فشار بیشتر به کشورمان هستند و طی هفته های گذشته تهمت ناروای طرح ترور سفیر عربستان و بلافاصله بعد ازآن بحث نقض حقوق بشر در ایران را علم کردند بدون تعارف شرایط سیاسی پیچیده تری را برای کشور در پی خواهد داشت.
مردم سالاری در سرمقاله خود درباره حمله سه شنبه گذشته به سفارت بریتانیا در تهران نوشته مشخص نیست که انتخاب این زمان برای آشکارسازی این اعتراض چه بود؟ توسل به چنین رویکردهایی از نگاه سازمان دهندگان آن یک تاکتیک است یا استراتژی؟ هزینه و فایده آن را چه کسی بر عهده می گیرد؟ اگر فایده ای بر آن مترتب باشد به کیسه کدام جریان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی باید واریز شود؟ و اگر زیانی به آن بار هست چه گروه یا گروه هایی باید آن را جبران کنند؟ که بار منفی شکسته شدن حرمت مصوبه مجلس که می توانست در خدمت اقتدار مجلس قرار گیرد را چه کسی پاسخگوست؟
به نوشته این روزنامه سخن بر سر فهم استراتژی سیاست خارجی و تاکتیک های پیشبرد آن استراتژی است. بر سر دوراهی های سخت قرار دادن مسوولا ن نظام به نفع کیست؟ آیا بهتر نبود وزیرخارجه ایران را به تاسف وادار نمی کردیم؟ نگذاریم این سوال ها، بی پاسخ بماند که اگر چنین شود باید حوادث دردسرساز مشابه را منتظر باشیم.
سیاست روز با اشاره به این که روابط ایران و ترکیه هم می رود که تیره شود و بتدریج نوعی رویارویی سیاسی و حتی نظامی میان دو کشور بینجامد نوشته مشکلات اقتصادی کشور با تشدید تحریمهای اجباری شورای امنیت و تحریمهای داوطلبانه برخی از کشورها، بتدریج خودنمایی میکند. اتحادیه اروپا رسما به حمایت از منافقین پرداخته و تحولات منطقه عربی، هنوز چیزی به نفع جمهوری اسلامی بروز نداده است بلکه به عکس، تمامی دولتهای جدید عربی هم در مورد سوریه همان موضعی را دارند که عربستان دارد و به همین دلیل با ما همسو نشدهاند. دولت عربستان و قطر و لیبی با اعلام آمادگی برای تولید و فروش بیشتر در صددند تحریم نفتی جمهوری اسلامی را ممکن سازند.
به نظر این روزنامه بخش عمده مشکلات جمهوری اسلامی، ریشه در مواضع انقلابی جمهوری اسلامی و ایستادگی نظام بر مواضع انقلابیاش در مقابل اسرائیل و آمریکا دارد اما در عین حال ناکارآمدی دستگاه دیپلماسی و جهت گیری نظام در این حوزه رقابتی، به قدری افزایش یافته که بتدریج در حال تنها ماندن در سطح دولتها هستیم و طبعا بدون داشتن دولتها، مردم این کشورها هم کاری به نفع ما نمیتوانند انجام بدهند.
'این سیاست ها بر چه پایه ای است'
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود رفتارهای اخیر بانک مرکزی را فاقد تحلیلی منطقی دانسته و نوشته انفعال چند هفتهای در برابر جهشهای سریع قیمت دلار و به تبع آن سکه در بازار و افزایش فاصله میان قیمتهای رسمی و بازار آزاد و پس از آن ورودی همه جانبه به بازار با هدف آنچه تخلیه حباب قیمتی عنوان شد، دو سر طیفی از رفتارهای بانک مرکزی طی هفتههای اخیر است که تعجب بسیاری از تحلیلگران و ناظران را برانگیخته است.
این روزنامه پرسیده چه عواملی رئیس کل بانک مرکزی را بر آن داشته تا صریحاً از وجود حبابی ۸۰ هزار تومانی سخن بگوید درحالی که تا چندی قبل اساساً وجود حباب قیمتی را نمیپذیرفت؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسشها را باید در جایی دیگر جستجو کرد؛ در میزان استقلال بانک مرکزی به عنوان سکاندار نظام پولی و بانکی کشور.
به نظر روزنامه جمهوری اسلامی مسئله زمانی نگران کنندهتر میشود که محاسبات نشان میدهد از محل همین اختلاف قیمت ۱۰ درصدی طی حدود یک سال گذشته، بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار رانت درآمدی نصیب دلالها و واسطهها شده است، یعنی نزدیک به ۴ برابر رقم تخلف مالی بزرگ! و تأسف بارتر اینکه چنین رانت غیرقابل قبولی، در مقابل چشم مسئولان اجرایی، رسانهها و افکار عمومی وجود دارد ولی کمتر کسی نسبت به آن حساسیت نشان میدهد!
به گزارش فرهیختگان آبان ماه سال گذشته با حضور برخی مدیران شرکتهای خودروسازی و نمایندگان مجلس، رونمایی شده بود که اخیرا با اعتراض شرکت دانگفنگ چین مواجه شد، بهگونهای که مدیران شرکت سایپا مجبور به اعتراف به این واقعیت تلخ شدند.
به نوشته این روزنامه کامیونی که سال گذشته بهعنوان محصول ملی و با نام کاوه رونمایی شد یک محصول کاملاً چینی است، و مدیر شرکت افتخارکننده هم پذیرفته که این کامیون محصول شرکت دانگفنگ است و ۱۰۰درصد قطعات آن از چین وارد شده است. اما سال گذشته تحت عنوان کامیون ملی رونمایی شد و این اشتباه بود.
شکست هدفمند کردن یارانه ها، حمایت از واردات
"عقبنشینی اروپا از تحریم نفتی" تیتر اول تهران امروز است. جهان صنعت از "حمایت از واردات بی مهری به صادرات" خبر داده و روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی پرسیده "قانون هدفمند کردن یارانه ها به کدام سو می رود".
دکترپویا جبلعاملی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته در روزهای ابتدای هفته مبارزه با افزایش عرضه سکه بانکی، بهای طلا در بازار رو به کاهش گذارد؛ اما با سرعت گرفتن کاهش بهای سکه دولتی و در عین حال عدم عرضه مقتضی، نرخ سکه در بازار دیگر از کاهش سکه بانکی پیروی نکرد و حال به جز دلار، طلا نیز میرود تا دچار رانت مزمنی شود که اگر سریعا به داد آن نرسیم همان بلایی که چندین و چند بار در مورد دلار نسبت به آن هشدار داده شد، در مورد طلا نیز عملی شود و چنان رانتی در سکه ایجاد می شود که دیگر نتوان آن را مدیریت کرد.
به نوشته این اقتصاددان در مورد ارز نیز دقیقا همین سناریو تکرار شد؛ یعنی بانک مرکزی در ابتدا به خیال کنترل بازار نرخ مرجع خود را همراه بازار افزایش نداد تا رانت ۱۲ درصدی در نرخ دلار ایجاد شد و سپس در یک اقدام متهورانه و مثبت، نرخ مرجع را نزدیک به نرخ بازار کرد؛ اما پس از فشارها بر این نهاد پولی و به منظور کاهش نرخ دلار آمریکا، مانند آنچه در هفته پیش در مورد سکه رخ داد، بانک مرکزی شروع به کاهش نرخ مرجع خود کرد و اتفاقا چند روزی نرخ بازار از نرخ مرجع پیروی کرد؛ اما با کاهش بیشتر در نرخ مرجع، نرخ بازار راه خود را رفت و سرانجام این سیاست جز رانت بیشتر نبود و بانک مرکزی که قصد کاهش نرخ بازار را داشت، با رانتی بزرگ تنها ماند که چه کند.
دنیای اقتصاد پرسیده آیا در شرایط فعلی و با وجود متغیرهایی که اغلب غیر اقتصادی هستند، سیاستگذار پولی غیر از افزایش تقاضا برای دلار و طلا را انتظار دارد؟ وقتی چنین تقاضای فزایندهای وجود دارد، بانک مرکزی باید با صبر و حوصله تنها سعی کند که تقاضای افزایشی را از حالت شوک آور بیرون آورد؛ همچنان که وقتی متقاضیان امروز، شروع به فروش کردند باز با مداخله در بازار بها را به آرامی کاهش دهد وگرنه چنین دامن زدن به ادبیات «حباب کاذب»، «تقاضای غیرواقعی»، «کسب بی برکت» و... نمیتواند دردی از اقتصاد بکاهد و سیاستگذار با این ادبیات تنها به رانتی دیگر دامن میزند.
حمید تهرانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته - نوسانات و در واقع جهشهای نرخ ارز در کشور همه را کلافه کرده تا آنجا که شورای پول و اعتبار از دستاندرکاران بازار پولی کشور در بانک مرکزی خواسته به این نوسانات پایان دهند و یک بار برای همیشه این مشکل را رفع کنند.
به نظر این مقاله روشن است که در عرضه ارز از سوی بانک مرکزی مشکلاتی وجود دارد و عرضه و تقاضا هنوز به نقطه تعادل نرسیده است. مدیران بانکی میگویند که تقاضای ارز غیرواقعی است و این تقاضا از سوی افرادی که نیاز به ارز ندارند ولی احساس میکنند با تبدیل پول خود به ارز سود خواهند برد، صورت میگیرد. البته به این ادعا باید تقاضاهایی که در اثر نامطمئن بودن وضعیت بازار وجود دارد و پولهایی که برای حفظ ارزش به ارز خارجی و بالاخص دلار تبدیل میشوند را نیز اضافه کرد. از این رو برخی کارشناسان تاکید میکنند که نرخ سود سپردهها باید واقعی شود تا صاحبان پولهای خرد از میزان سود سپردهها راضی شوند و پول خود را بهجای سرمایهگذاری در بازارهایی مانند سکه و ارز به بانکها و نهادهای پولی برگردانند تا زمینه تقاضای ارز کاهش یابد.
سرانجام سرمقاله جهان صنعت این است که اگر بانک مرکزی بخواهد نظام چند نرخی را حذف کند باید ابتدا به تمام تقاضاها از جمله تقاضاهای واقعی و غیرواقعی پاسخ دهد و عرضه و تقاضا را به تعادل برساند در این صورت باید دست و دلبازانه ارز بیشتری وارد بازار کند. در عین حال مدیران نظام پولی کشور میدانند که یکی از عناصر تاثیرگذار روی نظام پولی و ارزی کشور، مجموعه تحولاتی است که در خارج از کشور و علیه نظام تمهید میشود. مدیران با توجه به قراین موجود میدانند که باید برای وقوع شرایط جدید آماده باشند به همین دلیل ممکن است برای تزریق دست و دلبازانه ارز ریسک نکنند.
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته هفته گذشته رییس کل زحمتکش بانک مرکزی یکباره متوجه شد که ای دل غافل ! قیمت طلا و ارز به شکلی حبابی بالا رفته و حالا وقت ترکاندن حباب با یک دستور خیلی فوری است. برای همین هم با تمام قوا دستور داد که قیمت سکه طلا به میزان ۸۰ هزار تومان و افت نرخ ارز به میزان ۲۰ تومان در طی یکی دو روز بعد کاهش یابد. این دستور آنقدر قاطعانه صادر شد که ظرف سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته همان چیزی که رئیس کل زحمتکش گفته بود بوقوع پیوست و همه از تعجب دهانشان باز ماند، از جمله صدا و سیما که داشت به خاطر این موفقیت، خودش را دچار گرفتگی صدا می کرد!... اما پنج شنبه، یکباره حاضران در بازار مشاهده کردند که قیمت سکه آنچنان بالا رفت که ۲۰ هزار تومان گرانتر از قبل دستور رئیس کل زحمتکش خرید و فروش می شد!
در ادامه طنز این روزنامه آمده: خوشا به سعادت ما که مسئولانی داریم که این جور دستورهای قشنگ صادر می کنند، صدا و سیمایی داریم که این جور به موقع حنجره اش باز و بسته می شود و اعتماد مردم را به شدت جلب می کند و هیچکس هم نیست که بپرسد وسط این بازیهای مقطعی و در حالی که مردم فقط با تعجب نگاه می کنند چه سودهای کلانی در جیب دوستانی می رود که می دانند بازی از چه قرار است!
مردم سالاری نوشته: ما تا بحال کرامات بسیاری از بانک مرکزی دیده بودیم ولی این کرامت دیگر آخرش بود و نشان داد که ما هنوز در درک توانایی ها و ابتکارات دولت و دولتمردان عاجزیم.