راه های کنترل عادت ولخرجی
با خواندن این مطلب می توانید ببینید، شما موقع خرید کدام یک از این اشتباهات رایج را انجام می دهید و چطور می توانید جلوی راحت هدررفتن پول بی زبانتان را بگیرید!
گیر افتادن در دام «حراج»
حراج به معنی پول خرج کردن برای ذخیره کردن پول است؟ در یک حراج شما به هر حال مبلغی را می پردازید. حتی زرنگ ترین و ماهرترین خریداران هم توسط پوسترها، عکس ها، علامت ها و جملات مختلف و هوشمندانه ای که کارشناسان ترغیب افراد به خرید محصولات شان است، جذب می شوند. طی آماری که در سال 2009 در مجله «شاپ اسمارت» اعلام شد، مشخص شد زن ها در آخرین خرید ناگهانی و بدون هدف شان به طور میانگین 108 دلار، بدون هیچ برنامه قبلی خرج کرده اند.
راهتان را به داخل هر مغازه ای که تبلیغات جذاب برای فروش یا حراج محصولاتش دارد کج نکنید. مثلا به این موارد دقت کنید:
*«با خرید محصول بزرگ تر سود کنید»:
این تنها یک حربه برای فروش است. جنس بزرگ تر یا بیشتر همیشه به معنای سود در معامله نیست. واقعیت در قیمت، واحد جنس ایست که روی هر جنس قیمت آن نوشته شده است. به قیمت اجناس با سایر معمولی و هم برای سایز بزرگ توجه کنید و آن موقع واقعیت دستگیرتان می شود.
*«یکی بخر، یکی دیگر را با تخفیف ببر!»:
متخصصان فروش، این روش را «قیمت گذاری غیرخطی» نامگذاری کرده اند. این تنها تاکتیکی است که به وسیله آن این طور نمایش داده می شود که با خرید هرچه بیشتر یک کالا، در کل پول کمتری برای هرکدام از آنها می پردازید. توجه داشته باشید که سود پیش بینی شده از هر محصول از قبل محاسبه شده و در این تفاضل قیمت ها پنهان است. از روش بالا هم می توانید استفاده کنید. پس شما سودی نمی برید، تنها تعداد زیادی از یک کالا را (که حتی ممکن است به آنها نیازی نداشته باشید) خریده اید.
*«فقط برای زمانی محدود»: این تکنیک برای فروش محصولاتی به کار می رود که چیزی به تاریخ انقضای آنها باقی نمانده. پس برای اینکه پولتان به شکل یک کالای بی مصرف و خراب به سطل آشغال ریخته نشود، قبل از گذاشتن این کالاها در سبد خریدتان، به برچسب تاریخ انقضای آن دقت کنید.
*«این را بخر، آن یکی را مجانی ببر!»:
هر چیزی که رایگان است، الزما خوب و باکیفیت نیست. توجه کنید که مجانی بودن یک کالا و گرفتن آن همیشه به معنای سودکردن شما نیست. پس هر وقت دو کالا که یکی از آنها مجانی است به شما ارائه شد، خوب دقت و فکر کنید که آیا آن جنس را لازم دارید یا نه و از یاد نبرید: هیچ چیز بی دلیل مجانی نیست!
*«مامان من اینو می خوام!»:
شاید خریدن یک بسته شکلات یا یک خودکار شب نما یا چیزهای ارزان مثل آن برای فرزندتان که به طرز ماهرانه ای برای فروش در کنار صندوق گذاشته شده اند برایتان مهم نباشد و شاید بهترین راه برای رام کردن فرزندتان که مدام بهانه می گیرد که «مامان اینو برام بخر» همین باشد! ولی بهتر است کمی با خودتان حساب کنید که با هر بار خرید، شما هزار، دو یا سه هزار تومان یا بیشتر می پردزاید، آن هم برای کالایی کم ارزش و غیراساسی که درنهایت قرار است بعدا تکه ای از آن را به طور اتفاقی زیر صندلی ماشین تان پیدا کنید! کافی است یک بار تمام این دو، سه هزار تومان های ناقابل را در طول یک سال جمع بزنید و حساب کنید تا ببینید قطره قطره جمع گردد.
* این سه کلمه نگه دارنده پول را بگویید:
«عزیزم، امروز نه». چندبار این جمله را خیلی جدی تکرار و تمرین کنید. اگر می خواهید که تصویر یک آدم خشک و خسیس در ذدهن فرزندتان شکل نگیرد، هفته ای یک بار پول کمی را برایش درنظر بگیرید، از او بخواهید از قبل، لیست چیزهایی که لازم دارد یا مورد علاقه اش هستند را آماده کند. بگویید تنها در محدوده همان مقدار پول و آن لیست حق دارد خرید کند. این کار را انجام دهید و ببینید که او چطور برای خریدش برنامه ریزی می کند.
*«استفاده از کارت های بانکی / اعتباری»:
سهولت خرید، خرید مطمئن، پیگیری ساده و ... همه از مزایای غیرقابل انکار استفاده از این کارت ها هستند ولی یک عیب بزرگ هم دارند و آن، اینکه با پرداخت پول از طریق این کارت ها، بیشتر خرج می کنیم. در تحقیقی که در دانشگاه ام آی تی صورت گرفت، نشان داده شد، افراد وقتی از طریق کارت های اعتباری خرید می کنند تا دوبرابر بیشتر از موقعی که با وجه نقد می پردازند، خرید می کنند. این به این دلیل است که وقتی با کارت مبالغ را می پردازیم، احساس خرج شدن عینی پول را نداریم. پس فراموش نکنید کارت شما هم جیب شماست!
*«راه حل»: فقط به مقدار موردنیاز خریدتان و تنها کمی بیشتر از آن پول نقد همراه داشته باشید. (استفاده از عابربانک در آن روز ممنوع!) – هزینه هایی که در طول روز کرده اید را تا ریال آخر یادداشت کنشید (اینکار به شما دیدی متفاوت در خرید کردن تان می دهد) – از خرید کردن به صورت تفریحی پرهیز کنید – به هنگام خرید در سوپرمارکت یک نکته را در بالای لیست خریدتان اضافه کنید «خرید نکردن از روی احساسات مقطعی و هیجان.»