جدایی نادر از سیمین برنده جایزه جشنواره فیلم های ایرانی در لندن
لیلا حاتمی (راست) و مریلا زارعی در صحنه ای از فیلم جدایی نادر از سیمین.
محمد عبدی
جشنواره فیلم های ایرانی لندن پس از ۹ روز نمایش فیلم های ایرانی کوتاه و بلند، شنبه شب (۲۶ نوامبر) طی مراسمی به کار خود پایان داد. این جشنواره روز هیجدهم نوامبر کار خود را آغاز کرده بود.
این جشنواره امسال سعی داشت برای اولین بار با اعلام هیات داوری، جشنواره را به شکل رقابتی برگزار کند، اما ناشناخته بودن برخی از داوران و عدم حضور برخی دیگر از آنها(رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب) مانع بزرگی در جدی تر شدن این بخش بود.
با این حال دو عضو خارجی هیات داوران که در جشنواره حضور داشتند یعنی جیمز اوانز و ووکا ملگارد، در مراسم اختتامیه، برگزیدگان هر بخش را اعلام کردند.
داوران این جشنواره، فیلم «جدایی نادر از سیمین» را به عنوان بهترین فیلم بلند این جشنواره انتخاب کردند.
ووکا ملگارد، مستندساز و عضو هیات داوران، به تماشاگران توصیه کرد که اگر این فیلم را هنوز ندیده اند، فرصت تماشای آن را به هیچ وجه از دست ندهند.
در بخش فیلم های مستند «تاکسی تهران» ساخته بهمن کیارستمی به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد. این فیلم سعی دارد از طریق یک راننده تاکسی و مسافران اش، تصویری از تهران امروز امروز کند.
در بخش فیلم های کوتاه، فیلم «آسانسور» ساخته علی کریم عنوان بهترین فیلم را از آن خود کرد. این فیلم سوررئال بدون دیالوگ از درون یک آسانسور توقف های آن را در طبقات مختلف در مکان های کاملاً متفاوت به نمایش می گذارد.
فیلم «کیمیاگر» ساخته مهدی خرمیان هم به عنوان فیلم برگزیده بخش انیمیشن انتخاب شد. این فیلم داستان کشاورزی را بازمی گوید که با کیمیاگری آشنا می شود و در زندگی اش راه دیگری را در پیش می گیرد.
فیلم کوتاه «فقط یک ساعت» ساخته سینا آذین هم به عنوان فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره انتخاب شد. فیلم به داستان رابطه یک زوج می پردازد که در آن زن یک ساعت قبل تصمیم به پایان این رابطه گرفته است.
گروه موسیقی تهران هم شامل سه نوازنده جوان، برنامه کوتاهی را در مراسم اختتامیه اجرا کردند.
دومین دوره جشنواره فیلم های ایرانی در موارد مختلف با استقبال های گوناگونی روبرو شد تا آنجا که نمایش فیلم «سعادت آباد» در افتتاحیه و برنامه ویژه ابراهیم گلستان با سالن پر برگزار شد، اما بسیاری از نمایش ها از جمله مراسم اختتامیه نتوانست بیش از نیمی از سالن را پر کند.
در مورد فیلم های بلند این جشنواره با ترکیب غریبی از فیلم های هنری و تجاری روبرو بودیم که بیشتر به نظر می رسید بر حسب امکانات انتخاب شده اند و نه کیفیت فیلم ها. در نتیجه حضور برخی از فیلم ها در این بخش عجیب به نظر می رسید.
تنها فیلم بلندی که با حضور کارگردان آن به نمایش درآمد، «برخورد خیلی نزدیک» ساخته اسماعیل میهن دوست بود. میهن دوست در این فیلم سعی دارد قصه خود را در لایه های مختلف روایت با استفاده از صدا و تدوین به شکل نویی روایت کند و در یک فضای شهری قصه ای درباره حسادت را به سبک و سیاق فیلم های کارآگاهی با تماشاگرش در میان بگذارد، اما عواملی چون ضعف بازی ها به چشم می آیند.
«طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان، برعکس از بازی های خوب بازیگرانش بهره می برد و روایت خود را هم به شیوه قابل توجهی پیش می برد، اما ضعف های کارگردانی در برخی صحنه ها مشکل ساز است و نتیجه گیری نهایی فیلمنامه هم – به جای دور ایستادن و نظاره کردن شرایط شخصیت ها- به نوعی پروپاگاندا بدل می شود. در واقع شخصیت درمانده فیلم به جای هر نوع تغییر و پختگی، سر آخر به همان منبر و وعظ شعاری استادش پناه می برد.
«دیگری» ساخته مهدی رحمانی هم قصه جذابی را درباره عشق در یک روستای سنتی روایت می کند.
قصه فیلم تا نیمه درست پیش می رود، اما کارگردانی خام آن و تلاش برای اضافه کردن «پیام»(نظیر صحنه هایی که پسر در شهر از مسافرخانه بیرون آمده و فقر و بدبختی مردم را در سطح شهر و پارک ها می بیند؛ در صحنه هایی که ساخت خوبی ندارند و کلا، سکانس زائدی را رقم می زنند) مانع از موفقیت فیلم است. ضمن اینکه شخصیت زن فیلم بسیار خنثی و ضعیف به نظر می رسد که شاید تماشاگر امروز ترجیح می دهد در صحنه آخر به جای پسر او، این زن فیلم باشد که علیه این شرایط می شورد و به دنبال مرد مورد علاقه اش می دود.