آینه ای پیش روی همه ما ایرانی ها : من مقصرم ؛ تو چطور؟

عصرایران ؛ احسان محمدی


- این مملکت تا هزار سال دیگه درست بشو نیست!
- ای آقا! ما کجا غرب کجا! اونا دویست سال از ما جلو هستن!
- مملکت رو بر باد دادن، نابود کردن!
- کار دشمنه، نمی خواد ما پیشرفت کنیم، یعنی چشم ندارند پیشرفت ما رو ببینن!
- تا فرهنگمون درست نشه این کشور دست نمی شه!
- زمان کورش و داریوش همه چیز سرجاش بود.. اگه برگردیم به اون دوران...
- حالا بذار یارانه ها رو قطع کنن اونوقت ببین چی به روزگارمون میاد!

با این جملات بیگانه نیستید، فرقی نمی کند که توی تاکسی باشید ، مهمانی یاحتی یک جلسه اداری در سطح کارشناسی و احیاناً بالاتر، این دیالوگ ها رد و بدل می شود؛ مربوط به امروز و دیروز و این دولت و آن دولت نیست، جملات کلیشه ای و تهوع آوری که بهترین بهانه برای توجیه کار نکردن و قانون گریز و قانون ستیز بودن است.
اگر از صراحت این نوشتار به تنگ می آیید لطفاً صفحات دیگر را بخوانید، در این نوشتار تلاش شده است " آینه ای در برابر آینه" خودمان بگذاریم، چه معجزه ها که نمی بینیم!

گله کردن و شاکی بودن از روزگار و پیشرفت دیگران را با حیرت و حسرت نگاه کردن و افسوس خوردن و به معجزه امیدوار بودن یکی از بخش های لاینفک زندگی ایرانی است، به رفتار خود و اطرافیان تان به دقت خیره شوید:

- فلان کارمند به جای آنکه کارش را انجام بدهد ساعت ها در مورد اینکه مردم ژاپن پشتکار دارند و آلمانی ها دقیق هستند و وجدان کاری دارند حرف می زند و مثال و آیه می آورد! اما کار خودش را انجام نمی دهد و ارباب رجوع بیچاره را به فردا حواله می دهد.

- راننده تاکسی در حالیکه کمربند ایمنی را نبسته و احتمالا! سیگاری هم لای انگشتانش است و برای رفاه حال مسافرین خیلی گرامی! آن را از شیشه بیرون گرفته است، وقتی کسی از او سبقت می گیرد شروع می کند که ای بابا! توی این ممکلت فرهنگ نمانده، از رانندگی مان معلوم است، ببین چطور سبقت می گیرند، چطور رانندگی می کنند! بعد چند متر جلوتر خودش بدون آنکه راهنما بزند توی خیابان فرعی می پیچد، اگر کسی اعتراض کند هم با استفاده از ادبیات غنی پارسی به او می گوید کوری؟مگه نمی بینی دارم می پیچم! هر جا هوس کند توقف می کند، کرایه را دولا پهنا حساب می کند و اگر در را کمی محکم ببندی حتماً از واژگان بالای هیجده سال در حقت استفاده می کند، خواه اینکه بلند بگوید و خواه وقتی کمی دور شدی یا حتی دلش! اما قطعاً می گوید!

- حتی قبل از اینکه دولت با کوروش صمیمی شود هم شور و شوق ملی گرایی و دوست داشتن بوم و بر و مام میهن یک علاقه عمیق در میان ایرانیان بوده است، جوانی خوش قد و بالا در حالیکه گردنبدی از فروهر را به گردن انداخته و قطعاً حس عمیق ایران دوستی دارد باقی مانده بستنی اش را پرت می کند گوشه خیابان و اصلاً عین خیالش نیست که این گوشه خیابان نیز بخشی از ایرانی است که او سربلندی و آبادی و آزادی اش را دوست دارد!
بخشی از همان خاک آریایی که او ساعت ها در مورد اینکه چطور هخامنشی ها آن را حفظ کرده اند یا گسترده اند کتاب خوانده است!

- فلان مدیر پشت تریبون ساعت ها در مورد تاریخ و فرهنگ پر شکوه و پر عظمت ایران سخنرانی می کند و بعد که از جلسه بیرون می آید و گوشی اش زنگ می خورد و خبر از پروژه می دهند و اینکه ممکن است بخشی از یک جنگل را تخریب کند، با اعتماد به نفس دستور می دهد: عیبی ندارد!  این همه نابود کردند چیزی نشد حالا واسه دو تا دار و درخت پروژه بخوابه؟!

- خانم خانه با آنکه به اندازه کافی پول در اختیار داشته ولی هیچوقت مدیریت مالی درستی ندارد اما به خودش اجازه می دهد تمام سیاست های اقتصادی بانک جهانی، صندوق پول، وال استریت، بازار بورس دبی و ... را زیر سوال ببرد و ناقص و ناکارآمد لقب بدهد و چه بسا ته دلش هم بگوید که اگر من مدیر آنجا بودم می دانستم چطور عمل کنم!

- آقای حجره دار در حالیکه مست و سرخوش از آبگوشت و دوغ سر شب پایش را دراز کرده است و از معامله امروزش کیفور است و احتکار رندانه برخی از کالاهای مورد نیاز مردم را نشانه هوشمندی و بازار شناسی خود می داند، وقتی تلویزیون خبر می دهد که در دارفور جنوبی دو قبیله به جان هم افتاده اند، می گوید: کار همین صهیونیست هاست، همین یهودی ها مال پرست که کارشان زجر دادن مردم است و سر سوزنی انصادف ندارند!

هر کدام از شما می تواند با مثال های نغز و خاطرات شیرین تر بر بلندای این سیاهه بیفزاید.
بعید می دانم در تاریخ هیچ کشوری اندازه ایران ناله و نفرین وجود داشته باشد، هر روز از مهد کودک گرفته تا مسجد و مدرسه شعار "مرگ بر" به آسمان بلند است، دعایمان سرنگونی این و آن است اما برای آبادانی چه می کنیم؟ از کنفوسیوس نقل می کنند به جای نفرین کردن تاریکی بلند شو و شمعی روشن کن!
کار بسیاری از ما نفرین کردن است، چون به انرژی چندانی نیاز ندارد، از خودگذشتگی و ایثار نمی طلبد و از همه مهمتر اینکه قرار نیست چیزی از جیب مان برود!

روح کار و شوقمندی برای تاثیر گذاری در سطح نازلی قرار دارد، بسیار از تصمیم های دولتی ( فارغ از نوع دولت اش) با مقاومت جانانه هموطنان روبرو می شود، مدیران برای افزودن بر منافع خود می جنگند و مردم برای از دست ندادن داشته هایشان به ترفند های دفاعی مختلف تجهیز می شوند و مثل نرم افزارهای مختلف هر روز هم این اطلاعات منفی خود را به روز می کنند!

در مطلبی خواندنی که دست به دست چرخید آمده بود یادمان باشد که تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست. زیرا برای مثال کشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است! اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که 150 سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند اکنون کشورهایی توسعه‌یافته و ثروتمند هستند.

 یادمان باشد که تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست. ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که 80 درصد آن کوه‌هایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد.
این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری می‌باشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر می‌کند.

مثال بعدی سوییس است.کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمی‌آید اما بهترین شکلات‌های جهان را تولید و صادر می‌کند! در سرزمین کوچک و سرد سوییس که تنها در چهار ماه سال می‌توان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید می‌شود.

 افراد عالیرتبه‌ای که از کشورهای ثروتمند با همپایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص می‌کنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد. نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند زیرا مهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی می‌گیرند در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد تبدیل می‌شوند.
پس تفاوت در چیست؟ تفاوت در رفتارهای است که در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است.

وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل می‌کنیم متوجه می‌شویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی می‌کنند:

1- اعتقاد به اخلاق
2- ایجاد وحدت برای رسیدن به اهداف ملی
3- مسئولیت و نظم پذیری
4- احترام به قانون وحقوق سایر شهروندان
5- عشق به کار برای تولید بیشتر
6- میل به ارائه کارهای بهتر و برتر
7- تحمل سختی ها به منظور سرمایه گذاری برای آینده و رسیدن به اهداف بلند مدت

تا زمانی که هر ایرانی فارغ از اینکه مدیر باشد یا راننده تاکسی، نانوا باشد یا دانشجو، کارمند باشد یا کارگر، روزنامه نگار باشد یا سرباز، به وظیفه و تعهد شغلی خود وفادار نباشد، حساسیت و پیگیری نداشته باشد، تلاش برای بهتر کردن و به سامان رساندن کارش نداشته باشد این کشور و این شرایط به همین شکل باقی خواهد ماند، تا زمانی که هر ایرانی مانند یک رئیس جمهور دلسوز منافع ملی کشورش نباشد، از کنار چکه کردن یک شیر آب در گوشه خیابان یا روشن ماندن لامپ اتاق محل کارش بی تفاوت بگذرد در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

قطعاً اینکه قدرت در دست چه کسی باشد و با چه ایده ای بر مسند بنشیند بر زندگی مردم تاثیر دارد اما خود ما در این میانه هیچ نقش و وظیفه ای نداریم؟ به کام دوستان اصلاح طلب تلخ می آید اما بعد از دو رای بالای 20 میلیون به سید محمد خاتمی برخی گمان بردند که وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دادند و به جای آنکه بکوشند، متوقعانه به گوشه ای نشستند و انتظار معجزه داشتند که نشد و هیچوقت نمی شود.

شب هنگام وقتی مسواک می زنید و رو به آینه دندان های تان را نگاه می کنید برای لحظه ای به چشمهایتان هم خیره شوید و از خودتان بپرسید: من به عنوان یک ایرانی که کشورم را دوست دارم امروز شهروند خوبی بودم؟ به عنوان یک کارمند حضور یا عدم حضور من در اداره امروز تاثیری داشت یا اگر نمی رفتم کارها بهتر انجام می شد؟

نظر کاربران سایت عصر ایران


ریشه همه این مسائل در بی فرهنگی ماست
در حالیکه ادعا داریم هنر نزد ایرانیان است و بس


 به قول ریچارد نیکسون سیاستمدار و سی وهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده :به جای اینکه بپرسیم این کشور(ملکت)چه کاری برای ما کرده,یکبار فقط یکبار از خودمان بپرسیم ما برای کشورمان چه کار کرده ایم


 هر ملتی فرهنگ خاص خود را دارد، مشکل در بعضی ضعف های فرهنگی است. وگرنه در بعضی موارد فرهنگ ما بسیار هم غنی می باشد. کما اینکه سخنان حکیمانه بزرگانی چون سعدی و اشعار عارفانه مولوی شهرت و آوازه جهانی دارد.


 متن درهمی بود و نویسنده گاهی به نعل و گاهی به میخ زده بود. مگر متولی فرهنگ سازی در یک کشور رسانه ها، بخشهای آموزشی و از همه مهمتر دولتمردان نیستند. آیا در کشور ما در سه مورد فوق از حداقل استانداردها برخوردار است. رسانه های تک صدا، آموزش ضعیف و عدم سرمایه گذاری در این بخش (چون بازخورد فوری و تبلیغاتی ندارد)


 باز هم که داری فرافکنی میکنی عزیز دل!!
 هر چقدر فرهنگ سازی کنند، تا خودت نخواهی فایده ندارد
 باز هم بگو تقصیر فلانی است!!


 در کشورهای پیشرفته مگر فرهنگ ذاتی بوده؟ این حاکمان بودند که بستر را فراهم کردن و با همراهی مردمشان به اینجا که هستند رسیدند


  این که متولی فرهنگسازی چه کسی است با این که من و تو (ما) چقدر به این فرهنگ تاریخی و دینی وفادار هستیم دو امر کاملا متفاوتی است


 قلمت بر مدار حق چرخید.


 من خیلی وقت ها و با بسیاری از متن های خوب عصرایران ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شده و واقعا حرف حق جگر آدم را می سوزاند واقعا چه باید کرد امیدوارم فقط کمی کمی به خودم بیاییم


 باید هرکس از خودش شروع کنه؛ کاری که میدونی اشتباهه در حق دیگری انجام نده همین!!


من 100 درصد با آخرین پاراگراف موافق هستم ولی چند تا نکته باید در نظر گرفته بشه:
 1- همه مردم ابزاری که افراد رده بالا دارن و ندارن و خیلی کارای اساسی نمیشه انتظار داشت.
 2- حتی کار فرهنگی کردن هم نیاز به ابزاری برای تبلیغات داره که میدونید امروزه چه جایگاهی در دنیا داره. در غیر اینصورت فقط با اطرافیان ختم میشه.
 3-تاثیر محیط و مردم یک تاثیر متقابل هست و همینطور که مردم محیط رو میسازند محیط هم نقش بسزایی در تربیت افراد داره.
 4- همین مردم در خارج از کشور رفتار بسیار شایسته ای دارن ولی در داخل اینطور نیست.
 5- یک دلیل اصلی وجود قانون مدون برای همگان و دیگری اجرای قانون برای همه هست.
 6- در کشور ما قانونگذار و مجری قانون خودشون به قانون عمل نمیکنند و فقط برای مردم عادی و کسانیکه روابط ندارن اجرا میشه.
 7- مثال زیاد از این قبیل هست مثل کمربند زدن که شل کن سفت کن در میاریم.
 8- رسانه های جمعی ما چقدر مسایل خوب اجتماعی رو اشاعه میدن. بر عکس سریال و برنامهای ما بیشتر جنبه بد آموزشی دارن.
 9- کلی دلایل دیگه میشه آورد. که مقصر اصلی مسولین هستند.
 
به نظر من ریشه درخت خراب بشه سایر اعضا هر چقدر تلاش کنن دیگه نمیتونن به رشد واقعی برسن.
 
خواهش میکنم منتشر کنید حداقل به عنوان یه نظر شخصی.
 
ممنون


 قضیه خیلی ساده تر از این حرفاست: فقط فقط همه باید از خودمان شروع کنیم


 در تایید فرمایشان جنابعالی لازم است به عرض برسانم در سخنی از امام علی علیه‏السلام رسیده است: «الناس بأمرائهم أشبه منهم بآبائهم؛ مردم به حاکمانشان شبیه‏ترند تا به پدرانشان».
 حال یا سرگیجه بگیریم و کاسه چه کنم چه کنم دست بگیریم
 یا اینکه به فرمایش مولایمان خودمان (تک تک افراد) را اصلاح کنیم.


بله ولی همه اینا که همه می گن مگه چیزی جر حقیقته؟


 مهمترین مشکل ما ایرانیان این است که فقط خوب حرف می زنیم و اهل عمل نیستیم (به عمل کار برآید به سخندانی نیست)


 جامعه مانند اتوبوسی است که در حال حرکت است تا وقتی که اتوبوس در مسیر خود حرکت می کند هر مسافری سر جای خود نشسته و کار خود را انجام می دهد اما به محضی که اتوبوس شروع به حرکات مارپیچ کند و یا از مسیر خود منحرف شود حواس همه مسافران به صحبت در مورد اتوبوس و نگرانی در مورد آن است.و هیچ کس در آن آرامش ندارد .


 با سلام،
 به نظر ما این که تک تک ما در ایجاد وضعیت فعلی مسئول هستیم تردیدی نیست . برای اینکه وضعیت فعلی فرهنگ کار و مسئولیت عوض شود باید تک تک ما عوض شویم و برای اینکه افراد 7 اصل ذکر شده در متن را پیروی کنند لازم است درست تربیت شوند .تربیت ملت مهمترین وظیفه دلت است. برای اینکه مردم درست تربیت شوند باید از کودکی این مسائل نه تنها با گفتار و تذکر و نوشتن آموخته شوند بلکه معلمان با عمل خود و صداقت خود اعتقاد و اعتماد لازم را در باور کردن اصول در بچه ها بوجود بیاورند.این کار را مسئولان هم با یکی کردن عمل و حرفشان و رعایت صداقت وجلب اعتماد مردم در باور به اصول باید انجام دهند تا مردم نیز پیروی از اصول 7 گانه بالا را بکنند. علاوه بر 7 اصل بالا برای اینکه وضعمان عوض شود لازم است اول ارزیابی درستی از خودمان داشته باشیم تا دست به تغییر روشهایمان بزنیم وقتی ما قبول نداریم که از نظر علمی عقب هستیم وباید از دیگران یاد بگیریم . اینکه مدام تبلیغ کنیم ما بهترین هستیم و دیگران در سایر نقاط غرق در فساد هستند آیا چیزی غیر از گول زدن وگمراه کردن خودمان است؟


 بسیار عالی بود
 واقعا طلا گفتی
 اما نقش تربیت را درنظر نگرفتی عصری جان
 وقتی خانواده ای فرزند خود اینگونه تربیت میکند که باید گرگ باشی تا زندگی کنی!!،قاعدتا خیلی میتواند تاثیرگذار باشد


Tفرهنگ سازی وظیفه دولت و رسانه هاست و هیچ کسی نمیتواند آنرا رد کند.توقف در پشت چراغ قرمز،بعد از آن بستن کمربند موارد بسیار ساده ای هستند که با وضعیت 20 سال پیش تفاوتهای بنیادی دارد یعنی اگر ما (آنهایی که وظیفه دارند)امروز اراده ای کرده و قصد واقعی برای نهادینه کردن فرهنگ مشخصی را داشته باشیم میتوان امیدوار بود در20 سال آتی به مراحل قابل قبولی برسیم .
 متاسفانه فرهنگ کلی ما ایرانیهامصداق روشن "من آنم که رستم بود پهلوان "میباشد.کوروش و قانون تامین اجتماعی در 2500سال پیش،قانون مرخصی زایمان برای زنان کارگر درآن زمان و....آنقد گفته ایم که خود نیز باورمان شده است چنین چیزی واقعا" بوده و این درحالیست که در 2500سال بعد از آن تامین اجتماعی به شکل واقعی نداریم و هیچکس ککش هم نمیگزدو....سربازان عمرکتابخانه اصفهان را با 5/1 میلیون جلد کتا آتش زدند،مغول جنین کرد و چنان و.....درحالیکه رندانه عملکردهای مثبت ایشان را همیشه به وزیر لایق و ایرانی نسبت میدهیم تمام بدبختیهای گذشته حال و آینده این مملکت را ناشی از حمله ایشان دانسته و سرسوزنی خودرا مقصر و پاسخگو نمی بینیم.و....


 تو هم که داری همه چیز رو گردن دیگران میندازی.
 به آینه نگاه کن.


 ما همه دم از امام حسین و ابوالفضل (ع) میزنیم سوالم این است اگر حضرت همین الان و در همین جامعه ما ایستاده بودند چند نفر از ما پیرو ایشان بودیم؟ چند نفرمان حاضر به فداکاری در رکاب ایشان در آن وضع خاص بودیم؟ جواب را در وجدانهای آگاه و بیدار جستجو کنیم. چه مظلومی حسین جان


 دوست عزیز همه مرید امام حسین هستند ولی الان چه ربطی داشت؟بی ربط بود که این همه منفی گرفتی


 آلمان آلمان که میکنیم، یه زمانی واسه اینکه به شهرونداش یاد بده آشغال نریزت مجازات و جریمه میکرد. واسه اینکه یه چیزی جا بیفته باید یک نسل یه خورده مجازات خلاف کردن رو بچشن تا کم کم روال بشه، هیچ راه دیگه ای نداره، آدمیزاد به خودی خود میل به شلختگی و تنبلی داره، قانون باید سفت و سخت باشه


 دقیقا همینه


همچین گفتی صراحت گفتار که بخود لرزیدم اینها که گفتی کامل عادی شده بفرمایید چرا اینگونه شدیم


 آقای صادق زیبا کلام در کتاب " ما چگونه ما شدیم " به این سوال شما پاسخ دادن .


قسمت هایی ازمقاله را قبول دارم اما همانطور که خودتان خوب میدانید تمامی کشورهای توسعه یافته آموزش فرهنگ توسعه یافتگی را از دوران کودکی ودوره دبستان شروع کردند ونسلهای جدید با طرز فکر نو بوجود آمد برنامه ریزی های بلند مدت انجام دادندوسرمایه گذاری فرهنگی کردند حالا جای این سوال است ماچه کردیم ؟ جز رجز خوانی برای این وآن ومن من کردن که باید اینطوری باشد ونباید اینطوری باشد........ عصر ایران میدونم چاپ نمی کنی چون تو هم ازاین حرفها خوشت نمی اد!!!!!!!!


 اصلا بحث فرهنگی نیست.
 چیز مهمی که از ما ایرانیان رخت بربسته بحث اخلاق است.
 متاسفانه ما در هیج جایی اخلاق را رعایت نمیکنیم.
 توجه کنید که اگر هر مهندسی، دکتری، کاسبی، شهروندی اخلاق همان کار را رعایت کنه آیا به این صورت در میامد.
 ای کاش تمام انسانها بعد از گرفتن آخرین مدرک تحصیلیشون ، زن و شوهر قبل از ازدواج، راننده قبل از گرفتن تصدیق رانندگی ، دکتر قبل از قسم سقراط،، مهندس قبل از قسم و دریافت مجوز و ......مجبور بودن یکبار به کلاس اخلاق سری بزنند و چیزهایی که حتی در کودکستانها هم یادمون دادن رو دوباره مرور میکردیم
 قومی که گشت فاقد اخلاق مردنیست.


 ایکاش روزی برسد که مردم ایران به غرور ملی خود فکر کنند وواقعا جهد نمایند
دست در دست هم دهیم به مهر ایران خویش دوباره کنیم آباد به امید انروز


 شما ممکن است مقصر باشید ولی من واکثر مردم تقصیری در خود نمی بینیم


خدا خیرت بدهد. حرف هر روز دل منو زدی.


 نه ان شاالله تا 1000سال دیگر درست می شود اگه درست نشد عیب از من بوده که نتونستم حدس درست بزنم


 به نظرم حق گفتی کلی حال کردم قلمتان همیشه بر حق .یا علی


 وقتی 3000 میلیارد اختلاس میشه انتظار داری برم تو ایینه چی بگم؟


 تا زمانیکه دل خوش نباشه کسی به فکر کشور که هیچ به فکر خودش هم نخواهد بود


من نق می‌زنم، پس هستم!


 از همین الان شروع میکنم


 سلام
 چرا نظری را که مخالف دیدگاه شماست
 پخش نمی کنید.بیایید از همین جا شروع کنید و درست رفتار کنید.پخش گزینشی نظرات در ادامه همین بحث هایی است که در این مقاله مطرح شده.به جای اینکار پاسخ نظراتی را که قبول ندارید بدهید!


 ایراد اصلی در اینه که بیشتر ماها مسواک نمیزنیم حیف اگه مسواک میزدیم میتونستیم خودمونو تو اینه ببینیم مخصوصا به چشما!!!!!!!!!!!!!!


 باسلام،
متن و نوشته به موقع و مهمی را روی سایت گذاشته اید. این جمله ها مدت ها است که در ذهن من هم است و هر روز در اداره شاید ساعتها وقت صرف بحث روی این مسائل است و همیشه دیگران را مقصر می دانیم. به موقع می خواهیم نماز اخوانیم ولی کار و وظیفه خود را انجام نمی دهیم وهمین ها تیرهایی برای تخریب ایران عزیزمان است. امیدوارم همه به خود آیند و اول خودشان را اصلاح کنند وس پس به فکر اصلاح دنیا باشند.
از عصر ایران متشکرم.


 برای اولین بار در یک رسانه دیدم که علت واقعی عقب ماندگی ما ایرانیان گفته شده است.در هر جامعه ای فرهنگ زیربنای همه بخش های دیگر از جمله اقتصاد،سیاست،آموزش، و... است.فرهنگ مقوله ایست که در طی سده ها سال شکل گرفته و فقط مختص به زمان حال نیست.متاسفانه در فرهنگ سیاسی ما اعتقاد بر این است که همه مقصر را دیگری می دانند و در این مملکت کسی خود را مقصر نمی داند.همیشه مشکل را از بالا دانستیم اما به این فکر نشده که مگر بالایی ها از کجا امده اند؟از آسمان یا زیر زمین که نیامده اند..از بین همین مردم آمده اند.می گویین سیاست مداران ما دروغ می گویند و همه جوری سخن می گوییند که انگار خودشان اصلا اهل دروغ و ..نیست..وقتی اختلاس و دزدی می شود همه به دیده تعجب نگاه می کنند که انگار برایشان تازگی دارد!!در صورتی که خود ما در زندگی روزانه مان در هر پست و مقامی که هستیم خیلی حق خوری ها می کنیم..اولین راه اصلاح،اصلاح خود فر د است..و هر فرد باید بداند که مشکل از خودمان است اما متاسفانه همین را هم هنوز یک ملت نمی داند...


 با حرف های شما موافقم
 اما آیا خودتون هم عمل می کنید ؟


 عالی بود
ما ایرانیها همواره به گذشته خود افتخار می کنیم

راستی پیشینیان ما باید به چه چیز ما افتخار کنند؟؟


 هم متن عصرایران وهم کامنتهایی که دوستان نوشته بودند عالی بودند اما بیاییم بقول دوستمان وزیری که گفتند دست در دست هم دهیم به مهر . از همین فردا هر کس هر کاری که داریم سعی کنیم بنحو احسنت انجام دهیم و وظایف خود را بجا و درست انجام دهیم چون این کشور عزیز را ما ایرانیها باید آباد کنیم چون کسی نمی اید برای ما کاری انجام دهد .اگر اشتباه نکنم عبید زاکانی گفته اند گربه برای رضای خدا موش نمی گیره به امید روزی که همه ما احساس مسئولیت کنیم و از جان ودل بکاریم تا آیندگان درو کنند


 محرم نزدیک است. همه ما تمرین کنیم و ببینیم چقدر درباره عشق به امام حسین صادقیم. آیا حاضریم برای رفتن به هیئت مزاحم همسایه ها نشویم؟ از پارک خودرو در مکانی چند قدم دورتر گرفته تا سر و صدای بلندگو و فریادهای عجیب در مراسم و ...


 متن زیبایی بود. چه کنیم؟
 متاسفانه ما ایرانیها فرهنگ خوبی نداریم از خیلی جهات. پس در این شکی نیست.
 اما متاسفانه سیستم این قدر ویران و ما آنقدر سستیم که ما نیز در سیستم و فرهنگ غلط آن حل میشویم. هر جوان پاک نهادی که بخواهد سالم باشد اولا نمیتواند ثانیا خیلی زود مورد عتاب با تجربه ترها قرار میگیرد .
 بنظرم من مشکل از بالا به پایین امکان حل دارد البته با حضور یک سیستم نظارتی بسیار قوی و دیده بان. سیستم قوی هم سیستمی است که بر اساس قدرت جمعی مردم شکل بگیرد و نه از بالا. متاسفانه امکان توزیع ثروت حاصل از درآمد نفت از بالا به پایین سیستم ما را متملق و کثیف و تنبل بار آورده است. در چنین سیستمی با نبود نظارت قوی قطعا بلبل زبانی و پاچه خواریها به اندازه ی کافی موثر خواهد بود و اصلاح نخواهد شد. تا زمانی که جریان اقتصاد و نیز دیده بانهایی قوی چون مطبوعات و نمایندگان مردم به خوبی عمل نکنند وضع به همین منوال میماند


 عصر ایران چرا انقدر تلاش میکنی 1 کاری کنی که مردم خودشون رو سرزنش کنند برای چیزی که مقصر نیستند؟! قبلاً در این مورد 1 نفر کامنت گذاشته بود که مردم قاعده ی هرم هستند، نه راس هرم. ژاپن و سوئیس رو مثال میزنی، منم 1 سوال دارم: هم اکنون پخش خصوصی ایران چقدر اجازه ی قدرتمند شدن داره؟!
 هیچ کس و هیچ دولتی کامل نیست، قبول. ولی انتقاد از آقای خاتمی بدون وارد شدن به جزئیات بسیار راحت و غیر منصفانه هست. شاید سن شما کم هست و یادتون نمیاد، یا شاید اون موقع روزنامه خوان نبودید! ولی من پیشرفت رو هر روز میدیدم. از پیشرفت ناگهانی صنعت خودرو سازی و ساخت خط تولید پیشرفته سمند، تا قدرت گرفتن بخش خصوصی و تاسیس کیش خودرو،... اجرا و اتمام فازهای مختلف پارس جنوبی و ... بله! به مزاج اصلاح طلبان خوش نمی آید چون منتقدان فقط فقط اهل کلی گویی هستند و فراموشکار. شما یادتون نمیاد که چه فضای رقابتی ایجاد شده بود و بخش خصوصی در هر زمینه ای داشت رشد میکرد. و الان شما دارید از همان مردم انتقاد میکنید که چرا رشد نمیکنند!


 آقا پر رنگ بنویس : اصلاح ف ر ه ن گ


 مردم مانند قطره های دریا هسثند قانون ودولت مانند باد -نبود باد موحب سکون وفساد -وشدت ان باعث ویرانی واشوب -


 فقط ربطش به خاتمی و دولتش نفهمیدم.


 ایرانیانی که اقلا یک بار به اروپا سفر داشتن قطعا بهتر حس میکنن که میشه جور دیگری هم رفتار کرد، رانندگی رو مثال میزنم، باور کنین نوع رانندگی در آلمان بسیار بسیار بسیارررر با ایران فرق داره طوری که محاله شما به عنوان یک عابر پاتون رو تو خیابون بذارین و راننده در فاصله 5 متری تون توقف نکنه! اینا سالها ممارست داشتن سالها جریمه های سنگین شدن تا به اینجا رسیدن، اتومبیل وارد کشور ما شده اما فرهنگش نیومده مسوولین هم انگار نه انگار من موندم که به عنوان مثال آیا ساماندهی اوضاع موتورسوارهای تهران و نظارت به اونها که مسبب بسیاری از تصادفات و آلودگی ها و بی نظمی ها هستن اینقدر سخته که بعد سالها هنوز عملی نشده؟!!، رانندگی راه و رسمی داره که مسوولین باید راهشو با جزییات کامل(نه کلی گویی) و جریمه های سنگین به مردم القا کنن، به نظر من رانندگی یه کار کاملا جمعیه نه فردی،


 امروزه فرهنگ شعر و ادبیات و قصیده سرائی و ... اینها نیست. فرهنگ یعنی فرهنگ آپارتمان نشینی ، ترافیک ، کار ، ابتکار و پژوهش ... که هیچ.

+159
رأی دهید
-24

omide por jalal - لس‌انجلس - آمریکا
با وجودیکه از نظر روانشناسی‌ تا حدودی با این متن موافقم، اما باید گفت که این متن نیمهٔ دوم سکه را در نظر نگرفته است! اولا که فرهنگ دزدی و شل کاری و فرار از قانون و دور زدن قانون، بیشتر یک فرهنگ اسلامیست تا ایرانی‌، دوما، در حال حاضر اکثر مردم ایران به شغل سگ دو زدن از صبح تا شب، شاغل هستند، و دارند چوب مدیریت صاحب الل زمانی‌ را میخورند! سومأ، کدام قانونِ عادلانه در ایران وجود دارد که مردم را محکوم به قانون گریزی می‌کنید!!!!
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 19:11
آشی - لندن - انگلیس
آفرین بر تو ای احسان محمدی. بنظر من در خیلی از موارد ما افراد یک جامعه هستیم که دولتهای آ ن جامعه را می سازیم نه برعکس.
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 19:24
bawafa1385 - هامبورگ - المان
زمامداران هر کشوری مسئول هدایت جامعه و کشور خود هستند. زمامداران کشور بر اساس امکانات اجتماعی و اقتصادی که دارند اقدام به توسعه و پیشرفت فکری و فرهنگی کشور خود مینمایند و بهمین دلیل در هر کشوری برای هدایت و پیشرفت مردم وزارت فرهنگ یا اموزش و پروش یا وزارتخانه های دیگر بوجود اورده اند دولت ها با کمک همین دستگاههای ذیربط وبر اساس برنامه های زمانبندی شده موظف بهدایت و پیشرفت جامعه میباشند ووسایل ارتباط جمعی هر کشوری نقش اساسی در توسعه و ترقی فکری و فرهنگی یا بر عکس نقش اضمحلال و عقب ماندگی مردم ان کشوررا دارند. با بررسی کوتاه ببرنامه های وسایل ارتباط حمعی میتوان پی بمیزان پیشرفت فکری و فرهنگی ان ملت بود. القصه دولت ها سازندگان فکری و فرهنگی جامعه ای هستند که مسئولیت انرا پذیرا شده اند
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 19:24
golly47 - فوكشتاد - المان
همه اینها درست ولی‌ تا مادامیکه سی‌ تا چهل میلیون نفر برای امام حسین که ۱۵۰۰ سال پیش بوده سینه میزنند یا تظاهر میکنند یا قوانین آنزمان را میخواهند بخورد مردم دهند هیچ چیز در این مملکت درست بشو نیست فکر کردن به گذشته مانع از پیش رفت می‌شود بایست به آینده فکر کرد کرات دیگر را تسخیر کرد و نسل خودرا ایز این جا نجات داد
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 20:07
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران
" تفاوت در رفتارهای است که در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است. " فرهنگ و دانش دو متغیری بود که در پایان نامه فوق لیسانسم روش کار کردم! به نتایج بسیار جالبی هم رسیدم. جالب اینجاست که این دو تا متغیر رابطه ی مستقیمی با هم دارند. این دو بسیار در هر جامعه ای هم مفید هستند و هم مهم! اما مهمترین چیزی که راجع به این تاپیک میشه گفت اینه که هر کسی بایستی از خودش شروع کنه.
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 21:13
Norway-104 - اسلو - نروژ
حرف دل من را زدید، ممنونم. ما با همه بی فرهنگیمان و عقب افتاده گیمان حرف از تمدن ۲۵۰۰ ساله میزنیم در صورتیکه از همه مردم دنیا از نظر فرهنگ عقب افتاده تریم حتی از افغانستان که ما آنها را بی تمدن می نامیم . اگر ما مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی هستیم، اول باید فکر کنیم که آیا ما میتوانیم این دموکراتیک را هضم و تحمل کنیم مثل کشور هاییکه در آن دموکراسی است ? آیا ما میتوانیم بپذیریم که اگر دختری حاضر به دوستی با ما نشد به صورت او اسید نپاشیم و او را آزاد بگذاریم باهر کسی که دوستش دارد دوست بشود ? آیا ما میتوانیم تحمل کنیم اگر ما دختری را دوست داشتیم ولی آن دختر پسر دیگری را دوست داشت، آن پسر را نکشیم ? اینها فقط مثالی از هزاران نمونه است که هر روز درکشور ما اتفاق میافتد.
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 21:11
Royan - بوخوم - آلمان
یک حکومت قانونمند مردم قانونمند بوجود میاره, حکومت دروغ وتزویر و دزدی و اختلاس نمیتواند از مردم توقع قانونمندی داشته باشه وقتی که هرج ومرج به اسم قانون به مردم معرفی میشه نتیجه آن همین است, و اصلا مقصر ملت ایران نیست آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگی وظیفه ترتبیت یک جامعه را بعهده دارند پدری که سیگار میکشه نمیتونه فرزندش را از کشیدن سیگار منع بکنه دولت و رهبری دزد هم نباید انتظار ملتی پاک و قانونمند داشته باشه , هر طوری این ملت رفتار کنه من حق میدم , چون این ملت سرگردان است. کسانی هم که در خارج هستند و خیلی هم با فرهنگ وقانون رفتار میکنند اگر 6 ماه تو ایران زندگی کنند و دوام بیاورند حق دارند از بی فرهنگی ایرانیان دم بزنند. ناروا این ملت را قضاوت نکنید.
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 21:15
Norway-104 - اسلو - نروژ
golly47 - فوکشتاد - المان- دقیقا همین طور است. من کاملا با شما موافقم.
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 21:24
avicenna - لندن - انگلیس
چرا هیج کس این نکته رو در نظر نمی گیره که ای جانم!! این مدیران و حاکمان هم از همین جامعه بر اومدن و از خود ما هستن دیگه.... از مریخ که نیومدن. فقط خدا به داد ما برسه
‌پنجشنبه 3 آذر 1390 - 22:55
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
با هدف نوشتن این مطلب که راه دموکراسی و موفقیت رو نشون میده موافقم ولی‌ یادمون نره جامعه زمانی‌ به قانون احترام می‌گذره که خود قانون گذار اون قوانین رو رعایت کنه! شما نمیتونی‌ وقتی‌ تا زانو در لجن گرفتاری به خودت عطر بزنی‌ و ادعای خوش بوی بکنی‌! اول باید این لجن(حکومت اسلامی) از دامن ایران پاک بشه و بعد به فکر‌ یک لباس زیبا و عطر مناسب(رعایت قوانین و سلامت شهری) بگردیم!
جمعه 4 آذر 1390 - 03:56
felora - تهران - ایران
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا- ببخشین ولی به نظر من این جور فکر کردن فقط یک بهانه" هستش که هر کسی و وادار میکنه به اینکه کار هایی که نباید رو با خیال راحت میکنه / اول حکومت و وزیر و وکیل خوب باشن تا .. مگر اونها الگوی ما هستن و یا ما خودمون نباید از خودمون اختیاری برای "خوب بودن " داشته باشیم !
شنبه 5 آذر 1390 - 08:27
felora - تهران - ایران
مسلمان ایرانی - شیراز - افرین کاملا موافقم واقعا ای کاش هر کسی از خودش شروع کنه و به خصوص در رعایت قوانین رانندگی ! اینقدر از دست این موتور سوارها شاکیم .. نمیدونی توی تهران چه میکنن / ورود ممنوع . پیاده رو . یکطرفه . دو طرفه . خط ویژه یعنی همه جا
شنبه 5 آذر 1390 - 08:36
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران
felora - تهران - ایران ممنونم هموطن گرامی. منم با شما موافقم. این وضع رانندگی تقریبا در همه جای ایران عمومیت داره (( متاسفانه! )).. یکی از دوستان از امریکا اومده بود ایران تا ایران بمونه و برنگرده، باور میکنید فقط بخاطر وضع رانندگی در ایران از ایران برگشت؟! شاد باشید
یکشنبه 6 آذر 1390 - 11:38
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران. چه جالب شما اینجایی؟ زیر مطلب ترور نویسنده آذربایجانی کلی‌ شلوغ کردی و آدرس آیات شیطانی رو از قرآن طلبیدی!! آدرسش رو برات نوشتم و دیگه رفتی‌ و پیدات نشد!؟. felora - تهران - ایران. گفتم که با مطلب موافقم ولی‌ تا زمانی‌ که قانون گذر خودش قانون رو رعایت نکنه جامعه برای قانونمند شدن به بن بست میخوره! و در ضمن ما در ایران نیازمند یک قانون اساسی‌ غیر اسلامی و آموزش هستیم که متأسفانه شما فراموش کردی تا زمانی‌ که آموزش نباشه فاصله انسان‌های امروزی با عصر حجر خیلی‌ کمه!
دوشنبه 7 آذر 1390 - 05:55
sebil - خراسان-خراسان - ایران
همه چیز برمی گرده به استبداد و بس.
دوشنبه 7 آذر 1390 - 08:56
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا 2.. در هیچ جای قرآن هیچ آیه ای پیدا نمیکنی که نوشته باشه کسانی که از اسلام برگشته اند رو بکشید! فقط چندجا نوشته شده کسانی که از اسلام بر میگردند، خدا بکشدشان!... ضمنا من هم موافق با حکومتی هستم که غیر اسلامی باشه، دین از سیاست جدا باشه. هر کسی با هر عقیده ای که داره زندگی بکنه. دین فقط در درون فرد باشه نه بیرون فرد.. اگر اینطور باشه برای دین داران ِ آن عقیده و دین نداران ِ آن عقیده خیلی خوبه.
دوشنبه 7 آذر 1390 - 11:16
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا اینکه جوابتونو ندادم دلایل مختلفی داشت. یکیش این بود که خسته شدم از بس برای شما و امثال شماها همین آیات و تفاسیر و.. رو نوشتم! اگه بخوام سرچ کنم همین سوال شما رو شاید بالای 20 بار به کاربران گرامی گفتم! بعدشم کاری به شما ندارم ولی کسی که بخواد گزینشی جواب بده، یعنی نه کل آیه و آیات مربوط به اون رو بلکه، فقط به قسمتی از یک آیه و. استناد بکنه نمیشه باهاش حرف زد! اون آیاتی که شما نوشتی نه کاری به اتفاقات افتاده ی قبلش داری و نه به شأن نزولی که این آیات نازل شده!!!! بخش اعظمی از آیات قرآن بنا به اتفاقاتی که افتاده نازل شده. آیه ی اول پس از مدت زیادی بود که دشمنان به پیامبر (ص) و. اذیت و آزار کردند و.. نازل شد. شما اگر اطلاع زیادی از تاریخ اسلام و زمان پیامبر دارید، لطف کنید "در صورت وجود" سه تا از جنگهای پیامبر که جنبه ی تهاجمی داشته رو نام ببرید! البته منظورم بغیر از جنگهایی هست که در جواب اذیت و ازارها و تهاجماتی هست که پیامبر و یارانش شده ؛ و همچنین جنگهای تدافعی هست. منتظر هستم!
دوشنبه 7 آذر 1390 - 11:15
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
مسلمان ایرانی - شیراز - ایران. متاسفانه شما اسیر جادوی تفسیر شدید! تفسیر دقیقا یعنی‌ اینکه کلاغ رو رنگ می‌کنن و جای قناری جأ میزنن! جالبه آیاتی که به طور صریح دستور کشتن و به اسارت گرفتن زن و بچهٔ کفار نوشته بخاطر این بوده پیامبر رو اذیت میکردن!؟ تا ایران و اسپانیا به خاطر اذیت کردن پیامبر پیش رفتین یا زن و زراندوزی!؟ محمد قدرت رو تمام و کامل می‌خواست خوب معلومه حکومت زمان باهاش میجنگید! شما مغلطه می‌کنین! میگین چنین آیتی نداریم من نام می‌برم میگید نه اینا شأن داره! کدوم خدا بکشتشون!؟ مگه مسلمان‌ها جنبنده ای از مخالفین رو زنده میگذاشتن که خدا بخواد بکشه!! اتفاقاً دقیقا تو سوره محمد آیه‌ ۴ میگه خدا خودش می‌تونست این ها رو بکشه ولی‌ می‌خواد شما براش اینکارو بکنید! آخه وقاحت تا کجا!؟.
دوشنبه 7 آذر 1390 - 16:51
felora - تهران - ایران
freedom-is-not-free doom - کاملا درسته که قانون اساسی و خیلی از قوانین اموزشی دیگه باید تغییر کنه واون یه بحث ومسئله جداست . ولی فعلاکه از این تغییر بزرگ خبری نیست چه باید کرد ؟مشکل اینه که ما حتی برای موردهای خیلی معمولی وکوچیک که توی خیلی از کشورها حل شده هم مشکل داریم (اموزشهایی هم هست) ولی بعضیها کلا با رعایت کردن " مشکل دارن! شما اینجا نیستی ببینی چه خبره .. هنوز با رفتن از روی خط کشی عابر ! مشکل وجود داره . یعنی چیزی که حیوانات در سایر کشورها حتی با عمل رفلکسی درست عبور میکنن..
دوشنبه 7 آذر 1390 - 19:58
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
متوجه منظورتون هستم ولی‌ این نکته‌رو فراموش نکنید که همین استرالیا،امارات،مالزی،ترکیه و. ۳۰،۴۰ سال پیش زمانی‌ که مردم ما قوانین رانندگی‌ رو رعایت میکردن هنوز داشتن بر سر مرزبندی چراگاه ها! استثمار زن! نسل کشی قومی و . میجنگیدن! باید دید چه شد که اون مردم قانونمند تبدیل به این هنجار شکن‌های امروزی شدن!؟
‌سه شنبه 8 آذر 1390 - 02:06
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
سرقت و حمله به از مغازه‌ها در لندن در چند شبی که خیابان‌ها بحرانی بود رو که یادتون نرفته؟ یا حتی قطع برق و توفان ها در امریکا و کانادا که فرصتی که مردم هجوم بیارن به فروشگاه‌ها برای دزدی!؟ تو همین استرالیا خودمون اگه دوربین‌های امنیتی نباشه تو ۱ روز فروشگاه خالی‌ می‌شه! با چشمان خودم هر روز میبینم دختر و پسر‌های اینجا رو که تو مترو از روی ریل‌ها رد میشن تا برن اون طرف پول بلیط ندن!! باز وقتی‌ من مقایسه می‌کنم با ایران تو این همه قطع برق‌های از پیش تعیین شده و منطقه‌ای چنین فجایع‌ای نداریم! یا بدون دوربین امنیتی فروشگاه‌ها به اندازه اینجا نا امن نیستن! بدون هیچ گونه تعصب باید گفت ما قانون مندی و انسانیت تو خونمون هست! همینجا اگر مجری قانون خودش رعایت نکنه یا بخواد غافل باشه اینجا ۱ ماهه تبدیل به جنگل می‌شه!.
‌سه شنبه 8 آذر 1390 - 02:36
felora - تهران - ایران
افرین به توان بی نهایت (ما قانون مندی و انسانیت تو خونمون هست) ما که امیدمون و از دست نمیدیم دوست من تا ببینیم .... ارزوی بهترینها رو براتون دارم
‌سه شنبه 8 آذر 1390 - 12:49
freedom-is-not-free doom - ملبرن - استرالیا
ممنونم دوست عزیز،من هم به ایران قانونمند و سکولار امید دارم،با آرزوی تندرستی و موفقیت برای شما
‌سه شنبه 8 آذر 1390 - 16:59
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.