بررسی روزنامههای صبح تهران؛ یکشنبه اول آبان
+0
رأی دهید
-0
بررسی روزنامههای صبح تهران؛ یکشنبه اول آبان
اصلاح قانون اساسی، رییس جمهور منتخب پارلمان
"شکایتهای جدید در راه است" گزارش اصلی شرق است درباره نظر مجلس درباره دولت، "استقرار نظام پارلمانی قوا را هماهنگتر میکند" به نقل از علی لاریجانی تیتر اول فرهیختگان است، اعتماد از قول همین مقام نوشته "رییس جمهور منتخب پارلمان میشود"، سیاست روز نوشته "نظام رقابتی یا پارلمانی" و ابتکار" پاسخ احمدینژاد به همه اتهامات" را در صدر گزارشهای خود آورده است.
عبرت آموزی قتل قذافی و تردید کیهان
کیهان تنها روزنامه تهران است که در تیتر بزرگ خود به حوادثی در بحرین اشاره کرده و از قول مردم آن کشور خطاب به آل خلیفه نوشته " قذافی را ببین و عبرت بگیر".
الهه کولایی در مقالهای در شرق نوشته کشته شدن سرهنگ قذافی، رهبر لیبی که در برابر اراده مردم کشورش تسلیم نشد و دگرگونیهای بنیادی در جهان را به حساب نیاورد، بار دیگر روند رو به گسترش کمی و کیفی نظامهای مبتنی بر اراده و انتخاب مردم را در عصر جهانی شدن یادآور شده است.
به نظر این استاد دانشگاه این شرایط در غرب آسیا و شمال آفریقا که بخش مهمی از منابع مهم انرژی فسیلی جهان در آن قرار گرفته، اینک از حساسیت بیشتری برخوردار شده است. تامین ثبات و مبارزه با افراطگرایی در چنین شرایطی، راهکاری جز واژگونسازی حکومتهای دیکتاتوری و تسلیم شدن در برابر موج بلند دموکراسیخواهی، پیش پای قدرتهای این منطقه و جهان باقی نگذاشته است.
در پایان مقاله شرق آمده فریاد آزادیخواهی مردم کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، که در اصطلاح خاورمیانه خوانده شده است، در پرتو تغییرهایی که در دهههای اخیر شکل گرفته، به گوش همه جهانیان رسیده است. اینک رسانههای بینالمللی تحت کنترل قدرتهای جهانی نیز وظیفه انتقال این پیام را برعهده گرفتهاند. بیتردید حاکم شدن مردم بر سرنوشتشان در مسیر تحقق اراده الهی است که جامعه بشری به اشکال گوناگون برای رسیدن به آن تلاش کرده است.
محمود صدری در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته در روزگاری که موج اول تحولخواهی در خاورمیانه و شمال آفریقا شکل گرفت؛ یعنی نیمقرن پیش، ایدئولوژی غالب در کشورهای مستعمره و نیمهمستعمره، از جمله کشورهای خاورمیانه، استقلالخواهی و توزیع منابع کمیاب اقتصادی بود که عمدتا در اختیار استعمارگران و حاکمان دستنشانده آنها بود، اما در روزگار کنونی اولا، هیچ کشوری رسما مستعمره نیست و ثانیا، سهم شهروندان از درآمدهای اقتصادی کشورها افزایش یافته است.
به نوشته این روزنامه مجموعه قابلیتهای اقتصادی در کشورهای بحرانزده خاورمیانه و شمال آفریقا بهعلاوه ایران و ترکیه از جهات گوناگون، مهیای تشکیل بازار بزرگ و یکپارچه منطقهای است که میتواند بسیاری از تضادها و تعارضهای داخلی کشورها را برطرف کند.
سرمقاله دنیای اقتصاد نتیجه گرفته شعار سیاسی مخالفان هرچه باشد، نیرویی که آنان را به جنبش درآورده، تمایلی گسترده برای بهرهمندی از امکانات تازه و به کف آوردن فرصتهایی برای خلق ثروتهای جدید است. از آنجا که شیوه ملکداری در خاورمیانه، هنوز مبتنی بر انحصار سیاسی است و این وضع لاجرم به انحصار اقتصادی میانجامد، نیروهای آشکار و پنهان جوامع خاورمیانه و شمال آفریقا آزاد شدهاند تا حاکمان را به تمکین در برابر رقابت و رونق کسبوکار وادار کنند و از آنجا که مانع اصلی این کار، حاکمان مادامالعمر هستند بر آنها شوریدهاند.
کیهان در سرمقاله خود ادعا کرده اسناد و شواهد غیرقابل انکار به وضوح نشان میدهد که قذافی- حداقل- طی ده سال گذشته در نقش یکی از عوامل گوش به فرمان آمریکا و متحدانش در صحنه بوده است بنابراین در صورت بازداشت و محاکمه میتوانست اعترافات تکان دهنده و رسواکنندهای علیه قدرتهای غربی داشته باشد.
حسین شریعتمداری در این مقاله با ابراز تردید در مورد این که قذافی را مردم خشمگین کشته باشند مدعی شده که او توسط نیروهای ناتو کشته شده چون "بدیهی است که قذافی برکنار شده و از قدرت افتاده نه فقط کمترین سودی برای آمریکا و متحدانش نداشت، بلکه اعترافات وی میتوانست کابوس وحشتناک دیگری برای متحدان غربی رژیم سابق لیبی و مدعیان کنونی نظام پیش روی مردم این کشور باشد."
در همین حال روزنامههای دیگر تهران از جمله تهران امروز نوشتهاند یکی از انقلابیون لیبی در نواری ویدئویی که روز جمعه پخش شد گفت که وی معمر قذافی را اسیر و سپس کشته است. در این نوار ویدئویی تصویر مردانی که لباس نظامی بر تن دارند وجود دارد که به الصادق العریبی تبریک میگویند. العریبی متولد سال 1989 و عضو لشگر بنغازی است.
به نوشته این روزنامه صادق العریبی انگشتری از طلا و جلیقه آغشته به خون معمر قذافی را نشان داد که خودش آنها را از تن قذافی درآورده است. بر روی انگشتر نام صفیه ورکش همسر قذافی و تاریخ ازدواج آنها در دهم سپتامبر 1970 حک شده است.
مرگ ولیعهد سعودی در صفحه اول چند روزنامه امروز تهران منعکس شده، سیاست روز عکسی از مردم عربستان در حال دیدن خبر مرگ ولیعهد کشورشان گذاشته و نایف را محتملترین جانشین شاهزاده سلطان خوانده است.
افزایش قیمتها و اختلاف مسئولان اقتصادی
تهران امروز در تیتر اول خود نوشته "قیمت آب افزایش مییابد"، "جمع آوری نقدینگی با اوراق مشارکت" عنوان اصلی جهان صنعت است، دنیای اقتصاد نوشته "یارانه سه برابر، تکلیف قانونی؟" و روزنامه جمهوری اسلامی از "اختلاف مسئولان اقتصادی کشور در مورد مدیریت نرخ ارز در بازار" خبر داده است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته به دفعات شاهد بودهایم و همچنان نیز هستیم که مسئولان اقتصادی در عین ارتباط تنگاتنگی که حوزههای کاری آنها با یکدیگر دارد، سیاستهای کاملاً متناقضی را در پیش میگیرند و هر یک دستاوردها و عملکردهای دیگری را خنثی مینمایند، چنانکه گویی این مسئولان هر یک متعلق به یک کشور مستقل با ویژگیهای متفاوت هستند.
در ادامه این مقاله آمده افزایش واردات در زمان اوج برداشت و تولید محصولات مختلف، بالا بردن تعرفههای وارداتی نهادههای تولیدی با وجود کمبود در داخل و... در این میان هم که مشخص است، کشاورزان، تولید کنندگان و نهایتاً مصرف کنندگان، متضرران اصلی این عدم هماهنگی هستند. نمونه نگران کنندهتر از سایر موارد را باید در حوزه سیاستهای پولی و ارزی طی سالهای اخیر، خصوصاً از اواخر سال 89 تاکنون جستجو کرد.
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی اختلاف میان مسئولان اقتصادی دولت، بخش خصوصی و... طی چند ماه اخیر با شدت گرفتن تنشها در بازار ارز و طلا وارد مرحله تازهای شده است، اگر تا پیش از این و از ابتدای فعالیت دولت نهم، اصرار شخص رئیس دولت بر کاهش نرخ سود بانکی، اختلاف نظر گسترده و دامنهداری را در حوزه بانکی و سیاستهای پولی کشور ایجاد کرده بود، از زمستان سال گذشته که با شیطنت شیخنشین امارات، نقل و انتقال ارز و عرضه آن در بازار داخلی دچار التهابات مقطعی شد، مباحثات بر سر قیمت ارز و میزان عرضه آن توسط بانک مرکزی از آن برهه تاکنون همچنان ادامه دارد.
مریم باستانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته آقای بهمنی در اظهارنظری عجیب عنوان کرده است که بانک مرکزی میتواند با استفاده از تصمیم اخیر شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش 5/1 درصدی سود اوراق مشارکت، نقدینگی موجود در بازار را جمع کند.
به نوشته این مقاله اگرچه یکی از ابزارهای رایج برای کنترل رشد نقدینگی انتشار اوراق مشارکت است اما موقع اجرایی کردن این تصمیم هم خود دارای اهمیت بالایی است. نیمه دوم سال گذشته (شهریور ماه 89) حجم نقدینگی 250 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم در خردادماه امسال به 307 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است و این به آن معناست که نقدینگی با سرعت بالایی در حال افزایش است. اگرچه بخشی از این رقم به دلیل استقراض 50 هزار میلیارد ریال در سال 89 صورت گرفته اما افزایش 57 هزار میلیارد تومان طی 9 ماه نشانه تبدیل شدن ارزهای بیشتری به ریال است که اتفاقا پشتوانه تولید ندارد و حاصل فروش نفت است.
سرمقاله جهان صنعت تاکید کرده اولین پیامد آن مزمن کردن بیماری هلندی در اقتصاد است که سالهاست گریبان اقتصاد ایران را گرفته و پیامد بعدی آن افزایش نرخ تورم است. حال در چنین شرایطی چگونه رییس کل بانک مرکزی عنوان میکند که با 5/1 درصد افزایش نرخ سود اوراق مشارکت میتوان نقدینگی را جمعآوری کرد؟ تردیدی نیست که این وعده شبیه به وعده کنترل بازار ارز است که با گذشت چهار ماه از وعده داده شده همچنان فاصله قیمت بازار و رسمی 200 تومان است. آیا بهتر نیست آقای بهمنی به جای چنین وعدههایی برای یافتن ابزارهای مناسب از کارشناسان اقتصادی کمک بخواهند؟
رشد فساد و واکنش مردم
مرتضی شاملی در مقالهای در شرق نوشته سالهای 60 بود که صحبت از رشد فساد مالی در جامعه شد و رییس دولت وقت گفت که هنوز این فساد نهادینه نشده است. اما امروز چه؟ امروز که روزبهروز بیشتر از دیروز آدمهایی را میبینی که هی میدوند و خط روی زمین میکشند و سیرایی هم ندارند واقعا به آنها با چنین خصلتهایی چه باید گفت؟ چگونه باید گفت که این دنیا دیگر به آن بزرگی وبیدر و پیکری که خیال میکردیم، نیست.
نویسنده افزوده چند روز پیش شاهد بودم چند نفر میخواستند تعداد صفرهای سه هزارمیلیارد را بنویسند و نمیتوانستند. هم خندهام گرفته بود و هم دلم سوخت. مردم ما این هستند. آنها را با چنین ارقام و اعدادی چه کار؟! از بد حادثه است که در گردباد حیرت از این اعداد نجومی و سرسامآور افتادهاند. وگرنه سقف توقع و اوج نیاز آنها چند میلیون تومان وام مسکن است و هزینه جراحی همسر و جهاز دختر و تازه در کنار همه اینها خجالت از پسر یا دختر جوانی که نمیتوان به او حالی کرد چرا زندگی او چنین است و از آن همسالان از ما بهترانش چنان! چرا او باید هزینههای دانشگاه آزاد ناکجاآباد را نداشته باشد و برخی بین دانشگاههای شرق و غرب عالم ییلاق و قشلاق کنند!
سرانجام مقاله شرق این است که اگر بیایید و از همین مردم با تمام گرفتاریهایشان بپرسید که چگونه زیستهاند، آیا گله میکنند و میگویند که بد زندگی کردهاند؟ نه. سرشان را بالا میگیرند، در چشمانتان نگاه میکنند و میگویند خدا را شکر که با آبرو زندگی کردهاند! به همین سادگی. مردم ما این هستند.
مداحیهای زنانه
روزنامه جمهوری اسلامی خبر داده رواج مداحیهای زنانه به مناسبت اعیاد مذهبی و جشنهای عقد و عروسی، بیماری جدیدی است که علاوه بر تبدیل شدن به یک شغل پرسود برای عدهای از زنان بیسواد، وسیلهای نیز برای ترویج افکار خرافی و رقص و آواز و لهو و لعب به نام دین شده است.
به نوشته این روزنامه نرخ این مداحان زن، از 90 هزار تومان تا 500 هزار تومان متغیر است و نکته تأسفبار اینکه این افراد برای بازار گرمی خود، به جواز استفاده از دف و چنگ و تمپو و تمبک و انواع موسیقی و حتی رقص نیز فتوا میدهند.
روزنامه جمهوری اسلامی اظهار نظر کرده که این انحرافات، در قسمتهای بالای شهر تهران بیشتر است ولی اخیراً به بخشهای مرکزی و جنوب شهر و حتی بعضی شهرستانها نیز سرایت کرده است. اکنون که در آستانه اعیاد قربان و غدیر قرار داریم توجه به این انحرافات و برخورد با آنها از اهمیت برخوردار است.
تیترهای پنهان
ابتکار در شوخی با تیترهای روزنامهها نوشته:
- استاندار تهران: سازوکار لازم برای حفاظت از رای مردماندیشیده شده است [ من خودم اونجام]
- نماینده مجلس: استیضاح وزیراقتصاد، طرحی شتابزده است [هنوز یک سال هم از اختلاس سه هزار میلیاردتومانی نگذشته]
- شجونی: اصلاح طلبان داغون شدهاند. مزدور شدهاند. مردود شدهاند. روفوزه شدهاند [پسر اون لنگه کفشو به من بده ببینم]
- رئیس کل بانک مرکزی: سیستم بانکی از اختلاس اخیر متضرر نشد [حساب ما سرجاشه]
- احمدینژاد: مشائی اگر خودش هم بخواهد کنار بکشد من قبول نمیکنم [با هم اومدیم، باهم میریم]
- شروط رسایی برای حضور در کمیته اصولگرایی! [اول اینکه حسینیان باشه دوم اینکه کوچک زاده باشه و سوم اینکه صندلیهامون هم کنار هم باشه]
- لاریجانی: به هرقیمتی، پای حقوق مردم میایستیم [حتی اگر خدای ناکرده لازم باشه وزیری را استیضاح کنیم]
یادداشت آخر، خداحافظی
ابراهیم رها که ستون طنز وی هر روز صفحه دوم اعتماد بود امروز در صفحه آخر این روزنامه نوشته "این ماه (آبانماه سال 90) آخرین ماهی است که ابراهیم رها، مطلبی مینویسد! کل ماجرا را خلاصه و در همین یک خط گفتم. اما حالا میخواهم چند و چون ماجرا را با مخاطبان همیشه عزیزم در میان بگذارم."
این طنز نویس تاکید کرده تا پایان این ماه مینویسم و دیگر هیچ چیز در هیچ جا به قلم ابراهیم رها نوشته نخواهد شد. منظورم این نیست که فقط دست از ستوننویسی روزنامه برمیدارم، دیگر کتاب یا فیلمنامه یا... هم نخواهم نوشت. با پایان آبان امسال، ابراهیم رها هم تمام میشود.
نویسنده اعتماد به یاد آورده به روایتی این ستونهای بیانیه که در روزهای آتی مینویسم آخرین مطالبم پس از سالها نوشتن ستون طنز روزانه است. در این سالها پر از خاطرات تلخ و شیرین شدهام. حدود پنج سال در همین روزنامه اعتماد ستون ثابت روزانه داشتم. از جنگ سرد شروع شد و با بیانیه تمام میشود. طی این مدت در روزنامههای یاسنو، سرمایه، بهار، کلمه سبز، فرهنگ آشتی، روزگار و... هم ستوننویسی آن هم به شکل روزانه داشتهام.
|