یادش بخیر موقعی که کلاس اول و دوم ابتدایی بودم از شیرهای پاکتی که به عنوان تغذیه می دادند استفاده می کردیم چون در آن زمان به تغذیه دانش آموزان خیلی اهمیت می دادند تا ضعیف نشوند و بهتر درس بخوانند. حیف و هزاران حیف
ما میریم به مدرسه با الفانته شوٍ! کیا یادشون میاد اینو. جون جون گل پری جون بله جون جون کجایی جون تهرون. ننه این طوقیه این فرق میکنه، چارز برونسون و خوندن آهنگ گل سنگم روی قطار درحال دزدی. این روزها برمیگرده مطمئنم چون خواست یک ملت بزرگ بر اینه قول میدم عین اولش میشه.
واقعا عالی بود ، با تشکر بسیار ,افسوس که خیلی زود گذشت و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم !!!. لطفا هر از چند گاهی گریزی به گذشته بزنید باز هم تشکر میکنم . با این تصاویر .خیلی دلم واسه کودکیام تنگ شد. مطمئنم تمام بینندگان این تصاویر آهی از غم و عشق و .. سر دادند . یاد باد اون روزگاران . اون دوستیها . اون عشقهای کودکی!!
چرا یه عکس اعدام یا چاقوکشی یا معتادانی که تو خیابون گله گله دراز کشیده باشن نشون نمیدین. یا حدعقل عکس فاطمه زهرا. یا دست بریده ابولفضل. چرا یه دونه عکس صندوق صدقات با صندوق گدایی اصلا توشون نیست...اصلا تو عکسها چرا کسی گریه نمیکنه ؟.. شاه چه آدم بدی بود. چه مملکت زشتی درست کرده بود. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یادش بخیر تقریبا همه را به یاد می آورم بخصوص شیر پاکتی و بسکویت مادر که همیشه در زنگ تغذیه بهمان میدادند به علاوهٔ پسته و لوبیا و ......چه روزهای خوبی بود مخصوصاً اگر پیشاهنگ هم بودی. کفش ملی قبل از انقلاب را نمیشود اصلا با کفش ملی بعد از انقلاب مقایسه کرد، با آریا رانندگی یاد گرفتم خداییش پرشتابترین ماشین بود! ای روزگار!
یادش بخیر. دوران دانشجویی فقط سیگار هما فیلتردار میکشیدم. مرسدس بنز 102 هزار تومن!!! حالا مقایسه کنید با تابوتهای مرگ ایران خودرو و سایپا. قیمتش هم که چه عرض کنم!!!
سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا .. ببین اون عشقی که ما اون دوران با همه کم و کسری هاش کردیم عمرا تو یه سرسوزنش را نخواهی داشت اون شیرهایی که به ما می دادند ما از سرشکم سیری زیر پامون می ترکوندیم و عشق می کردیم ولی تو الانه باید برای یه لیتر شیر بری اول یارانه ات را بگیری بعد بری تو صف یک کیلومتری تازه اگه بهت رسید یه پاکت شیر یارانه ایی گیرت بیاد. تو اون قوطی روغن شاه پسند سینه ریز طلا می گذاشت اون خدا بیامرز بلکه این ملت نمک نشناس یکی از این روغن هارو بخره ولی حالا با کالا برگ هم گیرت نمیآد.... آره داداش ما اون دوران هیچی نداشتیم ولی یه جو دل خوش داشتیم که اونم ازمون گرفتند.. این چیزهایی که برای تو بی اهمیت است برای ما عشق استو یه دنیا خاطره.. روزهای قشنگ خداحافظ ظ ظ ...
افسوس وصد افسوس که زود گذشت.یادمان رفت که چی بودیمو چی شویم.انسان جائز خطاست اما ن به این مقدار راستی چی شد اینطوری شد?کی بود کی بودمن نبودم دستم بود...........باید اینطوریمیشد که از خواب غفلت بشیم وقدر داشته هامون رو بدونیم وبا چشمان باز مراقب اینده خودمون وبچه هامون باشیم.اما باز یاد قدیما دوستیها وعشقهای بچگی وجوانی بخیر همه چیز رنگو بوی دگری داشت یادش بخیر یاد همچی بخیر.
یادش بخیر. من خیلی بچه بودم ولی دقیقا یادم هست تبلیغ الفانته شوهه . یادم هست که وقتی که یک کفش الفانته شوهه برام خریدن ،فروشنده یک برنامه هفتگی مدرسه که عکس همین فیله روش بود بهم داد. با وجودی که اون موقع هنوز مدرسه نرفته بودم ولی انقدر از گرفتن این جایزه خوشحال شده بودم که هنوز هم با به یاد آوردنش خنده روی لبانم نقش می بنده. یاد اون دوران خوب بخیر!!
میبینم با کامنت گذاران پیر و فرتوتی سروکار داریم. ببخشید من بعضی وقتها با شما و شاه اتان شوخی میکنم تو خودتان باشید ولی خودمونیم این اجناس که میبینید هم محتویاتش هم جعبه اش مال اروپا و امریکاست ومونتاژ اصله. ماشینه هم که مال کرایسلر امریکاست که احتمالا متخصصین شاه فقط باد تو لاستیکاش میکردند.
من بادیدن این عکس مرسدس یاد سخنرانی یک اخوند جنایتکار که حالا هم متاسفانه زنده است میافتم اوایل 57 میگفت ای مردم مگه پیکان هم قیمتش 20هزار تومنست??پیکان باید قمتش5هزار تومن باشد.لعنت به این دروغگوها و جنایتکارا.
یادش بخیر.اگه بعد از ظهرها ساکت بودیم و سر و صدا نمیکردیم تا مادر بزرگم بخوابه.مادرم 15 ریال میداد تا بریم یه کانادادرای بخریم و شریکی با داداشم بخوریم.چقدر اون یکساعت طولانی بودددددددددد
هما فیلتردار (معروف به وینستون دانشجویی) کانادادرای از محبوبترین نوشابه ها بود. اریا شاهین دنده فرمونی و فقط سه دنده داشت ولی پر شتابترین و سریعترین ماشین بود . امتیازش رو فروختند به پاکستان. تبلیغ کفش ملی : ما میریم به مدرسه با الفانتن شوهه. هنوز گاهی این تبلیغ رو زمزمه میکنم زیرلبی. واقعا" که چه روزگاری بود. دقیقا" همونطور بود که ایران و ایرانی باید میبود. و امروز... بذار دهنم بسته بمونه !!!
. تغذیه مجانی را تو مدرسه بمون میددن با هزار اکراه میگرفتیم، شاه(نور به قبرش ببره الهی) گفت بود صبحانه برای اینکه بچهها درس را بهتر بفهمند الزامی هست واسه اینکه مطمئن باشن همه بچه دبستانیها با صبحانه میرن سر کلاس مجانی به هم شیر پاکتی (که ما زیر با لّه میکردیم) و پنیر هلندی (که ما میمالیدیم به کفشمون براق بشه) و پرتغال و ساندویچ و ،،،بمون میددن که آی خدا این مردمِ حق نشناس همین دولت اسلامی هم زیادشونه.
دوست گرامی morid - ایران - بوشهر --اولا که دود از کنده پا میشه...تند نرو. دومأ که شما صحیح میفرمائید همه چی تقریبا خارجی بود چشمتون را باز کنین میبینید که الان هم همه چی خارجیه البته اگه چین را خارج حساب کنید ..الان تو ایران آرزوی همین ماشین مونتاژ اروپا و آمریکا را دارن عزیزم اگه ماشین ایرانی سوار میشن از ندریه هر کی پولش میرسه میره ماشین خارجی میخره سوار میشه. دوست عزیز من الان که تو این عکسها دیدم کفش ملی در حقیقت ایتالیأیی بوده تعجب میکنم چون یادمه عارم بود که برام کفش ملی یا بلا بخرن همیشه دلم میخواست کفش دستدوز ایرانی واسم میخریدن...عزیزم درک اون زمان واسه شماها امکان پذیر نیست همونطور که درک زندگی با شرایط الان تو ایران واسه من امکان پذیر نیست چون چندین ساله بیرونم...البته من دوران شاه خیلی بچه بودم فکر نکنی یه پام تو گوره الان.
جمشید جم - ایران - تهران . من فکر میکردم فقط ما شیر رو زیر پا میترکوندیم!! البته ما چندتاش و میذاشتیم رویهم کنار میله ها مدرسه بعد تا بنده خدایی رد میشد میترکونیدم روی لباسشها!:)) به ما موز و سیب و پرتقال هم میدانند وشیرینهای کام!!.
منکه یادم نمیاد ولی اینو می دونم که شوهر خالم تو اون قرعه کشی ملی کلی پول برد و رفت باهاش اون موقع نو میدان خراسان یه خونه بزرگ خریدو کلی سود کرد.می خوام بگم اون وقتها همه چی واقعی بود .