روایت پدر نهال سحابی از خودکشی دخترش


روایت پدر نهال سحابی از خودکشی دخترش

پدر نهال سحابی با تکذیب روابط عاشقانه بین دخترش و بهنام گنجی می‌گوید، «همزمانی خودکشی نهال سحابی و بهنام گنجی اتفاقی است». به گفته منوچهر سحابی دخترش تا به حال بازداشت نبوده و "جمیع اتفاقات جامعه" علت خودکشی او بوده است.

منوچهر سحابی می‌گوید، «نهال سحابی هیچگاه بازداشت نشده بود»

منوچهر سحابی با تکذیب روابط عاشقانه میان نهال سحابی ۳۷ ساله و بهنام گنجی ۲۲ ساله تاکید دارد که «تمام دوستان دخترم، حتی آن‌ها که ۴۲ یا ۴۳ سال دارند همیشه به او می‌گفتند، "مامان نهال"».

منوچهر سحابی پدر نهال سحابی در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله، همچنین خودکشی دختر خود بعد از خودکشی بهنام گنجی را "اتفاقی" می‌خواند.

به گفته آقای سحابی، "نهال سحابی هیچگاه بازداشت نشده و خودکشی او غیر سیاسی است". پدر نهال سحابی می‌گوید:«جمیع اتفاقاتی که در جامعه افتاده بود باعث خودکشی او شد.»

پیش‌تر یکی از دوستان مشترک نهال سحابی، بهنام گنجی و کوهیار گودرزی در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله، «خودکشی نهال سحابی را "عاشقانه" دانسته و خودکشی نهال سحابی و خودکشی بهنام گنجی را با هم مرتبط دانسته بود.

روایت اول از خودکشی نهال سحابی توسط یکی ازدوستان نهال سحابی و بهنام گنجی با روایت دوم توسط پدر نهال سحابی از خودکشی دخترش متفاوت است.

گفت‌و‌گو با منوچهر سحابی پدر نهال سحابی

دویچه‌وله: دختر شما چه‌طور و به چه‌علت فوت کرد؟

منوچهر سحابی، پدر نهال سحابی: متاسفانه یا خوشبختانه، نهال دیدگاه‌های بلند و بالایی داشت. روحی متمایز از روح ‌‌افراد اطراف خود داشت. همیشه به من می‌گفت، "بابا، جایگاه من، جایگاه دیگری است و من باید خواب آسوده‌ای برای خود تهیه کنم".

هر وقت با او صحبت می‌کردم و می‌پرسیدم به چه دلیل، می‌گفت، "دلیلش را نپرس. احساس می‌کنم شرایط روحی من با این جامعه جور در نمی‌آید و باید به جای دیگری بروم که با شرایط روحی من ساخته شده باشد. من هر جا که در آسمان‌ها و کهکشان‌ها باشم، ایمان داشته باشید، پیش شما هستم. جای نگرانی نیست ولی دیگر شرایط جسم و جانم پذیرای ناراحتی و مسائلی که دور و بر من در جامعه و فی‌مابین دوستانم اتفاق می‌افتد نیست و دوست ندارم زنده باشم".
من بارها او را از این مسئله منصرف کردم تا بالاخره این اتفاق افتاد و عزیز ما از دست رفت.

بهنام گنجی مدتی بعد از آزادی خودکشی کرد

چه رابطه‌ای بین نهال سحابی و بهنام گنجی وجود داشته است؟ خانم سحابی در وبلاگ خود بارها درباره ایشان مطالبی نوشته است.

بهنام گنجی دوستی بسیار کوتاهی در مقطع بسیار کوتاهی با ایشان و دوستانشان داشته است. دخترم ۳۷ ساله بود. بهنام گنجی از لحاظ سنی، کوچک‌تر از دخترم بود. تمام دوستان دخترم، حتی آن‌ها که ۴۲ یا ۴۳ سال دارند همیشه به او می‌گفتند، "مامان نهال".

چون او سعی می‌کرد همیشه خود را با تمام آدم‌ها تطبیق دهد و درد و دل آن‌ها را بشنود. به کهریزک می‌رفت و با پیرمردها و پیرزن‌ها می‌نشست. چند یتیم را تحت حمایت خود گرفته بود. به همین دلیل همیشه نسبت به او احساسات جاری و ساری بود.

اخیرا بعد از مرگ دخترم دروغ‌هایی به‌‌وجود آمده که کاملا با آن‌چیزهایی که درباره او درجریان بود، متغایر است.

شما اشاره کردید، دخترتان بارها درباره شرایط خود و جامعه با شما صحبت کرده است. دخترتان به چه چیزهایی اشاره می‌کرد؟

روحی شکننده داشت. از زمان بچگی بسیار حساس و عاطفی بود. هر چیز ناملایمی را که می‌دید، حتی وقتی می‌شنید کسی اعدام شده یا کار خلافی از کسی می‌دید، آزار می‌دید. به دلیل این شرایط روحی خیلی اذیت می‌شد. تمام این مسائل جمع می‌شود و بالاخره یک روز این کمپلکس جواب می‌گیرد. عزیز ما به خاطر همان احساسات رقیق و شرایط خاص، وجودش قلیان داشت.

آیا در مدت اخیر، نهال سحابی بازداشت یا به زندان رفته بود؟

مطلقا زندان نرفته بود. دختر من حتی برای ۱ ساعت هم زندان نبوده است. اصلا نیازی به زندان نداشته است. چون ایشان از مسائل سیاسی مبرا بوده است. نه در سطح بالا ولی عادی تحلیل‌های سیاسی می‌کرد.

مثل افرادی که در تاکسی درباره مسائل سیاسی و غیره بحث می‌کنند. این‌که در سیاست وارد شود یا در تشکیلاتی باشد یا زندان برود، مطلقا چنین چیزی نبود.

تمام تاریخ‌هایی که درباره حضور دخترم در زندان اعلام شده اشتباه است. دختر من در آن تاریخ‌ها یا در خانه بوده یا در شرکت مشغول کار بوده است.

نهال سحابی در وبلاگ خود چندین‌بار به خودکشی بهنام گنجی اشاره کرده است. چه ارتباطی بین خودکشی نهال سحابی و خودکشی بهنام گنجی وجود دارد؟

من منکر آن‌چه در وبلاگ ایشان آمده نیستم. اگر قرار بوده نهال مثلا دو یا سه سال پیش قراری برای خودکشی با خود گذاشته باشد، حالا این اتفاق افتاده است، این دو خودکشی، دو مقوله جدا از هم است و نباید آن‌ها را به هم چسباند.

این دو خودکشی در یک زمان اتفاق افتاده است. شاید اگر خودکشی دیگری زودتر اتفاق می‌افتاد نهال سه روز زودتر خودکشی می‌کرد. این اواخر ایشان آنقدر شکننده شده بود که هر چیزی او را آزار می‌داد. حالا اگر مرگ بهنام نبود، مرگ دیگری هم او را آزار می‌داد.

چه زمانی مراسم خاکسپاری نهال سحابی برگزار شد؟

پدر نهال سحابی، همزمانی خودکشی دخترش و خودکشی بهنام گنجی را اتفاقی می‌خواند

مراسم خاکسپاری، بعد از ظهر پنج‌شنبه ۷ مهر ۱۳۹۰ در بهشت‌زهرا انجام شد. چون خواستیم شب هفت و شب چهله او به دور از اغیار باشیم، سعی کردیم مراسم را در خانه و با دو یا سه نفر از اعضای خانواده برگزار کنیم.

شغل نهال سحابی چه بود؟

از آن‌جا که به زبان انگلیسی مسلط بود، در دو شرکت مدیریت می‌کرد. آخرین شرکتی که در آن کار می‌کرد، شرکتی به‌نام "آما" بود که در زمینه مسائل جوش و ساختمان فعالیت می‌کرد.

همچنین دانشجوی دانشگاه پیام نور بود. رشته معماری را هم در دانشکده‌ای وابسته به یکی از دانشگاه‌های انگلیس در تهران دنبال می‌کرد. هم تحصیل می‌کرد و هم کار می‌کرد. او عاشق کار بود. حتی یک ضرب‌المثل از "امیرالمومنین" نقل می‌کرد که، هر کس کار را تفریح قرار دهد برنده‌است و من چون کارم را تفریح می‌دانم، روزی ۱۰ - ۱۲ ساعت سر خود را با کار گرم می‌کنم.

آخرین سخنانی که بین شما رد و بدل شد چه بود؟ فکر می‌کنید در روزهای آخر به چه علت دختر شما تصمیم به خودکشی گرفت؟

پریروز (چهارشنبه ۶ مهر) که در خانه پیش هم بودیم خیلی خسته و آزرده بود. می‌گفت بابا، خسته‌ام و می‌خواهم به خواب درازی بروم. هر چه به او گفتم، آدم بعد از ۱۲۰ سال می‌خوابد، می‌گفت آدم نباید تا ۱۲۰ سالگی عمر کند. می‌گفت هر آدمی یک ظرفیتی دارد و من دیگر کشش ندارم. اشک من را که می‌دید آرام می‌شد. حتی چند روز پیش که با او صحبت کردم گفت، کمی خودم را پیدا کرده‌ام اما باز احساس می‌کنم باید بخوابم و باید به من کمک کنید تا بخوابم.

آیا این اواخر اتفاقی افتاده بود که روی روحیه ایشان تاثیر گذاشته بود؟

جمیع اتفاقاتی که در جامعه افتاده بود باعث خودکشی او شده بود. حتی یک‌بار سگی در خیابان زیر ماشین رفت، ایشان تا سه روز گریه می‌کرد. می‌گفت اگر من یک روزی از بین شما رفتم، احساس نکنید که من مرده‌ام. من می‌روم ‌تا برایتان ماندگار بمانم.

نهال سحابی چگونه خودکشی کرد؟

ایشان شب در منزل خوابید. فردا صبح، من و مادر او سر کار بودیم. یک ‌ساعت بعد همکاران او زنگ زدند که نهال سر کار نیامده است. مادر او به خانه برمی‌گردد و می‌بیند ایشان یک موزیک بسیار ملایم گذاشته و روی آینه نوشته است، "نه شیون، نه زاری. من ماندگار می‌مانم. همه‌تان را دوست دارم" و خودکشی کرده بود.

Khashayarshah - ایران - تهران
1- چون قلم اندر نوشتن مى‏شتافت--چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت. بعضی وقتها مرگ, نابودی و عدم نیست و مفهوم عمیقتری دارد. ای کاش نهال را در قبر عاشقش بهنام میگذاشتند تا افسانه گوژ پشت نوتردام شهر پاریس, در ایران نیز نوشته میشد.
دوشنبه 11 مهر 1390

Khashayarshah - ایران - تهران
2- قدرتی که مفهوم عشق به زن و مرد میدهد, میتواند دل کوه را بشکافد. مفهوم زیبای عشق که در مکتبهای دیگر جهان, قهرمانانی را به ثبت رسانده است, در سنت اسلام وجود ندارد. به ما ایرانیان از تمام پیغمبران "جرجیس" تحمیل شده است. در این دینی که به زور به ما تجاوز شده است, مفهوم عشق, بیگانه است. چیزی که در دستور آنها بوفور دیده میشود, قتل فی سبیل الله است. از عشق بوئی نبرده است. اسلام از مفهوم عشق چیزی بارش نیست. زن در اسلام یعنی دختر 8 ساله ای که بنام قانون بربریت, وسیله ای برای ارضای مرد 54 ساله قرار بگیرد, میباشد. دختر بچه ای که بر حسب تصادف طبیعت, دختر به دنیا آمده است, مرد 54 ساله ای که خود را پیام آور خدا مینامد, اورا فقط و فقط به عنوان آلت حنسی ببیند. تمام احساسات لطیف او و ارزش انسانی او از دید این متحاوز در یک آلت خلاصه شود. و وای بر ما ایرانیان که چقدر از مرحله پرتیم که به او و آل او صلوات میفرستیم. عمل ما از عمل او هم ک ث ی ف تر و نجس تر است.
دوشنبه 11 مهر 1390

fdsa60 - ایران - تهران
خودکشی درتمام ادیان گناه بزرگ و نابخشودنی است و علت آن اینست که خداوند می فرماید من که برای شما ارزش قائل شده و شما را آفریدم حتما علتی داشته و شما در این جهان وظیفه ای داشته اید. پس حق ندارید بدست خود جان خود را از بین ببرید. بیچاره هم این دنیا و هم آن دنیا را از دست داد.امیدوارم خداوند از گناهش بگذرد.
دوشنبه 11 مهر 1390

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
این یارو دست احمدی نژاد را از پشت بسته در پر رویی و دروغگویی.
دوشنبه 11 مهر 1390

mansourehtaghavi - ترکیه - ازمیر
میترسه افشاء کنه.در ضمن آبروی دخترشم در میانه.مردم بدبخت گرفتار شدند.نه عزا،نه مرگ،نه زندگی.
دوشنبه 11 مهر 1390

gol andam - سویس - زوریخ
لعنت به احمدی نژاد، لعنت به آخوند، بزرگترین دشمن های ایران این آخوند های روانیه هروینی هستند، هیچ کشوری از ایران بدش نمیاد، هیچ کشوری به فکره نابود کردنه ایران نیست جز این آخوند های لعنتیه بی شرف، به امیده اینکه این سال,,,,, ساله سقوطه  این رژیمه کثافات باشه....زنده باد ایرانه آزاد، زنده باد ایرانیه ازاده.
دوشنبه 11 مهر 1390

sia_sefid - ایران - تهران
اینکه این یارو روابط عاشقانه داشته با بهنام به مردم و خبرنگار ربطی نداره .. حالا پدرش راست گفته یا دروغ اصلا به ما ربطی نداره .. مردم ما دوست دارن تو همه چی فضولی کنند . واقعا که
دوشنبه 11 مهر 1390

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
gol andam - سویس - زوریخ . دختر گل با این ملت اسلام زده حالا حالاها خبری از ازادی نیست بتو قول می دهم/
دوشنبه 11 مهر 1390

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
fdsa60 - ایران - تهران . جناب ممکن است بفرمائید کودکانی که با پدر یا مادر معتاد به شیشه///از دولتی سر عنقلاب// هفته ها ماهها تحت شکنجه های روحی و جسمی اعجاب اور قرار گرفته و افرادی که در بازداشتگاههای نازی جمهوری اسلامی سوریه شیلی و لیبی بوده اند و و و و در این پروسه این خدای عادل شما کجاست?????????و انسانی که شرایط او را وادار به خودکشی میکند???سواد ندارید مجبور به نوشتن چرندیات نیستید همین///هر چه خدا بخواهد/// این وضع را بوجود اورده./حرفهای این پدر نیز مشکوک است.
دوشنبه 11 مهر 1390

i_SARA_i - استرالیا - سیدنی
تقصیر بابا ننشه که با اینکه این همه حرف از خودکشی زده یک دکتر نبردنش
دوشنبه 11 مهر 1390

آنتی اسلام - ایران - اهواز
جفتشون رو کشتن و میگن خودکشی کردند! چه کسی توی این 30 سال خودکشی عشقی کرده؟! اونم توی ایران! آی ی ی ی ملت ایران؛ یکمی عقلتون رو به کار ببندید. باز دوباره اسیر خبرهای جمهوری اسـ... نشین! بنظر شما کسی نمیتونسته وبلاگ نهال رو هک کنه؟! بنظر شما خود نهال زیر شکنجه پسورد وبلاگ رو نمیتونه داده باشه و برادران ارتش سایبری مطالب رو در وبلاگ ایشون نوشته باشند؟!....... راستی یه چیزی رو دقت کردین؟! زندان رفتن و انفرادی رفتن این دونفر فراموش شد و یه دفعه یه مرگ عشقی تنها خبری شد که از این دونفر باقی موند! پدرش میگه سیاسی نبوده؛ ایشون برای موسوی تبلیغ میکرده. سیاسی چیه دیگه؟! شاخ و دم داره؟! ایشون وارد بازی های سیاسی شده بود. تــــــــاریخ در آینده حرفهای زیادی خواهد داشت که ما نمیدونیم.
سه‌شنبه 12 مهر 1390

gol andam - سویس - زوریخ
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس عزیزم به خدا دارم دق می کنم وقتی این همه ظلم و ستم رو در حق هم وطنم می بینم : ( چرا باید حرف حق پاداشش مرگ جوانان کشورم باشه. چرا عشق به طناب دار یا گورستان سپرده می شه?? چرا حق یک زندگی ارام و بی دغدغه رو از گلهایه وطنم می گیرن و اونها رو پرپر میکنند. اگر دین و خدا اینه من کافر کافرم : (
سه‌شنبه 12 مهر 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.