همه سرگرم بازی, همه بیخبر و شاد! کسی از روز غصه خبر اصلا نمیداد, هوای بچه گیها, بهار مهربونی, گذشت و ما رسیدیم به فصل نوجوونی!!---. *پسر شجاع* - ایران - تهران, فیلمهای قبل از انقلاب تصویر بسیار بدی از ایران نشون میدن, من کاملا یادم هست, چندتا لات بودن که سعی میکردن مثل بهروز وثوقی باشن, اما درمقابل تعداد بسیاری ازجوونا همه درس خون, متدین واقعی! زرنگ ها دانشگاهای ایران قبول میشدند, کمتر درس خونها میرفتن امریکا, درس نخوندهاکه از روستا میامدن سریع جذب شرکتها میشدند, و درامدهای باور نکردنی! من یادم هست رفته بودیم اهواز خونه یک اقای که ظاهرا خیلی ثروتمند بود, بعدا فهمیدم چون بیسواد بوده در باغبانی شرکت نفت استخدام شده! و جالبترین نکته اینکه احترام, ادب, مهربانی, و امید در عالیترین سطح بود. |