روزنامه های صبح امروز گفته های علی لاریجانی رییس مجلس در کنفرانس خبری وی با رسانه ها را در صدر اخبار و گزارش های خود قرار داده و در این میان هر روزنامه با تیتر متفاوتی از دیگری اظهارات وی را برجسته کرده است.
گزارش ها و مقالاتی درباره اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی همچنان در صدر اخبار روزنامه ها قرار دارد. ماجرای سفر محمود احمدی نژاد به نیویورک به همراه معاونین و اسفندیار رحیم مشایی رییس دفترش نیز در صفحات نخست امروز برجسته شده است.
همچنین گزارش هایی درباره پیشنهاد راه اندازی "تلفن سرخ" میان ایران و آمریکا برای جلوگیری از درگیری های نظامی جدی از دیگر موضوعاتی است که در روزنامه های امروز به چشم می خورد.
محدودیت اصلاح طلبان غیرقابل انکار است
داریوش قنبری طی مقاله ای در اعتماد به اظهارات روزگذشته علی لاریجانی درباره این که گفته «محدودیت اصلاح طلبان را باور ندارم» پرداخته و نوشته سخنان آقای لاریجانی مبنی بر آزادی عمل اصلاحطلبان و رسانههای آنها مطمئنا به معنای آن نیست که آزادی اصلاحطلبان برابر با آزادی اصولگرایان است. ریاست محترم مجلس احتمالا محذوراتی داشتند که به محدودیتهای اصلاحطلبان اذعان نکردند در حالی که شخص ایشان از انواع و اقسام محدودیتهای اصلاحطلبان مطلع هستند و بر نبود شرایط عادلانه بین دو جناح کشور معترفند.
این عضو فراکسیون اقلیت مجلس اضافه کرده که در مقطع فعلی رسانههای وابسته به اصولگرایان از مصونیت خاصی برخوردارند و در برخی از این رسانهها انواع و اقسام اتهامات علیه اصلاحطلبان مطرح میشود که از سوی مسوولان امر اقدام مقتضی در برابر این رسانهها صورت نمیگیرد. البته نگارنده به هیچوجه قایل به تعطیلی هیچ نشریهیی نیست ولی تاکنون هیچ یک از مطبوعات وابسته به دولت طعم تعطیلی را نچشیدهاند در صورتی که تخلفاتی نظیر اهانت و توهین به کرات از سوی این رسانهها صورت میگیرد.
نویسنده مقاله همچنین نوشته بر این باورم نتیجه محدود کردن رسانههای مستقل، بروز تخلفات گسترده اقتصادی نظیر اختلاس اخیر است. از سوی دیگر باید پذیرفت رویکرد جناح حاکم به رسانههای اصلاحطلب آنچنان مثبت نیست به همین دلیل آزادی عمل آنها به مانند رسانههای اصولگرا نیست که در نتیجه آن برخی مفاسد سالها از چشم مسوولان پنهان میماند و به یکباره بمب خبری میشود.
به تلفن سرخ نیاز نیست
شرق در گزارش و گفت و گوی اصلی امروزش موضوع احتمال راه اندازی "تلفن سرخ" میان ایران و آمریکا را مورد توجه قرار داده و نوشته روزنامه محافظهکار والاستریت ژورنال با انتشار گزارشی از ابراز نگرانی مقامات نظامی آمریکا در مورد برخورد احتمالی نیروی دریایی این کشور با ناوگان دریایی ایران در خلیجفارس خبر داد. اما این نخستین بار نیست که چنین ابراز نگرانیای صورت میگیرد و بر همین اساس است که مقامات نظامی آمریکا موافق با امضای یک موافقتنامه نظامی با ایران برای جلوگیری از برخوردهای احتمالی دو کشور هستند و پیشنهاد ایجاد تلفن سرخی را در این زمینه ارایه کردهاند.
این روزنامه در همین رابطه با محمدکریم عابدی از اعضای کمسیون امنیت ملی مجلس گفت وگو کرده و از قول وی نوشته اصلا نیاز به چنین تلفن سرخی نیست، تلفن سرخ بین کشورهای متخاصم و درگیر با جنگ ایجاد میشود، نه میان کشورهایی که با هم جنگ و درگیری ندارند. چند وقتی است همزمان با سفر رییس قوهمجریه به آمریکا مسایلی مثل تلفن سرخ یا سهلالوصول کردن ارتباط بین کشورها مطرح میشود، در حالی که ایران دوستی خود را ثابت کرده است و هیچگونه درگیری و دشمنی با آمریکا ندارد. کشوری که با ایران از در دوستی درنیامد و با ناو هواپیما بر هواپیمای مسافری ایران را زد، آمریکا بود و او بود که با خصومت عمل کرد.
به گزارش شرق این نماینده مجلس عدم رابطه با آمریکا را رد کرده و گفته چه کسی گفته ارتباطی بین ایران و آمریکا نیست. سفارت سوییس در ایران نمایندگی حفظ منافع آمریکا را در ایران برعهده دارد یا سفارت آمریکا در پاکستان. بنابراین کشورها با هم ارتباط دارند اما از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی، خود آمریکاست که باید وارد عمل شود. خود آمریکا به صورت یکطرفه ارتباطش را با ایران قطع کرد. ما با همه کشورها در صلح و دوستی هستیم و همه را به رسمیت میشناسیم تنها اسراییل است که با آن به طور کامل در قطع ارتباط هستیم. چرا با این عجله
عباس عبدی طی مقاله ای در اعتماد وعدهای انجام نشده توسط دولت را دستمایه کرده و نوشته پاسخگویی نسبت به قول و قرارها و وعدههای سیاسی و انتخاباتی یک رکن مهم در نظامهای مردمسالار است. هر وعدهیی که داده شود، چون باری سنگین تا آخر دوره مسوولیت، بر دوش وعدهدهندگان سنگینی خواهد کرد و چه بسیار سیاستمدارانی که قادر به تحمل این فشار نبوده و اگر خودکشی نکنند کنارهگیری کردهاند یا حداقل اینکه مجبور به عذرخواهی رسمی و شفاف شدهاند. ولی ظاهرا در جامعه ما چیزی سبکتر و توخالیتر از وعده وجود ندارد.
نویسنده این مقاله افزوده یکی از وعدههای جالب، ایجاد 2.5 میلیون شغل در سال جدید و ادامه آن در سال آینده و حل کامل مشکل بیکاری است! هرچه هم دیگران میگویند که این کار شدنی نیست و الان هم که نیمه اول سال، که نیمه اشتغال است به سر آمده و هنوز هم خبری از ایجاد شغل نشده، چطور میخواهید در نیمه دوم که نیمه بیکاری است، این تعداد شغل را ایجاد کنید؟ پاسخ میدهند خواستن توانستن است! چرا چنین پاسخی داده میشود؟ برای آنکه ۶ ماه دیگر که سال تمام شد، هیچ مرجع معتبری پیگیر تحقق این وعده نخواهد شد و گریبان آنان گرفته نخواهد شد.
عباس عبدی ادامه داده که شکل وعدهها هم تغییر میکند. چند سال پیش تهدید میکردند که اگر تا ۱۵ روز فلان کار نشود، اسامی مفسدان که در جیب است افشا میشود. بعد هم گفته شد که خیرخواهان(!) مانع افشای اسامی شدند. اما امروز به دادگستری امر میکنند که قاطعانه به اختلاس اخیر رسیدگی شود و اسامی را در اختیار آنان قرار دهد! حتما این اسامی را در جیب دیگرشان قرار خواهند داد تا روز دیگر عدهیی دیگر را تهدید کنند.
نویسنده با اشاره به عدم اصلاح سیستم بانکی از جمله شعارهای محمود احمدی نژاد در شش سال گذشته بود در بخش پایانی مقاله نوشته کسانی که در یک چشم به هم زدن سازمان مدیریت را منحل کردند و سپس برای دنیا هم برنامه مدیریتی ارایه کردند و در همه امور ریز و درشت، خود را کارشناس خبره معرفی کردند، پس از ۶ سال بر نظام بانکی مدیریت کردند اکنون فقط یک رقم اختلاس از این نظام بانکی، دهها برابر کل اختلاسهای پیشینیان بوده است، ولی باز هم وعده اصلاح این سیستم را میدهند! در حالی که در ۶ سال آن را خرابتر کردهاند.
چه کسی عذرخواهی می کند؟
مردم سالاری در سرمقاله امروزشنوشته این روزها بزرگترین اختلاس تاریخ اقتصاد ایران، سبب شده تا بخش عمده ای ازاخبار کشور، به این موضوع اختصاص یابد. اختلاسی که در سابقه اقتصادی و سیاسی کشور، بی نظیر است و سبب شده تا دستگاه ها و نهادهای مختلف کشور، هر یک به نحوی نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند. در این میان اما، فرافکنی و نحوه برخورد برخی مدیران دولتی جای تعجب و چه بسا تاسف دارد و نگاهی به مجموعه این اظهار نظرها، حکایت گر آن است که گویا قرار است به جای عذرخواهی، بازهم شاهد فرافکنی و فرار از چنین موضوع مهمی که بر پیکره اقتصاد کشور ضربه زده است، باشیم.
مهدی عباسی در این مقاله نوشته مدیران دولتی بهتر است، به جای آن که به دنبال گرفتن جایزه باشند، به گونه ای رفتار کنند که شاهد اینگونه فجایع اقتصادی در کشور نباشیم... قطعا برای افکار عمومی قابل پذیرش نیست که مدیران دولتی از تاکتیک های شکست خورده فرار به جلو به جای عذرخواهی بهره بگیرند. همانطور که نمایندگان مجلس هم مطرح کردند، آیا نباید مدیران نالا یق استعفا بدهند؟ چرا که علل و عوامل این اختلاس بیش از کشف آن اهمیت دارد.
نویسنده مقاله همچنین اضافه کرده با نظر به اینکه تمام این اختلاس در دوره دولت های نهم و دهم نیز صورت گرفته، دیگر نمی توان مدعی شد که پای دولت های قبل در میان است، بدین ترتیب ای کاش به جای دعوا بر سر اینکه چه کسی این اختلاس را کشف کرده، مدیران دولتی، اقدامی صورت می دادند تا مشخص شود به دنبال پذیرش اشتباه هستند. نه این که احمدی نژاد بگوید دولتش پاک ترین دولت تاریخ است.
یارانه صنعت، وفا به عهد و قانون
دنیای اقتصاد در مقاله ای عدم واریز یارانه به حساب بخش صنعت و تولید را دستمایه کرده و نوشته مطابق قانون هدفمند کردن یارانهها که مصوب مجلس بوده و شورای نگهبان نیز آن را تایید کرده است، دولت متعهد شد، ۳۰ درصد از درآمد ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی پس از آزادسازی قیمتها به صورت نقدی- همان طور که به خانوادهها داده میشود- به تولید داده شود. اکنون ۹ ماه از اجرای قانون گذشته است و تولیدکنندگان با صراحت میگویند که رقمی دریافت نکردهاند.
محمد صادق جنان صفت در این مقاله اضافه کرده که رییس شورای رقابت (یک نهاد دولتی) معتقد است پرداخت یارانه نقدی به صنعت و تولید ضرورت ندارد و واحدهای صنعتی باید با دریافت وام و اعتبارات تکنولوژی مدرن خریداری کنند. به نظر میرسد که مسوولان دولتی از زبان رییس شورای رقابت میخواهند پرداخت نشدن یارانه نقدی به تولید را با نظریهپردازی همراه کرده و به مساله، جنبه تئوریک دهند.
نویسنده مقاله خاطرنشان کرده آزادسازی آن گروه از کالاها و خدمات که تولید و عرضه آن در انحصار دولت است و حبس کردن قیمت کالاهای دیگر که اکنون شاهد آن هستیم، ابعاد تئوریک را نیز مخدوش کرده است. مگر میشود مدیران، سهامداران و صاحبان بنگاههای صنعتی را وادار کرد برای کامیاب نشان دادن دولت در اجرای قانون از حق خود و کارگران صرفنظر کنند و تنها به نفع دولت کار کنند.
نان و پنیر و اختلاس
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته این روزها بیش از هرچیزی خبر درباره اختلاس منتشر می شود. البته موضوع اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی آنقدر جذابیت دارد که بقیه اختلاس ها اصلا به چشم نمی آید. مثلا در میان اخبار آمده بود که یکی از کارمندان بانک که آدم بسیار قانعی بوده فقط یک میلیارد و دویست میلیون تومان اختلاس کرده و گریخته است! واقعا دل آدم می سوزد. در روزگاری که بعضی ها ۳ هزار میلیارد تومان اختلاس می کنند این بیچاره چقدر توقعش کم بوده است!
طنز نویس این روزنامه در ادامه نوشته در شرایطی که رئیس سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرده که دفتر رئیس جمهور از اختلاس گران ۳ هزار میلیاردی حمایت کرده است، چگونه می توان شعارهای ساده زیستی را تکرار کرد؟ شعارهایی که گاهی با نمایش خوردن نان و پنیر هم همراه می شد؟ به عبارت دیگر اگر بعضی از عزیزان همان چلوکباب و دوغ را می خوردند و به جای ساده زیستی مانع از این جور اختلاس های بزرگ می شدند برای مردم مفیدتر نبود؟!
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.