دختر ۹ ساله رای به ندیدن مادرش داد


دختر 9 ساله رای به ندیدن مادرش داد

زنی در دادگاه خانواده و در حالی که نمی‌توانست اشک‌های خود را کنترل کند، با التماس از "شاینا" دختر 9 ساله‌اش خواهان اجازه ملاقات شد ولی او مدعی است که آزادی ها مثل عضو شدن در فیس بوک را نمی خواهد از دست بدهد.

به گزارش  فارس، زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست ملاقات با فرزند 9 ساله خود از ازدواج اولش را به قاضی غلامرضا احمدی رئیس شعبه 266 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.

این زن جوان که از ازدواج دوم خود نیز یک فرزند دارد، گفت: حضانت فرزندم با پدرش است و 2 سال است که از شوهر اولم جدا شدم و در حال حاضر تنها اجازه ملاقات با فرزندم را می‌خواهم.

وی با اشاره به اینکه هفته‌ای یک بار حق ملاقات 24 ساعته دارم ولی در حال حاضر فرزندم راضی به دیدن من نیست، ادامه داد: احساس می‌کنم که پدرش مخالف این است که دخترم "شاینا" مرا ببیند.

زن در حالی که قطره‌های اشک بر روی گونه‌هایش جاری شد، افزود: فرزندم را دوست دارم و می‌خواهم مهر مادر‌ی‌ام را نثارش کنم تا وقتی بزرگ شد، مرا فراموش نکند.

مرد در برابر قاضی احمدی حضور داشت و با بیان اینکه هیچ مخالفتی در خصوص ملاقات فرزندم با مادرش ندارم، اظهار داشت: من به "شاینا" گفتم که هر لحظه که دلش خواست، می‌تواند پیش مادرش برود.

وی با اشاره به اینکه بعد از طلاق ازدواج نکردم تا در روحیه‌ فرزندم تأثیر نگذارد، ادامه داد: دخترم راضی به دیدن مادرش نیست و من هیچ نقشی در مخالفت او ندارم؛ شاید چون یک دختر دیگر و یک مرد غریبه در آن خانه حضور دارند، برایش سخت است که پیش مادرش برود.

قاضی احمدی رئیس شعبه 266 این مجتمع قضایی خانواده خطاب به مرد، گفت: ابراز مهر مادری حق مادر است و دخترت با توجه به اقتضای سنش نیاز به محبت مادر دارد و باید زمینه را ایجاد کنید تا محبت بین مادر و فرزند از بین نرود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه پدر، نیاز مادی را برطرف می‌کند و نمی‌تواند محبت مادری را در وجود خود داشته باشد، در حالی که مادر عشق درون خود را می‌تواند نثار فرزند کند، افزود: با توجه به اینکه 2 سال است از یکدیگر جدا شدید، مجدداً روزی را معین کنید که مادر به ملاقات فرزندش بیاید.

مرد در برابر قاضی احمدی با بیان اینکه هیچ مخالفتی با ملاقات مادر "شاینا" با او ندارم، اظهار داشت: دخترم تمایل به دیدن مادرش ندارد و مدعی است که مادر واقعی‌اش، مادر بزرگش است چرا که در حال حاضر ما با عمه و مادر بزرگ "شاینا" زندگی می‌کنیم.

وی در ادامه بیان کرد: دخترم در حال حاضر آزادی کامل دارد همچنین ایمیل و تلفن شخصی دارد و حتی عضو فیس بوک است و من او را آزاد گذاشته‌ام و دوست ندارم سختی بکشد.

قاضی احمدی خطاب به دختر 9 ساله در دادگاه خانواده گفت: محبت مادر با تمام محبت‌ها و آزادی‌ها متفاوت است و حیف است که از این محبت و عشق بهره‌مند نشوی.

دختر در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه من 9 ساله‌ام و می‌توانم برای خود تصمیم بگیرم، اظهار داشت: من مادرم را دوست ندارم و نمی‌خواهم در کنار او زندگی کنم یا حتی او را ببینم؛ با بودن در کنار مادرم آزادی مثل عضو شدن در فیس بوک را نمی‌خواهم از دست بدهم.

وی ادامه داد: مادرم مرا محدود می‌کند و حتی یک بار که به خانه او رفتم و مانتو‌ مدرسه‌ام خیس شده بود و از او خواستم که آن را اتو کند تا خشک شود، این کار را نکرد و گفت همان مانتوی خیس را بپوش و به مدرسه برو.

دختر 9 ساله با بیان اینکه مادرم دروغ می‌گوید که مرا دوست دارد چرا که در عمل آن را نشان نمی‌دهد، افزود: هر گاه که به خانه مادرم می‌رفتم، او با دوستاش مهمانی داشت و مرا در اتاق می‌برد و می‌گفت که مزاحمش نشوم.

پدر شاینا 9 ساله عنوان کرد: مانع تصمیم فرزندم نمی‌شوم چرا که اگر او را محدود کنم، او لجبازی می‌کند؛ با توجه به صحبت‌هایش او در هیچ شرایطی مادرش را نمی‌پذیرد.

قاضی احمدی خطاب به "شاینا" اظهار داشت: آن سوی دنیا هم که بروی، این زن مادرت است و او تو را به دنیا آورده است و اگر از طلاق ناراضی هستی و می‌خواهی انتقام بگیری، بدان که پدر و مادرت کار غیر قانونی انجام نداده‌اند و چون نتوانستند با یکدیگر کنار بیایند، از هم جدا شدند.

وی ادامه داد: احترام به پدر و مادر وظیفه ماست و باید دلیل منطقی ناراحتی‌ات را به مادرت بگویی بنابراین مادرت را عذاب نده و بگذار که به دیدنت بیاید.

دختر 9 ساله بیان کرد: مادر آن کسی نیست که مرا به دنیا آورده بلکه آن کسی است که برایم زحمت کشیده و مرا بزرگ کرده است، بنابراین مادر بزرگم مادر من است.

قاضی احمدی عنوان کرد: اگر پدر و مادر در گوش فرزند خود هم بزنند، حق دارند چرا که مقام آنها والاست؛ در برخی از موارد باید از مادرت مشاوره بگیری بنابراین یک روزی به مادرت نیاز پیدا می‌کنی و در برخی از موارد نمی‌توانی از پدرت مشاوره بگیری.

وی در حالی که از دختر 9 ساله می‌خواست که از اتاق خارج شود، خطاب به مرد گفت: دخترت کم سن و سال و احساساتی است و از روی عقل تصمیم نمی‌گیرد بنابراین باید او را راضی کنی تا اجازه ملاقات را به مادرش بدهد.

رئیس شعبه 266 مجتمع قضایی خانواده ونک، اظهار داشت: باید زمینه را برای ملاقات فراهم کنید چرا که یک روز فرزندتان متوجه می‌شود که باید از مهر مادر بهره‌مند شود.

مرد در برابر قاضی احمدی بیان کرد: نمی‌خواهم با اعصاب فرزندم بازی کند و هر زمانی که خودش تصمیم بگیرد، می‌تواند مادرش را ببیند بنابراین من هیچ نقشی در این قضیه نخواهم داشت.

در حالی که دختر 9 ساله به داخل اتاق آمد، رو به مادر کرد و گفت: تو را دوست ندارم و دیگر نمی‌خواهم تو را ببینم، دیگر مرا به دادگاه نکشان و به دیدنم نیا.

قاضی احمدی بعد از صحبت‌های هر 3 نفر، به دختر عنوان کرد: پرونده‌ات هنوز در جریان است و هر زمانی که بازگردی، مادرت با آغوش باز تو را می‌پذیرد بنابراین باز هم روی این موضوع فکر کن.

بعد از جند دقیقه سکوت جلسه خاتمه یافت و دختر 9 ساله با فاصله گرفتن از مادر و با بستن چشمانش برای ندیدن او، در حالی که دستان پدر را در دستانش می‌فشرد، از اتاق جلسه خارج شد.

delmorde - سوئد - یوتوبوری
چه دختر باهوش وحساسیت. و خوب بیان می کند خواست خود را. مادر اورا درست نمی فهمد و پدرش خوب و عاقلانه با او رفتار می کند. اینکه ازادش گذاشته خود در زندگی تصمیم بگیرد از جهتی خوبست ولی در کناربایستی به او تفهیم کند مادر در باطن دوستش دارد و هرگز بدی اورا طالب نیست عشق مادر فوق العاده عمیق است. بایستی بفهماند که تو دختر هستی موقعی فرامیرسد که شدیدن به مادرت نیاز پیدا خواهی کرد و هیچکس نمیتواند ماند مادرت نیاز تو را دران شرایط برطرف کند. من فکر می کنم پدر او به این موضوع از روی بی اعتنائی مینگرد یا از مادر بنوعی دارد انتقام میگیرد. درنتیجه از این جهت پدر نمیداند درعین حال چه لطمه ای به فرزندش میزند. گاهی مادران هم بی توجه به نیاز فرزند بپدر خصوصا فرزند پسر چنین خصمانه عمل می کنند و بی اعتنا نیاز اینده او به پدر. این نتیجه ازدواج از روی احساسات غیرمعقول است.
دوشنبه 28 شهریور 1390

*پسر شجاع* - ایران - تهران
عجب دختر لجبازی!..فکر کنم بیشتر از اینکه مادرش از پدرش جدا شده ناراحت هست ..مخصوصا بعد از جدا شدن. مادر بلافاصله ازدواج کرده و بچه دار هم شده!..بنابراین کاملا فکر میکنه که مادرش او و پدرش رو رها کرده ..ولی هر کی سرنوشت خودش رو داره . شاید اگه حالا از هم جدا نشده بودند هر روز تو خونه دعوا مرافعه بود که بیشتر از همه به دختر صدمه میزد ..
دوشنبه 28 شهریور 1390

Sarda377 - ایران - ایرانایران
حالابگین، بهشت زیرپای کیه؟
دوشنبه 28 شهریور 1390

a.ahooraei - المان - کلن
خوب دختر منم تو سن ١١ سالگی رأی به ندیدن مادرش داد اما تو سن ١٤ سالگی مامانش رو برگزید که باهاش زندگی کنه چراکه فراموش کرد.
دوشنبه 28 شهریور 1390

Royan - آلمان - آلمان
عمه و مادربزرگ بچه را خوب شستشو مغزی دادن.
دوشنبه 28 شهریور 1390

saeed.uk - انگلیس - لندن
احتمالا مادرش به او بی توجهی کرده و باعث دلسردی او شده, و یا در مقابل او به بچه دیگر بیشتر توجه کرده است , شاید انتظار محبت بیشتر را از مادرش داشته ولی مادر یا کوتاهی کرده یا سخت گیری زیاد از حد داشته و یا نتوانسته بنابراین باعث شده او فکر کند مادرش, شوهرش و بچه جدید را از او و پدرش بیشتر دوست دارد ,در این سن دخترها خیلی حساس هستند و بیشتر از انچه والدین انتظار دارند می فهمند.
دوشنبه 28 شهریور 1390

AFGPersian - سوئد - مالمو
چه دختر خوش کلامی. وقتی مادری دخترشو با مانتوی خیس روانه مدرسه میکنه به نظرتون حس مادری داره؟؟؟؟؟؟ . sarda377 ایران ایرانایران. مرسی . حرف دلمو گفتی
دوشنبه 28 شهریور 1390

fdsa60 - ایران - تهران
پدر احمق این بچه انگار بویی از غیرت نبرده فکر کنم باید بره آمپول غیرت بزنه. مرتیکه کله پوک توی این سن برای بچه تلفن شخصی - فیس بوک - و ایمیل راه انداخته حتما برنامه آیندش تبدیل این دختر به { پری بلنده } هست. شایدم مدیریت یک عشرتکده.
دوشنبه 28 شهریور 1390

لیلی ایرانی - ایران - تهران
(دختر 9 ساله بیان کرد: مادر آن کسی نیست که مرا به دنیا آورده بلکه آن کسی است که برایم زحمت کشیده و مرا بزرگ کرده است، بنابراین مادر بزرگم مادر من است.). افرین به درک و شعور این بچه 9ساله.اگه مادرش واقعا مادر خوبی بود این بچه انقدر ازش نفرت نداشت
دوشنبه 28 شهریور 1390

lucina - ایران - تهران
همه چی زیر سره عمه و مادر بزرگست
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

chatoli - ایران - تهران
در جواب چنین مادرانی باید گفت که چی کاشتی که حالا انتظار برداشتن داری ؟ گیرم که پدر این دختر به دلیل تالملت ناشی از وقوع طلاق چیزهایی رو هم به دخترش گفته باشه ، اما این حرفها زمانی تاثیر می کنه که از اون طرف هم مادر بی عاطفگی و بی علاقگی شو در عمل به دخترش نشون داده باشه . بچه ها روح پاک و بی آلایشی دارند و خیلی خوب محبت و علاقه رو از بی تفاوتی و بی مسئولیتی در والدین تشخیص میدن . زنه انداخته بچه و خونه و زندگی رو رفته حالا بعد از دو سال یادش اومده که فرزندم را دوست دارم و می‌خواهم مهر مادر‌ی‌ام را نثارش کنم تا وقتی بزرگ شد، مرا فراموش نکند؟.
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

muslim1212 - افغانستان - هرات
حقشه :میخواست جدا نشه
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

Geelongcat - استرالیا - سیدنی
احتمالا عمه خانم و مادربزرگ جلسات غیبت کردنشان خیلی گرم بوده. از مادره یک تصویر بدی را در ذهن دختره ترسیم کرده اند. البته مادره هم فکر کنم کوتاهی کرده. وقتی دخترش میره منزلش - مادره باید برایش وقت بذاره نه اینکه بگه برو تو اتاق تا من مهمونی بدم. نهایتا مادره باید عقب نشینی بکنه و محبتش را ثابت بکنه. نه از طریق دادگاه. نه کادوی گران قیمت. بلکه بصورت معنوی. میتونه پیامهای محبت امیز در فیس بوک بذاره. یا ایمیل های محبت امیز بفرسته. به دختره نشان بده که اهمیت میده درسش خوبه. باید ببینه دخترش چی دوست داره و سعی کنه که تو کانال دخترش باهاش تبادل نظر بکنه( از طریق تلفن - تکست - ایمیل یا فیس بوک.). زبان خارجی دوست داره? درسش خوبه? هنر - فیلم - سینما - موسیقی چی? به ورزش علاقه داره? . باید سعی کنه وارد قلب دخترش بشه. پرونده دادگاه مشکل را حل نخواهد کرد.
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

snowy me - سوئد - مالمو
''دختر 9 ساله بیان کرد: مادر آن کسی نیست که مرا به دنیا آورده بلکه آن کسی است که برایم زحمت کشیده و مرا بزرگ کرده است، بنابراین مادر بزرگم مادر من است.'' به نظرم این حرف یه بچه ی 9 ساله نیست. مادرش مسلما کوتاهی کرده و مقصره، ولی از حرف ها اینجور برمیاد که کسایی این وسط موش میدوانند. در کل وضعیت خیلی ناراحت کننده و سختیه.
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

پریستوک - ایران - تهران
بهتره از این مادر حیوون صفت و نفهم ( که مثل اون تو جامعه ما کم نیست ) دور بمونه.
سه‌شنبه 29 شهریور 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.