پدر مهسا :با کینه خواستار قصاص نبوده ام


پدر مهسا :با کینه خواستار قصاص نبوده ام

خبر آنلاین : کوشا عامل قتل مهسا دختر جوان دانشجو در پل مدیریت سحرگاه امروز مکافات عمل خود را با طناب دار چشید.این دومین پرونده بعد از حادثه میدان کاج بود که افکار جامعه را به خود جلب کرد و البته احساسات عمومی را جریحه دار.

عصر چهارشنبه 15 تیرماه امسال حادثه‌ای در پل مدیریت رخ داد که دانشجوی جوانی که 4 سال در رشته ادبیات درس خوانده بود بعد از 4 سال جواب منفی شنیدن از دختر مورد علاقه خود برای ازدواج تصمیم به قتل او گرفت.

به گزارش فارس کوشا (متهم به قتل)، بعد از اینکه مطمئن شد مهسا مانند 4 سال گذشته به پیشنهادهای او برای ازدواج توجهی نکرد در وحشتنا‌ک‌ترین حالت ممکن به سمت مهسا و دوست او حمله کرد و روی پل عابر پیاده و باز هم مقابل چشمان حیرت‌زده و البته سرد بسیاری از شهروندان بعد از اینکه دوست مهسا را با ضربات چاقو از صحنه خارج ‌کرد، روی بدن مهسا نشست و بی‌مهابا ضربات کشنده‌ای را به سر و گردن او وارد کرد.

کوشا با پارچه‌ای که روی صورت خود بسته بود، قصد داشت بعد از اجرای نقشه خود، از محل حادثه بگریزد اما این کارش با موفقیت همراه نبود و دقایقی بعد از اینکه با مردم حاضر در صحنه درگیر بود، توسط آنها دستگیر و تحویل مأموران پلیس داده شد.

باز هم پرونده‌ای جنجالی پیش‌روی پلیس و دستگاه قضایی

گویا قرار است در شهر تهران هرازگاهی حادثه‌ای ناگوار و فجیع اعم از قتل و تجاوز رخ دهد و به دنبال آن دستگاه‌های قضایی و انتظامی و برخی اوقات امنیتی،‌ وارد عمل می‌شوند تا اقتدار خود را در انجام وظایف نشان دهند.

درباره پرونده قتل در "پل مدیریت" هم همین موضوع تکرار شد و چند روز بعد وقوع حادثه، محسنی اژه‌ای،‌سخنگوی قوه‌قضاییه اعلام کرد که این پرونده به علت حساسیت‌هایی که دارد خارج از نوبت و به طور ویژه رسیدگی خواهد شد.

تمام مراحل مقدماتی رسیدگی به پرونده از جمله اخذ اعترافات متهم، اظهارات شاهدان حادثه و دوست مقتول، شکایت اولیای‌دم و صدور کیفرخواست به سرعت انجام و پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

عزیزمحمدی؛ قاضی پرونده‌های تاریخی به این پرونده رسیدگی می‌کند

محسن افتخاری سرپرست دادگاه‌های کیفری استان تهران در گفت‌وگو با خبرنگار فارس تاریخ رسیدگی به این پرونده را 5 مردادماه و شعبه آن را 71 معرفی کرد.

شعبه‌ای که رئیس آن قاضی عزیزمحمدی است و تاکنون پرونده‌هایی تاریخی مانند شهلا جاهد، قاتل سریالی دختران و زنان کرج، پرونده سعادت‌آباد و دو پرونده معروف اسیدپاشی مانند آمنه بهرامی را در سابقه خود دارد.

5 مرداد 90؛‌ آغاز جلسه محاکمه کوشا و غیبت خانواده مهسا

ساعت 11 صبح روز چهارشنبه 5 مرداد امسال جلسه محاکمه علنی کوشا در تالار امام خمینی (ره) دادگاه‌های کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد و نکته قابل تأمل عدم حضور والدین مهسا در دادگاه بود که به گفته وکلای آنها، به علت تألمات روحی شدید حاضر به شرکت در جلسه محاکمه نشده بودند.

روایت تلخ حادثه از زبان آخرین همراه مهسا

بعد از قرائت کیفرخواست صادره علیه متهم توسط ذبیح‌زاده نماینده دادستان، دوست مهسا که در آخرین لحظات زندگی همراه او بود در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: 2 سال قبل بعد از یک امتحان، به همراه مهسا به اتاق استاد رفتیم تا درباره امتحان و سخت بودن آن صحبت کنیم که کوشا هم آنجا بود. مهسا دو هفته بعد به من گفت، کوشا چندبار به او درخواست دوستی داده است. یک بار هم کوشا به مهسا شماره تلفن داده بود تا با او تماس برقرار کند.

وی با بیان اینکه کوشا یک بار هم از من خواست تا برای این دوستی وساطت کنم ادامه داد: به کوشا گفتم فکر مهسا را از سرت بیرون کن، چون مهسا بعد از تحصیلات از ایران خارج می‌شود. این موضوع گذشت و تا روز حادثه دیگر اتفاق خاصی نیافتاد و ارتباط خاصی بین ما و کوشا نبود. روز حادثه به همراه مهسا روی پل عابرپیاده بودیم که مهسا جلوتر از من قرار گرفت. در یک لحظه مردی از کنار عبور کرد و به سرعت مهسا را به نرده پل چسباند و شروع به ضربه زدن کرد. اول فکر می‌کردم او را با مشت می‌زند اما وقتی مهسا روی زمین افتاد، خون از بدنش جاری شد.

وی گفت: پارچه از چهره او افتاد و دیدم که کوشا، همکلاسی خودمان است که مهسا را بی‌محابا می‌زند.با فریاد مردم را خبر کردم اما کسی جرأت نمی‌کرد جلو بیاید. کوشا به قدری وحشی شده بود که هرچه قسم دادم و فریاد زدم توجهی نکرد.

مرضیه در ادامه اظهارات خود گفت: حدود 2 سال از آخرین باری که کوشا تصمیم داشت با مهسا ارتباط قرار کند گذشته بود و به قدری انگیزه کوشا برای این دوستی ضعیف و سطحی بود که فکر نمی‌کردیم کار به اینجا کشیده شود. کوشا به هیچ وجه درخواست ازدواج نداده بود و فقط می‌خواست با مهسا دوست شود. او آدمی گوشه‌گیر بود و در دانشگاه در جمع دانشجویان حاضر نمی‌شد.

خودروی گشت پلیس در صحنه حادثه بود اما به سرعت آنجا را ترک کرد

در ادامه جلسه محاکمه، یکی از شاهدان حادثه که بعد از تعقیب و گریز توانسته بود کوشا را دستگیر کند،‌ درباره حضور خودروی گشت پلیس در صحنه حادثه گفت: همه شاهدان و حاضران در صحنه دیدند که یک خودروی گشت پلیس در محل بود اما به سرعت از آنجا رفت.

شاهد دیگری که مردی میانسال بود، در این باره گفت: یک خودروی پلیس در صحنه حضور داشت اما با دیدن صحنه به سرعت آنجا را ترک کرد؛ آنها حادثه را دیدند و رفتند. همه شاهدان برگه‌ای را مبنی بر اینکه خودروی گشت پلیس صحنه را ترک کرده است امضا کردند اما گویا این برگه در پرونده موجود نیست.

مهسا جلوی چشم تمام مردمی فوت کرد که مشغول فیلم‌برداری بودند

در ادامه جلسه، دومین شاهد حادثه در جایگاه قرار گرفت و گفت: با طولانی شدن صدایی که از بالای پل می‌آمد، خودم را به آنجا رساندم و دیدم متهم با حالتی وحشیانه با دو چاقو به دو طرف بدن دختر جوان ضربه می‌زد. با کمک یکی از شاهدان و یک مأمور آتش‌نشانی که آنجا بود و بعد از فرار کردن متهم، مهسا را به پایین پل عابر پیاده آوردیم. حدود 100 نفر در حال فیلم‌برداری بودند و مهسا جلوی چشم آنها تلف شد.

کوشا: بی‌توجهی مهسا، روز به روز مرا عصبانی‌تر می‌کرد

وقتی نوبت به کوشا، متهم پرونده رسید با قدم‌هایی لرزان و سینه‌ای که ضربان شدید قلب از آن مشخص بود به سما جایگاه رفت و با بیان اینکه اتهامات را قبول دارد، گفت: از اولین سالی که وارد دانشگاه شدم، به مهسا علاقه‌مند شدم. تمام موازین اخلاقی را رعایت کردم اما او همیشه به من بی‌اعتنایی می‌کرد. با این بی‌توجهی‌ها علاقه من به او کمتر که نشد بیشتر هم شد. چند روز بعد از اینکه او را در کرج و در محل خودمان دیدم، به او پیشنهاد دوستی دادم ولی مهسا با اهانت و تمسخر با من برخورد کرد و این رفتار او چندبار تکرار و موجب عصبانیت من شد. گویا مهسا مدتی قبل در همان محل زندگی می‌کرده است.

وی ادامه داد: سعی کردم این اهانت او را فراموش کنم اما نمی‌توانستم و روز به روز ناراحتی من بیشتر می‌شد. چندبار خواستم حداقل به صورت شفاهی رفتار او را جبران کنم تا آرام شوم اما نشد تا اینکه آخرین روزهای ترم دانشگاه فرا رسید و عصبانیت من به خاطر تمسخر مهسا بیشتر شده بود. اهالی محل نیز مرا به خاطر حرف‌های مهسا مسخره می‌کردند.

تمام 4 سال بی‌اعتنایی مهسا جلوی چشمم بود تا تصمیم به تلافی کردن گرفتم

کوشا گفت: تصمیم به تلافی کردن گرفته بودم؛ روز آخر، تمام اتفاقات 4 سال گذشته جلوی چشم آمد. می‌دانستم اتفاق شومی خواهد افتاد و خواستم نروم اما نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. چاقوها را از سال‌ها قبل خریده بودم و یکی از آنها هم یادگاری دوستم بود.

وی ادامه داد: اصلا توانایی فکر کردن نداشتم و روی پل عابرپیاده به سمت مهسا حمله کردم. در همین حین مرضیه برای دفاع از او جلو آمد و پارچه را از روی صورتم کشید. به او گفتم برو اما نرفت و متوجه نشدم چگون او را زدم. ابتدا تصور می‌کردم فقط دو یا سه ضربه به مهسا زده‌ام اما در کلانتری به من گفتند حدود 30 ضربه به او زده‌ام.

کوشا گفت: در حال فرار بودم که شاهد اول دنبال من بود. قصد فرار داشتم اما مطمئن بودم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد به همین دلیل خودم ایستادم تا اینکه مردم رسیدند و با چوب و سنگ مرا به قدری زدند که بیهوش شدم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا به خود اجازه دادی نتیجه عشقی یک طرفه را به اینجا بکشانی گفت: خیلی سعی کردم بعد از آن قضیه مهسا را از ذهن خود دور کنم اما نمی‌توانستم.

متهم درباره اینکه جواب مهسا به درخواست‌هایت برای رابطه دوستانه چه بود، اظهار داشت: مهسا خیلی صریح و فوری به من جواب منفی می‌داد و درخواستم را رد می‌کرد. می‌خواستم موضوع را به خانواده مهسا بگویم اما وقتی دیدم مهسا به من بی‌احترامی می‌کند، با خودم گفتم اگر به خانواده‌اش بگویم خودم را سبک کرده‌ام.

کوشا همچنین اظهارات قبلی خود مبنی بر اینکه مهسا را به خاطر مهدور‌الدم بودن به قتل رسانده، پس گرفت و مدعی شد آن ادعاها دروغ بوده است.

مرضیه، دوست مهسا ادعاهای کوشا مبنی بر اینکه مهسا برای تحقیق به کرج می‌رفته و قبلا آنجا زندگی می‌کرده را کذب خواند و گفت: مهسا به هیچ وجه در کرج زندگی نکرده و برای تحقیق هم به کرج نرفت.

در خانواده‌ای همیشه عصبانی بزرگ شدم

کوشا درباره وضعیت خود در خانواده گفت: خانواده من همیشه عصبانی بود و همیشه بین والدین و خواهر و برادرم اختلاف و درگیری بود. من همیشه عصبانی بودم و افسردگی و اضطراب داشتم. در یک جمع که قرار می‌گرفتم دچار اضطراب می‌شدم و حتی روانپزشک به من دارو داد ولی نتیجه نداد.

وی درباره تحصیلات اعضای خانواده خود گفت: پدر و مادرم کارمندان بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی بودند و خواهرم هم دارای مدرک فوق لیسانس است. امیدوارم کسی در موقعیت من قرار نگیرد چون انسانی خشمگین، افسرده و منزوی بار آمده‌ام.

کوشا در بیان آخرین دفاعیات خود گفت: خانواده مهسا رفتاری کاملا شایسته با من داشتند و این رفتار آنها مرا بیش از پیش از کاری که کرده‌ام شرمنده و پشیمان کرد. آنها حقی دارند که باید به آن برسند. من شرمنده و پشیمان هستم و از خانواده خود و جامعه عذرخواهی می‌کنم.

حکم صادر شد؛ قصاص در ملأعام و محل جنایت

با توجه به حساسیت موضوع، بعد از اعلام ختم جلسه، قاضی عزیزمحمدی و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و در نهایت کوشا به قصاص در ملأعام و همان محل جنایت محکوم شد.

12 شهریور 90؛ تأیید حکم قصاص در دیوان عالی کشور

بعد از صدور حکم در دادگاه کیفری استان تهران، پرونده برای اعلام‌نظر به دیوان عالی کشور ارجاع شد که در تاریخ 12 شهریورماه، حکم صادره از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد و دور روز بعد به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران رفت.

درخواست عفو خانواده قاتل

روزنامه هفت صبح می نویسد که بعد ار صدور حکم خانواده کوشا در تماسی با محمد محمودی زاده وکیل خانواده امین فروغی درخواست واسطه شدن برای بخشش را خواستار شدند خانواده مجرم 23 ساله ظهر یکشنبه با خانواده مقتول تماش گرفته بودند و با اصرار خواهان گرفتن رضایت بودند . که موفق نمی شوندمهدی امین فروغی پدر مقتول می گوید که هیچ کینه شخصی نسبت به کوشا ندارد و عدم رضایت مربوط به خصومت نیست .

او می گوید برای این که بتواند به یک تصمیم منطقی برسد نزدیک به دو ماه با چند مشاور و حقوقدان مشورت کرده و به این نتیجه رسیده است که به تنهایی تصمصم گیرنده این پرونده نیست و افکار عمومی هم در این تصمیم گیری نقش دارند و او نمی خواهد در مقابل مردم مورد سئوال قرار گیرد او می گوید من با کینه خواستار قصاص نبوده ام و این شرایط جامعه بود که این خواسته را پدید آورد .

ابلاغ زمان اجرای حکم به وکیل اولیای‌دم

آریا آغاسی، وکیل مدافع اولیای‌دم روز گذشته گفت: امروز به دادسرای امور جنایی تهران رفتم و مشخص شد که روز بعد و در محل وقوع جنایت، حکم اجرا خواهد شد.

... حکم قصاص اجرا شد

سرانجام سحرگاه امروز، کوشا عامل قتل در "پل مدیریت" در محل وقوع جنایت به دار مجازات آویخته شد تا پرونده‌ای دیگر از جنایات پایتخت بسته شود.

تفاضل دیه کوشا به حساب خانواده اش واریز می شود

خانواده مقتول با توجه به قانون موظف به پرداخت تفاضل دیه بودند اما این موضوع با نامه وکلای پرونده به قوه قضاییه مورد بررسی قرار گرفت و دستور پرداخت دیه از صندوق دادگستری صادر شد در حال حاضر حکم پرداخت دیه ارز سوی دادگستری صادر شده و تفاضل دیه کوشا به حساب خانواده اش ریخته خواهد شد .

فرصت‌سوزی کارشناسان و دستگاه قضایی

اما نکته‌ای که در این میان مغفول ماند عدم استفاده صحیح کارشناسان جامعه‌شناسی، روانشناسی و همچنین مسئولان کاهش آسیب‌ها و پیشگیری از وقوع جرم قوه‌قضاییه از نوع خاص این پرونده بود.

با توجه به اینکه عامل قتل و مقتول در این پرونده از سطح علمی بالایی برخوردار بودند و خانواده آنها هم از همین لحاظ در سطح تقریبا بالایی بودند، این موضوع حائز اهمیت بود که چطور چنین جوانی با وجود اینکه 4 سال از سوی یک دختر برای برقراری ارتباط جواب منفی می‌شنود، در نهایت تصمیم به قتل می‌گیرد.

کارشناسان و مسئولان می‌توانستند با گفت‌وگوهای تخصصی با کوشا و تشریح شخصیت درونی او، ابعاد بیشتری از دلایل بروز این جنایت را واکاوی کنند و از آن برای کاهش آسیب‌ها و پیشگیری از وقوع جرایم اینچنینی استفاده کنند.

MIRZADEH E ESHGHI - دوسلدورف - دوسلدورف
" حدود 100 نفر در حال فیلم‌برداری بودند و مهسا جلوی چشم آنها تلف شد" .از ماست که بر ماست!اینهم استفاده بهینه فرهنگی از موبایل ودوربین دیجیتالی ویوتیوب وفیسبوک!
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

sanazsarmad - آلمان - فرانکفورت
تفاضلِ دیه = وقتی‌ که یک روانی‌ و دیوانهِ قاتل فقط به خاطرِ داشتن عضو تناسلِ مردانه (...) قیمتش از یک دخترِ بیگناهِ کشته شده بیشتر می‌شه!!!.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

لیلی ایرانی - ایران - تهران
با کینه خواستار مجازات نبودی؟!پس از روی مهرو محبت خواستی اعدامش کنن؟فکر کردی اگه اعدام بشه دخترت زنده میشه؟حالا دیدی که نشد و زخم تو هم التیام پیدا نکرد و هیچوقت نخواهد کرد.اما اگه میبخشیدی حتما به ارامش میرسیدی.حالا خوشحالم به خاطر زجری که میکشی و امیدوارم ازش کم نشه.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

asiai - ایران - تهران
لیلی ایرانی- ایران: اگه دختر و یا خواهر شما اینگونه وحشیانه کشته میشد باز هم قاتل را میبخشی? بر عکس شما من ارزو میکنم که غم این خانواده کمتر شود چونکه مرگ فرزند خیلی تلخ و غیر قابل تحمل است. با اعدام مخالفم اما مانده ام اینگونه حیوانها را چه باید کرد!
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
لیلی ایرانی - ایران - تهران . عزیزم اینها فکر می کنند همه ی ملت مغز خر خورده اند.نه!!!!! گرچه بی هویت در ایران فراوان است ولی نه همه
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

Royan - المان - المان
لیلی ایرانی - ایران - تهران چرا اینقدر چرت و پرت میگید برای چی ببخشه؟ با هزار بدبختی دختر بزرگ نکرده و دانشگاه نفرستاده که اوائل جوانی با هزار آرزو به دست یه آدم احمق عقده ای بیشعور که 4 سال جواب نه شنیده ولی حالیش نشده کشته بشه ! مگه کیسه سیب زمینی طرف را له کرده که ببخشه ؟ چه آرزوها برای این دختر داشتن چه شب زنده داریها برای بیماریهاش کردند چه خوشی ها برای موفقیعت کردند به همین سادگی ببخشند که چی که پسرهای دیگر تشویق بشوند و همین را ادامه بدهند من موافق با اعدام نیستم ولی درمورد قتل عمد انهم به این فجیعی وقصاوت بهترین مجازات است , اگر دختر به دوستی طرف جواب بده میشه هرزه اگر جواب نده باید با ترس ولرز زندگی کنه که شاید طمعه چاقوی طرف بشه, یه لحظه خودت را بذار جای اون مادرو پدر جای اون خانواده برای شما گفتنش راحته چون خنده مهسا را هیچوقت ندیدی اصلا مهسارا نمیشناسی.ولی پدر ومادرش هزاران خاطره ازش دارند که همیشه با یه آه دردناک تا روزی که زنده هستند به یاد میاورند.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

salomeh_f - آمریکا - ساکرامنتو
جناب مهدی امین فروغی، پدر مهسا مقتول، خیلی‌ کار خوبی‌ کردی که گذاشتی این حکم اجرا بشه. پدر من، هرچند دخترت رو از دست دادی اما من جداً با حکم اعدام در این زمینه‌ها موافقم ، اگه قرار بشه متهم یه مدت زندانی و بعدش هم آزاد بشه که چیزی عوض نمی‌شه هرچند با مرگ قاتل هم دخترت زنده نمی‌شه ، اما من معتقدم با وجود همه نکات منفی‌ در دین اسلام اما اعدام گاهی لازمه و حتا در آمریکا، کشوری که خود من هم دارم توش زندگی‌ می‌کنم در بعضی‌ ایالت‌ها برای بعضی‌ جرم‌ها انجام می‌شه، چرا که دیگه فقط مسائل شخصی‌ نیست که مطرح می‌شه بلکه نگاه و انتظارت اون جامعه هم مهمه . بنابرین دامت گرم آقای امین فروغی . خوبه که اشتباه امنه رو شما تکرار نکردی .من به سهم خودم به عنوان یک زن از شما تشکر می‌کنم و دستت رو می‌بوسم
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

salomeh_f - آمریکا - ساکرامنتو
ضمنا همهٔ اونهایی که میگن اعدام در ملا عام خشنه ، مگه یادتون رفته همین قاتل در ملا عام دختر مردم رو کشته! چرا بیخود احساساتی‌ میشین؟ اونهم با این همه نفرت و خشونت .. یکمی خودتون رو بذارین جای اون مقتول. و پدر و مادر و خانوادش . حقش بوده خوک کثیف
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

salomeh_f - آمریکا - ساکرامنتو
خواهر و برادرای عزیزم شما چرا به احساس خودتون توجه می‌کنین که از اعدام متنفرین اما به احساس مهسا یا به پدر مادرش فکر نمی‌کنین ، حالا که تا ابد پدر مادر مهسا داغ دارن و ما و بقیه زندگیمونو می‌کنیم و اونها رو از یاد می‌بریم مهسا داره زجر می‌کشه؟ چیو می‌خوای ثابت کنین؟ حتا تو آمریکا هم اعدام گاهی اجرا می‌شه .چرا اینقدر موضوع رو احساساتی‌ می‌کنین؟ درسته که مهسا زنده نمی‌شه اما اون قاتلی که با اونهمه کینه و نفرت جلوی چشم بقیه در روز روشن به راحتی‌ آب خوردن آدم می‌کشه فقط بره زندان؟ این کافیه؟ حتا توی زندان هم اون هنوز از زنده هست و در حال زندگی‌ کردن و بعد از مدتی‌ هم دیر یا زود آزاد می‌شه و باز هم از موهبت زندگی‌ برخورداره اما مهسا چی‌؟ زجری که مهسا کشید چی‌؟ پدر و مادر مهسا چی‌؟ به اینها فکر کردین؟؟؟؟؟
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

PARVANE1 - انگلستان - برنموث
لیلی ایرانی - ایران - تهران. لیلی عزیزم با احترام حالت خوبه? چطور دلت میاد قضاوت کنی? منم با بخشش موافقترم. ولی دارم فکر میکنم شاید(شاید) این باعث بشه که قتلهایکمتری انجام بشه و مردم بیشتر به خودشون بیان. تنهاچیزی که دوست نداشتم(در مقابل ادعای پدر مهسا) قبول کردن دیه بود که باز هم در جایگاه این پدر دلسوخته نیستیم. ایام به کامت.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

minna - فنلاند - هلسینکی
لیلی ایرانی - ایران - تهران تو انگار با قاتل نسبتی داری ? اگه خواهر تو رو کشته بود یعنی حتما میبخشیدی??!! یه ذره فکر کن بعد بنویسو زود جبهه نگیر.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

آینه - انگلیس - لندن
1: با فریاد مردم را خبر کردم اما کسی جرأت نمی‌کرد جلو بیاید ..... مردم ما فقط اماده هستند تا جون دادن رو تماشا و فیلم برداری کنند. 2: خودروی گشت پلیس در صحنه حادثه بود اما به سرعت آنجا را ترک کرد.....خوب حتما باد زده زیر روسری خانمی و روسری افتاده از این واجبتر که دین در خطره!!!....... 3: مهسا جلوی چشم تمام مردمی فوت کرد که مشغول فیلم برداری بودند... برای همین جلو نیامدند که اولین نفر باشند که فیلمش رو در اینترنت بگذارند... ای تف به گورت اخوند که چی بسر ایران اوردی. از ماست که بر ماست
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

bita tehrani - کانادا - ویکتوریا
.....''این دومین پرونده بعد از حادثه میدان کاج بود که افکار جامعه را به خود جلب کرد و البته احساسات عمومی را جریحه دار''....با عرض معذرت از هموطنان عزیزم که دلسوزانه اخبار ایران را دنبال میکنند,باید بگویم که احساسات عمومی خیلی وقته که بی حس شده.مردم دو روز راجع بهش حرف زدند و بعد یادشان رفت.یعنی انقدر خشونت عریان شده که گویا خیلی ها بهش عادت کردند.وجدانا چند نفر به ریشه این وقایع دردناک جامعه ای که ادعای فرهنگ پنج هزار ساله دارد فکر کرده?! تا وقتی قانون'' چشم در برابر چشم'' ایین دین و گفتار گهربار رهبران دین یک جامعه دین زده هست,متاسفانه شاهد این هستیم که حتی خیلی از کاربران سایت هم بر طبل خشونت و انتقامجویی میکوبند و دلیل کودکانه ای میاورند که ''اگر عزیز خودت کشته شده بود چه?!'' احساسات یک یا چند نفر نمیتواند ملاک ''عدالت'' در جامعه باشد.ما مردمی هستیم که خیلی از تصمیم ها را از روی احساسمان میگیریم. یادمان باشد که احساسات یک انسان متغیر است.پس قانون و قانون گزاری محتاج منطق,تحقیق و مطالعه روز است,که فعلا ملایان درش را گذاشته اند و سنگ دین 1400 سال پیش را بر ان گذاشته اند!
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

a.ahooraei - المان - کلن
حالا مثلآ که چی؟ اون خانم بیگناه و جوونمرگ شده , زنده میشه؟ اینو میفرسادن زندان با یک روانکاو که روزی چند ساعت باهاش صحبت کنه و در این راستا هم اینکه تجربیاتی واسه معالجه اجتماع جمع آوری میشه و هم اینکه سرمشقی واسه دیگران میشه و بزودی مثل این آقا فراموش نمیشه و ضمن این دوا و درمان, ازش در مسیر بازسازی و خرابیهای این مملکت بیگاریهایی میکشیدند, خیلی بیشتر جواب میداد. دروغ میگم؟ بزن تو گوشم!
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

Faryade_Khamoosh - آلمان - آخن
واقعا قصاص همانقدر وحشیانه است، که قاتل دختر بی گناه را به قتل کشید. من هیچ فرقی بین قاتل و خانواده مقتول نمیبینم. هر چقدر که از دست دادن عزیز قابل تحمل نیست، ولی آیا با اجرای حکم قصاص این درد تسکین پیدا میکند؟ گمان نمیکنم. به امید ان روز که حکم اعدام از قانون کیفری ایران و همه دنیا برداشته شود. هر چقدر هم که گناه بزرگ باشد، هیچ انسانی اجازه ندارد بر پایان زندگی انسان دیگری تصمیم گیر باشد. پس فرق بین قاتل و خانواده مقتول کجاست؟ به جای اینکه به روح و روان جوان ها در آن کشور بپردازند و در جستجوی دلیل این همه خشونت در مملکت باشند، جشن های اعدام برگزار میکنند . و ملت همیشه در صحنه شاهد این جشنواره های وحشیانه میشوند.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

lidia - سوئد - گوتنبرگ
لیلی ایرانی_ ایران_ تهران باهات موافقم. اعدام و خشونت جرم و جنایت را در جامعه بیشتر میکند.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

lidia - سوئد - گوتنبرگ
لیلی ایرانی_ ایران_ تهران باهات موافقم. اعدام و خشونت جرم و جنایت را در جامعه بیشتر میکند.
سه‌شنبه 22 شهریور 1390

persian_aria75 - انگلستان - شفیلد
لیلی ایرانی - ایران ، شما چرا خودت رو جر میدی واسه یک آدم پست فطرت وحشی ، نکنه نسبتی با اون کثافت داشتی ، دختر پاک و معصوم با امید و ارزوهاش رفت سینه قبرستون خوابید فقط بخاطر خودخواهی این آشغال کثیف ، خیلی خوب شد وجود نحسش از روی زمین پاک شد .
چهار‌شنبه 23 شهریور 1390

ضد ولایت وقیح - ایران - تهران
اعدام و خشونت جرم و جنایت را در جامعه بیشتر میکند، می گی نه.. خب مقایسه کن!!!
چهار‌شنبه 23 شهریور 1390

خیال - ایران - تهران
تو بیخود کردی . بجای این شعارها باید به دخترت یاد می دادی که با ادب و احترام با بقیه رفتار کنه . دختره اگه کرم نمی ریخت و با دست پس نمیزد و با پا پیش الان این انفاق نمی افتاد . همه ش یکطرفه به قاضی نرید که راضی برگردین . من که تا حالا هرچی قتل و جنابت و تجاوز دیدم مربوط به این دختر کرموها بوده نه یه دختر اصیل و درست و حسابی
چهار‌شنبه 23 شهریور 1390

bache tehron - ایتالیا - رم
. PARVANE1 - انگلستان - برنموث,پروانه جون شما بد متوجه شدی. اونی که دیه گرفته بابای قاتل هست.برا ینکه تو اسلام مرد دیه اش دو برابره.........
چهار‌شنبه 23 شهریور 1390

hassan5 - ایران - تهران
بیشترین اعدام جهان در ایران اسلامی انجام میشود ایا باعث عبرت کسی شده؟؟ایا خلاف کم شده؟؟ایا جنایت کمتر شده؟؟جواب بطور قاطع منفی است.خون هیچ وقت با خون پاک نمیشود.بنظر من قتل اول بعلت اختلال روانی یک فرد مشکل دار ایجاد شده ولی قتل دوم کاملا اگاهانه و با اراده خانواده مقتول صورت گرفته است.خانواده مهسا با اراده واگاهانه قاتل هستند
چهار‌شنبه 23 شهریور 1390

PARVANE1 - انگلستان - برنموث
bache tehron - ایتالیا - رم..ایوای من. پس واقعا اینطوره? البته میدونستم که دراسلام ناب محمدی زن نصف مرد ارزش داره!!!!!!!! ولی جدا نمیدونستم که این در مورد یک جانی هم صدق میکنه. دیگه دارم دیونه میشم, دارم خفقان میگیرم. ایواااای.
پنج‌شنبه 24 شهریور 1390

+0
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.