مایلیکهن دوباره همه را از لب تیغ گذراند :
انتقادهای تند از فردوسیپور، نمایندگان مجلس، بلاژویچ و دایی
برنا نوشت: محمد مایلی کهن مدیرفنی سابق باشگاه پرسپولیس که روز گذشته در جلسه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال حاضر نشده بود، انتقادات تازه ای را از فدراسیون فوتبال و برخی افراد فوتبالی مطرح کرد.
از قلعهنویی خوشم آمد
بنده از آنجایی که در فوتبال مسوولیتی ندارم به جلسه روز گذشته کمیته انضباطی نرفتم، ضمن آنکه دعوتنامه ای از فدراسیون به دستم نرسید و چه بسا اگر دعوت می کردند شاید به آنجا می رفتم اما آقایان اگر می خواهند برخورد کنند با آنهایی برخورد کنند که هر روز علیه افراد مصاحبه می کنند و اتهام می زنند. سازمان لیگ اگر واقعا قدرت دارد و شعار نمی دهد، قوانین خودش را زیرپا نگذارد. وقتی سقف قرارداد می گذارند نگویند X , Y می توانند اینقدر بگیرند و... در دعواهای اخیر مشخص شد که بعضی باشگاه ها سال گذشته بیش از 20 میلیارد هزینه کرده بودند، خب دود چنین مسایلی در چشم باشگاهی مثل سایپا می رود که سال قبل 4 میلیارد و 100 میلیون خرج کرد.
وقتی سازمان لیگ نمی تواند قانون خودش را اجرا کند، دیگر از باشگاهها چه انتظاری باید داشت. بنده با آقای قلعه نویی اختلاف سلیقه دارم اما از ایشان خوشم آمد چون مقابل سازمان لیگ ایستاد و گفت هر کاری می خواهید بکنید و اجازه ندهید کار کنم ولی دروغ نمی گویم.
البته جا دارد این را هم بگویم که در سازمان لیگ یک نفر هست که واقعا زحمت می کشد و همه زحمات بر دوش ایشان است و آن هم کسی نیست جز «حاج علی آقای کاظمی» که امیدوارم خداوند عمر با عزت به ایشان بدهد؛ این فرد با جان و دل کار می کند آنوقت مسافرت هایش را کسان دیگر می روند.
چرا نمایندگان مجلس سکوت کرده اند؟
برخی اتفاقات اخیر فوتبال دلم را می سوزاند و قلبم را به درد می آورد. آقایانی که از این مملکت فرار کردند و حتی در مقاطعی می ترسیدند برگردند امروز صاحب تیم شده اند.
افرادی که می دانیم گماشته چه کسانی بودند و در آن سوی آبها مربیگری تیم یک مهد کودک را به آنها نمی دادند امروز نه تنها تیم دارند و جای آدم های سالم و معلم را می گیرند بلکه قلدرمآبانه حرف می زنند و در سن 70 سالگی عشق لاتی دارند و ...
جالب آنکه اینها کلی ادعای علمی بودن دارند اما اخیرا تمرینات آبگوشتی برای تیم خود راه انداخته اند. شما ببینید اینها طی سالهای اخیر چند تیم را بدبخت کردند و پولشان را هم تا قران آخر گرفتند!اینها همان هایی هستند که آبگوشتی از ایران رفتند و آبگوشتی تر برگشتند، آنوقت یکی مثل محمد خاکپور که برای کسب علم به آمریکا رفت باید در خانه بماند!
جالب اینکه در آن برنامه ورزشی عدالت محور(!) یکی مثل این آقا که بعد از انقلاب فرار کرده بود را آوردند تا درباره باشگاه پاس صحبت کند و حتی سراغی از یک پاسی اصیل و با اخلاق بنام همایون شاهرخی نگرفتند و این هم لابد کاملا خودجوش بوده و ربطی به دلال ها نداشته است!
بنده هاج و واج مانده ام از مدیران گروه صنایع مس ایران و نمایندگان محترم مجلس که به این مسائل ورود نمی کنند. برخی از این نمایندگان وقتی که هنوز رای نیاورده اند نماینده مردم هستند اما وقتی که به مجلس رفتند دیگر امثال بنده نماینده آنها می شویم. بنده که از ابتدای انقلاب تا امروز در تمام انتخابات حضور داشته ایم این سوال برایم مطرح می شود که دلیل سکوت نمایندگان محترم نسبت به اتفاقات اخیر چیست؟
این مسائل رامی بینم قلبم درد می گیرد
آقای بلاژویچ 10 سال قبل که سن کمتری داشت بهترین تیم ملی ما را حذف کرد، آخرین کارنامه اش هم که در چین ناکامی تیم المپیک این کشور بوده است. خب چگونه می شود که ایشان دوباره سر از فوتبال ما در می آورد؟ معلوم است که دلال ها او را آورده اند. در بحبوحه مشکلات اقتصادی اروپا امثال بلاژویچ حاضرند با 50 هزار یا نهایت صدهزار دلار به ایران بیایند حالا شما تصور کنیدکه ما این مربی را با کلی سلام و صلوات به ایران می آوریم و.... این آقا یک لحظه نمی تواند سیگار نکشد و یقینا نمی تواند روی پایش بایستد. ضمن اینکه شما در نظر بگیرید که کار در باشگاه به مراتب دشوارتر از تیم ملی است. تیم ملی بطور مثال در مسابقات مقدماتی جام جهانی 6 بازی در دور اول و 8 بازی در دور دوم خواهد داشت که این تعداد بازی هم دو سال طول می کشد اما در یک فصل باشگاهی به جز جام حذفی 34 بازی پیش روی مربیان است و کلی تمرینات سخت در پس این مسابقات قرار دارد و بسیار خسته کننده و استرس زا است.
ایشان هنوز نیامده به قول "خداداد" سیاه بازی را شروع کرده و گفته است: «من چیرو هستم؛ چیرو یعنی قهرمانی!» آخر کدام قهرمانی؟ به جز یک سومی جام جهانی کجا موفق بوده است؟ پول مملکت رامی گیرند و می روند. بنده از یکسری از نمایندگان دلسوز مجلس می خواهم که به این مسائل ورود پیدا کنند. بنده حدود 10 ماه دنبال کار یک بیمار سرطانی بودم؛ فردی که 12 سال حق بیمه پرداخت کرده بود؛ در نهایت مقرر شد که بخاطر از کارافتادگی ماهی 380 هزار تومان دریافتی داشته باشد؛ خب وقتی می بینم یکی مثل "بلاژویچ" پول مملکت را بر می دارد و می رود دلم می سوزد و قلبم درد می گیرد.
دیگر با صدا و سیما مصاحبه نمی کنم
بنده گفته ام که با صدا و سیمای ضرغامی مصاحبه نمی کنم و سر حرفم هستم. اخیرا نیز در مراسم مرحوم حاج نصرالله، آقای محمودی گزارشگر شبکه 6 قصد مصاحبه با بنده را داشت که ضمن عذرخواهی از ایشان گفتم که با صدا و سیمای ضرغامی مصاحبه نمی کنم و اتفاقا همین جمله مرا ضبط کردند که البته بعید است پخش کنند. من می گویم وقتی یک روزنامه خبر دروغی را می نوسید می گوییم روزنامه بوده اما رسانه ملی که نباید بدون تحقیق هر خبری را پخش کند آنوقت فردی که در مظان اتهام قرار گرفته چگونه از خودش دفاع کند؟
مثل بعضی ها ترسی از این آقا ندارم
علیرغم اینکه تصمیم داشتم درباره آقای x حرفی نزنم اما ایشان ول کل نیست و اخیرا در یک شبکه تلویزیونی صحبت کرده و اسم بنده را آورده است. اگر بعضی ها از آقای xحساب می برند بنده اینگونه نیستم و ایشان هم بهتر است این پنبه را از گوشش در آورد. ایشان در همه صحبت های خود مقیاس پول را در نظر می گیرند. مثلا می گوید حرفهای مایلی کهن برایم "دوزار" ارزش ندارد و یا درباره پرسپولیس و سرپرست آن می گوید: "پس پژو 206 ما چی شد؟" در حالی که ایشان 70 درصد پول خودش را از باشگاه گرفته بود و 22 میلیون نیز بابت سه بازی آخر جام حذفی پاداش دریافت کرد بدون آنکه بخاطر نتایج تاریخی اش در لیگ ریالی جریمه شود.
جای دیگر گفته که از آقای غمخوار بپرسید که من پولم را بخشیدم یا خیر؟ ایشان یادشان رفته که در جاده تهران - رشت اتوبوس تیم را نگه داشت و گفت تا 50 میلیونم پاس نشود اجازه حرکت اتوبوس را نمی دهم. ایشان اگر 40 درجه تب داشته باشد یک درجه اش را به کسی نمی بخشد.
ایشان سیاسی نیستند؟!
این آقادر مصاحبه اخیر خود گفته است "برای رئیس فدراسیون شدن باید سیاسی بود که من نیستم" ایشان درگیری اش با شیث رضایی در بازی پرسپولیس- سایپا را یادش رفته، کسی نمی تواند اینها را از ذهن مردم پاک کند. ایشان را چهار جلسه محروم کردند و رفت پیش نماینده های مجلس و محرومیتش شد 2 جلسه؛ لابد ایشان سیاسی نبوده و من سیاسی هستم.
لابد من بودم که وقتی در دادگاه بدوی شکایت از مایلی کهن علیه خودم رای صادر شد نزد رییس وقت قوه قضاییه رفتم و افطاری خوردم و رای را برگرداندم.
لابد بنده بودم که اسمم در لیست کاندیدهای سرمربیگری تیم ملی نبود و حتی در برنامه نود مدعی شدم که هر کسی لابی قوی تری داشته باشد سرمربی می شود اما ناگهان سرمربی شدم و بعد هم گفتم که با خدا لابی کردم!
هواپیما را با 100مسافر روی زمین نگه داشت!
سرپرست باشگاه پرسپولیس ایشان که پس از اخراج از تیم ملی از نظرها پنهان شده بود را به محبوب ترین باشگاه کشور آورد. روزهای اول ایشان می گفت من با کاشانی رفاقت 20 ساله دارم اما بعدها دشمن او شد. این آقا ضعیف ترین نتایج تاریخ پرسپولیس را رقم زد و در پنج بازی پشت سرهم باخت و تیمش 15 گل خورد؛ حتی کار به جایی رسید که پس از شکست سنگین پرسپولیس در بوشهر، بازیکن تیم بوشهری در برنامه نود وقتی مجری از او پرسید: چرا پس از گل چهارم به کارهای نمایشی روی آوردی؟ پاسخ داد: «نمی خواستیم بیشتر گل بزنیم» آن شب عرق شرم بر پیشانی من نشست.
این آقا می گوید که سیاسی نیست آنوقت معلوم نمی شود چرا آقای بهتاش فریبا مربی استقلال که در دوران خودش جز بهترین فوتبالیست ها بود برای نشستن روی نیمکت به دلیل نداشتن مدرک A مشکل دارد اما این آقا بدون مدرک روی نیمکت تیم ملی و پرسپولیس می نشیند و در نهایت رییس دائم سفر کمیته آموزش از سهمیه خود به ایشان مدرک A تقدیم می کند! ایشان دچار خود بزرگ بینی شده است.
بروید تحقیق کنید ببینید چرا در زمان حضور ایشان در سایپا، یک هواپیما با بیش از 100مسافر روی زمین نگه داشتند!
مشکل دیگر ایشان این است که کینه از دلش خارج نمی شود. علی کریمی چون در سالن فوتسال گیشا به ایشان لایی انداخته بود باید محو می شد. ایمان مبعلی به خاطر یک تکل بده شد و جواد کاظمیان هم چون به جای آقای x به کریمی پاس داده بود باید کنار می رفت؛ داستان شیث را هم که می دانید.
حتی به پدرم بی احترامی کرد
آقای فریاد شیران شاهد است، سالها قبل سفیر وقت ایران در عربستان بخاطر صعود تیم ملی به جام جهانی اعضای آن تیم یا خانواده هایشان را به مکه اعزام کرد. ایشان پدر و مادرش را فرستاده بود. خدا رحمت کند پدر بزرگوار ایشان را؛ بنده و آقای فریاد شیران در مکه ساک و وسایل آن مرحوم جابه جا کردیم و سعی داشتیم اگر کمکی لازم دارند انجام دهیم که البته وظیفه مان بود اما همین آقا در گفت وگو با وبلاگ مازیار ناظمی، به مرحوم پدر من بی احترامی کرد.
این آقا به «لیت بارسکی» هم رحم نکرد!
آقای X حتی به سرمربی آلمانی سایپا رحم نکرد. ماجرا از این قرار بود که در جریان جام جهانی 2006 آلمان، از آنجایی که آقای «لیت بارسکی» سابقه فعالیت درژاپن را داشت، کارشناس بخش آسیایی جام جهانی شده و در جریان تحلیل یک باز تیم ملی ایران به انتقاد از آقا می پردازد و می گوید «انگار تیم ایران 10 نفره بازی می کند» همین جمله باعث شد کینه در دل آقای X بیفتد و وقتی «لیت بارسکی» سرمربی سایپا شد و این آقا هم عضو هیئت مدیره بود، یک روز با الفاظ زشت چنان بلایی سراین مربی آورد که....
اخیراً در یک برنامه تلویزیونی گفته اند مایلی کهن به مغازه ما آمده و معذرت خواهی کرده است.اولا بنده اگر رفتم به مغازه ایشان در اوج بودم و مسوولیت تیم ملی را داشتم و در واقع مردانگی کردم، بخصوص در آن روزها که ایشان جرات نمی کرد از خانه خارج شود. ثانیاً مگر وقتی از من شکایت کرد و 300 هزار تومان جریمه و یکسال ممنوع المصاحبه شدم رفتم بگویم مرا ببخشید؟!
بنده قصد داشتم دیگر جواب این آقا را ندهم، من آدمی هستم که زود گذشت می کنم و تا دیروز هم سعی می کردم در مسابقات وقتی با این فرد روبرو می شوم احترام بگذارم ولی از امروز به بعد این کار را نخواهم کرد و برای اولین بار در زندگی ام از او نخواهم گذشت .
ضمن اینکه از آقای X می خواهم دیگر اسم مرا نیاورد وگرنه مجبور می شوم ماجرا «لیدرپروری» این آقا و یک بازیکن دیگر در زمان بگوویچ برای حمله به علی پروین را بازگو کنم و ضمناً به موضوعات دیگری که به زمان مربیگری خودم در تیم ملی مربوط می شود اشاره خواهم کرد.
اگر ایشان باز هم اسم مرا ببرد مجبور می شوم بگویم چه کسی در اردوی تیم ملی در زمان آن سرمربی معروف بود که بازیکنان به او می گفتند «آقا شیره» و کسی جرات نمی کرد از خواب بیدارش کند!
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|