پدری دختر معتادش را خفه کرد
پدری که در برابر تهدیدات دختر معتادش نتوانست خود را کنترل کند با انداختن کمربندی به دور گردن دخترش، وی را کشت.
به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری 164 قائم، در 24 مرداد ماه سالجاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 در جریان وقوع یک فقره فوت مشکوک در شهرک نفت قرار گرفته و با حضور در محل حادثه و پس از تأیید خبر مراتب را به دادسرای امور جنایی و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کردند.
با اعلام خبر قتل به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی تهران، عوامل اداره دهم پلیس آگاهی و بازپرس شعبه پنجم ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران، در محل حاضر و به دستور وی پرونده برای تحقیقات تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
در تحقیقات مقدماتی صورت گرفته مشخص شد که مقتول دختری 25 ساله به نام «مریم» است که توسط پدر 60سالهاش به نام سعید، بوسیله یک رشته کمربند خفه و به قتل رسیده و پدر مقتوله نیز پس از ارتکاب جنایت، از محل سکونت خود متواری شده است.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان با ارائه آموزشهای لازم به اعضای خانواده و بستگان و شناسایی محلهای تردد متهم، این نقاط را تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی خود قرار داده و سرانجام متهم را دو روز پس از جنایت در خیابان دماوند دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به اداره دهم صراحتا به قتل دخترش اعتراف کرد و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت که مریم با جوانی به نام «محسن» ارتباط دوستانه پیدا کرده بود و پس از مدتی دریافتیم از زمانی که مریم با این جوان طرح دوستی ریخته، به مصرف شیشه و موادروان گردان گرایش پیدا کرده است.
وی افزود: با وجود صحبتها و نصیحتهای فراوانی که با مریم داشتیم اما او به هیچ کدام از این صحبتها توجه نمیکرد و همچنان بر ادامه ارتباط خود با محسن اصرار داشت، به همین علت من و مادرش تصمیم گرفتیم تا به هر شکل ممکن محل زندگی خود را تغییر داده تا شاید بتوانیم دخترمان را از محسن دور نگه داریم؛ به همین علت، در حدود 3 ماه پیش، به تهران آمده و در شهرک نفت سکونت پیدا کردیم.
متهم درمورد روز حادثه نیز به کارآگاهان گفت: در روز حادثه من و دخترم در خانه تنها بودیم که متوجه شدم مریم قصد دارد از خانه خارج شود و به همین علت مانع از خروج او از خانه شدم و شروع به نصیحت او کردم اما او بیتوجه بود و همین موضوع باعث شد تا چند سیلی به صورت او بزنم تا شاید بتوانم او را منصرف کنم اما او به من گفت: «محسن را دوست دارم و در اولین فرصت فرار کرده و نزد او میروم.»
سعید با بیان اینکه نتوانستم خودم را کنترل کنم گفت: کمربندی را که در داخل خانه بود به دور گردنش انداخته و همین امر باعث شد تا او خفه شود.
متهم در ادامه اعترافات خود در مورد فرار از محل ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: زمانی که متوجه خفهشدن مریم شدم، بلافاصله کمربند را از دور گردنش باز و تلاش کردم تا به هر شکل ممکن دوباره نفس بکشد، اما او دیگر نفس نمیکشید؛ بیهدف از خانه خارج شده و در خیابانها قدم میزدم تا این که در خیابان دماوند دستگیر شدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: در حال حاضر تحقیقات تکمیلی درباره پرونده در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و دستور بازداشت موقت متهم نیز از سوی مقام قضایی صادر شده است.
|
|
|
|
|