قتل شبه عمد کودکان در استخرهای تهران


قتل شبه عمد کودکان در استخرهای تهران

مهدی رستم پور
رادیو فردا : سال گذشته ویدیویی در دنیای مجازی منتشر شد که در آن، مربی ایرانی شنا در رده سنی نوجوانان، با شدت اقدام به تنبیه بدنی شاگردانش می کند. این تصاویر، اعتراض های گسترده ای را در رسانه ها در پی داشت. اما فدراسیون شنای جمهوری اسلامی ایران واکنشی نشان نداد. غافل از این که سهل انگاری های فدراسیون و برخی مدیران استخرها، همچنین رفتارهای خودسرانه مربیان و ناجی نماها، به زودی فاجعه هایی به مراتب تلخ تر را نیز رقم خواهد زد.

فقط چند روز از اعلام رای دادگاه تجدیدنظر پرونده یکی از قربانیان گذشته بود که دومین کودک ۷ ساله نیز جان سپرد.

آزاده ریاحی حقوقدان با برشمردن مفاد قانونی می گوید؛ این حادثه قتل شبه عمد است. یعنی در صورتی که جانی، قصد فعلی را داشته که سبب جنایت نمی شود. مثل این که کسی را به قصد تادیب، به نحوی که نوعاً سبب جنایت نمی شود بزنند و اتفاقاً موجب برو جنایت شود.

حالا رای دادگاه درباره خاطیان پرونده اولین قربانی، همچنان مورد اعتراض خانواده اش است. رای دادگاه درباره متهمان پرونده دوم نیز هنوز صادر نشده.

قتل شبه عمد «ثنا»

کودکان شناگر قرار بود طرز درست شیرجه زدن را تمرین کنند. آن هم زیر نظر کسی که با لباس شخصی، کنار استخر بود تا بچه ها را تمرین بدهد!
این مجموعه ورزشی، دارای استخر کم عمق هم هست اما مربی تصمیم گرفته بود خردسالان را نیز در محل شنای بزرگسالان آموزش دهد.

بین این بچه های قد و نیم قد، ثنا کوچولو تا جلوی صف می آمد و درست زمانی که مربی حواسش نبود دوباره به آخر صف برمی گشت.

مدت زیادی از زمان تمرین هم گذشته بود و ثنا هنوز داخل آب نپریده بود. مربی چشمش به ثنا افتاد که آخر صف استاده و از ترس و لرز، دندان هایش به هم می خورد. او را صدا زد و با تحکم گفت شیرجه بزند.

لرزش دندان ها بیشتر شد. مربی دوباره از ثنا خواست تا بپرد توی آب.

ثنا لبه استخر نشست و دستش را به میله های کنار استخر گرفت. مربی با سوتی بلند از ثنا خواست که به روی سکو برود و از آن جا شیرجه بزند.

حالا دیگر می شد چهره رنگ پریده ثنا را دید. ثنای هفت ساله هیچ اراده ای نداشت و نا امیدانه به صورت مربی نگاه می کرد.

او با نگاهش تمنا می کرد که از این تمرین کشنده معافش کنند. در دنیای کودکانه او اما نمی شد راهی برای مخالفت با مربی پیدا کرد. وقتی درک و فهم مربی کافی نباشد، کسی دیگر باید این کودک نگونبخت را از مخمصه نجات دهد.

درست همین لحظه بود که فاجعه ای دلخراش رخ داد. مربی شنا، ثنای ۷ ساله را به داخل استخر پرتاب کرد تا در اصطلاح، ترسش بریزد! اما نه فقط ترس او ریخت توی آب، که جانش را هم در آب جا گذاشت.

در گزارش پرونده پلیس، به اظهارات مادربزرگ ثنا به عنوان شاهد این ماجرا  اشاره شده است. «نوه ام حسابی ترسیده بود و جرات پریدن در آب را نداشت. همان موقع ناگهان خانم مربی دست بچه را گرفت و او را به قسمت عمیق استخر پرتاب کرد! در حالی که وحشت زده شاهد این صحنه بودیم، ثنا به پشت روی آب برگشت.»

بخش عجیب تر این فاجعه این جاست: «مربی که بدون لباس شنا سرگرم آموزش بود، با شنیدن هیاهو متوجه شد نوه ام بی حرکت روی آب مانده. اما باز هم حاضر به پریدن درون آب نشد و به سراغ میله بلندی رفت که با آن سطح آب را تمیز می کنند! بعد هم در برابر حیرت شناگران و بی قراری های من، میله را دور گردن بچه انداخت و او را به کنار استخر کشید!»

مرگ ثنا از دیدگاه این حقوقدان، «قتل شبه عمد» است و مجازاتی هم که برای قتل شبه عمد در قانون جزا در نظر گرفته شده، حبس تا سه سال و نیز پرداخت دیه، در صورت مطالبه اولیای دم خواهد بود.

اما چنین احکامی از سوی دادگاه صادر نشد. پدر داغدیده ثنا با اعتراض شدید نسبت به حکم دادگاه، خواستار مجازات عاملان مرگ فرزندش شد.

او با ارسال لایحه‌ای برای دادگاه تجدیدنظر استان تهران نوشت: «در کالبدشکافی با صراحت به شکستگی مهره‌های گردن دخترم اشاره شده. اما دادگاه در رابطه با مرگ دخترم مثل یک حادثه عادی برخورد کرده، در حالی که فرزند ۷ ساله ‌ام بر اثر بی‌کفایتی و بی‌توجهی یک مجموعه ورزشی به قتل رسیده و مجازات مقصران حتی کمتر از تخلفات ناشی از رانندگی است.»

دادگاه تجدیدنظر پس از بررسی نهایی با صدور حکم قطعی اعلام کردند؛ از آن جا که نحوه پرتاب قربانی در آب، و بیرون کشیدن شناگر به گونه‌ای بوده که حتی منجر به شکستن مهره‌های گردن او شده، مجازات تعیین شده برای مربی متناسب با جرم او نیست و با حذف جزای نقدی ۳۰۰ هزار تومانی، او را به سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم کردند. به این ترتیب، پرونده زندگی کوتاه و مرگ دلخراش ثنا نیز بایگانی شد.

علیرضا به ثنا پیوست

هنوز از اعلام رای نهایی پرونده ثنا، یک هفته هم نگذشته بود که فاجعه مشابهی رخ می دهد. که خبر تاسف‌بار مشابه دیگری اعلام می‌شود.
روز سه‌شنبه ۳۱ خرداد، پسربچه شش ساله ای در حین آموزش شنا در تهران بر اثر خفگی فوت شد.

علیرضا ضیغمی به همراه تعدادی از دانش‌آموزان دبستان شهید پیچک در خیابان جشنواره، برای طرح تابستانی آموزش شنا به استخری در شمال شرق تهران می ‌رود.

او به خاطر عدم حضور کادر فنی در قسمت پرعمق استخر، جان خود را از دست می ‌دهد. با گذشت هشت روز از این حادثه تلخ، مسئولان استخر از رسانه ای شدن این قضیه جلوگیری می کردند. اما خانواده یکی دیگر از کودکان، با افشاگری شان پرده از یک قتل شبه عمد دیگر برداشتند.

مادر یکی از کودکان حاضر در آن استخر در تماس با روزنامه شرق، ماجرا را شرح داده است: «پسر من در در قسمت عمیق بود که دید یکی از بچه‌ها روی آب مانده و تکان نمی ‌خورد. هر چقدر او را تکان می‌دهد، می‌بیند واکنشی نشان نمی‌دهد. به همین خاطر فوراً به مربی خبر می دهد.»

علیرضا هنوز جان در بدن داشت. مربی استخر زمانی که متوجه می‌شود این پسر بچه دچار خفگی شده او را از استخر بیرون می‌آورد و به اورژانس اطلاع می‌دهند.

در حالی که هیچ‌گونه امکانات و تجهیزات پزشکی در این استخر وجود نداشته. ناجی سعی می‌کند تا رسیدن اورژانس به او تنفس بدهد، اما اورژانس بعد از نیم ساعت بالای سر او حاضر می‌شود.

سپس کودک را به نزدیک ترین درمانگاه منتقل می ‌کنند. در شرایطی که او به سختی نفس می‌کشیده، پرسنل درمانگاه به دلیل فقدان تجهیزات، از اورژانس می‌خواهد تا بچه را به بیمارستان انتقال دهند، اما متاسفانه علیرضا به بیمارستان نمی ‌رسد و در مسیر، جان خود را از دست می دهد.
دوست این کودک جان باخته به یاد می آورد که مربی و ناجیان ‌استخر که شش یا هفت نفر بودند، به جای این که حافظ جان بچه‌ها باشند، همگی در گوشه‌ای از استخر، کنار هم مشغول صحبت بودند. آن هم در استخری که ۷۰ کودک خردسال مشغول شنا بوده اند!

شش یا هفت نفری که متوجه نمی شوند علیرضا بیش از ۱۰ دقیقه است که زیر آب مانده و بالا نمی آید!

اما مدیر استخر به نام حسینیان، فقط مسئولین اورژانس را مقصر دانسته است. او در پاسخ به سوالات خبرنگار روزنامه شرق، فقط گفته است: «من کار دارم و دیگر نمی‌توانم با شما صحبت کنم. شما هم بهتر است این مسائل را انعکاس ندهید!»

عجیب این که با باوجود وقوع چنین فاجعه ای، این استخر به فعالیت عادی خود ادامه می دهد.
zartusht67 - المان - فرانکفورت
چی در ایران درست هست که اینهم باشد
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

Artosh - ایران - تهران
خیلی ناراحت کننده هست. بد بودن دولت و حکومتمون یه طرف. این بی مسئولیتی بعضی از مردممون هم یه طرف. زنیکه آشغال تو چطور ناجی هستی که با لباس شخصی کنار استخر وایسادی؟! ماجرای ثنا واقعاْ تکان دهنده بود و بنده رو که متاثر و گریان کرد. ننگ بر انسانهای بی مسئولیتی که جان همنوع برایشان اهمیتی ندارد . خدا میدونه چندتا علیرضا و ثنا-ی دیگه هر روز در خطر مرگ هستند؟!
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

تزنده - ایران - تهران
شما ایرانی های خارج نشین حقوق بگیر اداره مهاجرت نمیخواید از این طور حر زدن دست بردارید عوض اینکه بیایی راهی نظری چیزی بدی ایرانو میکوبی بلند شدی رفتید انور حالا ایران شده اخه ؟ بابا بی خیال دیگه شما از نظر ما داخل نشینان پایتخت مهره سوخته ایی میگی نه امار بگیر یعنی ایرانی سوخته مثله کارت شارژ یا کارت سوخت یا یه چیز توی همین مایه ها
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

shabparast - ایران - شمال
یعنی یه نفر یه تفنگ دو لولی تک لولی چیزیییییی تو خونش نداره بره این مدیر استخرو نفله کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بخدا خونش حلاله(از بعضیا چی کم داریم) ما هم فتوا میدیم!!!!!!!
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

a.ahooraei - المان - کلن
تزنده/ ایران/تهران/ زیاد احساساتی نشو , اگه همین ایرانیان خارج از کشور نبودند که همین یه ذره آزادی که هست وجود نداشت و اخبار هم دنیوی نمیشد و جنابعالی هم بدون هویت زیر چکمه های این دیکتاتورها از بین میرفتی و یا همراهیشون میکردی که دیگران رو سرکوب کنند اینجا کسی نمیسوزه , اون توی ایرانه که همه دارند از فرط درد و عصیان نعره میکشند و میسوزند و میسازند و ناجی هم وجود نداره مگر یکعده که درد اونها رو به جهانیان هویدا کنند. کسی اینجا ضی ایران نیست و همه بهترین ها رو واسه کشورشون آرزو دارند. مگه ممکنه که ایرانی ضد ایران باشه مگر وطن فروش و اجنبی پرست باشه.
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

shahdeg - ایران - تهران
تزنده -ایران-تهران-از طرف خودت حرف بزن جیره خور ساندیس نشان!باز چیه پاچه میکیری؟
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

Matilda71 - سوئد - سوئد
تزنده - ایران - تهران چیزی از وضعیت خارج نشینها نمیدونی لطفا حرف بیجا نزن همه که از دولت گدایئ نمیکنن خیلی ها زحمت میکشن, کار میکنن و مالیات میدن تزنده .
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

kholidar - ایران - رشت
درود بر شما تمامی ایرانیان خارج از کشور. علت اینکه اون خانم کنار استخر با لباس بوده که معلومه مملکت ما مملکت متحجر اسلامیه بیشتر از این نباید انتظار داشت . حکم دادگاه هم که میبینید طبیعیه چرا چونکه این حکومت شکنجه و خشونت را به همه آموخته حالا برای چیزی که خودش یاد داده چطور حکم صادر کنه
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.