پدرم تعریف میکرد از دوران دانشجویی خودش تو دانشگاه تهران در زمان شاه..میگفت چلو کباب میدادن به هر دانشجو, اونهم بهترین چلوکباب;ممتاز ترین گوشت ممکن, بهترین برنج ایرانی و لذیذ ترین کره..اونوقت این دانشجوهای بی همه چیز این سینی های غذا رو پرت میکردن با همه غذای داخلش به شیشه های سلف دانشگاه و همه رو میشکستن..از ساواک میومدن و تذکر میدادن که دانشجوها رو توبیخ نکنن و فقط شیشه ها رو عوض میکردن و این ماجرا هر روز ادامه داشت..شاه رو فحش میدادن, اونم ول کرد رفت به خاطر ناسپاسیتون..حالا نوش جونتون, بخورید دیگه, حرف اضافی هم موقوف. مثل ما هم دانشجو نیستید تو انگلیس که جلوتون تیکه های سیب زمینی سرخ کرده رو بشمرن بعد 10 تا دونشو 2 پوند بدی تازه طوری به دانشجو خارجی نگاه کنن که به سگ ولگرد این طور نگاه نمیکن. شاه به خیلی از دانشجو ها پول داد بیان خارج درس بخونن یا کمونیست شدن یا حزب الهی بعدشم گفتن مرگ بر شاه. این نسل بی همه چیز قبلی ما نسل بعد انقلاب رو سوزوندن با یه مشت حرفای بی سر و ته و خود خواهانه ای که اون زمان "حلق جر میدادن" براش. ننگ بر همه شان باد. |