وطن امروز : توطئهگران ماجرای اسکلت مادر گمشده در چاه مرگ یک آدمکش 5 میلیونی اجیر کرده بودند.
خواهر این زن و پسر ناخلف وی در اعترافات هولناکی انگیزه خود را اختلاف بر سر ارثیه میلیونی دانستند. از اواسط فروردینماه سالجاری وقتی مرد 30 سالهای با مراجعه به پلیس از گم شدن مادر 56 سالهاش به نام «فاطمه رمضانی» پرده برداشت پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شد. این پسر ادعا کرد مادرش که به تنهایی در خانهشان واقع در شمالغرب تهران زندگی میکند آخرینبار برای خرید خانهشان را ترک کرده و نهتنها بازنگشته بلکه هیچ دوست و آشنایی از سرنوشت وی اطلاعی ندارند. با دستور دادیار رضوانفر از شعبه 4 دادسرای امور جنایی تیمی از پایگاه دوم پلیس آگاهی مامور ردیابی مادر گمشده شدند و هرچه پیش رفتند خود را در برابر معمای پیچیدهای دیدند. تحقیقات میدانی نشان داد که این زن پس از مرگ شوهرش به ارثیه میلیونی رسیده و بر سر آن با پسر جوان خود اختلاف شدیدی داشته است تا جایی که بارها با هم قهر کردهاند.
در شاخه دیگری از تجسسها، کارآگاهان پی بردند پسر فاطمه مدتی پیش با دخترخاله خود ازدواج کرده است و بر سر مسائل مالی عروسی بین مادرش و خالهاش اختلاف شدیدی رخ داده است.
توطئه خواهر
همه شاخهها نشان میداد که پسر فاطمه میتواند در سرنوشت مرموز مادرش دخالت داشته باشد و همین کافی بود تا این مرد مرموز بازجوییهای ویژه شده و پرونده در این مرحله در اختیار اداره 11 پلیس آگاهی قرار بگیرد.
سکوت و تناقضگوییهای پسر ناخلف روز به روز بیشتر میشد و وی که با دستور دادیار رضوانفر در بازداشت بسر میبرد در تحقیقات پلیسی چارهای جز افشاگری ندید و طراح سرنوشت هولناک مادرش را خاله یا مادرزن خود دانست.
این مرد گفت: «بین مادر و خالهام که از وی بزرگتر است سر مسائل مالی اختلاف شدیدی بود، از سوی دیگر من هم نیاز مالی زیادی داشتم و این در حالی بود که مادرم ارثیه پدرم را به من نمیداد و خودش آن را در اختیار داشت. وقتی میدیدم مادرم به پول چسبیده و ناراحتیام برایش مهم نیست خیلی به هم ریختم تا جایی که تصور میکردم وی مهر مادری ندارد از سوی دیگر خالهام که مادرزن من نیز هست مرتب وسوسهام میکرد که ارثیهام را بگیرم یا مادرم را از پیشرو بردارم، من و خالهام مرتب درباره اختلاف شدیدمان با مادرم حرف میزدیم تا اینکه مشخص شد هر دو از وی کینه به دل داریم. این در حالی بود که مامان فاطمه اعتنایی به مسائل ما نداشت. وقتی خالهام پیشنهاد داد بلایی سر مادرم بیاوریم ابتدا شوکه شدم اما بعد با وسوسههای بیشتر پذیرفتم تا مادرم را سر به نیست کنیم، بهخاطر همین به واسطه آشنایی قدیمیای که با پیرمردی در شهرری داشتیم نزدش رفته و با پرداخت 5 میلیون تومان خواستیم مادرم را بکشد و سر به نیست کند».
بازداشت خواهر کینهجو
با اعترافات این پسر ناخلف، کارآگاهان خاله وی را دستگیر کردند، این زن ابتدا سکوت کرد و ادعاهای دامادش را نپذیرفت تا اینکه با وی مواجهه حضوری شد و گفت: «خواهرم آسایش را از من و پسرش گرفته بود، در زمان مراسم عروسی خواست همه هزینهها را بپردازم و بعد از او بگیرم، پذیرفتم اما بعد از آن شانه خالی کرد و پولهایم را پس نداد». وی افزود: «این تنها اختلاف ما نبود خواهرم انگار زندگی پسرش و دخترم برایش مهم نبود. بیشتر از داماد من به پسر دیگرش که در خارج زندگی میکند دلسوزی میکرد. همه اینها کینهام را بیشتر کرد تا جایی که من و دامادم تصمیم به قتل وی گرفتیم». این زن افزود: «پیرمردی را در یک مجتمع ساختمانی واقع در شهرری میشناختیم. روز جنایت به بهانه خریدن یکی از طبقات خواهرم را به آنجا کشاندیم. قرار بود پیرمرد در ازای 5 میلیون تومان فاطمه را به قتل برساند، وقتی خواهرم را در آن ساختمان تنها گذاشته و من و پسرش آنجا را ترک کردیم پیرمرد وی را خفه کرده و بعد جسدش را داخل چاهی انداخته بود، سپس پول را از ما گرفت».
آدمکش اجارهای
کارآگاهان اداره 11 بلافاصله با راهنماییهای خاله و خواهرزاده توطئهگر پیرمرد را دستگیر کردند، وی ابتدا ادعای بیاطلاعی میکرد اما وقتی دید آن زن و مرد وی را عامل اصلی جنایت میدانند، گفت: «من بیگناهم، یک روز دیدم که این پیرزن و پسر جوان با خودرویشان کنار چاهی نزدیکی محل نگهبانیام توقف کرده و یک گونی خونآلود را داخل چاه انداختند وقتی پرسیدم چه چیزی بود ادعا کردند با گوسفندی تصادف کرده و لاشه آن را داخل چاه انداختند بعد با دستپاچگی پولی به من دادند و خواستند سکوت کنم».
وی ادعای داماد و مادرزن مبنی بر اجیر شدن برای یک جنایت 5 میلیونی را نپذیرفت و در یک تناقضگویی آشکار ادعا کرد 6 میلیون تومان از پیرزن طلبکار است. در حالی که توطئهگران جنایت از محل چاه اظهار بیاطلاعی میکردند، پیرمرد به همراه تیم آگاهی ماموران را بالای سر چاه رساند.
چاه مرگ
با اقدامات ویژه آتشنشانان، اسکلت مادر گمشده از عمق 20 متری چاه بیرون کشیده شد و کارآگاهان دیدند جسد داخل یک گونی متعلق به نخالههای ساختمانی جاسازی شده است. بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطنامروز» پیرمرد، مظنون شماره یک جنایت است چرا که تناقضگویی زیادی داشته و گونی نخاله متعلق به ساختمانی بوده که وی در آن نگهبانی میکرد با این وجود وی هرگونه دخالت در این قتل را نمیپذیرد.
این گزارش حاکی است پرونده با توجه به محل وقوع جنایت به دادسرای شهرری ارجاع داده شد و ماموران اداره 10 پلیس آگاهی وارد عمل شدهاند تا واقعیت این معمای مرموز را فاش کنند.
|
|
|