دوازده سال پس از حادثه ۱۸ تیر؛ واقعه کوی، نمادی از سرکوب دانشجویان ایرانی
+0
رأی دهید
-0
دوازده سال پس از حادثه ۱۸ تیر؛
واقعه کوی، نمادی از سرکوب دانشجویان ایرانی
یکی از اتاق های کوی دانشگاه تهران پس از حمله نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها در ۱۸ تیر ۱۳۷۸
دوازده سال از نیمهشب جمعه، ۱۸ تیر ۱۳۷۸، میگذرد، شبی که به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران حمله شد. لباسشخصیها و ماموران نیروی انتظامی در اتاقها در خوابگاه را شکستند و وسایل و کتابهای دانشجویان را پاره کردند و از بین بردند.
دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام تجمع و راهپیمایی کرده بودند. کمکم گروههای فشار و نیروهای ضد شورش به فرماندهی فرهاد نظری، فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، به کوی آمدند.
ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت و پس از پنج روز، با سرکوب گسترده نیروهای امنیتی و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان، تظاهرات و ناآرامیها پایان یافت.
دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام تجمع و راهپیمایی کرده بودند. کمکم گروههای فشار و نیروهای ضد شورش به فرماندهی فرهاد نظری، فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، به کوی آمدند.
ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت و پس از پنج روز، با سرکوب گسترده نیروهای امنیتی و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان، تظاهرات و ناآرامیها پایان یافت.
حمله به کوی دانشگاه تهران به اعتراضات گسترده مردم و دانشجویان در تهران و بعضی از شهرهای دیگر ایران تبدیل شد.
۱۸ تیر ۷۸ تا ۲۳ تیر همین سال شاید بزرگترین چالش جنبش دانشجویی و حاکمیت پس از انقلاب اسلامی بود.
دو سال پس از حادثه کوی دانشگاه، قوه قضاییه همه نیروهای انتظامی و شبهنظامی درگیر را تبرئه کرد و فقط یک سرباز ساده به نام عروجعلی ببرزاده را به خاطر دزدیدن یک دستگاه ریشتراش محکوم کرد.
عزتالله ابراهیمنژاد، افسر وظیفه و دانشجوی سابق، که برای دیدار دوستان و همکلاسیهای سابقش شب ۱۸ تیر به کوی دانشگاه رفته بود، به ضرب گلوله کشته شد.
۱۸ تیر ۷۸ تا ۲۳ تیر همین سال شاید بزرگترین چالش جنبش دانشجویی و حاکمیت پس از انقلاب اسلامی بود.
دو سال پس از حادثه کوی دانشگاه، قوه قضاییه همه نیروهای انتظامی و شبهنظامی درگیر را تبرئه کرد و فقط یک سرباز ساده به نام عروجعلی ببرزاده را به خاطر دزدیدن یک دستگاه ریشتراش محکوم کرد.
عزتالله ابراهیمنژاد، افسر وظیفه و دانشجوی سابق، که برای دیدار دوستان و همکلاسیهای سابقش شب ۱۸ تیر به کوی دانشگاه رفته بود، به ضرب گلوله کشته شد.
آیتالله خامنهای همان روزها در یک سخنرانی گفت که حمله به کوی دانشگاه قلب او را جریحهدار کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین گفت: «حمله به منزل و ماوا و مسکن یک جمعی به خصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور چه دانشجویان، چه غیر دانشجویان، فرزندان من هستند و برای من هر گونه چیزی که برای این مجموعهها مایه اضطراب، ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، بسیار سخت و سنگین است. این بهانه که صد نفر یا دویست نفر از کوی دانشگاه خارج شدهاند و حرفهایی زدهاند و شعارهایی دادهاند، بهانه نمیشود، مجوز نمیشود برای این که کسانی در هر لباسی با هر نامی وارد آن محیط بشوند و کارهای ناروایی انجام دهند. اگر عکس مرا هم آتش زدند و پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است حفظ کنید.»
۱۸ تیر چگونه آغاز شد؟
اما ۱۸ تیر چگونه ۱۸ تیر شد و دانشجویان چه کرده بودند که این گونه سرکوب شدند؟
علی افشاری، از اعضای سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و از رهبران جنبش دانشجویی در ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸، میگوید در اصل حاکمیت جمهوری اسلامی مسئول پدید آمدن ۱۸ تیر بود.
او میافزاید: «آن چیزی که در قالب جنبش اعتراضی پس از ۱۸ تیر رخ داد، واکنش دانشجویان بود به حمله وحشیانه و سبعانهای که عوامل حکومتی و به خصوص نیروهای هوادار آیتالله خامنهای انجام داده بودند. معمولا دانشجویان کوی دانشگاه تهران پس از خرداد ۱۳۷۶ از این حرکتها کم نداشتند و بنا بر آماری که گرفته شده بود، ۱۱ حرکت مشابه انجام شده بود. برخوردی که عوامل حکومتی انجام دادند، به این قضیه بعد ویژهای بخشید.»
اما خواستههای دانشجویان در ۱۸ تیرماه ۷۸ چه بود؟ اعتراض دانشجویان ابتدا متوجه توقیف روزنامه سلام بود. پس از حمله به کوی دانشگاه، مطالبات دانشجویان گسترش پیدا کرد.
علی افشاری درباره خواستههای دانشجویان میگوید: «ضمن این که رفع توقیف سریع روزنامه سلام را می خواستند، برخورد و مجازات عاملان و آمران آن حمله وحشیانه، استعفا و برکناری سریع فرمانده وقت نیروی انتظامی که به هر حال نیروهای تحت امر او در این فاجعه دخیل بودند. آن زمان جناح راست در مجلس پنجم اصلاحیه ای را برای قانون مطبوعات آورده بود که آن اصلاحیه، آزادی های موجود در قانون را هم کاهش می داد. از این منظر روزنامه سلام سندی را هم منتشر کرده بود که پیشنویس این طرح را در اصل سعید امامی تهیه کرده بود و دانشجویان می خواستند این طرح از دستور کار مجلس خارج شود. اعاده حیثیت از دانشجویان و دانشگاه هم از دیگر خواسته های دانشجویان بود.»
۱۲ سال پس از حادثه ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸، بعضی از تحلیلگران معتقدند جنبش دانشجویی در این حادثه نقاط ضعفی هم داشته است. عده ای مطالبات نامحدود و احساسی برخورد کردن دانشجویان را از نقاط ضعف جنبش دانشجویی در این حادثه می دانند.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین گفت: «حمله به منزل و ماوا و مسکن یک جمعی به خصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور چه دانشجویان، چه غیر دانشجویان، فرزندان من هستند و برای من هر گونه چیزی که برای این مجموعهها مایه اضطراب، ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، بسیار سخت و سنگین است. این بهانه که صد نفر یا دویست نفر از کوی دانشگاه خارج شدهاند و حرفهایی زدهاند و شعارهایی دادهاند، بهانه نمیشود، مجوز نمیشود برای این که کسانی در هر لباسی با هر نامی وارد آن محیط بشوند و کارهای ناروایی انجام دهند. اگر عکس مرا هم آتش زدند و پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است حفظ کنید.»
۱۸ تیر چگونه آغاز شد؟
اما ۱۸ تیر چگونه ۱۸ تیر شد و دانشجویان چه کرده بودند که این گونه سرکوب شدند؟
علی افشاری، از اعضای سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و از رهبران جنبش دانشجویی در ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸، میگوید در اصل حاکمیت جمهوری اسلامی مسئول پدید آمدن ۱۸ تیر بود.
او میافزاید: «آن چیزی که در قالب جنبش اعتراضی پس از ۱۸ تیر رخ داد، واکنش دانشجویان بود به حمله وحشیانه و سبعانهای که عوامل حکومتی و به خصوص نیروهای هوادار آیتالله خامنهای انجام داده بودند. معمولا دانشجویان کوی دانشگاه تهران پس از خرداد ۱۳۷۶ از این حرکتها کم نداشتند و بنا بر آماری که گرفته شده بود، ۱۱ حرکت مشابه انجام شده بود. برخوردی که عوامل حکومتی انجام دادند، به این قضیه بعد ویژهای بخشید.»
اما خواستههای دانشجویان در ۱۸ تیرماه ۷۸ چه بود؟ اعتراض دانشجویان ابتدا متوجه توقیف روزنامه سلام بود. پس از حمله به کوی دانشگاه، مطالبات دانشجویان گسترش پیدا کرد.
علی افشاری درباره خواستههای دانشجویان میگوید: «ضمن این که رفع توقیف سریع روزنامه سلام را می خواستند، برخورد و مجازات عاملان و آمران آن حمله وحشیانه، استعفا و برکناری سریع فرمانده وقت نیروی انتظامی که به هر حال نیروهای تحت امر او در این فاجعه دخیل بودند. آن زمان جناح راست در مجلس پنجم اصلاحیه ای را برای قانون مطبوعات آورده بود که آن اصلاحیه، آزادی های موجود در قانون را هم کاهش می داد. از این منظر روزنامه سلام سندی را هم منتشر کرده بود که پیشنویس این طرح را در اصل سعید امامی تهیه کرده بود و دانشجویان می خواستند این طرح از دستور کار مجلس خارج شود. اعاده حیثیت از دانشجویان و دانشگاه هم از دیگر خواسته های دانشجویان بود.»
۱۲ سال پس از حادثه ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸، بعضی از تحلیلگران معتقدند جنبش دانشجویی در این حادثه نقاط ضعفی هم داشته است. عده ای مطالبات نامحدود و احساسی برخورد کردن دانشجویان را از نقاط ضعف جنبش دانشجویی در این حادثه می دانند.
اما علی افشاری می گوید دانشجویان در این حادثه در موضع دفاع بودند و از قبل آگاهانه تصمیم گیری نکرده بودند. او می افزاید: «نقطه ضعف بزرگ، سازماندهی حرکت بود و همچنین عدم ارزیابی درست از اینکه حد و اندازه این حرکت چقدر هست و توانایی دانشجویان در آن حدی نیست که بتوانند در آن اندازه حرکت را مدیریت کنند. نقطه ضعف دیگری که بود برمی گشت به استراتژی که محدود به دانشجویان نبود. همین استراتژی مبارزه قانونی که در چارچوب نهادهای موجود و ساختار موجود می خواست مطالباتش را جلو ببرد که خب طبیعی است که نیروهایی که آن حمله را ترتیب دادند، از موقعیت خیلی بالاتری در قالب همین ساختار و نهادهای قانونی برخوردار بودند.»
علی افشاری همچنین می گوید: «بخشی از نافرجامی حرکت اعتراضی دانشجویان در اصل به ضعف عملکرد دولت آقای خاتمی در آن مقطع برمی گردد. دولت آقای خاتمی خیلی مستاصل و ضعیف عمل کرد. بر خلاف جریان قتل های زنجیره ای که با قدرت و صلابت وارد شد و ابتکار عمکل را در دست داشت، در ماجرای کوی دانشگاه خیلی شکننده و مردد عمل کرد. همین بخشی از توان دانشجویان را به تحلیل برد.»
علی افشاری نقطه قوت جنبش دانشجویی در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را واکنش سریع و احساس مسوولیت می داند و می گوید دانشجویان اجازه ندادند زشتی کار مهاجمان از بین برود و باعث شدند این حادثه هزینه سنگینی برای حکومت داشته باشد.
اما هجده تیرماه ۷۸ شاید روز استقلال جنبش دانشجویی بود. در این روز جنبش دانشجویی از احزاب و گروه های اقتدارگرا مستقل شد و به تدریج اختلافاتی بین دانشجویان و اصلاح طلبان پدید آمد.
علی افشاری معتقد است جنبش دانشجویی هنوز پس از ۱۲ سال نتوانسته به نشاط و پویایی خود به قبل از ۱۸ تیر ۷۸ برسد.
عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت درباره تاثیر حوادث ۱۸ تیر بر جنبش دانشجویی می گوید: «اول اینکه کم کم دید دانشجوها و جنبش دانشجویی نسبت به مشکلات راهی که پیش گرفته بود و اهدافی که دنبال می کرد، واقع بین تر شد. همزمان جنبش دانشجویی با واقع بین تر شدن، نقش خود را بازتعریف می کرد. در گام اول از اصلاح طلب ها فاصله گرفت و استراتژی دیده بانی جامعه مدنی را برعهده گرفت. دانشجویان آن جایگاه حرفه ای سیاسی خود را تا سال ۸۵ حفظ کردند. به سیاست نگاه نسبتا حرفه ای یا نیمه حرفه ای داشتند. ولی از سال ۸۵ به تدریج یا جبرا با سرکوب حاکمیت و محدودیت هایی که بوجود آمده بود، یا با اختیار یا مجموع هر دو مورد کم کم از جایگاه حرفه ای سیاسی فاصله گرفتند و جایگاه مدنی و اجتماعی برای جنبش دانشجویی قائل شدند که اوج آن در برنامه مطالبه محوری در انتخابات سال ۸۸ بود که از این نگاه که از یک کاندیدا حمایت کنند یا انتخابات را تحریم کنند، فاصله گرفتند و برای رسیدن به یکسری حقوق صنفی، اجتماعی و مدنی در این انتخابات ظاهر شدند.»
عباس حکیم زاده سپس به نقش جنبش دانشجویی در پیدایش جنبش سبز اشاره می کند و می گوید: به دنبال حوادث ۱۸ تیر و تاثیر مهم آن بر جنبش دانشجویی، دانشجویان در کنار بقیه جنبش های اجتماعی به بیان خواسته ها و مطالبات مردم پرداختند.
دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت در این باره می گوید: «قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد، این مسئله یکی از آرمان های همه دانشجویان و فعالان دانشجویی بود که روزی این مطالباتی که دانشجویان در داخل دانشگاه مطرح می کنند و برای آن هزینه می دهند، فراگیر شود.»
عباس حکیم زاده همچنین می گوید پیش از ۱۸ تیر ۷۸، درگیری هایی بین نیروهای لباس شخصی و دانشجویان وجود داشت ولی از ۱۸ تیر ۷۸ به بعد، روند سرکوب جنبش دانشجویی شکل جدیدی به خود گرفت که این شکل در دوره های زمانی مختلف تکرار می شود.
او می افزاید: «بعد از ۱۸ تیر ۷۸ حاکمیت همیشه سعی کرد این واقعه را به عنوان سمبلی برای سرکوب دانشجویان بکار ببرد. به این صورت که این حادثه نقطه عطفی شد. به این صورت که حاکمیت تصور می کرد که این روش جواب داده و از آن در مقاطع مختلف استفاده کرد. مشابه حمله سال ۷۸ به کوی، در سال ۸۲ و سال ۸۳ در دانشگاه های دیگر تکرار شد. در سال ۸۶ این روش در برخورد با نشریات دانشجویی پلی تکنیک و سرکوب دانشجویان این دانشگاه و اعضای دفتر تحکیم وحدت و ادوار تحکیم به کار گرفته شد.»
عباس حکیم زاده در ادامه به حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره می کند و می گوید: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم هم دیدیم که هرگاه حاکمیت بخواهد سرکوب سنگینی در جامعه پیاده کند، اول از دانشگاه ها شروع می کند و همان پروژه کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در سال ۷۸ را به نوعی تکرار می کند. شامگاه ۲۴ خرداد ۸۸ هم دیدیم که نیروهای نظامی و انتظامی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و بعد به دانشگاه شیراز، اصفهان و بعد به دانشگاه علم و صنعت و آزاد و سجاد مشهد هم حمله کردند.»
ده سال پس از واقعه ۱۸ تیر ۷۸ و به دنبال اعتراض های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، در شامگاه ۲۴ خرداد ۸۸ نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی به همراه یگان ویژه سپاه پاسداران، به کوی دانشگاه حمله کردند. دو سال پس از این حادثه تنها ۱۴ دانشجو که خود شاکی این پرونده بودند، محاکمه شدند و هیچ یک از عاملان و آمران این حادثه معرفی نشدند.
از سوی دیگر تعداد دقیق بازداشت شدگان در ۱۸ تیر ۷۸ هیچگاه مشخص نشد. شورای عالی امنیت ملی در همان روزها در بیانیه ای اعلام کرد که گروه ویژه ای را مامور بررسی همه جانبه علل و عوامل حادثه کرده و مقام دستوردهنده ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه را از سمت خود عزل کرده است. نتایج این تحقیقات این گروه هرگز اعلام نشد.
علی افشاری همچنین می گوید: «بخشی از نافرجامی حرکت اعتراضی دانشجویان در اصل به ضعف عملکرد دولت آقای خاتمی در آن مقطع برمی گردد. دولت آقای خاتمی خیلی مستاصل و ضعیف عمل کرد. بر خلاف جریان قتل های زنجیره ای که با قدرت و صلابت وارد شد و ابتکار عمکل را در دست داشت، در ماجرای کوی دانشگاه خیلی شکننده و مردد عمل کرد. همین بخشی از توان دانشجویان را به تحلیل برد.»
علی افشاری نقطه قوت جنبش دانشجویی در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را واکنش سریع و احساس مسوولیت می داند و می گوید دانشجویان اجازه ندادند زشتی کار مهاجمان از بین برود و باعث شدند این حادثه هزینه سنگینی برای حکومت داشته باشد.
اما هجده تیرماه ۷۸ شاید روز استقلال جنبش دانشجویی بود. در این روز جنبش دانشجویی از احزاب و گروه های اقتدارگرا مستقل شد و به تدریج اختلافاتی بین دانشجویان و اصلاح طلبان پدید آمد.
علی افشاری معتقد است جنبش دانشجویی هنوز پس از ۱۲ سال نتوانسته به نشاط و پویایی خود به قبل از ۱۸ تیر ۷۸ برسد.
عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت درباره تاثیر حوادث ۱۸ تیر بر جنبش دانشجویی می گوید: «اول اینکه کم کم دید دانشجوها و جنبش دانشجویی نسبت به مشکلات راهی که پیش گرفته بود و اهدافی که دنبال می کرد، واقع بین تر شد. همزمان جنبش دانشجویی با واقع بین تر شدن، نقش خود را بازتعریف می کرد. در گام اول از اصلاح طلب ها فاصله گرفت و استراتژی دیده بانی جامعه مدنی را برعهده گرفت. دانشجویان آن جایگاه حرفه ای سیاسی خود را تا سال ۸۵ حفظ کردند. به سیاست نگاه نسبتا حرفه ای یا نیمه حرفه ای داشتند. ولی از سال ۸۵ به تدریج یا جبرا با سرکوب حاکمیت و محدودیت هایی که بوجود آمده بود، یا با اختیار یا مجموع هر دو مورد کم کم از جایگاه حرفه ای سیاسی فاصله گرفتند و جایگاه مدنی و اجتماعی برای جنبش دانشجویی قائل شدند که اوج آن در برنامه مطالبه محوری در انتخابات سال ۸۸ بود که از این نگاه که از یک کاندیدا حمایت کنند یا انتخابات را تحریم کنند، فاصله گرفتند و برای رسیدن به یکسری حقوق صنفی، اجتماعی و مدنی در این انتخابات ظاهر شدند.»
عباس حکیم زاده سپس به نقش جنبش دانشجویی در پیدایش جنبش سبز اشاره می کند و می گوید: به دنبال حوادث ۱۸ تیر و تاثیر مهم آن بر جنبش دانشجویی، دانشجویان در کنار بقیه جنبش های اجتماعی به بیان خواسته ها و مطالبات مردم پرداختند.
دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت در این باره می گوید: «قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد، این مسئله یکی از آرمان های همه دانشجویان و فعالان دانشجویی بود که روزی این مطالباتی که دانشجویان در داخل دانشگاه مطرح می کنند و برای آن هزینه می دهند، فراگیر شود.»
عباس حکیم زاده همچنین می گوید پیش از ۱۸ تیر ۷۸، درگیری هایی بین نیروهای لباس شخصی و دانشجویان وجود داشت ولی از ۱۸ تیر ۷۸ به بعد، روند سرکوب جنبش دانشجویی شکل جدیدی به خود گرفت که این شکل در دوره های زمانی مختلف تکرار می شود.
او می افزاید: «بعد از ۱۸ تیر ۷۸ حاکمیت همیشه سعی کرد این واقعه را به عنوان سمبلی برای سرکوب دانشجویان بکار ببرد. به این صورت که این حادثه نقطه عطفی شد. به این صورت که حاکمیت تصور می کرد که این روش جواب داده و از آن در مقاطع مختلف استفاده کرد. مشابه حمله سال ۷۸ به کوی، در سال ۸۲ و سال ۸۳ در دانشگاه های دیگر تکرار شد. در سال ۸۶ این روش در برخورد با نشریات دانشجویی پلی تکنیک و سرکوب دانشجویان این دانشگاه و اعضای دفتر تحکیم وحدت و ادوار تحکیم به کار گرفته شد.»
عباس حکیم زاده در ادامه به حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره می کند و می گوید: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم هم دیدیم که هرگاه حاکمیت بخواهد سرکوب سنگینی در جامعه پیاده کند، اول از دانشگاه ها شروع می کند و همان پروژه کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در سال ۷۸ را به نوعی تکرار می کند. شامگاه ۲۴ خرداد ۸۸ هم دیدیم که نیروهای نظامی و انتظامی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و بعد به دانشگاه شیراز، اصفهان و بعد به دانشگاه علم و صنعت و آزاد و سجاد مشهد هم حمله کردند.»
ده سال پس از واقعه ۱۸ تیر ۷۸ و به دنبال اعتراض های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، در شامگاه ۲۴ خرداد ۸۸ نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی به همراه یگان ویژه سپاه پاسداران، به کوی دانشگاه حمله کردند. دو سال پس از این حادثه تنها ۱۴ دانشجو که خود شاکی این پرونده بودند، محاکمه شدند و هیچ یک از عاملان و آمران این حادثه معرفی نشدند.
از سوی دیگر تعداد دقیق بازداشت شدگان در ۱۸ تیر ۷۸ هیچگاه مشخص نشد. شورای عالی امنیت ملی در همان روزها در بیانیه ای اعلام کرد که گروه ویژه ای را مامور بررسی همه جانبه علل و عوامل حادثه کرده و مقام دستوردهنده ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه را از سمت خود عزل کرده است. نتایج این تحقیقات این گروه هرگز اعلام نشد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|