بررسی روزنامه های صبح تهران؛ چهار شنبه ۸ تیر
روزنامه های صبح امروز در آخرین شماره هفته، با چاپ عکس هائی از پرتاب موشک دوربرد سپاه پاسداران این خبر را با اهمیت دیده اند و در عین حال در مقالات متعددی از افول بازار بورس، گرانی و احتمال بسته شدن جایگاه های فروش گاز نوشته اند. گزارش های متعددی درباره وضعیت بد اقتصادی کشور نشان می دهد که به نظر روزنامه ها نقد اقتصاددان که ناشنیده ماند درست بود.
"تاکید امام خمینی مبنی بر برخورد قانونی با زندانیان" تیتر اول مردم سالاری است، روزگار به نقل از هاشمی رفسنجانی نوشته "دوران استبداد و تک رائی به پایان رسیده است" و تهران امروز خبر داده که "حکم قطعی برای هشتاد در صد متهمان فتنه ۸۸" صادر شده است.
شلیک به هدف های مختلف با موشک ماهواره بر
"نمایش توان جدید دفاعی ایران با شلیک همزمان ۱۴موشک دوربرد و اصابت به هدف واحد" عنوان اصلی خراسان است، کیهان به نقل از رسانه های جهان نوشته "ایران آماده است، تهدید کنید شلیک می کنند"، رسالت و قدس همین گزارش را با تیتر "رژیم صهیونیستی را از دامغان می زنیم" منعکس کرده و روزنامه جمهوری اسلامی از "بازتاب گسترده شلیک موشک ها" نوشته است.
کیهان در سرمقاله خود چند ویژگی برای برنامه موشکی ایران برشمرده از جمله این که این برنامه یک برنامه نظامی صرف نیست. طراحی ماهواره برهای بومی مهم ترین شاهدی است که ثابت می کند برنامه موشکی ایران اهداف غیر نظامی مهمی را هم دنبال می کند. موشک ماهواره بر سفیر اساسا یک موشک بالستیک با سوخت جامد است که عمود بر سطح زمین شلیک می شود اما اگر همین موشک به موازات سطح زمین یا با زاویه ای معین نسبت به آن شلیک شود، تبدیل به یک موشک دوربرد تهاجمی خواهد شد. بنابراین، این نکته دقیقی است که گفته شود میان برنامه موشکی و ماهواره ای ایران پیوندی معنادار وجود دارد.
به نظر این روزنامه ویژگی دیگر برنامه موشکی ایران این است که همانطور که در بالا گفته شد روی اهداف منطقه ای تمرکز کرده و هدف گذاری های تهاجمی فرامنطقه ای ندارد. و سرانجام این که ایران توان شلیک انبوه موشک های بالستیک را به دست آورده است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که «توان شلیک انبوه» یکی از مهم ترین سازوکارهای دفاعی آمریکا و رژیم صهیونیستی یعنی سامانه های دفاع موشکی را ناکارآمد می کند.
خراسان هم در سرمقاله خود موشک های دوربرد ایران را پاشنه آشیل حیات اسرائیل خوانده و نوشته از همین روست که با وجود سیاست دفاعی و نه تهاجمی ایران، برگزاری هرگونه رزمایش موشکی در کشور مورد رصد آشکار آمریکا و اسرائیل قرار می گیرد. به دیگر سخن، بازدارندگی که ایران در سال های پس از انقلاب و به ویژه در سال های اخیر در پی تحقق آن بوده است، آرام آرام و البته به وضوح خود را در معادلات نظامی- امنیتی منطقه نشان می دهد و شگفت آن که این همه در خلال اعمال شدیدترین تحریم ها حاصل شده است این بازدارندگی دفاعی، فرصت های مغتنمی را برای مدیران اجرایی کشور فراهم آورده است تا با جنگ روانی تلقی کردن تهدیدها، بر سرعت و شتاب ایران برای دستیابی به انواع گونه گون فناوری های نوین و ازجمله فناوری هسته ای بیفزایند و میز مذاکرات را تنها عرصه برای حل و فصل مسئله اتمی کشورمان معرفی کنند.
به نوشته این روزنامه اقتدار دفاعی ایران خود برگی برنده در هرگونه مذاکرات احتمالی با کشورهایی است که پیشتر قائل بودند اگر حربه دیپلماسی به توقف برنامه هسته ای ایران نینجامد لاجرم ابزار نظامی کارگر خواهد بود .
دولت، مجلس، مشائی کجاست
"مشائی کجاست" گزارش اصلی شرق است و روزنامه های دیگر درباره روابط دولت و مجلس نوشته و درباره سرنوشت دولت محمود احمدی نژاد گمانه زنی کرده اند.
اعظم ویسمه در گزارش اصلی شرق درباره اسفندیار رحیممشایی نوشته مردی که سایهاش نه بر دولت که بر سیاست ایران سنگینی میکند، حضور و اظهاراتش خبرساز و جنجالبرانگیز میشود، نبودن و غیبت او حاشیه ساز! اگر نمایندگان مجلس دیروز به هر دلیلی پذیرفتهاند که امضاهای طرح ارایه شده برای سوال از رییسجمهوری را پس بگیرند یا این طرح همچنان مسکوت بماند در واقع پذیرفتهاند آنگونه که محمدرضا باهنر نایب رییس اول مجلس گفت: «دولت تا پایان دوره قانونی کارش را با آرامش ادامه دهد.»
به نظر این گزارش: سخن ذوالنور، جانشین سابق نماینده مقام معظم رهبری در سپاه که گفته است: «مشایی و احمدینژاد، لاله و لادن هستند که با عمل جراحی از هم جدا نمیشوند» شاید بدین معناست که رییسجمهوری، دولتش را تا آخر با حضور «مشایی» به پایان خواهد رساند. محمود احمدینژاد آشنایی با مشایی را «نعمت خداوند» به او میداند و به هزار و یک دلیل به او علاقه دارد و به او غبطه میخورد. حمیدرضا رسایی، نماینده تهران، او را «الیاس» دولت لقب میدهد. علی بنایی، نماینده قم از «چک سفید امضای احمدینژاد برای مشایی» سخن میگوید. برخی با یادآوری همپیوندی وثیق احمدینژاد با مشایی، او را «اسکندر» کابینه دهم میدانند و گروهی با رجوع به فشار همهجانبه اصولگرایان علیه رییسدفتر رییسجمهوری و تزلزل جایگاه کنونیاش، مشایی را «چشم اسفندیار» دولت دهم معرفی میکنند.
شرق نوشته در این هفته ها گرچه حضور مشایی در تصاویر دوربینها و عکس عکاسان کم و کمتر شد و در واقع سکوت کرد، اما الهامش هست. آخرین حضور رییس دفتر احمدینژاد در ۲۳ خرداد و در حاشیه جلسه هیات دولت بوده که شانهبهشانه رییسجمهوری از جلسه هیات دولت خارج شده و عکاسان تصویرشان را ثبت کردهاند. پس از آن مشایی در هیچ برنامهای حضور نداشته اما نشانههای حضور و فعالیت او همچنان در دولت دیده میشود.
طهماسب طلایی در سرمقاله جهان صنعت نوشته این روزها همه از انحراف میگویند و از جریانی که به انحرافی معروف شده است. جریانی که میگویند از اصول انحراف دارد و فعالیتهایش در خط موردنظر نظام نیست. بسیارند محافل رسمی و غیررسمی که از حاشیههای این گروه میگویند و هر روز هم خبری از این گروه در رسانهها هست که فلان عضو وابسته به سران آن گروه دستگیر شده یا شایع میشود که قرار است بازداشت شود. انگار نه انگار که این گروه و رئوس آن که میگویند انحراف دارند، هنوز بر مسند کار هستند و عضوی از بدنه اجرایی نظام.
به نوشته این مقاله اصل و فرع ماجرا در هم آمیخته و گاهی به نوعی سخن به میان میآید که انگار نه انگار کشور قانونی روشن دارد. از سوی دیگر هم، گزیدهگویی مجاری قانونی (که شاید بر اساس مصلحت است) به صورت شفاف روشنگری نمیکند تا دست کم برای مردم و رسانهها روشن شود که اگر انحرافیها متخلفند چرا هنوز بر راس امور باقی ماندهاند؛ اگر هم که به همین دستگیریها و بازداشتها محدود بودهاند چرا هنوز بازار شایعه و برچسبها داغ است.
و خلاصه این که: به واقع سر در گم این ماجرایم که چرا باید پرداختن به ماجرای این انحراف تا این حد به اقتصاد کشور زیان برساند. وزارتخانهها بلاتکلیف در موضوع ادغام ماندهاند و هر روز حرفی تازه مطرح میشود؛ بازارهای مهمی چون بورس و دلار متاثر از شایعه بالا و پایین میشوند و وزیر اقتصاد وعده اصلاح میدهد و رییس جمهور فقط اخطار.
قطع گاز، ویرانی صنعت و حباب بورس
"جایگاه های گاز در سراشیبی تعطیلی" گزارش اصلی جام جم است، دعوای گاز و برق" در صدر اخبار ابتکار آمده، "ویرانی صنعتی با استفاده نادرست از درآمد یارانه ها" عنوان اصلی جهانصنعت است و "تغییر چهره یارانه نقدی منتفی است" تیتر اول دنیای اقتصاد است.
قدس در سرمقاله خود نوشته بورس دیگر مثل سال گذشته و اوایل سال جاری برای جذب نقدینگی جذابیت ندارد؛ زیرا از اواسط فروردین ماه پس از اوجی که شاخص بورس تجربه کرد، به یک باره روندی نزولی در پیش گرفت و از لبه ۲۷ هزار واحد، به ۲۴ هزار واحد رسیده است.
روزهای ابتدایی دهه ۹۰ را شاید بتوان روزهای شاخص بورس نام گذاشت. شاخصهای بورس با چنان سرعتی سال ۹۰ را آغاز کردند که در هفته اول، از مرز ۲۴ هزار واحد گذشتند و پس از ۵ روز، در مکان ۲۵ هزار واحد قرار گرفتند. البته روند صعودی شاخص بورس، به این جای کار ختم نمی شد و در هفته سوم، در کانال ۲۶ هزار واحد قرار گرفت.
نویسنده با این سئوال که آیا رشد بورس حبابی بود نوشته هنگامی که شاخصهای بورس به نقطه اوج رسیده بود و معادلات اقتصادی را به نفع خود رقم می زد، عده ای از صاحب نظران اقتصادی معتقد بودند روندی که شاخصها در پیش گرفته، غیرمنطقی و غیرطبیعی است.
علی محقق در سرمقاله ابتکار نوشته در روزهای گذشته، پسلرزههای ناشی از بههمریختگی بازار سکه و ارز و افزایش ۱۰درصدی نرخ رسمی دلار در ماه گذشته، بهتدریج اثرات تورمی خود را بر نظام تولید و توزیع انواع کالاهای صنعتی داخلی و وارداتی تحمیل کرده و بر گرده مصرفکنندگان نشانده است. قطعهسازان و واردکنندگان و خودروسازان، دستبهدست هم دادند تا بخشی از دومینوی گرانی بهسرعت برق، خود را از گمرکها به جاده مخصوص کرج و از آنجا به پشت درِ منازل مردم برساند.
به نوشته این مقاله در همین مدت، شهروندان ایرانی هر روز که راهی کار و بازار میشدند، با خبر ناگوار گرانشدن یک یا چند قلم دیگر موادغذایی به خانه برمیگشتند. روزنامهها پر شد از تکذیبیههای مسئولان بازرگانی؛ اما فاکتورهای خرید دروغ نمیگفتند. واقعیت مسلّم اینکه بازار عنان از کف داده و اعتراف رسمی به گرانی را گریزی نبود.
ابتکار در نهایت نوشته در این میانه افزایش بیحساب اجاره مسکن نیز قوز بالاقوز گردید. همهساله در چنین روزهایی که بهار و خرداد و سال تحصیلی مدارس و دانشگاهها همزمان به پایان میرسد، فصل جابهجایی و مصائب جدید مستأجران آغاز میشود. شوربختانه صاحبان مسکن و بنگاههای املاک امسال سرسختتر از هر سال دور تازهای از افزایش قیمت اجاره مسکن را کلید زدند تا مسکن هم از سایر حوزههای اقتصادی کشور عقب نماند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته آنچه این روزها در حوزه اقتصادی کشور شاهد هستیم با اندک تفاوتهائی تحقق همان گمانههایی است که کارشناسان مستقل با بررسی نوع نگاه مجریان قانون هدفمندی یارانهها پیش از اجرای این قانون هشدار میدادند.
به نوشته این روزنامه ناتوانی بخش تولید از ادامه فعالیت با قیمتهای مصوب نهادهای نظارتی، کسری منابع بودجهای برای پرداخت هزینههای جاری خصوصاً در بخش هدفمندی یارانهها و سردرگمی نهادهای حاکمیتی بازار پول و سرمایه در قبال سیاستهای مستعجل و متغیر از جمله مواردی هستند که میتوان از آنها به عنوان دشوارترین گرههای حال حاضر و البته آینده اقتصاد کشور یاد کرد.
جمهوری اسلامی نوشته اما خطایی که در بخش سیاستهای پولی رخ داد به مراتب پرهزینهتر است. به نظر میرسد سیاستها در این بخش همچنان تحت تأثیر افکار و عقاید اقلیتی خاص قرار دارد که در دولت نهم، نگاههای منحصر به فرد خود را در سیاستهایی مانند کاهش دستوری نرخ تسهیلات بانکی، تلاش برای کاستن از نرخ ارز، تزریق بیمهار درآمدهای نفتی به بازار و... دنبال میکردند و در مقاطع کوتاهی هم که مجال فراهم شد، برنامههای ویژهای را برای دگرگون سازی شبکه پولی و بانکی کشور مطرح ساختند.
تاریخ به پای ما می نویسد
فرزانه روستائی در مقاله ای در روزگار نوشته شروط چند کشور اروپایی برای اعطای ویزا به اتباع برخی از کشورهای جهان سوم و نیز ایران قابل تامل است. در این فرمهای ویزا نوشته شده است وابستگان کشورهای گابن، بنگلادش، سری لانکا، نیجر، سنگال، سودان، افغانستان و نیز ایران برای درخواست ویزا باید چند فرم اضافه پر کنند و روند اعطای ویزا به آنان اندکی پیچیدهتر است. وقتی نگاههای خارجی مبتنی بر همارز دانستن هویت ایرانیان که به طور متوسط سالی ۹۰ ،۸۰ میلیارد دلاردرآمد نفتی دارند را با کشورهایی مانند سری لانکا یا با سودان مقایسه میکنیم به این نتیجه میرسیم که رخداد یا سریالی از رخدادها چنان بلایی بر سر قضاوت بینالمللی نسبت به کشور ما پدید آورده است که عملا ایرانیان را در ردیفهایی که نباید قرار میدهند.
نویسنده در عین حال با اشاره به نقش ایران در بینان گذاری اوپک که به چهل سال قبل بر می گردتد نوشته بی تردید فضای نظام بین الملل طی ۴۰ سال گذشته و از حوالی ۱۹۷۰ تاکنون با فراز و فرودهای فراوانی مواجه بوده است و در نهایت جمع و منها شدن ایران در بسیاری از معادلاتی که در غرب آسیا و نیز خاورمیانه شکل می گرفت امری ثابت و بلاتغییر بود.
و خلاصه آن که نویسنده روزگار تاکید کرده اگر معاونت ایران در مدیریت مجمع عمومی سازمان ملل منجر به تحصیل قطعنامه هایی کارا و جهان پسند می شود یا واگذاری جایزه جمعیت ملل متحد به یک استاد ایرانی اعتبار جهانی ما را ارتقا بخشد به همان میزان نادیده گرفتن یا نپذیرفتن نقشهایی که برای یک ناظر حقوق بشر مامور به ایران تعیین شده است، می تواند حیثیت و اعتبارهایی را که به هزینه گزاف تحصیل شده است بر باد دهد.
چهل سال دیگر در همین روز
سیاست روز در ستون طنز خود از چهل سال دیگر در چنین روزی نوشته است: زن متجاوز به زودی مجازات می شود، مقصران حذف تیم ملی امید شناسایی شدند و وزیر ورزش به زودی معرفی می شود، عنوان هر فصل است:
رییس پلیس کاشمر از کشف سرنخ های تازه در خصوص پرونده تجاوز گروهی به یک زن روستایی خبر داد و افزود: بر اساس شواهد جدید احتمالا ماجرای تجاوز گروهی به این زن روستایی منتفی است و به احتمال قریب به یقین متهم اصلی پرونده همین زن است که به زور به ۱۱ تن از روستاییان شریف "قوژد" تجاوز کرده است.
وی خاطرنشان کرد: قربانیان این حادثه که اکثرا در مرز هفتاد سالگی هستند از شکایت خود صرف نظر نمی کنند و احتمالا این زن متجاوز به زودی محاکمه و مجازات می شود.
وی در پاسخ خبرنگاری که پرسیده بود چرا کار رسیدگی به این پرونده چهل سال به طول انجامیده اعلام کرد: ما دقت را فدای سرعت نمی کنیم و اگر باز شواهد جدیدی پیدا شود مجددا پرونده را به جریان می اندازیم و حق متجاوز اصلی را کف دستش می گذاریم.
گفتنی است طبق یک افسانه قدیمی کاشمری ۱۱ مرد در روز روشن به یک زن روستایی تجاوز کردند اما هنوز شواهدی دال بر این ماجرا پیدا نشده است.
در دومین بخش ظنز نویس به حذف تیم ملی فوتبال امید اشاره کرده و نوشته: هوتن کفاشیان – رییس فدراسیون فوتبال ایران – در یک نشست خبری از شناسایی کامل عوامل حذف تیم ملی امید خبر داد و گفت: فدراسیون فوتبال در اینگونه موارد که پای آبرو و حیثیت ملی وسط است با کسی شوخی ندارد و ما تمامی مقصران را به شدت مجازات کرده و عنداللزوم در دیگ می جوشانیم.
وی که نوه رییس اسبق و خنده روی فدراسیون فوتبال است در پایان گفت: البته شوخی کردم حالا اتفاقی است که افتاده و ما باید از این قبیل اتفاقها درس عبرت بگیریم که این درس ها از قهرمانی در جام جهانی مهم تر است.
وی در حالی که به زور جلوی خنده اش را گرفته بود افزود: ما هنوز در آسیا حرف اول را می زنیم اما اشکال کار در این جاست که تیم های دیگر همان وقت که ما داریم حرف اول را می زنیم به ما گل می زنند.
و در بخش آخر سیاست روز نوشته صبح امروز رییس جمهور با انتقاد از آرمین لاریجانی و شیوه اداره مجلس گفت: آقایان اینقدر برای معرفی وزیر ورزش عجله دارند که نمی گذارند در این خصوص کار کارشناسی کافی صورت بگیرد.
وی افزود: متاسفانه بسیاری از نامزدهای تصدی پست وزارت ورزش علیرغم سوابق درخشان مدیریتی با شورت ورزشی عکس ندارند و همین مشکل کوچک!!! مانع از معرفی آنان می شود.
رییس جمهور تصریح کرد: هنوز گزینه اول ما برادر محمد علی آبادی است اما متاسفانه دست های مشکوکی اجازه نمی دهند این برادر خدوم به صورت "زیرساختی" مسائل ورزش را رتق و فتق کند.
وی خاطرنشان کرد: به زودی آگهی انتخاب وزیر ورزش در روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ خواهد رسید و تمامی دارندگان عکس با شورت ورزشی میتوانند شانس خود را برای تکیه زدن به کرسی وزارت ورزش امتحان کنند.