نتایج حضور بی رونق محمود احمدی نژاد در دهمین اجلاس سران پیمان شانگهای نشان داد که میزبانان خارجی رییس دولت ایران و طرف های نه چندان مشتاق دیدار با وی، گفتگو با نماینده ارشد جمهوری اسلامی را بیشتر به این منظور میپذیرند که از راه انجام گفتگو های انتقادی، ضرورت اصلاح رفتار های خارجی دولت او را متذکر شوند.
خبر های دو دیدار کوتاه رییس دولت ایران با همتایان چینی و روسی او در حاشیه کنفرانس شانگهای در آستانه را خبرگزاری رسمی چین، شین هوا و اینترفکس گسترده تر از نمایندگان خبری جمهوری اسلامی منتقل ساختند.
مطابق گزارشهای رسمی خبری، هو جینتائو رییس جمهور چین، و مدودوف رییس جمهوری روسیه از احمدی نژاد خواستند که ایران نقش فعال تری در گفتگو های اتمی با گروه ۱+۵ ایفا کند.
در همین رابطه لاوروف وزیر خارجه روسیه که در دیدار مدودوف با احمدی نژاد حضور داشت، بعد از انجام گفتگوها تاکید کرد: " در عین حال که نگران (سایر) تحولات در منطقه هستیم، احساس میکنیم فراموش ساختن بن بست موجود پیرامون برنامه اتمی ایران اشتباه است."
لاورف همچنین تاکید کرد : " ضرورت همکاری های سازنده ایران با گروه ۱+۵ و بخصوص شفافیت بیشتر در ارتباط با آژانس بین المللی انرژی اتمی به رییس جمهور ایران تذکر داده شد."
مجموعه این نگاهها حاکی از برخورد انتقادی با احمدی نژاد از جانب کسانی است که رییس دولت دهم از آنها به عنوان دوستان و متحدان استراتژیکی یاد میکرد.
واحدهای خبری ایران که به دلیل تقسیم منطقه قدرت در داخل و محدودیتهای تحمیل شده علیه دولت، طی هفته های اخیر نحوه انتشار اخبار مربوط به رییس جمهور را به نحو محسوسی تغییر داده اند، عموما از انتشار متن کامل سخنان او در کنفرانس آستانه خودداری کرده و تنها در یک مورد یاد آورشدند که رییس دولت بر اهمیت مناسبات ایران با روسیه و چین تاکید ورزیده است.
اندرزهای کسالت بار
احمدی نژاد که به عنوان عضو ناظر در کنفرانس آستانه حضور یافته بود طی سخنانی مشابه با آنچه در مجامع خارجی ایراد میکند و عموما آمیزه ای است از شعارهای تحریک آمیزو رهنموهای تکراری مبتنی بر"ضرورت استقرارعدالت در جهان "، بار دیگر خواستار "تغییر در نظام جهانی " شد، که بنا به گفته او توسط "برده دران و استعمار گران اداره میشود."
احمدی نژاد در بخش مربوط میزبان نوازی در سخنان خود، و اشاره ای غیر قابل تردید به آمریکا، از رهبران چین و کشورهای شوروی سابق پرسید: " آیا هیچیک از ما تاکنون بمب اتمی علیه مردم و کشور های بی دفاع بکار برده ایم؟"
در بخش تحریک آمیز سخنان خود، احمدی نژاد با تکرار تردید درماهیت رویداد ۱۱ سپتامبر پرسید " ایا هیچیک از ما در حادثه ۱۱ سپتامبر نقشی داشته ایم؟"
هنگام طرح دیدگاههای اقتصادی خود، احمدی نژاد که شاید فراموش کرده بود هیچیک از کشورهای آسیای مرکزی عضو شانگهای دیگر به شیوه کمونیستی اداره نمیشوند و اقتصاد چین نیز مطلقا متکی بر اقتصاد بازار و روشهای سرمایه داری است، سرمایه داری را بار دیگر مورد حمله قرار داد.
احمدی نژاد دو سال پیش نیز طی سخنانی غیر عادی در کنفرانس شانگهای که شهر کوچک یکاترین بورگ میزبان آن بود، ظاهرا با فراموش کردن زمان و تغییر رژیم کمونیستی در روسیه، و شاید به این دلیل که نیکولای دوم آخرین امپراطور روسیه و اعضاء خانواده او بدست سربازان بلشویک در آن محل به قتل رسیده بودند، حکومتهای پادشاهی و آمپراطوری ها را مورد حمله قرار داده بود.
واکنشهای طنز آمیز
برخلاف سالهای دور اول ریاست جمهوری، اظهارات احمدی نژاد در مجامع جهانی طی دو سال گذشته با بی اعتنایی محسوس و در بهترین شرایط، با واکنش طنز آمیز رسانه ها روبرو بوده است.
تکرار شعارهای گذشته او دایر بر نفی هالوکاست، پاک کردن اسرائیل از نقشه جهان، دست داشتن آمریکا در کشتار تروریستی ۱۱ سپتامبر نه تنها در خارج که حتی در داخل ایران نیز کسل کننده شده اند.
تکرار شعار های توخالی و پند های غیر عملی احمدی نژاد، منجمله در مورد رعایت عدالت جهانی و احقاق حقوق تاریخی مردم فلسطین، و اعلام آمادگی او برای کمک به مدیریت جهان بشدت کسالت بار مینمایند.
رهبران دنیا و رسانه های جهانی که تا چند سال پیش برای دیدار و گفتگو با وی اشتیاق فراوان نشان میدادند، این روز های او را کسل کنده میبینند و از او پرهیز میکنند.
احمدی نژاد اینروز ها در مجامع جهانی مانند ورزشکار نیمه بازنشسته ای ظاهر میشود که برنده شدن دیگر نه هدف اواست و نه در بضاعت او. رییس دولت کاهش قدرت یافته جمهوری اسلامی که زمانی از مطرح ترین چهره های سیاسی جهان بشمار میرفت اینک به شیوه نیمه باز نشسته ها و یا آماتورهای المپیکی، تنها به شرکت در بازی های محلی و حضور بی رنگ در مسابقات منطقه ای قانع است.
او که تاکنون کوچکترین فرصت ممکن برای انجام یک ماموریت خارجی را از دست نداده، و شاید مشتاق بود حتی در کنفرانس ماه جاری وزیران اوپک نیز شخصا حضور یابد، اینک سفرهای خارجی را برای خود در همان وضعیتی میبیند که سفرهای استانی او از مدتی پیش به آن مبتلا شده اند: بی رونق، تکراری، خالی از محتوا و در سکوت.