اما یک پدیده اپتیکی بنام پراش نور (diffraction) وجود دارد که میتواند شارپنس تصاویر را در دیافراگمهای کوچک مورد تاثیر قرار دهد. در این نوشتار، به بررسی این پدیده خواهیم پرداخت و طرز مقابله با آن را ذکر خواهیم کرد. ● پراش نور شعاعهای موازی نور هنگام عبور از یک روزنه کوچک، از همدیگر دور میشوند و با یکدیگر تداخل میکنند. هر چقدر اندازه روزنه در قیاس با طول موج نور کوچکتر شود، این پدیده شدیدتر میشود. اما به هرحال باید دانست که در روزنههای بزرگ نیز پراش نور وجود دارد اما عملا قابل اغماض است.بعلت تداخل امواج نور، برخی از این شعاعها همدیگر را خنثی میکنند و برخی به هم اضافه میشوند. در مورد دیافراگمهای دایرهای الگوی دو بعدی حاصله، Airy Disk نامیده میشود که این اصطلاح از نام George Airy گرفته شده است. قطر این دیسک (یا دقیقتر، قطر اولین دایره سیاهرنگ آن)، به عنوان معیاری جهت تعیین دقت حداکثر یک سیستم اپتیکال استفاده میشود. ▪ اندازه این Airy Disk فقط به دو فاکتور بستگی دارد: ۱) اندازه روزنه ۲) طول موج نور وقتی اندازه این airy disk به circle of confusion فیلم یا سنسور نزدیک شود، میتواند عاملی برای کاهش دقت تصویر شود. ● diffraction در عکاسی در تصویر فوق دقت کنید. با کاهش اندازه دیافراگم تا f۱۶ دقت و شارپنس افزایش می یابد. همانگونه که انتظار داریم، این مساله بعلت وجود اعوجاج در دیافراگمهای باز این لنز است. اما از f۲۲ بتدریج شارپنس کمتر میشود و این مساله در دیافراگمهای f۳۲ و f۴۵ بسیار قابل ملاحظه میگردد. جدول فوق دیافراگمی را نشان میدهد که میتواند در تهیه تصاویر شارپ ایجاد محدودیت نماید. با دقت در این جدول مشخص میگردد که حداقل دیافراگم برای فرمتهای مختلف متفاوت است. همچنین دقت کنید که این جدول برای تهیه چاپهای با اندازه ۸ در۱۰ اینچ ( ۲۰ در ۲۵ سانتی متر) مناسب است. هر دو این فاکتورها (یعنی فرمت مورد استفاده و نیز اندازه چاپ) در بطن تعریف Circle of confusion قرار دارد. ▪ چند نکته کاربردی: - برای تهیه عکسهای شارپ در اندازه ۲۰ در ۲۵ سانتی متر با دوربینهای با اندازه سنسور APS-C (دوربینهایی نظیر Canon ۳۵۰D ، Canon ۳۰D ، Nikon D۷۰ ، NikonD۵۰ و ...) حداقل دیافراگم مناسب f۱۶ است. اگر چاره ای نداشتید، f۲۲ هم قابل قبول است. این دو مقدار در دوربینهای فول فریم Canon ۱Ds وCanon۵D برابر با f۲۲ و f۳۲ است. - اگر نیاز به دیافراگمهای کوچکتر دارید، بازهم میتوانید از F های بزرگتر استفاده کنید، بشرط آنکه اندازه چاپ خود را کاهش دهید. - با توجه به جدول مشخص میشود که چرا در دوربینهای دیجیتال compact معمولا دیافراگمهای خیلی کوچک تعبیه نمیشود. در این دوربینها مشکل پراش نور از f۴ یا f۵ شروع میشود. - پراش نور منحصر به دوربینهای دیجیتال نیست. دوربینهای فیلمی نیز بر طبق اندازه فریمشان طبق جدول فوق، دارای حداقل دیافراگم محدود کننده هستند. - جدول فوق فقط مشخص میکند که در چه دیافراگمی پراش نور باعث شروع کاهش شارپنس میگردد. اما اینکه دیافراگم ایدهآل یک لنز چه مقدار است، بستگی به نوع لنز دارد. کوچک کردن دیافراگم، ابتدا شارپنس را افزایش میدهد، اما با شروع پراش نور مجددا شارپنس افت میکند. ▪ سوال: حداکثر شارپنس لنزهای مختلف با دوربینهای فرمت APS-C در چه دیافراگمی است؟ ـ پاسخ: بستگی به لنز دارد. در لنزهای معمولی با فوکوس در حداقل فاصله ممکن (که دراینحالت اعوجاج بیشتر است)، f۱۶ شارپترین تصاویر را تولید میکند. همین لنزها با فوکوس در بینهایت، دیافراگم اپتیمم آنها f۱۱ خواهد بود، و f۸ و f۱۶ آنها نتیجه کم و بیش مشابهی دارند. درلنزهای گرانقیمت که حداقل اعوجاج را دارند، حداکثر شارپنس آنها در دیافراگم f۵.۶ است. دراین لنزها دیافراگمهای f۴ تا f۱۱ خوب است. f۲۲ ودیافراگمهای کوچکتر نباید استفاده شود. - اگر با یک سیستم(دوربین و لنز) به دیافراگم محدود کننده نزدیک شویم و یا حتی از آن عبور کنیم، مهم است بدانیم که پراش نور تنها یکی از عوامل کاهش دهنده شارپنس تصویر است. اشکال در فوکوس، حرکت دوربین، لنزهای با کیفیت کم و .. همگی در کاهش شارپنس کلی دخالت دارند و پراش تنها جزئی از این مجموعه است. - گاهی پراش و کاهش شارپنس منتج از آن مفید است: هنگامی که بخواهید شارپنس در محل focal plane را به سود افزایش شارپنس در دو سر طیف عمق میدان، کم کنید. در این موارد استفاده از دیافراگمهای کوچک مناسب است.
فکر کنم که این مطالب در مورد علم عکاسی و عکس گرفتن کار odin باشه ?! دست بر دار هم نیست ! اگر نیستی, کار خوبی کردی که نبودی و اگر این مطالب از ان شماست, دستت درد نکنه که امیدوارم با این علم عکاسی و لنز " جن " را به چنگ بیارم, پس تا بعد دوست گرامی !