زمانی که معصومه با پسر پنج ساله و پدر همسرسابقش در پارک مشغول تفریح بود هرگز نمیاندیشید که این مرد، نقشه انتقامجویانه اسیدپاشی به وی را در سرش میپروراند تا به جز فریاد "سوختم سوختم"، راهی برای حفاظت از چهره و چشمهایش داشته باشد.
شامگاه یازدهم شهریورماه سال گذشته مردم یکی از محلات شهررضا در استان اصفهان از صدای جیغ و فریاد زنی جوان از خواب بیدار شدند.
همسایگان با حضور در کوچه با پیکر سوخته زن جوانی روبرو شدند که در حالی که دستان خود را روی صورت و چشمهایش گذاشته بود فریاد میزد "سوختم، سوختم".
«معصومه» 28 ساله با بیان اینکه دو سال پیش بعد از شش سال زندگی مشترک به دلیل آزار و اذیت و روابط نامشروع همسرش از او جدا شده بود، به ایسنا گفت: بعد از جدایی به همراه پسر 5 ساله خود به نام «آرین» و در کنار والدینم به زندگی ادامه دادم.
وی با بیان اینکه همسرش بعد از جدایی به موادمخدر روی آورد، گفت: «حسین علی» پدرهمسرم، فکر میکرد من باعث اعتیاد و مشکلات عصبی پسرش شدهام و چندین بار به من گفت باید به زندگی او برگردم اما بدرفتاریهای شوهرم در دورانی که با او زندگی میکردم آنقدر زیاد بود که نتوانستم وی را ببخشم.
به گفته وی، براساس حکم دادگاه پدربزرگ آرین میتوانست هر دو هفته یکبار وی را به گردش ببرد، اما سال گذشته «حسین علی» درخواست کرد که بیشتر از هفتهای دو بار آرین را ببیند.
معصومه ادامه داد: در دیدارهایی که هراز چندگاهی با پدرشوهر سابقم داشتم اصرار به بازگشت من داشت اما من درخواستهای وی را مبنی بر ادامه زندگی با پسر معتادش قبول نمیکردم.
وی در مورد روز حادثه با بیان اینکه آن روز به اصرار پسر و پدرشوهرش به یکی از پارکهای شهررضا رفتیم گفت: وقتی ساعت 11 شب به خانه رسیدیم آرین در بغل من خوابیده بود. «حسین علی» با بیان اینکه برای آرین هدیهای تهیه کرده از من خواست تا کودک 5 سالهام را به داخل خانه ببرم و حتی برای آن که اعتماد من را جلب کند دو بسته هدیه کادوپیچ شده را که در صندوق عقب خودرواش بود به من نشان داد.
وی افزود: هنگامی که به نزد «حسین علی» برای گرفتن هدیه آرین آمدم وی گفت که چشمهایت را ببند چرا که برای تو نیز هدیهای تهیه کردهام و میخواهم ذوقزدهات کنم.
به گفته معصومه هنگامی که وی چشمهایش را برای گرفتن هدیه از «حسین علی» بسته بود وی، اسیدی را که از قبل تهیه کرده برروی صورت وی میپاشد.
وی افزود: در حالی که به شدت میسوختم همسایههای شاهد ماجرا، به دست و صورتم آب پاشیدند و توسط آنان به بیمارستان منتقل شدم.
این قربانی کینهورزی افزود: بر اساس نظر پزشک معالج چشم چپم از بین رفته و از آنجای که تا زمانی که پلک سمت راستم آمادگی عمل پیدا نکند نمیتوان چشم راستم را عمل کنند، تاکنون 4 عمل بر روی پلک چشم راستم انجام شده است.
معصومه در ادامه با بیان اینکه «حسین علی» به مدت دو ماه در بازداشت موقت بود گفت: پس از مدتی متوجه شدیم پدر شوهرسابقم با وثیقه 50 میلیون تومانی از زندان آزاد شده است.
وی با بیان اینکه تاکنون دو بار برای تشخیص میزان جراحات چشم و صورت به پزشکی قانونی مراجعه کرده گفت:«حسین علی» در اعترافات خود با بیان اینکه دارای مشکلات مغزی و اعصاب است عنوان کرد که در هنگام اسیدپاشی دچار جنون آنی شده است.
وی در مورد رابطه خود با پسر 5 سالهاش با بیان اینکه آرین کینهای از خانواده پدری خود به دل گرفته است گفت: بنا به توصیه دوستان قرار است وی را پیش یک مشاور کودکان ببریم.
معصومه با بیان اینکه تا مدتها پسرش تحت تاثیر فریادهای شب حادثه از خواب بیدارمیشد گفت: بنا به درخواست من والدین و اطرافیانم تا مدتها پسرم را به دیدن من نمیآوردند. چرا که وی از ماسک روی صورت من به شدت میترسید و وحشت داشت.
وی در ادامه با بیان اینکه پدر همسر سابقش چندین بار اقواماش را برای جلب رضایت فرستاده است گفت: آنان مدعی هستند این اتفاق ناخواسته بوده و درخواست رضایت دارند.
معصومه با بیان اینکه هزینه درمان وی بسیار سنگین است گفت: پول یکی از مشکلات من برای ادامه مسیر درمان است.
همچنین عبدالصمد خرمشاهی وکیل «معصومه.ع» نیز با بیان اینکه 7 ماه پیش پدر همسر سابقش در یک اقدامی به صورت عروسش اسید میپاشد به ایسنا گفت: در روز حادثه «حسین علی» از معصومه میخواهد که به همراه فرزندش با وی به پارک بروند و پس از آن که آنان را به در خانه رسانده به معصومه میگوید که چشمهایش را ببندد چرا که برای او هدیهای تهیه کرده اما در مقابل ظرف اسیدی را که از قبل تهیه کرده بود به صورت وی میپاشد.
وی با بیان اینکه صدمه ناشی ازاسید به قدری عمیق بوده که یکی از چشمهای معصومه بینایی خود را از دست داده است گفت: هنوز درباره وضعیت جسمانی معصومه نمیشود اظهارنظر دقیقی کرد.
خرمشاهی با بیان اینکه پدر همسرسابق معصومه درحالی که تا روشن شدن زوایای پنهان این حادثه باید در بازداشت موقت به سر میبرد به دلیل نامعلومی با قرار وثیقه آزاد شده است، مدعی شد: این آزادی خلاف قانون است چرا که اقدامات این فرد تهدید علیه امنیت جامعه است و اگر قرار باشد برخورد جدی با این فرد صورت نگیرد هیچ زن و مردی در امان نخواهند بود چرا که اسیدپاشی اقدامی بالاتر از جنایت است چرا که مرگ یکبار رخ میدهد اما اسید تا 5 سال اثرات مخرب خود را در چهره و بدن فرد باقی میگذارد.
من حاضرم هر کمکی بکنم. من در دانشگاه لودویگ ماکسی میلیانس مونیخ،دکترای شیمی میخونم.اینجا دکتر های فوق العاده ای هستند که میشناسم شون.از نظر مادی هم حاضرم با تمام وجود کمک کنم.انشالله که تا موقع بهبودی کامل خدا بهش صبر بده.واقعأ نارحت کننده است این حوادث.نمیدونم احساس تنفرم را از کسانی که این جنایات را مرتکب میشن چگونه بیان کنم.
من یکی که موافق تنها قانون اسلام یعنی اعدام قاچاقچی های مواد و قاتل های عمدی بوده و هستم منتظرم ببینم کی این پدرزن مهربون بالای دار میره. طبق همون قانون ج.ا. اسیدپاشی اعدام داره. عکس قبل سوختگی این طفلک رو هم میذاشتین بهتر بود. در فرهنگ که اسلامی باشه ، خوشگلی میشه مایه دردسر
شخصا , با اینکه با اعدام و قصاص مخالفم, اما تو مجازات اسید پاشی,ادمی نمیدونه با این اشخاص چه کار باید کرد . از کثیف ترین وغیرانسانی ووحیوانی ترین کارهاست.
کثافتهای مردسالار این دین کوفتی مرگ بر شما که غیرت شما از زیر شکم اغاز و به جنایت منتهی می شود و مرگ بر عنقلابتان که گندددد زد به منش ایرانی چون پیش از شورش منحوس این نوع وقایع بسیار نادر بود و تنها یک حادثه ی اسید پاشی انهم در مورد داریوش در روزنامه ها بود مثل پدیده ی قاتلان سریالی که بعد از حکومت اسلامی و ضایعات ان بوجود امد.
کثافت دیگه پدر شوهر رو نشنیده بودم تنها کسی که حامی عروسه همینه اینم که اینطوری فقط باید قصاص بشه و بااسید روی صورتش رو بریزند تا آدم بشه البته که مردک آدم نمی شه
عجب پدر شوهر و یا مرد مسن بی عقل و دیوانه و روانی بوده. روابط زناشوئی مطلبی نیست که فقط حرف یک نفر را شنید و قضاوت کرد و از اینکه تمام خانمها شوهرشان را معتاد و یا متهم بداشتن روابط نا مشروع میکنند چیز تازه ای نیست .شما هیچوقت از خانمی نخواهید شنید که بگوید خود ایشان هم در زندگی خانوادگی مشکلاتی داشته و دروغ گفتن هم یک امر ساده و معمولی برای اینگونه زنهاست .خوب دقت کنید بحرف های ایشان . از یکطرف میگوید شوهرم معتاد بوده و از طرفی میگوید شوهرم رابطه نامشروع با دیگران داشته . این یک ادعای احمقانه و مزخرفی است . ولی ایشان بما بفرمایند این پسر زیبا به چه کسی شبیه است . بپدر معتادش یا بمادر نازنین خودش . امان از دروغ این خانمها و امان از بستن اتهام بی ربط . وامان از داشتن پنچری ریز و درشت بعضی از خانمها . که با هیچ دستگاه پنچر گیری و اپاراتی نمیشود انرا ترمیم کرد امان . وباز امان از پنچری
Azhin - آلمان - مونیخ دوست گرامی هزاران درود برشما - اگر واقعا برای شما مقدور هست خیلی کمک برزگی به این خانم کرده اید زنان در جامعه ما خیلی مظلوم هستند و هر جوری فکر کنید حقشان ضایع شده . از مدیران محترم سایت خواهش میکنم آدرس و شماره تماس این خانم رو در این پایپک درج کنند تا چنانچه دوستان خیر دیگری هم تمایل به کمک به این خانم دارند با مشکل روبرو نشوند .با تشکر
bawafa1385 - المان - هامبورگ جمع کن بساط را اینجا چرندیادت فروش نداره. ان مغز اکبند را باز کنی میفهمی که اگر هم این خانم مشکل داشته باید ایشان جدا می شدند فقط نه اینکه اسید بپاچنند. کوتاه نگر شماlost the point
ARTEMIS-SW - فرانسه - .پاریس چرت نگو نادانی افراد چه ربطی به انقلاب شکوهمند 57 دارد.زمان شاه فساد اخلاقی بود اصغر قاتلها بودند فحشا و فقر بیداد میکرد شعبان بی مخهای سینه چاک شاه تو جوی اب افتاده های سیر از زندگی اسید پاچی بود بی اعتمادی زور گیری لات بازی بدلباسی بددهنی بود بازم بگم زندانها مملو از سیاسیون بود شکنجه بود دهاتها ویران شهرها عقب مانده صنعت پوچ و کاخها لانه خفاشان سیاه .بدبختی به اوج بود و ناامیدی فراوان .فیلمها و موسیقی فریاد عصیان ومردم بی اینده .
بعضی از تاپیک ها به اندازه کافی ازاردهنده هستند. زبان از حس همدردی یا نفرت قاصر میشه .ولی وجدانا بعضی کامنتها بیشتر ازارم میدهند...فقط مقایسه کنید حس انساندوستی Azhin و bawafa هر دو از االمان.خدا دستگاه حساسیت سنجی انسانیت را به بعضیها سوخته اش را انداخته.واقعا متاسفم...
bawafa1385 - المان - هامبورگ - بنا به قوانین سایت نمیتونم اونی که لایقته بگم بهت. ولی اینو بدون حتا اگه زنی هزاربار هم به شوهرش خیانت کنه و هزار بار هم دروغ بگه باز نباید تو صورتش اسید پاشید. اینو بفهم
بادرود و سپاس فراوان به مدیران و کارمندان ایرانیان یوکه ممنون میشیم اگه أدرس یا شماره تماسی که خودتان صلاح میدانید از این خانم برای ما در همین تایپک ارسال نمایید - با تشکر
روی سخنم با تمام عزیزانی است که کامنت هائی در رابطه با اظهارات من گذاشتند.عزیزان .نازنین ها بگمانم شما بمتن خبر دقت نمیکنید و کل مسائل اجتماعی را با مسائل احساسی قاطی میکنید . از همه شما میخواهم یکبار دیگر متن خبر را بدقت مطالعه کنید و انگاه بعنوان فردی که قادر باشد مسائل و حوادث اجتماعی را که هر یک از انها بصورت خاص و با یک برنامه ریزی قبلی اجرا میشود اظهار نظر کنید. شما در متن خبر فقط اظهارات این خانم که مورد اسید پاشی قرار گرفته و احساس شما را جریحه نموده اظهار نظر میکنید . شما حرف طرف مقابل که شوهر این بانوی منوره مکرمه باشد را که نمیدانید . شما نمیدانید که این خانم بر سر ان جوان مردم چه اورده . شما که از متن ماجرا خانوادگی با اظلاع نیستید . ولی پر مسلم است که جنایتی که بنیانگزار ان همین خانم بوده و خانواده ان مرد بیچاره را بذلت کشیده و طاقت انها را طاق نموده که ان پیر مرد را بسر حد جنون رسانده که این جنایت صورت گرفته. این نهایت بی انصافی است که یک طرفه فکر میکنند و یک طرفه اظهار نظر میکنند .
مسائل خانوادگی مطلبی نیست که راحت بتوان اظهار نظر نمود باید اظهارات طرفین را شنید و انها برای اثبات صداقت گفته خود باید مدارک محکمه پسند همراه با شاهدبدادگاه معرفی کنند این رسم حقوقی تمام قضات دنیا است . من از شما سئوال میکنم ان جوانی که امروزه بروزگار سیه روزی رسیده و در تنگای احساسی و اجتماعی قرار گرفته اگر برادر و یا پسر و یا هر فرد خانواده شما باشددر انصورت چه خواهید گفت . ایا اگر شما پای درد دل ان جوان مردم بنشینید و برای شما زار زار گریه کند از خیانت های زن خود صحبت کند انگاه چه خواهید گفت .اگز شما روزی بان جوان که امروزه بدرد اعتیاد مبتلا گشته و 99% عامل ان اعتیاد مشکلات و گرفتاریهای خانوادگی است چه خواهید گفت . اگر ان جوان بشما بگوید که این بانوی توانمند حتی از ابتدائی ترین وظایف خانوادگی کوتاهی مینموده ولی نسبت بدیگران بسیار صمیمی بوده انگاه چه خواهید گفت. اگر شما پس از مدت کوتاه زناشوئی متوجه شوید بچه بدنیا امده ژنیتیک شما نبوده و دیگری انرا در رحم زن مورد علاقه شما گذاشته چه خواهید کرد.
در مسائل اجتماعی و حوادثی که بوقوع میپیوندد اگز قرار باشد از طریق مسائل احساسی و عاطفی بان رسیدگی نمود پس این تشکیلات عضیم قضائی را در دنیا بیجهت بوجود اورده اند . باید بدانیم و باید یاد بگیریم مسائل اجتماعی واقعیات ملموسی است که در صورتیکه عاقلانه بان برخورد نشود مایه ذلت و عقب ماندگی ان اجتماع ویا گروه و یا حامعه خواهد شد . مسائل خانوادگی پیچیده تر از این چند سطر خبری است که من و شما و امثال ما انرا میخوانیم .برای اینکه وجدان راحت تری داشته باشیم بهتر انست که همیشه منطقی فکر کنیم و منطقی اظهار نظر نمائیم و هیچگاه تنها بقاضی نرویم. یادتان باشد که در هر جنایتی رمز و رموزی نهفته است که یافتن انها نیاز بزمان دارد . سعی کنیم با مسائل احتماعی بصورت احساسی برخورد نکنیم . سعی کنیم همیشه خرد خود را قاضی قرار دهیم نه تعصب کور و یا احساس بی پایه خود را . موفق باشید
جناب bawafa برای کی سخنرانی میکنی اخه.اصلا اون خانم شیطان مجسم (که بعقیده شما و بعضی دیگر اقایان سایت همه شون همینند!!) این دوپای بیوجدان هیچ حقی نداشته چنین کاری بکنه.این قضیه درکش انقدر سخته برات???? همه دوستانی که به کامنت جنابعالی اعتراض کردن حرفشون همین بود نه کمتر نه بیشتر...جمله معروفی از مارک تواین هست که میگه:"بهتره ساکت باشی و بقیه فکر کنن احمقی تا اینکه دهنتو باز کنی و ثابت کنی که هستی" عذر میخوام فقط نقل قول بود.قصد توهین ندارم.ولی گر یار شاطر نیستی بار خاطر نباش خواهش میشه.(نمیدونم ضرب المثل را درست گفتم)
Saraee ایران اهواز .اقدام شما و یا هر کس دیگر در رابطه با کمک انسانی باین زن مستاصل که یک جنایتی غیر انسانی بر ان زن گذشته قابل تقدیس احترام است .سئوال من این است در دنیائی که گدائی جیب زنی و کلاهبرداری یک ملتی در لباس مدیر رادیو . و یا تلویزیون و یا سازمانهای عریض طویلی دیگربگوش فلک رسیده چرا تصمیم دارند از طریق فیس بوک باین زن کمک نمایند . کمکهای مردمی در کجا و تحت نظر چه کسی و یا سازمانی بمصرف این زن میرسد . اگر صداقت در گفتار و کردار خود دارند بهتر انست با قسمت مددکاری دادگستری شهرضا و یا دادستانی ان شهر و ضمن هماهنگی با مقامات و ارائه شرع ماجرا در فیس بوک اقدام بدریافت کمک نمائید . چه غیر از این من بنوبه خودم در صداقت هر کس حتی خدای قاسم الجبارین که مدعی خلقت این مردم است شک دارم. در صداقت ایمان من شکی نداشته باشید . من معتقدم این یک دکان بازار برای سر کیسه کردن مردم با احساس وطن ما است باور کنید . در کشوری که هزاران سازمان نظارتی وجود دارد باز اختلاس .کلاهبرداری میلیاردی را شاهدیم . این کار بانیان کمک باین زن بیچاره بدون نظارت انسانها و یا سازمانهای مترقی یک نیرگ است . باور کنید
Bita tehrani ونکور کانادا.ببین چقدر خاطرت عزیز بود که بکامنت تو جواب دادم چون من معتقدم هرکس در این سایت نطریات خودشان را اعلام میکنند و نظر هر کس برای خودش محترم است و نظریات من نقطه نظرات تجربیات شغلی زندگی من است که با ایمان کامل انرا اظهار میکنم حال اگر در این سایت خانمهائی باشند که رئیس هستند یعنی خانم رئیس باشند و بدلیل ضعف روحی و شخصیتی و داشتن یک نوع بیماری روحی روانی با چند ای دی مختلف ظاهر میشوند و حتی چند نفر را هم بعنوان قداره بند که این خانم رئیس را همراهی میکنند و کامنت هائی میگذارند باعث توجه و ناراحتی من نیست و نخواهد شد چون انها هم نظریات خودشان را البته در لباس یک انسان بیمار ابراز میدارند قضاوت بعهده خواننده است که دارای شعور و منطق میباشد.پس نتیجه میگیریم من سخنرانی نمیکنم بلکه منبر میروم و شما هم میتوانید روی منبر بنشینید البته ثواب انرا من تضمین میکنم .
دوم شما هم مختارید مطابق با تفکرات خودتان مسائل را حلاجی و بررسی کنید. اما با این تفاوت در صورتیکه اظهار نظری خام و یک طرفه و توام با احساسات زنانه بود مسلما خواننده تیز هوش متوجه میشود.پس یادتان باشد که بدانیم ما مسائل را از چه زاویه و دریچه ای مورد بحث قرار میدهیم.مسائل اجتماعی و تجزیه تحلیل اصولی و منطقی با تجزیه تحلیل خاله زنکی تفاوت بسیار دارد. نازنین. عزیز. بی وفا. شما مسائل را از دریچه چشم خودتان بر رسی میکنید من از دریچه چشم خودم. من بر حسب امار موجود منتشره از طرف دستگاههای بیطرف در رابطه با مسائل جنائی اظهار نظر میکنم ولی سرکار همین مطلب را با احساس زنانه خود بر رسی میکنید .نظریات ما 180 درجه در این رابطه با هم تفاوت دارد. مشروط بر اینکه بر روی منبر بنیشنی و ثواب اخرت ببری تازه خواهی دانست که با وفا سخنرانی نمیکند. متوجه منبر رفتن من شدی نازنین یا نه
bawafa1385 - المان - هامبورگ ترجیح میدم پولم رو به این خانوم و یا هر کس دیگه تحت هر عنوان خواه شیاد یا کلاهبردار بدم تا بریزم توی صندوق صدقاتی که با اون شکم امسال جنابعالی رو گنده میکنن و میفرستنتون فرنگ تا تروریسم فکری و .. رو از اونجا صادر کنید. مشکل آدمهای کور و بیسواد این هست که نخونده محکوم میکنن و کلا زیاد شعار میدن. این جواب رو به خاطر چشمهایی نوشتم که دیگه ممکنه هرگز بچشو نبینه. کسی که همسن و سال منه و هم تبار من. نه برای شما که اونور گود نشستی و میگی لنگش کن. برای شما متاسف نیستم. برای خودم و معصومه ها متاسفم که توی این فرهنگ بدنیا اومدیم و توی این فرهنگ از دنیا میریم.
امروز در این سایت متن ویدئوکلیپی (که هیچ وقت پخش نشد)را دیدم وواقعا تاسف خوردم از نوع محاوره و شعور اجتماعی ما مردم. وواقعا چقدر نزول فکری وفرهنگی پیدا کردیم.تازه انها از طبقات معمولی اجتماع بوده و ادعائی را هم یدک نمیکشندشما در اینجا هم خواهید دید که بسیاری از مردم برای ادای مقصود در یک بحث احتماعی ساده از کلماتی استفاده میکنند که ادم شرم میکند که چه کسانی در این بحث با ماطرف حساب هستند و مدعی رسالت های انسانی بوده و قادر نیستند دو کلمه حرف درست حسابی بزنند یا بنویسند. خب حالا خودتان کلاهتان را قاضی کنید بر یک چنین مردمی با یک مغز کوچک نباید یک چنین دولتی حکومت کند؟ ایا شرایط اجتماعی این چنین مردمی باید بهتر از این باشد؟در ادبیات ما نقل است که:تا مرد سخن نگفته باشد ..عیب و هنرش نهفته باشد. لذا شخصیت فردی و اجتماعی و خانوادگی هر کس را میتوان در کلام ان جستجو کرد
پنجشنبه 25 فروردین 1390
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.