بررسی روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۱۰ بهمن
تیترهای اول
"نه بزرگ مردم به فرعون مصر، رژیم باید عوض شود نه کابینه" تیتر اول کیهان است، رسالت نوشته "دولت مصر سقوط کرد"، حمایت از "سقوط دولت مصر، نه بزرگ مصری ها به مبارک" خبر داده، جام جم از "هراس آمریکا و اسرائیل از تحولات خاورمیانه" نوشته، "گزارش های غیررسمی از فرار حسنی مبارک" گزارش اول خراسان است، روزنامه جمهوری اسلامی در صدر اخبار خود نوشته "دیکتاتور مصر در تدارک فرار" و جهان صنعت از "سقوط بازارهای مالی جهان" گزارش داده است.
"بی توجهی به احزاب، عامل کاهش حضور مردم در انتخابات" تیتر اول مردم سالاریاست، ابتکار در گزارش اصلی خود از "نامه ای که صفها را به هم زد" نوشته، آفرینش از قول رییس قوه قضاییه نوشته "در علوم انسانی کارهای عجولانه نتیجه نمی دهد" و آرمان از "اعتراض صد نماینده به تاخیر در ارسال بودجه نود".
تهران امروز "ضرب الاجل دوماه برای کوچ از تهران" را در صدر اخبار خود آورده، خبر نوشته "برخی نامزدهای انتخابات آینده سفرهای استانی را آغاز کرده اند" و سیاست روز نوشته "هزینههای سرسامآور پایتخت نشینی بالاتر میرود".
دنیای اقتصاد پرسیده "پول بانکها را چرا پس نمیدهند؟" و قدس خبر داده "ایران اولین نفت سبز جهان را استخراج کرد".
گزیده مقالات
انقلاب است نه اعتراض
امید ملکی در تهران امروز نوشته از اعتراضات مردمی در مصر یک هفتهای میگذرد و در تازهترین تحولات هر چند رئیسجمهور کابینه دولت را برکنار کرده است اما مصریان معترض همچنان در کوچه و خیابان از مبارک میخواهند که به همتایان سابق تونسیاش در عربستان بپیوندد!
به نوشته این روزنامه هر چند مردم معترض سعی دارند تا به دنیا نشان دهند آنچه در شهرهای مصر میگذرد «انقلاب» نام دارد اما آقای رئیسجمهور در اندیشه چگونگی مقابله با «اعتراضات» است و این سنت تاریخ است که «انقلاب» آخرین کلمهای باشد که بر زبان دیکتاتور جاری میشود.
تهران امروز شرح داده بعد از وقوع جنگ اسرائیل و مصر در سال 1956، اسرائیل به دنبال برقراری ائتلاف با کشورهای غیرعربی در منطقه روابط استراتژیک خود با کشورهایی مانند ایران و ترکیه را تقویت کرد تا جایی که توانست با گسترش این همکاریها، بیشترین فشارها را بر مصر زمان «ناصر» تحمیل کند. اما پیروزی انقلاب در ایران باعث شد تا اسرائیل موتلفین بعدی خود را از میان دو «شاه» برگزیند؛ شاه حسین اردنی و شاه حسن مراکشی. اما همچنان کشمکش با مصر ادامه داشت تا وقتی که «سادات» امضای خود را در پای معاهده صلح مصر و اسرائیل نهاد و این همزمان بود با وقتی که مصرِ «سادات» همراه عربستان به جبهه موافقان آمریکا در منطقه پیوسته بود.
مردم مصر بدون مبارک می خواهند
حسین صباح زنگنه در آرمان نوشته مصر کشور بزرگی است و با جمعیت بزرگ که در تاریخ منطقه و تحولات آن همیشه جایگاه موثری داشته و بر اغلب کشورهای منطقه دارای نفوذ واقعی و یا معنوی است. اما این کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی مسائل خاص خود را دارد. از نظر اقتصادی تغییر عظیمی در بافت اقتصادی جامعه رخ داده است، بدین معنا از کشوری که اقتصاد آن برپایه کشاورزی بوده تبدیل به کشوری شده است عمدتا متمایل به زندگی شهری و اتکا به منابع درآمدی دیگری همچون توریسم، کانال سوئز و یا صنایع نیم بند.
به نوشته این روزنامه در این کشور از لحاظ سیاسی هم بعد درگیریهای زیادی که با اسرائیل داشت، به موافقتنامهای رسید و عملا کینه فروخفتهای در دل مردم مصر نسبت به تل آویو وجود دارد. این موافقتنامه عملا مصر را از اعتبار منطقهای خود انداخته و دست اسرائیلیها را در اقتصاد این کشور به شدت بازکرده است.
نویسنده مقاله آرمان تاکید کرده زمانی که انتخابات مجلس هم برگزار شد، تمامی جریانهای ملی و مذهبی از انتخابات به شکلهای مختلف رانده شدند که این امر نیز خود مزید بر عقدهها و کینهها و دلیل بحرانهای اجتماعی شد. در نتیجه تمامی این قضایا همانند جوشی که زیرپوست مانده، زمانی سرباز کرد که حوادث تونس پیش آمد و مصری ها متوجه شدند که با حرکتهای مردمی هماهنگ و فراگیر میتوان به ایجاد تغییرات مطلوب دست پیدا کرد.
مصداقهای عینی هراس اقتصادی
طهماسب طلایی در سرمقاله جهان صنعت نوشته این روزها جهان روزهایی عجیب و پرتنشی را میگذراند و در هر گوشهای از دنیا اتفاقی مرتبط با اقتصاد در حال وقوع یا محتمل است. بحران سیاسی اجتماعی کشورهای عربی از تونس آغاز شد و هماکنون با دومینوی تغییرات به مصر و یمن رسیده است. دیکتاتورها یک به یک قربانی خشم و اراده ملتهایشان میشوند تا به وضوح دریابیم اقتصاد و معیشت مردم این روزها حرف اصلی دنیاست و حتی حکومتها را هم تغییر میدهد.
به نوشته این روزنامه هرچند زمینه و بستر فرهنگی و اجتماعی مشابه اعراب باعث ایجاد دومینوی تحولخواهی شده است اما در نهایت با عطف به ماهیت اقتصادی این دومینو بیراه نیست که بگوییم کشورهای بسیاری از این ماجرا به وحشت افتادهاند چراکه نباید در تب اخبار انقلابی فراموش کنیم که این روزها مجمع جهانی اقتصاد در تفرجگاه زمستانی داووس میزبان بسیاری از رهبران سیاسی و نخبگان جهانی اقتصاد است تا کالبدشکافی بحرانهای اقتصادی در این سالها صورت پذیرد.
جهان صنعت معتقدست حال در این شرایط باید از هراس اقتصادی بر پیکره سیاست جهان که این روزها مصداقهای عینی یافته است بیشتر بگوییم و در یک زمان چشممان به شاخصها، انقلابها و وقایع سیاسی اجتماعی باشد تا درسهای بزرگی از این روزها بگیریم.
نامه ای که بازی را به هم زد
ابتکار نوشته محمود احمدی نژاد به خوبی نشان داده است که تا چه در به هم زدن صفوف گروهها و جناحهای سیاسی کشور مهارت دارد. از چهره ای که حضور اولیه وی درصحنه سیاسی توانست خط وخطوط بیست و چند ساله را به هم بریزد چندان دور از انتظار نیست که رفتارهای سیاسی بعدی اش نیز به همین شیوه موثر افتد.
به نوشته این روزنامه اوج این به هم ریختگی در حوادث پس از انتخاب وی به ریاست جمهوری دور دهم بود که بر سر حمایت از وی چه در بعد از انتخابات و چه در حوادث پس ازآن برخی از تشکلهای سیاسی باسابقه نیز دچار تشتت و به هم ریختگی شدند. چه مصداقی بهتر از جریان گسترده اصولگرا اکنون برسر حمایت از رئیس جمهوری که اصولگرا میدانند دچار پریشانی بی سابقه ای شده است.
به نظر ابتکار آخرین موردی که محمود احمدی نژاد توانست احساسات و واکنشهای متضاد افراد این اردوگاه را برانگیزد، نامه ای بودکه هفته پیش خطاب به نمایندگان مجلس نوشت.
اجبار به کوچ
تهران امروز در گزارش اصلی خود نوشته نهاد ریاستجمهوری، وزارت کشور و معاونت برنامهریزی ریاستجمهوری باید 40 درصد از کارمندان خود را کاهش دهند. معاونت دانشجویی وزارت علوم به سمنان میرود. حج و زیارت و اوقاف راهی قم میشوند. سازمان بنادر به هرمزگان و معاونت آموزش وزارت راه به فولادشهر اصفهان میروند. مقصد سازمان حسابرسی مشخص نیست. این خبرهای مهم، تنها بخشی از دور تازه تلاشهای دولت برای انتقال کارکنان است که با انتشار تازهترین بخشنامه کارگروه انتقال کارکنان دولت از تهران، نشان از تصمیمات پیچیده و پرحاشیهای دارد و احتمالا چون تصمیمات قبلی با واکنشهای بسیاری روبهرو خواهند شد.
بنا به این گزارش دولت تاکنون مصوبات و تصمیمات زیادی را برای انتقال کارکنان در راستای کاهش جمعیت گرفته است که معلوم نیست بر اساس کدام گزارش و یا برنامه کارشناسی صورت گرفته است. بر اساس این بخشنامه، سه وزارتخانه راهوترابری، اقتصاد و فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهمترین نهادهایی هستند که بر اساس مصوبات این کارگروه باید نسبت به انتقال نهادها و کارکنان خود اقدام کنند.
تهران امروز سرانجام نوشته در این میان، وزیر راه که این روزها تیغ استیضاح نمایندگان را بالای سر خویش میبیند، تنها یک ماه فرصت دارد تا معاونت آموزش، تحقیقات و فنآوری وزارت متبوع خود به همراه 13 نهاد علمی و تحقیقاتی را به فولادشهر اصفهان انتقال دهد و اگر تا دو ماه آینده گزارشی از موفقیت این نقل و انتقال ارائه ندهد، با حذف ردیفهای اعتباری اختصاص یافته از سوی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور روبهرو خواهد شد. تهدیدی که به نظر میرسد برای محققشدن حداکثری وعده دولت انشا شده است.
هدفمند کردن در اجرا
فرخ قبادی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته هدفمند شدن یارانهها سیاستی است که مورد حمایت اکثریت بزرگ کارشناسان اقتصادی بوده است. اینکه پرداخت یارانهها به شیوه گذشته خسارت بار بود، اینکه منابع ملی کشور بیجهت و بیهیچ منطق قابل دفاعی حیف و میل میشد و این واقعیت که نقش قیمتهای نسبی، به عنوان راهنمایی برای تخصیص منطقی و کارآمد منابع به شدت تضعیف شده بود، واقعیتهایی غیرقابل انکارند. اگر اختلافنظری در میان کارشناسان اقتصادی در رابطه با این سیاست وجود داشته باشد، به زمان اجرای آن، تندی یا کندی شیب تغییرات قیمتها و واکنشهای سیاستگذاران به پیامدهای ناگزیر اجرای این سیاست مربوط میشود.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرده بهرغم حمایتی که قرار است دولت از صنایع (به ویژه صنایع انرژیبر) به عمل آورد، تردیدی نمیتوان داشت که هدفمند شدن یارانهها، با افزایش هزینه انرژی و حملونقل و غیره، هزینه تمام شده کالاهای تولید داخل را افزایش خواهد داد. اینکه دولت اجازه ندهد که برخی صنایع با قدرت انحصاری یا شبه انحصاری از آب گلآلود ماهی بگیرند و قیمتهای خود را بیش از اندازه افزایش دهند، قابل درک و قابل دفاع است. اما ممنوعیت افزایش قیمت کالاها و خدمات داخلی، در حالی که هزینه تمام شده آنها بالاتر رفته است، به معنای تحمیل زیان به بنگاههای تولیدی است.
سرمقاله دنیای اقتصاد تاکید کرده هیچکس نمیتواند انتظار داشته باشد که جراحی اقتصادی، بیآنکه درد و رنجی به همراه آورد، به مداوای بیمار بیانجامد. اما این جراحی میتواند فرصتی تاریخی نیز فراهم آورد تا اقتصاد بیمار ما را از برخی نابسامانیهای فلجکننده چندین دهه گذشته رهایی بخشد. آیا میتوان به بهره برداری مدبرانه از این فرصت امید بست؟