بررسی روزنامه های صبح تهران – شنبه نهم بهمن
تیترهای اول
"تظاهرات میلیونی مردم مصر پس از برگزاری نماز جمعه" تیتر اول رسالت است. ابتکار نوشته "خشم اعراب علیه دیکتاتورها ادامه دارد"، "خشم سراسری در مصر، مبارک یک گام تا سقوط" عنوان اصلی کیهان است، سیاست روز نوشته "سرنوشت نامبارک در انتظار مبارک"، قدس خبر داده "فرعون نفس های آخر را می کشد" و جام جم از "قیام سراسری اسلامی در سرزمین فرعون" گزارش داده است.
خراسان از قول رییس جمهور روسیه نوشته "جامعه جهانی هیچ مدرکی مبنی بر تسلیحاتی بودن برنامه هسته ای ایران ندارد"، دنیای اقتصاد گزارش اصلی خود را به "متهم اصلی بحران مالی جهان" اختصاص داده و مردم سالاری از زبان رییس سازمان محاسبات نوشته "هیچ کس نمی داند درآمد کشور چقدر است".
"پاسخ مجلس به نامه اخیر رییسجمهور" خبر اول آفرینش است، خبر از "ادامه واکنش ها به نامه رییس جمهور" نوشته، جهان صنعت همین گزارش را با تیتر "توهم زیان بار تبانی" منعکس کرده، حمایت تاکید کرده "حفظ وحدت و انسجام قوا و پرهیز از رسانه ای کردن اختلافات" و تهران امروز از "پرهیز از تنش در فضای سیاسی" نوشته است.
گزیده مقالات
چرا رییس جمهور محبوب؟
کیهان در سرمقاله خود به نامه اخیر محمود احمدی نژاد در انتقاد از دیگر روسای قوا پرداخته و از جمله نوشته رئیس جمهور محترم با نگاهی کارشناسانه و با درک دقیق از شرایط کنونی کشور زبان به ملامت گشوده که چرا بعضی ها به "نصایح و نظرات دلسوزانه رهبر" بی توجهی کرده و "برای کشور، مشکل ایجاد می کنند"؟ در حالی که رهبر تاکید کرده اند اختلاف نباید رسانه ای شود و رییس جمهور خود باید این سخن را می شنید.
حسین شریعتمداری در این مقاله برای نشان دادن غیرلازم بودن نامه نگاری رییس دولت نوشته تصمیم مجمع تشخیص مصلحت نظام برای خارج کردن بانک مرکزی از چرخه اختیارات دولت که احمدی نژاد آن را ناشایست و غیرقانونی دانسته، در حالی در نامه سرگشاده مطرح شده که تصمیم مجمع تشخیص مصلحت با ورود رهبر لغو شده بود بنابراین طرح آن در نامه یاد شده، ضرورتی نداشت.
در پایان سرمقاله کیهان آمده که مجمع تشخیص مصلحت نظام چرا در واکنش به نامه احمدی نژاد بیانیه داده و چرا چند تن از نمایندگان مجلس در پاسخ به آن نامه نوشته اند چرا که رسانه ای کردن اختلافات - صرفنظر از واقعی یا غیرواقعی بودن آنها- به قول آقا بازی در میدان دشمن است و این گلایه ها یا پاسخ ها می توانست با خویشتن داری، بیرون از بام رسانه ای صورت پذیرد.
بی نظمی دولتی
مردم سالاری در سرمقاله خود به برنامه های پنج ساله توسعه کشور و ضوابط و محور آن ها اشاره کرده و نوشته تحول در نظام اداری که دولت اینک از آن حرف می شود در ده محور در برنامه ها دیده شده بود که دولت نهم با انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی و توقف اجرای بخش هایی از برنامه چهارم همه را متوقف و روندها را تغییر داد.
به نوشته این روزنامه حالا که به این نتیجه رسیدند که باید برنامه تحول نظام اداری را جدی بگیرند، به همان برنامه که تمام 10 محور تحول را در خود دارد بر گردند و راه های رفته را دوباره از اول آغاز نکنند، این چه اصراری است که چون در آنجا هفت محور تحول گفته نشده، ما باید 10 محور بگوئیم که همه فکر کنند حرف دیگری داریم.
نویسنده سرمقاله مردم سالاری نوشته نمی دانم آیا رئیس جمهور می دانست که تحول اداری سابقه طولانی دارد؟ آیا شایسته بود همه این تلاش ها نادیده گرفته شود و دوباره نقطه سرخط؟ جا دارد رئیس جمهور این روند را شجاعانه متوقف و برنامه تحولی که نیمه کاره رها شده بود را پس از یک آسیب شناسی ادامه دهد تا کشور از تجارب حاصل از آن همه تلا ش بهره مند گردد.
نهضت ایجاد اشتغال؛ چگونه؟
مهران دبیرسپهری در سرمقاله دنیای اقتصاد پرسیده نهضت سراسری اشتغال که رییس جمهور در گیلان وعده اش را داده چطور قرار است اجرا شود که اشتباهات گذشته صورت نگیرد. یکی از اشتباهات مهمی که در گذشته صورت گرفت تحمیل تورم بود به این تصور غلط که کشورها راهی به جز انتخاب یکی از دو گزینه بیکاری و تورم را ندارند.
به نظر این مقاله در هر صورت، بخش خصوصی توانمند، بیشتر با اقدامات سلبی دولت شکل میگیرد نه با تفکرات صنعگرایانه و نه حتی با خصوصی سازی. خصوصی سازی هم در رسیدن به این هدف نقش چندانی ندارد و اصولا دولتها نباید در خصوصیسازی شرکتهای خود خیلی عجله داشته باشند و همین قدر که از رشد اندازه دولت جلوگیری شود کافی است.
نویسنده سرمقاله دنیای اقتصاد با تذکر موارد مهمی که باید مورد نظر باشد تاکید کرده این ها پیششرط پیوستن موفقیتآمیز ایران به سازمان تجارت جهانی نیز هست اگر در گذشته این ها به اجرا گذاشته بودند، هماکنون نه تنها مشکلی به نام بیکاری نبود، بلکه حتی نیاز به واردات نیروی کار هم وجود داشت. با اجرای نکات فوق در یک دوره کوتاه، افزایش نرخ بیکاری جای خود را به یک روند کاهشی خواهد داد، به طوری که در میان مدت، کشور شاهد محو بیکاری خواهد بود.
فوران آتش فشان
ابتکار در سرمقاله خود نوشته فوران آتش فشان اعتراضات مردمی در کشورهای عربی، آنچنان مهیب و غیر منتظره است که امکان دلجویی سران این کشورها که تا دیروز چون یار گرمابه و گلستانی همدیگر بودند را سلب کرده است مطابق اخبار غیر رسمی آنان با سراسیمگی در حال بستن چمدان ها و نقل و انتقال دارایی خود و خانواده شان هستند، خبر خروج جمال مبارک به همراه خانواده حسنی مبارک از کشور در برخی رسانه ها، نشان این واقعیت است.
به نوشته این مقاله تاریخ ملتها هم گویای یک واقعیت است و آن اینکه ممکن است مردمی دیر حرکت کنند، ولی وقتی شروع کنند زود بساط دیکتاتوری را بر میچینند، سرعت انقلاب مردم ایران آنچنان بود که فرصت تجزیه و تحلیل به غربیها نداد آنان تا به خود آمدند،انقلابیون بر مصادر امور سوار بودند و شیرینی پیروزی تقسیم میکردند. آتش فشان مردم تونس در کمتر از دو هفته نه فقط رژیم استبدادی آن کشور را واژگون ساخت.
محمدعلی وکیلی در سرمقاله ابتکار نتیجه گرفته دیکتاتورها هر روز که در قدرت میمانند، در حقیقت حجم باروت انبار اعتراضات مردم را بیشتر میکنند. ماندگاری آنان نشان حقانیت نیست بلکه قدرت تخریب و ویرانی آنچه را که میسازند بالا میبرند. عاقبت دیکتاتورها سرگردانی و آوارگی است. هیچ دیکتاتورسازی در لحظه زمین خوردن دیکتاتور، حاضر به پناه دادن او نیست.
سقوط بقیه هم نزدیک است
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود مصر، در یک قدمی پیروزی انقلاب و سقوط حسنی مبارک را قطعی دانسته و نوشته این، سرنوشتی است که در انتظار بسیاری از کشورهای عربی است. به نظر این روزنامه درست است که تحولات جدید در کشورهای عربی از تونس آغاز شد، ولی واقعیت اینست که تونس فقط یک بهانه بود. جهان عرب، انبار باروتی است که با یک جرقه آتش میگیرد و حکام آن یکی پس از دیگری سقوط می کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته این وضعیت را فساد دربارهای عرب، فقر کشنده حاکم بر اکثر کشورهای عربی، اختلاف طبقاتی موجود در کشورهای ثروتمند و صاحب نفت، اختناق شدید، وابستگی حکومتها به قدرتهای استعماری و نفوذ صهیونیسم در این حکومتها پدید آورده است. این شش عامل مهم، بیماری مزمنی را به جان حکومتهای کشورهای عربی انداخته که آنها را از چشم مردم انداخته و از درون پوسانده است.
راه آمریکائی ها
محمدرضا نوروزپور در خبر نوشته غربی ها از زمان آغاز دومینوی خیزش مردمی و انقلاب در کشورهای عربی که از تونس و فرار زین العابدین بن علی آغاز شد به ظاهر خود را همگام و حامی مردم نشان می دهند اما در باطن به شدت احساس خطر می کنند و سعی می کنند به هر قیمتی شده حکومت های حامی خود را حفظ کنند و یا دست کم کاری کنند تا موج براندازی ها و سقوط دولت های حاکم به نفع آنان تمام شود.
به نظر نویسنده در مصر این نگرانی ها از هرلحاظ وسیع تر و جدی تر است و زمانی شدت پیدا می کند که رگه های اسلام خواهی و تشکیل حکومت اسلامی در مصر بسیار قوی تر از تونس است و حتی برخی تحلیلگران معتقدند امکان وقوع انقلابی مشابه با انقلاب اسلامی ایران در مصر وجود دارد. حتی تصور این فکر می تواند کاخ سفید و تل آویو را به وحشت بیندازد، خصوصا اینکه این تحولات، همزمان با شکست سعد حریری بعنوان متحد کاخ سفید در لبنان رخ می دهد و جبهه غرب حاضر به تحمل شکست دیگری در این اندازه نیست.
نتیجه مقاله خبر این است که اولین راه حلی که آمریکایی ها به آن متوسل خواهند شد این است که مبارک را وادار کنند تا تغییراتی ظاهری در سیستم حکومتی بدهد تا موجبات سقوط کامل او و افتادن کشور به دست اسلامگراها نشود. با این همه دولت مصر بسیار دستپاچه است و بخشی از آن به خاطر حضور البرادعی در این اشوب و بلوایی است که حالا تا نزدیکی های کاخ ریاست جمهوری مبارک رسیده است.