مرد جوانی که نوجوانان را آزار و اذیت میکرد دستگیر شد
مرد جوانی که با تهدید چاقو اقدام به آزار و اذیت نوجوانان میکرد و آنها را به نقاط خلوت میکشاند دستگیر شد.
عصر 23 خرداد امسال جوانی 20 سالهای با مراجعه به شعبه سوم دادیاری دادسرای ناحیه 27 تهران، با طرح شکایتی مأموران را از وقوع یک مورد آزار و اذیت توسط یک مرد 25 ساله با خبر کرد.
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور خاکی، دادیار شعبه سوم دادسرای امور حنایی تهران پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با مراجعه شاکی پرونده به اداره شانزدهم، وی به کارآگاهان گفت: در ساعت 22:30 شامگاه 19 خرداد در خیابان ولی عصر برای رفتن به منزل اقدام به کرایه یک دستگاه موتورسیکلت کردم و از او خواستم تا مرا به میدان منیریه برساند اما راننده موتور به من گفت: باید یک بسته را در میدان انقلاب تحویل بدهم و اگر اجازه بدهید تا این بسته را تحویل دهم، هزینه کرایه مسیر را به نصف قیمت حساب خواهم کرد.
وی ادامه داد: من نیز پیشنهاد راننده موتور را قبول کردم و پس از سوار شدن به موتورسیکلت ناگهان راننده آن با سرعت بسیار زیادی به سمت غرب تهران تغییر مسیر داد و زمانیکه خواستم تا به او اعتراض کنم با چاقویی که به همراه خود داشت مرا تهدید کرد که در صورت ایجاد هرگونه سر و صدا مرا با چاقو خواهد زد؛ این موتورسوار دائما با صدای بلندی میگفت: من شیشه مصرف میکنم و پس از مصرف شیشه نیز متوجه هیچ چیزی نمیشوم؛ الان هم شیشه مصرف کردهام و اگر سر و صدایی ایجاد کنی تو را با همین چاقو خواهم کشت.
جوان 20 ساله در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: من که بسیار ترسیده بودم به ناچار سکوت کردم تا به منطقهای در طرشت رسیدیم؛ در آنجا بود که فهمیدم این موتورسوار قصد آزار و اذیت مرا دارد و برای همین به محض توقف موتور سیکلت از آن پیاده و شروع به فرار کردم.
راننده موتورسیکلت که متوجه فرار من شده بود با چاقو به دنبال من آمد اما در یک لحظه توانستم خود را از دیوار یک باغ بالا کشیده و در داخل باغ پنهان شوم؛ پس از گذشت حدوداً نیم ساعت و اطمینان از این موضوع که این موتورسوار از محل رفته، با احتیاط از داخل باغ خارج شده و با منزل تماس گرفتم و پس از مدتی پدرم در میدان آزادی به دنبالم آمد و مرا به خانه برد.
کارآگاهان اداره شانزدهم در تحقیقات خود، با استفاده از مشخصاتی که جوان 20 ساله در اختیار آنها قرار داده بود موفق به تهیه چهرهای فرضی از متهم شدند.
با تهیه چهره اولیه متهم و در تطبیق چهره متهم تحت تعقیب با چهره مجرمان سابقهدار، چهره یکی از مجرمان سابقهدار پلیس به نام مهدی 25 ساله مورد شناسایی قرار گرفت.
تحقیقات نشان داد متهم از مجرمان سابقهداری است که بارها به علت ارتکاب جرایم مختلف از قبیل سرقت، سرقت داخل خودرو و آزار و اذیت دستگیر و روانه زندان شده و برابر اطلاعات بدست آمده در تحقیقات نیز پس از آزادی از زندان به مصرف شدید مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه اعتیاد پیدا کرده است.
با شناسایی متهم از سوی جوان 20 ساله، دستگیری مهدی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان اداره شانزدهم با شناسایی مخفیگاه متهم در منطقه فلاح در چندین نوبت اقدام به اجرای عملیات دستگیری متهم کردند اما در بررسیهای انجام شده مشخص شد که مهدی از محل سکونت خود متواری شده و شبها را در داخل پارکها و اماکن عمومی سطح شهر سپری میکند.
در حالیکه اقدامات فنی و پلیسی جهت دستگیری متهم متواری از سوی کارآگاهان اداره شانزدهم آغاز شده بود، نوجوانی 16 ساله به اداره شانزدهم مراجعه کرد و درباره آزار و اذیتش توسط یک راننده موتورسوار طرح شکایت کرد.
این نوجوان 16 ساله مدعی شد: حدود یک ماه پیش در خیابان کریمخان، اقدام به کرایه یک پیک موتوری به مقصد سینما آزادی کردم. پس از رسیدن به سینما آزادی مدتی را منتظر یکی از دوستانم بودم و این در حالی بود که جوان موتورسوار همچنان در محل حضور داشت.
با گذشت حدوداً 30 دقیقه و تماس تلفنی دوستم مبنی بر اینکه نمیتواند به محل ملاقات بیاید تصمیم گرفتم به منزل برگردم؛ در همین زمان بود که جوان موتورسوار با طرح این پیشنهاد که حاضر است مرا به نصف قیمت به منزل برساند به شرط آنکه ابتدا بستهای را به آدرسی در شهرک غرب برساند مرا راضی کرد تا سوار موتور شوم.
وی ادامه داد: پس از رسیدن به شهرک بود که در مکانی خلوت جوان موتورسوار توقف کرد و ناگهان با چاقویی که به همراه خود داشت تهدید کرد که در صورت داد و فریاد کردن مرا با چاقو خواهد کشت و من نیز از ترس جانم ساکت شدم؛ جوان موتوسوار ابتدا شروع به کشیدن شیشه کرد و پس از آن مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و از این صحنه نیز عکس تهیه کرد و پس از آن نیز با گرفتن شماره تلفن همراهم تهدید کرد که در صورت هرگونه شکایت و مراجعه به پلیس عکسها را منتشر خواهد کرد.
نوجوان 16 ساله در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: پس از آن شب بود که مزاحمتهای این موتور سوار آغاز شد و دائما با تلفن همراهم تماس میگرفت و تهدید میکرد که در صورت فاش شدن موضوع آزار و اذیت، عکسهایم را منتشر خواهد کرد تا اینکه سرانجام تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع دهم و برای همین به پلیس آگاهی مراجعه کردم.
با توجه به شباهت اظهارات این نوجوان 16 ساله با اولین شاکی پرونده، چهره مهدی در مقابل او قرار گرفت و بلافاصله متهم توسط این نوجوان مورد شناسایی قرار گرفت.
در شرایطی که متهم تحت تعقیب پلیس، هیچگونه جا و مکان مشخصی نداشت کارآگاهان اداره شانزدهم با تلاش شبانهروزی دریافتند که مهدی از تهران متواری شده و در یکی از شهرهای کوچک استانهای شمال غرب کشور به عنوان نگهبان در کارخانهای مشغول به کار شده است؛ بلافاصله تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم به این شهر اعزام اما در بررسیهای خود متوجه شدند مهدی قصد خروج از کشور را داشته و با این هدف به تهران بازگشته است.
در ادامه اقدامات پلیسی کارآگاهان اداره شانزدهم و با دستور خاکی، متهم ممنوع الخروج اعلام شد.
در ادامه کارآگاهان موفق به شناسایی محل تردد مهدی در میدان آرژانتین شده و در ساعت 14 روز 19 آبان متهم را دستگیر و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
با آغاز تحقیقات، در حالیکه متهم در ابتدا تلاش داشت منکر هرگونه آزار و اذیت نوجوانان شود اما با حضور شکات شناسایی شده در اداره شانزدهم و اظهارات آنها، به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جرایم خود اعتراف کرد.
سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این پرونده گفت: هرگونه شکایت از سوی شهروندان درباره رسیدگی به شکایات آنها در جرایمی با موضوعات آزار و اذیت از سوی پلیس کاملا محرمانه تلقی شده و هویت شکات محفوظ باقی خواهد ماند.
وی ادامه داد: در حال حاضر تحقیقات کارآگاهان در مراحل مقدماتی قرار داشته و متهم به چندین فقره آزار و اذیت به شیوه فوق اعتراف کرده است. از همه شکات که در این موضوع شکایتی دارند دعوت میشود تا جهت طرح شکایت خود و شناسایی متهم به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کنند.
oghab - فنلاند - هلسینکی
|
من نمی فهمم چرا بعضیها بچه هاشونو اینقدر نازوک نارنجی تربیت میکنند.طرف 25 ساله اون یکی 20 ساله???? .. |
سهشنبه 25 آبان 1389 |
|
artosh - ایران - تهران
|
مردک مریض. اما واقعاً چاقوی یه شخص عملی اینقدر ترس داره که یک جوان 20 ساله نتونه کاری کنه؟! فکر کنم همهء ملت باید یه سر برن کلاس دفاع شخصی و مبارزات خیابانی با این وضعیت. پلیس هم که معلوم نیست سرش کجا گرمه که تو اون همه مسیر این بندگان خدا یه گشت ندیدن که بتونن ازش کمک بگیرن. امنیت صفرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر. |
سهشنبه 25 آبان 1389 |
|