پاییز از راه رسید. با همه رنگهای خیال انگیزش. که بوی پختگی و کمال میدهد. پاییز از راه رسید با بوی ماه مهر. ماه مدرسه و درس و دوستی ها و خاطره ها. پاییز از راه رسید با راهی که بروی عطیه برتر گشود. پاییز از راه رسید با کلیدی که دروازه ناگشوده قلب مرا گشود. و چشمانم را بروی بی نظیرترین تجربه روح در عالم خاک گشود. پاییز از را رسید با تمام تداعی های روح انگیزش. با همه رنگهایش که هر کدام طیفی از دوست داشتن و ماجرایی از مهر ورزیدن را به صحنه . خیال می آورد. پاییز از راه رسید با ترنم بارانهای دوست داشتنی اش. با قاب خیس پنجره هایش. با باد های ملایم و تندش که تن برگ را بر اندام درخت به لرزه می افکند. و فداکاری برگهای خشک و مسین به زیر گامهای عابرانی که عشق گمشده خویش را می جویند. برگ هایی که افتادن و تسلیم و فنا را به یاد تو می اورند . سرخ به رنگ خون . پاییز از راه رسید با الهه ی نارنجی پوش خویش. هم او که سالهاست دل کوچک من پرستشگاه مهر او ست . . .
من خواهرم خیلی استعداد اینکارها را دارد و روی بخصوص شاخه های کوچک درخت و با چسب های مخصوص به فرمهای میشه گفت مثل دسته گل درست میکند . مثل فرم بعضی کاکتوس ها روی شاخه درخت کوچک . بهرحال این تصاویر مرا بیاد خواهرم انداخت .
homa-ir - المان - هامبورک آفرین به استعداد و هنر ابجی شما .الهی بگردم که شما رو یاد خواهرتون میندازه و امیدوارم خواهر گرامی شما هر جا که هستند خوش و سلامت و موفق باشند
saasaan - ایران - شیراز سلام ساسان جان خوبی ؟خوش میگذره؟چه خبر از شیراز؟منم به شما هم پاییزو تبریک میگم .همیشه تندرست باشید. پس فعلا تا بعد بدروود مهربونم