پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۸۸ - ۰۱ اكتبر ۲۰۰۹
نوزاد نارس، نتیجه تجاوز شوم
افکار -7 ماه در بدترین وضعیت گذشت و به هیچ کس چیزی نگفتم تا این که چند روز قبل متوجه شدم دردهایم طبیعی نیست و حس می کردم زمان زایمانم نزدیک شده است، برای همین هم از خانه فرار کردم و به مشهد آمدم.
«زینت» در دایره اجتماعی کلانتری شهید فیاض بخش مشهد افزود: نمی دانستم به کجا بروم و چه خاکی بر سرم بریزم. توی خیابان ناگهان حالم خراب شد و توسط چند فرد ناشناس به بیمارستان انتقال پیدا کردم و زایمان کردم.زمانی که به هوش آمدم به من گفتند بچه نارس است و او را توی دستگاه گذاشته اند. با دلهره به خانم دکتر گفتم این بچه، طفل نامشروع است و آن ها موضوع را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دادند و ماموران انتظامی نیز خانواده ام را در جریان گذاشتند.
من اهل یکی از روستاهای اطراف مشهد هستم و ۶ سال قبل پدرم فوت کرد. خواهران و برادرانم همگی سر خانه و زندگی خودشان رفته اند و مرا با مادر پیرم تنها گذاشته اند. به دلیل این که دستمان جلوی کسی دراز نباشد در یک کارخانه کارگری می کردم. اما حدود ۹ ماه قبل یک روز که برای خرید داروهای مادرم به شهر آمده بودم چون عجله داشتم و می خواستم زودتر به سر کار برگردم یک خودروی سواری پیکان کرایه کردم، راننده جوان خودرو گفت: اگر ایرادی ندارد یک مسافر دیگر هم سوار کنیم که سهم کرایه شما کمتر شود.
من که نمی دانستم او چه نقشه ای برایم کشیده است قبول کردم و پس از چند دقیقه جوان دیگری نیز سوار پیکان شد، اما متاسفانه وقتی از شهر خارج شدیم این ۲ جوان حیوان صفت با توسل به زور و تهدید مرا در بیابانی پرت و خلوت مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس در نزدیکی جاده ای فرعی رهایم کردند.
آن روز با نگرانی خودم را به خانه رساندم و چون مادرم مریض بود در این باره چیزی نگفتم. پس از گذشت مدتی متوجه شدم باردار هستم. تنها یکی از دوستانم که متاهل است از این راز شوم خبر دارد و حتی با هم به آزمایشگاه هم رفتیم.
زینت با چشمانی اشک بار گفت: چون از نظر ترکیب بدنی و ظاهری ام تغییر چندانی نکرده بودم مشکلم زیاد به چشم نمی آمد و فقط مادرم متوجه حالت هایم شده بود و بیچاره فکر می کرد به دلیل کار زیاد در کارخانه خسته و کوفته هستم. با این وضعیت و مشکلی که برایم به وجود آمده است نمی دانم چه خاکی بر سرم بریزم. کاش آن روز سوار تاکسی یا مینی بوس شده بودم و این همه بدبختی و روسیاهی برایم به بار نمی آمد.
درخور یادآوری است ماموران کلانتری شهید فیاض بخش مشهد اقدامات قانونی و حمایتی لازم را در این باره آغاز کرده اند و تحقیقات پرونده هم چنان ادامه دارد.
|
hashamdar - ایران - تهران
|
اگر فقر میخواستید*اگر درد میخواستید*اگر نکبت میخواستید*اگر اعدام میخواستید*اگر تجاوز میخواستید*اگر کوفت میخواستید*اگر تحریم میخواستید*اگر توهین میخواستید*اگر بیکاری میخواستید*اگر گرانی میخواستید*اگر بدبختی میخواستید*اگر شکنجه میخواستید*اگر بدهی جهانی میخواستید*اگر کشتار عزیزانتان را میخواستید*اگر واگزاری دریای خزر را میخواستید*اگر بی اعتباری و خفت جهانی میخواستید*اگر زیر سلطه چین و شوروی را میخواستید*اگر واگزاری سرمایه ملی به عربها را میخواستید. *اگر حجاب و تو سری خوری برای زنان میخواستید*اگر دزدی اموال ملی و خروج ثروتهای نفتی میخواستید. ((چرا به خودم نگفتید؟)). سئوالات بی جواب محمد رضا شاه از مردم ایران. |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
Dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
|
عجب ادمهای نامردی چرا اکثر این مردهای روزگار بوی از وفا و مردانگی نبردن خاک بر سر اون 2 تا پسرهای نامرد حیوان صفت هر چقدر نفرینش کنم کمه !!خوب اون لحظه جلوی هوسهای شیطانی خودشونو می گرفتند و یک لحظه فکر می کردند اون دختر بی گناه و زحمتکش ابجیشونه .من اگه قاضی بودم سریعا بدون تشکیل پرونده حکم اعدام رو برای این حیون صفتها صادر می کردم . |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
بابا فیروز - ایران - اصفهان
|
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی / هر احظه به دام دگری پا بستی / گفت شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی ؟ ( خیام ) |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
sasan(007) - امارات متحده عربی - ابوظبی
|
خدا رحم کنه به مردم ولعنت به این جوونایی که به خواهرشونو مادرشون هم رحم نمی کنن ماایرانیا باهم خواهر و برادریم بابا خدایااااااا خودت رحم کن |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
zagros_finland - فنلاند - هلسینکی
|
من نمییدونم چرا هرچه باردار میشه یا روابط جنسیش آشکار میشه ،همین داستان کلیشه ای رو که سوار یم سواری شدم یا به زور سوارم کردند و در راه به زور بهم تجاوز کردند. رو بیان میکنه !!؟؟؟ یکی چند سال با شوهرش میخوابه میخواد بچه دار بشه نمیشه یکی هم با یه بار اونم زوری فوری بچه دار میشه .!!! |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
m uk - انگلیس - منچستر
|
اون ارضا به چه دردی میخوره? حیوان هم این کار و نمکنه امان از هوای نفس |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
victorsiamak - بلژیک - بروکسل
|
oghab - فنلاند - هلسینکی یه کلمه از مادر عروس. ساندیس خور این جنایات به خاطر بی امنیتی در ایران هست که هر روز انجام میشه چون یه عده بی ناموس ساندیس خور در کشور برای رسیدن به منافع خودشون کشور را به پرتگاه کشوندند و یه عده بی ناموس ساندیس خور هم در خارج از کشور با اینکه خودشون در امنیت و ارامش زندگی میکنند بی غیرتی نشان میدهند و از این رژیم سفاک حمایت میکنند. |
پنجشنبه 1 مهر 1389 |
|
|
ekman - ایران - شیراز
|
مثل اینکه راننده سواری پیکان و شخص ثالثی که بعنوان مسافر سوار شده ولی طبق گفته این خانم دوست و همدست راننده بوده از قبل همه چیز را پیش بینی کرده بودند و میدانستند که قرار است که خانمی ماشین شخصی دربست کرایه کند و مسیرش هم خارج از شهر خواهد بود،لذا از قبل به عنوان مسافر منتظر بوده است.هر کاری که کرده به خودش مربوط است،ولی اینگونه داستان سرائی کردن توهین به شعور دیگران است.هیچ زن عاقلی با وسیله نقلیه شخصی و ناآشنا به خارج از شهر نمیرود،معلوم نیست که چه خاک تو سری انجام داده . چرا همان روز شکایت و پیگیری نکرده،ماشین مزبور چه رنگی بوده؟شماره پلاک ماشین چی؟چه وقت از روز و یا شب سوار ماشین شده که در جاده هیچ رهگذری نبوده که دو شخص دیو صفت مزبور با خیال راحت توانستند به او آزار و اذیت برسانند و بعد در مکانی او را پیاده کنند،اگر واقعأ گفته هایش صحت داشته باشد نمیبایست اینگونه بیخیال از موضوع بگذرد،مخصوصأ برای یک دختر که هنوز ازدواج نکرده باشد در فرهنگ کنونی ما یک فاجعه است. |
جمعه 2 مهر 1389 |
|
|
DrPhil - دانمارک - نوبغو
|
zagros_finland - فنلاند - هلسینکی این حرفت جالب بود. اصولا میزان درصد حاملگی در زنان و دخترانی که هر لحاظ سالم باشند, در هر ماه حدودا 25 درصده. یعنی فقط 3 یا 4 روز از ماه رو آدم در صورت رابطه ی جنسی می تونه حامله بشه.البته من نمی دونم داستان این خانم درست بوده یا نه, ولی به هر حال وضعیت دردناکیه . |
جمعه 2 مهر 1389 |
|
|
1k adame sadegh - کانادا - تورنتو
|
ایران شیراز من هم با شما موافقم چرا این خانم همانروز نرفته به پلیس اطلاع بده تا پلیس از اون دو نفر چهره نگاری کنند پس خودش می خاسته جنین را نگهداره اگر نمیخاست چرا سقط نکرده |
شنبه 3 مهر 1389 |
|