ستار لقایی، روزنامه‌نگار و نویسنده ایرانی درگذشت


ستار لقایی، روزنامه‌نگار و نویسنده ایرانی درگذشت

ستار لقائی قصه نویس و روزنامه نگار باسابقه مطبوعات ایران صبح روز دوشنبه 13 سپتامبر (22 شهریور) در بیمارستانی در لندن درگذشت.

او متولد سال 1325 شمسی در تربت حیدریه بود و پس از پایان دوره دبیرستان هنگام تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران کار مطبوعاتی خود را در مجله تهران مصور آغاز کرد.

شش سال بعد در سال 1349 لقائی برای چهار سال سردبیر تهران مصور شد و در سال 1353 پس از تعطیل شدن تهران مصور به همراه تعداد دیگری از مجلات و روزنامه ها، سردبیری مجله هفتگی "کودک و زندگی" را بر عهده گرفت که از انتشارات انجمن ملی حمایت کودکان بود و در باره کودکان و برای والدین و مربیان منتشر می شد.

ستار لقائی از سال 1354 تا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رئیس هیأت تحریریه مجله جوانان رستاخیز و مسئول صفحات گزارش، مصاحبه ها و ویژه نامه های روزنامه رستاخیز بود و پس از آن تا خرداد ماه 1358 سردبیر و مدیرعامل مجله جوان شد.

او در دو سال منتهی به انقلاب عضو هیأت مدیره و نایب رئیس سندیکای نویسندگان ایران بود و یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بازداشت و پس از چهارده روز آزاد شد که بلافاصله ترک وطن کرد و در لندن اقامت گزید. او در مدت 31 سال زندگی در تبعید هیچگاه به ایران بازنگشت.

در لندن لقائی چاپخانه مجهز و مرکز نشری را دایر کرد که در طول بیش از 25 سال مجلات، روزنامه ها و کتابهای متعددی در این مرکزبه چاپ رسید. اما او در کنار کار چاپخانه به کار مطبوعاتی خود نیز ادامه داد هفته نامه های "فریاد آزادی"، "ندا" و "پیام" را منتشر و سردبیری کرد.

او در خارج از ایران نیز در امور جمعی حرفه خود فعال بود و سالها عضو فعال و زمانی از مدیران کانون نویسندگان در تبعید و انجمن قلم بود.

ستار لقائی در کنار کار مطبوعاتی، داستان نویس پرکاری هم بود که اولین داستان بلند او به نام "همبستران مرداب" در سال 1346 در تهران منتشر شد. از لقائی مجموعا 18 کتاب شامل داستان های بلند، مجموعه داستان های کوتاه، گزارش و داستان کودکان در تهران، لندن و لس آنجلس به چاپ رسید.

از لقائی همچنین اثری باقی مانده به نام "عشق من ... هنر من ... زندگی من" که مجموعه ای است از مصاحبه با هفتاد هنرمند در باره عشق، هنر و زندگی. این مجموعه بی نظیر در سال 1349 در تهران به چاپ رسید.

ستار لقائی از چهار سال پیش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد. در طول این چهار سال که ستار بارها در بیمارستان بستری شد همسرش عفت و تنها فرزندش پکاوش که دندانپزشک است همواره در کنارش بودند، به او دلگرمی می دادند و به مقاومت ترغیبش می کردند.

دلبستگی او به تنها نوه اش لئونارد که هفت سال دارد کمک بزرگی به پایداری او در مقابل این بیماری مهلک بود که سرانجام سه روز قبل از شصت و چهارمین سالگرد تولدش او را شکست داد و جانش را گرفت.

افشین مبصر - بی بی سی

sara_shiraz_iran - ایران - شیراز
خدا رحمتش کنه. کاش جناب عزارائیل رو هنرمندا چت نمیکرد
سه‌شنبه 23 شهریور 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
روحش شاد و یادش گرامی
سه‌شنبه 23 شهریور 1389

mina43 - انگلستان - لندن
من چندین سال با او کار کردم روحش شاد و یادش گرامی
چهار‌شنبه 24 شهریور 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.