محاکمه مدیر کمپ غیرقانونی ترک اعتیاد به اتهام قتل
مدیر یک کمپ غیرمجاز، صبح امروز به اتهام قتل، در دادگاه کیفری محاکمه شد.
صبح 28 آذر سال گذشته، عوامل اورژانس شهر ری، مأموران پلیس این شهرستان را از وخامت حال یک معتاد در کمپ غیرمجازی در این شهر باخبر کردند.
مأموران با حضور در بیمارستان، متوجه شدند مردی به نام سعید که برای ترک اعتیاد در کمپ غیرمجاز نگهداری میشده است، بر اثر ضربات متعدد به بدنش، دچار ضربه مغزی شده و به کما رفته است.
تلاش پزشکان برای زنده نگه داشتن سعید نتیجه نداد و بعد از یک هفته دستوپنجه نرم کردن با مرگ، سرانجام به علت شدت جراحات وارده فوت کرد.
تلاش پلیس برای دستگیری مدیر این کمپ که به گفته شاهدان قبل از بیهوش شدن سعید، به همراه دو نفر دیگر او را با زنجیر بسته و مورد ضربوشتم قرار داده بودند، آغاز شد تا اینکه رضا، معروف به «رضا دژبان» 2 ماه بعد دستگیر شد.
بعد از انجام تحقیقات لازم، قرار مجرمیت رضا از سوی دادسرای جنایی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری ارجاع شد که صبح امروز به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی به آن رسیدگی شد.
معصومه فلاح، نماینده دادستان، با اشاره به مدارک موجود در پرونده بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. اولیایدم نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه، «رضا دژبان» در جایگاه قرار گرفت و گفت: به خاطر اینکه در اوایل تأسیس، مسئول نگهبانی از کمپ بودم، به «دژبان» معروف شدم. اتهام قتل را اصلا قبول ندارم.
وی ادامه داد: پدر مقتول خودش از من خواست تا سعید را در کمپ نگهداری کنم. قبل از سعید، یکی از برادرانش هم در کمپ، نگهداری شده بود. بالاخره او که از دوستان من بود، به کمپ آمد ولی مدتی بعد بنای بیتابی گذاشت و از من خواست او را به خانه ببرم. برادرانش روز حادثه در کمپ بودند و از من خواستند به هر روش ممکنی او را ترک دهم.
متهم در ادامه اظهاراتش با بیان اینکه قصد آسیب زدن به او را نداشته است، گفت: روز حادثه من داخل کمپ نبودم و دو نفر از مسئولان کمپ به دلیل پرخاشگری سعید، او را با زنجیر بسته و کتک زده بودند. شب هم وقتی من آمدم او شروع به فحاشی و همچنین ضربوشتم دیگر معتادان کرده بود که مجبور شدیم دوباره دستوپایش را ببندیم و کتکش بزنیم تا آرام شود. تا ساعت 3 صبح به فریاد زدن ادامه داد اما بعد از آن صدایش را نشنیدم تا اینکه صبح به سراغ او رفتم و به دلیل کف کردن دهانش اورژانس را خبر کردم.
قاضی اظهارات یکی از معتادان مبنی بر اینکه رضا، سعید را زده و سرش به کپسول گاز خورده و در نهایت پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه مغزی اعلام کرده است، برای متهم بازگو کرد که متهم گفت: این اظهارات را قبول ندارم.
به گفته قاضی عزیزمحمدی، 2 شاهدی که علیه متهم در جلسات بازجویی شهادت داده بودند در دادگاه حاضر نشده بودند و فقط شاهدانی که به نفع او شهادت داده بودند، شرکت کردند.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی مبنی علت فرار گفت: به من گفتند برادران سعید با سلاح به کمپ حمله کردند که من هم از ترس فرار کردم.
* درمان معتادان با بستن زنجیر به دستوپا و کتک زدن آنها
قاضی از متهم سؤال کرد اگر بنا به درمان معتادان بود، چرا دستوپای آنها را میبستید و کتکشان میزدید که متهم در جواب گفت: معتاد، محتاج به عشق، خشم همراه با محبت و بیمحلی است. اینها سه گام از 12 گام رهایی از اعتیاد است. ولی من کسی را نبستم.
* مدیر کمپ ترک اعتیاد تا سوم راهنمایی درس خوانده است
رضا که مدیریت این کمپ غیرمجاز با ظرفیت بیش از 100 معتاد را در اختیار داشته است، با بیان اینکه در اوایل نیازی به اخذ مجوز نبود، گفت: دنبال کارهای اخذ مجوز بودم.
وی با بیان اینکه مدرک تحصیلی من سوم راهنمایی است، گفت: برنامههای ما ربطی به تحصیلات نداشت و تمام کارها براساس تجربه انجام میشد. من خودم هم با کتک خوردن اقدام به ترک اعتیاد کردم.
رضا با قبول اینکه از ساعت 3 بعدازظهر تا نیمهشب، مقتول دستوپایش بسته بوده و مورد ضربوشتم قرار گرفته است، گفت: روشهای ما برای ترک اعتیاد شامل عشقدرمانی و آب درمانی بود.
وی افزود: از هر معتاد بابت 27 روزی که در کمپ بستری میشد، مبلغ 70 هزار تومان دریافت میکردیم.
طبق شواهد موجود در پرونده یکی از راههای مرسوم در این کمپ برای رهایی معتادان از بیتابی، بستن معتادان با زنجیر به درخت و کتک زدن آنها بوده است.
بعد از اظهارات متهم، وکیل وی برای دفاع از او در جایگاه قرار گرفت و مدعی شد که یکی از معاونان متهم در بازجویی مدعی شده است که بعد از رضا و نیمه شب، سعید را کتک زده است.
این اظهارات وکیل در حالی بود که به گفته قاضی عزیزمحمدی، چنین اعترافی از شخص موردنظر در پرونده موجود نبود.
* مرگ مادر بزرگ مقتول همزمان با رسیدگی به قتل او
در میان جلسه رسیدگی به این پرونده، به پدر مقتول خبر دادند که مادر وی بر اثر بیماری فوت کرده است.
در ادامه، دو تن از افرادی که روز حادثه شاهد ماجرا بودند در جایگاه قرار گرفتند و در اظهارات خود مدعی شدند که مقتول از ساعت 2 بعد از ظهر روز حادثه تا نیمه شب مورد ضربوشتم قرار داشته است.
آنها مدعی بودند که مقتول قصد داشته از کمپ خارج شود اما به دلیل قانون کمپ مبنی بر اینکه تا زمان ترک اعتیاد کسی حق خروج از کمپ نداشته، مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
بعد از اظهارات شاهدان حادثه و همچنین اظهارات متهم در بیان آخرین دفاع، قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موکول کرد.
|
|
|