mori021 عزیزم: کاملا درست میگویید وقتی از سختی نگاه به این مقوله صحبت میکنید. کاملا حق با شماست: ما هزاران سال است که در برنامه دیگری شکل گرفته ایم, و این نگاه, این برنامه و امنیت کاذبش را برهم میزند. مطلب فوق العاده است و وسعت اسمانی ان بینظیر است. متاسفانه ترس مانع است و سیخ جلوی ما ایستاده است. باید به این ترس حمله کرد و یقه اش را گرفت. باید با تمام انرژی ظهور و چگونگی ظهور ترس را در نظر گرفت. باید دید ریشه اش در کجاست. نباید از ان فرار کرد. باید با ترس ایستاد و فقط انرا فهمید. فرار از ترس, ترس را عضلانی تر میکند. ایستادن با ان, لخت و عورش میکند و مغز شما در حضور انرژی, برای همیشه از ترس رها میشود. متاسفانه برنامه مغزی ما این است که از ان مرتبن فرار میکنیم. انهم به وسایل گوناگون: پرحرفی, اعتقاد, الکل, مخدرات, ووو. ایستادن با هر معضل و مشکلی, درک عمیق ان مشکل را بهمراه میاورد, و این درک برای همیشه ریشه ان مشکل را میسوزاند. همه اینها به خود شما بستگی دارد. راه با شماست. سالم و شادباشی. |