ابتلای یک میلیون ایرانی به آلزایمر در سه دهه آینده
مدیرعامل انجمن آلزایمر ایران از ابتلای بیش از یک میلیون نفر از جمعیت سالمندان کشور به آلزایمر در سه دهه آینده خبر داد و گفت: متاسفانه وعده سال گذشته وزیر بهداشت در مورد ایجاد مرکز تحقیقاتی آلزایمر در یکی از دانشگاهها هنوز در حد حرف باقی مانده است.
معصومه صالحی در گفتگو با مهر از ابتلای 300 تا 400 هزار نفر از جمعیت کشور به بیماری آلزایمر خبر داد و اظهار داشت: در حال حاضر 36 میلیون نفر در جهان به آلزایمر مبتلا هستند که پیش بینی می شود تا سال 2050 این تعداد به 115 میلیون نفر برسد.
بررسیها نشان می دهد هر 7 ثانیه یک نفر در جهان به بیماری آلزایمر مبتلا میشود که این وضعیت در ایران هر 10 دقیقه یک نفر است.
صالحی با اشاره به روند رو به رشد جمعیت سالمند کشور در سالهای آینده گفت: در سه دهه آینده بیش از یک میلیون نفر از جمعیت سالمند کشور مبتلا به آلزایمر می شوند.
جمهوری اسلامی ایران 70 میلیون نفر جمعیت دارد که 6 درصد این جمعیت را افراد سالمند تشکیل می دهند.
صالحی با اشاره به پیام سال گذشته وزیر بهداشت در روز جهانی آلزایمر که عنوان داشته بود یک مرکز تحقیقات آلزایمر و دمانس در یکی از دانشگاههای کشور راه اندازی می شود، افزود: متاسفانه تا کنون این وعده محقق نشده و هر آنچه گفته شده فقط بر روی کاغذ بوده است.
وی با بیان اینکه آلزایمر جزو بیماریهای تحت حمایت وزارت بهداشت قرار دارد، گفت: متاسفانه این انجمن یک ریال بودجه هم از این وزارتخانه دریافت نکرده است.
مدیرعامل انجمن آلزایمر ایران در عین حال از روند حمایتی سازمان بهزیستی اظهار رضایت کرد و افزود: با راه اندازی مرکز تحقیقاتی آلزایمر و دمانس در کشور، بیماران مبتلا به آلزایمر تحت پوشش قرار می گیرند و حمایت می شوند.
bahman_hw - ایران - مشهد
|
بهتر که آلزایمر بگیریم . راحت و آسوده . از دنیا خاطرات خوشی که نداریم بهتر که از یادمون بره . |
سهشنبه 19 مرداد 1389 |
|
shemiranian - ایران - تهران
|
دلم میخواهد الزایمر بگیرم. که لبریز از فراموشی بمیرم. دلم خواهد ندانم در چه حال ام. کجایم، در چه تاریخ و چه سال ام. نخواهم حافظه چندان بپاید. که تاریخ و رقم یادم بیاید. به تاریخ هزار و سیصد و کی؟. بریدند از نیستان ناله زن نی؟. به تاریخ هزار و سیصد و چند؟. ز لب هامان تبسم رفت و لبخند؟. نخواهم سال ها را با شماره. که میسازم به ایما و اشاره. به سال یکهزار و سیصد و غم. اصول سرنوشتم شد فراهم. به سال یکهزار و سیصد و درد. مرا آینده سوی خود صدا کرد. گمانم در هزار و سیصد و هیچ |
چهارشنبه 20 مرداد 1389 |
|
shemiranian - ایران - تهران
|
. شدم پویای راه پیچ در پیچ. ندانم در هزار و سیصد و پوچ. به چه امید کردم از وطن کوچ. نمیخواهم به یاد آرم چه ها شد. که پی در پی وطن غرق بلا شد. چگونه در هزار و سیصد و نفت. خودم دیدم که جانم از بدن رفت. گرسنه بود ملت بر سر گنج. به سال یکهزار و سیصد و رنج. چه سالی رفت ملت در ته چاه. به تاریخ هزار و سیصد و شاه. به سال یکهزار و سیصد و دق. چه شد؟ تبعید شد دکتر مصدق. به تاریخ هزار و سیصد و زور. همه اسباب استبداد شد جور. به تاریخ هزار و سیصد و جهل. فریب ملتی آسان شد و سهل. به سال یکهزار و سیصد و باد. خودم توی خیابان میزدم داد. به سال یکهزار و سیصد و دین. به کشور خیمه زن شد دولت کین. چه سالی شیخ بر ما گشت پیروز. به تاریخ هزار و سیصد و گوز. دلم خواهد فراموشی بگیرم. که در آفاق الزایمر بمیرم. بطوری گم کنم سررشته خویش. که یادی ناورم از کشته خویش. نه بشناسم هلال ماه نو را. نه خاطر آورم وقت درو را. اگر جنت دروغ هرچه دین است. فراموشی بهشت راستین است. هادی خرسندی – لندن - یکشنبه 23 ژانویه 2005. تهران ایران |
چهارشنبه 20 مرداد 1389 |
|